روند حرکتی در سهام بنیادی


فهرست مطالب ایبوک آموزش تحلیل بنیادی سهم شناس

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی؛ تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری اصلی در تحلیل بازارهای مالی هستند. سرمایه گذاران و معامله گران از هردو برای تحقیق و پیش بینی قیمت سهام آتی استفاده میکنن.

مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری هردو طرفداران و مخالفانی دارن. تحلیل بنیادی به تجزیه و تحلیل جنبه های مالی یک کسب و کار مانند صورت های مالی و نسبت های مالی و سایر عوامل اقتصاد و عوامل موثر بر کسب و کار برای تجزیه و تحلیل ارزش بازار منصفانه سهم/ اوراق بهادار آن اشاره داره.

در مقابل، تحلیل تکنیکال به تحلیل قیمت منصفانه سهام/ اوراق بهادار با بررسی و تحلیل روند ها و تغییرات گذشته قیمت سهام و مطالعه اطلاعات تاریخی کسب و کار اشاره داره. در ادامه با من همراه باشین تا به جزییات این دو تحلیل تکنیکال و بنیادی، تفاوت این دو تحلیل نگاهی بندازیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی (FA) روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط هستش .

تحلیلگران بنیادی هر چیزی را که بتواند بر ارزش اوراق بهادار تاثیر بذاره، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت، مطالعه میکنن.

هدف نهایی رسیدن به عددی هست که سرمایه گذار می تونه با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کنه تا ببینه آیا اوراق بهادار کمتر یا بیشتر ازحدش ارزش گذاری شده. اگر میخواهید مسیر بنیادی رو انتخاب حتما تحلیل های زیر رو انجام بدین:

1. تجزیه و تحلیل صنعت

2. تجزه و تحلیل شرکت

3. تحلیل اقتصادی

انواع مختلف تحلیل بنیادی

دو نوع اصلی تحلیل بنیادی وجود داره:

مطالعه ای که شامل ارزش برند، تصمیمات مدیریتی، عملکرد مالی شرکت در یک دوره معین و سایر عوامل مشابه هست. برای مثال رفتار مصرف کننده، تقاضا و شناخت شرکت در بازارهای گسترده تر و هدفش کشف پاسخ به سوالاتی مانند چگونگی درک آن و تصمیمات مدیریتی که باعث سروصدا در بازار میشه.

کمی:

تحلیلی که صرفا مبتنی بر اعداد هستش و صورت های مالی شرکت را در نظر می گیره و قیمت سهام را از مشاهدات به دست میاره که شامل تجزیه و تحلیل اعداد، نسبت ها و ارزش ها برای درک قیمت سهام و سلامت مالی کلی شرکت هست.

اگرچه رویکردها متفاوت هست، اما برای تجزیه و تحلیل جامع قیمت سهام یه شرکت به همان اندازه مهمن. همچنین دو فرآیند تحلیل بنیادی وجود داره :

رویکرد از بالا به پایین:

دراین رویکرد، کارشناسان از عوامل کلان اقتصادی به ارزیابی اقتصاد میپردازن و اول صنعت سپس،آنها به شرایط بازار و در نهایت به ارزیابی پیشرفت، مدیریت و سایر عوامل اقتصادی خرد شرکت میرسن.

رویکرد از پایین به بالا:

این رویکرد برعکس دوره از بالا به پایین هست. این کار با مطالعه شرکت، کشف رکورد و عملکرد آن شروع می شود و سپس به آرامی به سمت عوامل کلان اقتصادی مانند شرایط صنعت و اقتصاد یک کشور حرکت میکند.

درکل تجزیه و تحلیل از بالا به پایین دید وسیع تری از اقتصاد داره، از کل بازار شروع میشه و در ادامه به یه بخش، صنعت و دراخر به یه شرکت خاص محدود میشه. برعکس، تجزیه و تحلیل از پایین به بالا با یه سهم خاص شروع میشه و برای در نظر گرفتن همه عواملی که بر قیمت آن تاثیر میذاره، گسترده میشه. بیشتر تحلیل های بنیادی برای ارزیابی قیمت سهام استفاده میشه، اما می توانیم از آن در طیف وسیعی از طبقات دارایی مانند اوراق قرضه و فارکس استفاده کنیم.

مزایای تحلیل بنیادی

در ادامه مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی به مزایا و معایب تحلیل بنیادی اشاره می کنیم.

تجزیه و تحلیل بنیادی شما رو قادر میسازه نبض شرکت رو بخونین. شما میتونین پویای های مالی درون شرکت رو درک کنید و تعیین کنید که آیا در وضعیت خوبی هست یا مشکلاتی وجود داره. شناسایی سهام خوب بزرگترین مزیت تحلیل بنیادی هست که به ما در یادگیری پیچیدگی های مختلف بازار سهام کمک میکنه و در نتیجه به سرمایه گذار کمک میکنه تا سهام کالایی را که مدل تجاری و آینده خوبی داره شناسایی کنه و در عین حال از سهام بد دوری کنه.

مزیت دیگر تحلیل های بنیادی پایه محکم برای سرمایه گذاری هستش. بازارهای سهام مانند یه تونل هستن و اگر دانشی درمورد تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال نداشته باشیم، ممکنه در اون تونل گم بشیم و تحلیل بنیادی مانند مشعلیه که به ما کمک میکنه تا از تونل بورس عبور کنیم.

به عبارتی دیگر زمانی که ما از نظر انتخاب ناامید هستیم وسهام زیادی برای خرید داریم،تحلیل بنیادی میتونه کمک بزرگی در شناسایی بهترین سهام ازبین بسیاری از سهام خوب باشه.

معایب تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی خالی از اشکال نیست. تحلیل بنیادی خسته کننده و وقت گیر، اشکالات برون یابی، تاخیر زمانی، نیاز به سرمایه گذاری بلند مدت، سیگنالهای تجاری قابل اعتماد نداره. نقطه ضعف تحلیل بنیادی اینه که میتونه شما رو به یه سهام خوب اما در زمان نامناسب برسونه. و ممکنه لازم باشه سهام خودتون رو برای مدت طولانی نگه دارید.

تحلیل بنیادی در فارکس چیست؟

فارکس یا ارز خارجی را می توان به عنوان شبکه ای از خریداران و فروشندگان توضیح بدیم که ارز را با قیمت توافقی بین یکدیگر انتقال میده. این وسیله ای هست که افراد، شرکت ها و بانک های مرکزی یک ارز را به ارز دیگر تبدیل میکنه. درحالی که بسیاری از مبادلات ارزی برای اهداف عملی انجام میشه، اکثرا تبدیل ارز با هدف کسب سود انجام میشه.

مقدار ارز تبدیل شده در هر روز میتونه حرکت قیمت برخی از ارزها رو به شدت نوسان کنه. همینبی ثباتی میتونه فارکس رو برای معامله گران جذاب بکنه در کل شانس بیشتری برای سود بالا داره و درعین حال ریسک رو نیز افزایش میده.برخلاف سهام یا کالا، معاملات فارکس در بورس ها انجام نمیشه، بلکه مستقیما بین دو طرف در بازار خارج از بورس انجام میشه. بازار فارکس توسط یک شبکه جهانی از بانک ها اداره میشه.

کسانی که در بازار ارز فارکس معامله می کنن به همان دو شکل اصلی تحلیلی که در بازار سهام استفاده میشه، تکیه میکننف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، کاربردهای تحلیل تکنیکال در فارکس تقریبا یکسان هست. فرض بر اینه که قیمت تمام اخبار را منعکس میکنه و نمودارها موضوع تجزیه و تحلیل هستن.

معاملات فارکس اغلب تحت تاثیر عرضه و تقاضا هست. با توجه به اینکه تحلیل بنیادی در مورد مقادیر و عوامل موثر بر تقاضا و عرضه ارز تحقیق میکنه، معامله گران میتونن از استفاده از تحلیل بنیادی مزیتی کسب کنن.

این تجزیه و تحلیل عمیق از بازارهای فارکس همچنین میتونه در مقایسه با معامله گرانی که فقط به تحلیل بنیادی پایبندن رونق بیشتری به معامله گران بده. علاوه بر این، به لطف این تجزیه و تحلیل عوامل عرضه و تقاضا، معامله گران با تکیه بر تحلیل بنیادی میتونن معاملات سودآوری را که استراتژ های فنی از دست میدن رو تشخیص بده.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال رویکرد متفاوتی داره، این رشته به اصول گذشته واخبار روز نگاه میکنه و در عوض بر قیمت های تاریخی و الگوهای معاملاتی برای پیش بینی روندهای آینده تمرکز میکنه. ایده اینه که تمام اطلاعات مربوط به بازار از قبل در قیمت اوراق بهادار منعکس شده.

تئوری پشت اعتبار تحلیل تکنیکال مفهومش اینه که اقدامات جمعی، خرید و فروش، همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده، بنابراین، به طور مداوم ارزش بازار منصفانه را به اوراق بهادار اختصاص میده.

در کل تحلیل تکینیکال برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی، مانند حرکت قیمت در بازارهای مالی با استفاده از نمودار های تاریخی قیمت وآمار بازارهستش.

براین اساس اگر یه معامله گر بتونه الگوهای قبلی بازار رو شناسایی بکنه، میتونه پیش بینی نسبتا دقیقی از مسیرهای قیمتی آتی داشته باشه. در مقابل، تحلیل بنیادی، که تلاش میکنه ارزش اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کنه، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز داره. برای یه معامله گرمعمولی انجام تحلیل بنیادی سخته و تقریبا غیر ممکنه، برای همین میتونیم از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت بازار هر سهم استفاده کنیم.

شاخص های تحلیل تکنیکال

در سراسر صنعت، صدها الگو و سیگنال وجود داره که توسط محققان برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده. تحلیلگران فنی همچنین انواع متعددی از سیستم های معاملاتی رو توسعه دادن تا به آنها در پیش بینی و معامله بر اساس حرکات قیمت کمک کنه.

برخی از شاخص ها عمدتا بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله مناطق حمایتی و مقاومتی متمرکز هستن، درحالی که برخی دیگر بر روی تعیین قدرت یه روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستن. به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال به انواع گسترده شاخص های زیر نگاه میکنن:

2) الگوهای نمودار

3) شاخص های حجم و حرکت

5) میانگین های متحرک

6) سطوح حمایت و مقاومت

مزایای تحلیل تکنیکال

توانایی شناسایی سیگنالهای مربوط به روند قیمت در بازار جز کلیدی هر استراتژی معاملاتی هست. همه معامله گران باید روشی را برای مکان یابی بهترین نقاط ورود و خروج در یه بازار کار کنن و استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال یه روش بسیار محبوب برای انجام این کار هست. تحلیل تکنیکال براساس داده های عینی هست. میتونیم به نمودار سهام نگاه کنیم و به وضوح ببینیم که در حال حاضر چه اتفاقی میفته. میتونیم ببینیم که قیمت به کدام سمت حرکت میکنه. میتونیم میزان محبوبیت سهام را بر ایای ویژگی های حجمی آن ببینیم. اگر بخواهیم بطور خلاصه بگیم در واقع برای معامله گران کوتاه مدت و روزانه آسونه و ورودی کمتری نیاز داره.

معایب تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یه رویکرد علمی معتبر نیست زیرا اکثر روش ها قیمت ها رو بر اساس داده های مربوط به قیمت مطالعه میکنن. برا همین ضروریه که یه معامله گر به طور مداوم سیستم های معاملاتی خودش رو بررسی کنه تا توانایی کاریش رو بررسی کنه.

اساس تحلیل تکنیکال ممکن هست یادگیری آسون باشه اما پیاده سازی و تسلط به آن دشوار هستش. اکثر معامله گران تمایل دارن بین رویکردهای مختلف در نوسان باشن برا همین نمیتونن تجزیه و تحلیل خود را به روشی ثابت دنبال بکنن و این در نهایت منجر به زیان بیشتر از سود میشه.

به عبارتی دیگر تحلیل تکنیکال به شرکت پشت سهام اهمیتی نمیده، شاید بخواهیم بدونیم که شرکت در چه صنعتی هست، اما جدای از اون، شرکت اصلی واقعا نگران کننده نیست.

ممکن هست شرکت بدهی بیشتری نسبت به توان خودش داشته باشه و حتی ممکنه سودی هم نداشته باشه، چه کس میدونه؟ تحلیل تکنیکال به چنین موضوعاتی مربوط نمیشه. واینکه همیشه عنصری از بازار وجود خواهد داشت که قابل پیش بینی نیست.

هیچ تضمین قطعی وجود نداره که هرشکلی از تحلیل تکینیال یا تحلیل بنیادی صد در صد دقیق باشه. اگرچه الگوهای قیمت تاریخی به ما بینشی از مسیر احتمالی قیمت یه دارایی رو میده، اما این نویدی برای موفقیت نیست.

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یه سهام هست. تحلیلگران بنیادی همه چیز رو از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها مطالعه میکنن.

درآمدها، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها همگی از ویژگی های مهم برای تحلیل گران بنیادی هستن. تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت داره زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی هستن. فرض اصلی اینه که تمام عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ میشن.

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی

بنابراین نیازی به توجه دقیق به اونها نیست. تحلیلگران تکنیکال سعی نمیکنن ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه گیری بکنن، بلکه از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روند هایی استفاده میکنن که نشان میده سهام در آینده چه میکنه. تحلیل بنیادی تحت تاثیر اخبار خارجی قرار نمیگیره، درحالی که تحلیل تکنیکال تحت تاثیراخبار خارجی قرار میگیره.

تحلیل بنیادی بر عوامل کیفی و کمی تمرکز داره، در حالی که تحلیل تکنیکال بر قیمت و حجم، نمودارها، میانگین متحرک و غیره تمرکز داره. تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاری های بلند مدت استفاده میشه، در حالی که تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت استفاده میشه. اگرچه تحلیل بنیادی قدرتمندتر هست، اما تحلیل تکنیکال با توجه به این واقعیت که به راحتی در دسترس هست، برخلاف تحلیل بنیادی که به راحتی برای همه در دسترس نیست و برای به دست آوردن تمام اطلاعات لازم زمان و هزینه بیشتری را صرف کرد.

مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی فقط برای مقاصد اطلاعاتی ارائه شده و نباید به عنوان مشاوره حقوقی، تجاری، سرمایه گذاری و غیره به آن اعتماد بکنین. باید درمورد این مواردبا مشاوران خود مشورت بکنین.

اگرچه هردوی این تحلیل ها توسط بسیاری استفاده میشه، اما برای افراد مختلف متفاوت هست. هیچ کدام از اینها نمیتونه گزینه ی بهتری نسبت به دیگری باشه. تحلیل بنیادی بیشتر توسط سرمایه گذارانی استفاده میشه که منابع مالی خودشون رو برای مدت طولانی سرمایه گذاری میکنن، درحالی که تحلیل تکنیکال توسط معامله گرانی که از آن برای تصمیم گیری سریع برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت خود استفاده میکنن استفاده میشه.

معامله گران باید از طیف وسیعی از شاخص ها و ابزار های تجزیه و تحلیل برای به دست آوردن بالاترین سطح اطمینان ممکن استفاده بکنن و یه استراتژی مدیریت ریسک برای محافظت در برابر حرکات نامطلوب داشته باشن.

تحلیل بنیادی و تکنیکال واقعا مکمل هم هستن و هر کدوم بدون دیگری واقعا ناقص میشه! چون معاملات هم باید از لحاظ نموداری و حرکات قیمت بررسی بشه و هم از لحاظ اخبار و فاندامنتالی تا نتیجه خوب حاصل بشه

به نظر من هم تحلیل فاندامنتال و تکنیکال به تنهایی نمیتونن که به یک معامله گر سود برسونن ولی این دو روش در کنار هم میتونن که در بازارهای مالی مخصوصا بازار ارزهای دیجیتال معجزه کنن.

تحلیل بنیادی در بورس بر اساس چه پارامترهایی است؟

تحلیل بنیادی در بورس بر اساس چه پارامترهایی است؟

یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روش‌های تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است.

به گزارش برنا، بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه می‌توان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایه‌گذاران را تقلیل داد و جلوی ضرر و زیان افراطی و ناشی‌گری حاصل از برآیند سرمایه گذاری را خنثی نمود.

با توجه به سیاست‌های بورس اوراق بهادار در خصوص گسترش جغرافیایی و موضوعی بورس که در پی آن تالارهای متعدد منطقه‌ای در اقصی نقاط کشور ایجاد شده است یقیناً می‌طلبد که فرهنگ عامه سرمایه گذاری در بازار سرمایه تقویت گردد.

یکی از این عوامل موثر و تقویت‌کننده که به نوبه خود می‌تواند سبب تداوم رشد و توسعه بورس اوراق بهادار گردد و سر منشاء گفتمان بهتری در مدیریت نقدینگی جامعه و مبحث فاینانس شرکت‌ها باشد، بدون تردید گسترش آموزش‌های مورد نیاز جهت انجام معاملات سودمند و در وهله بعد آموزش‌های لازم در خصوص مهارت تحلیل گری و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است.

زیرا هر اندازه که بینش و درک سرمایه گذاران و معامله گران در این زمینه‌ها افزایش یابد از رکودهای لحظه‌ای، رشد قیمت‌ها بصورت حبابی و واکنش‌های نابهنگام در معاملات جلوگیری می‌کند و نه تنها شفافیت و روشنگری در معاملات را تقویت می‌کند بلکه بازار را به سمت و سوی کارا بودن سوق خواهد داد.

بدیهی است که این امر با افزایش انگیزش سهامداران، رقم معاملات در بورس را نیز افزایش داده و از نظر حجم معاملاتی فاصله بورس ایران را با کشورهای هم‌ردیف خود کاهش خواهد داد.

در خصوص تحلیل قیمت سهام و سرمایه گذاری در دارائی‌های مالی در ادبیات مالی سه دیدگاه کلی وجود دارد که شامل روش بنیادی (Fundamental) روش تکنیکال (Technical) و روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) است که در ادامه این مطلب از بورسینس به آنها پرداخته می‌شود.

1- انتخاب سهام با روش بنیادی

در بازار سرمایه ارزش سهام بر اساس میزان منافع آتی و اطمینان از تحقق آنها می‌تواند کاهش و افزایش یابد و هر اندازه اطمینان نسبت به کسب بازده بیشتر باشد، خطر از دست دادن اصل سرمایه و سود آن کمتر می‌رسد.

عوامل و متغیرهای متعددی در بازار سرمایه و در سطح کلان کشور بر روی قطعیت یا عدم قطعیت سود و نیز تغییرات قیمت دارائی‌های مالی اثر میگذارد. به همین خاطر روش بنیادی به بررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارائی‌های مالی تاثیر گذارد می پردازد.

در تحلیل بنیادی به منظور تحلیل گزینه‌های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه نمود.

الف- بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور:

در نظام کنونی اقتصاد جهانی، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفاء می‌کند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی بر میزان سود آوری شرکت‌ها خواهد گذاشت. بنابراین در تحلیل بنیادی ابتداً بایستی تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی حال و جهت‌گیری‌های آتی بدقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

این تجزیه و تحلیل شامل بررسی شاخص‌های کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، تولیدات ملی، نرخ بهره، نرخ ارز، میزان بیکاری، نرخ‌های رشد اقتصادی، واردات و صادرات، سیاست‌های پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار است که تحلیلگر با بررسی آنها پیش‌بینی‌های دقیق‌تری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص بعمل می‌آورد و از دورنمای آتی سهام موجود در بازار روند حرکتی در سهام بنیادی و مخصوصا سهام شرکت مورد نظر مطلع می‌شود.

ب – بررسی صنعت مورد نظر:

دومین مرحله از تحلیل بنیادین بررسی وضعیت و موقعیت فعلی صنعت مورد نظر و روند رشد آتی آن است. سهامداران و معامله‌گران برای شرکت‌هایی که در صنایع روبه رشد و سود آور فعالیت می‌کند ارزش بیشتری قایل هستند.

عوامل مطلوب صنعت در این تحلیل عبارتند از:

  • تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات یا خدمات آن صنعت
  • برخورداری از ویژگی ممتاز به گونه‌ای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند. ویژگی ممتاز می‌تواند از نیروی کار ماهر و متخصص، اسم و رسم تجاری مناسب، فناوری پیشرفته تولید و سهم بازار در خور توجه ناشی شود.
  • محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت که در این حالت هر چقدر تعداد کالاهای جانشین محدودتر باشد موقعیت بازاری آن صنعت، مطلوبتر خواهد بود.
  • دخالت محدود ارگان‌های تصمیم‌گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها یک عامل مثبت تلقی می‌گردد زیرا مداخله نهادهای دولتی در فعالیت شرکت‌ها و اتخاذ تصمیمات اثرگذار توسط آنها موجبات تضعیف حیطه عملکرد مدیریت و نوسانات حاد قیمت سهام و بازده شرکت را فراهم می‌آورد.
  • استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر باعث می‌گردد که رقباء جدید به آسانی وارد آن صنعت نگردند و بازار صنعت دستخوش نوسانات ناشی از ورود آنها قرار نگیرد.

ج- تجزیه و تحلیل شرکت :
در مرحله سوم تحلیل بنیادی، تحلیلگر بازار سرمایه بعد از انتخاب صنعت مناسب بایستی شرکتی را از میان شرکت‌های موجود در آن صنعت با توجه به معیارهای زیر انتخاب نماید.

موقعیت رقابتی برتر شرکت: در هر صنعتی شاید ده‌ها شرکت و موسسه به فعالیت بپردازند، اما ممکن است تنها چند شرکت عمده موفقیت چشمگیری در بازار داشته باشند. بررسی موقعیت رقابتی شامل میزان فروش و نرخ رشد آن، سهم بازار شرکت از صنعت، کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی است.

کیفیت عملکرد مدیریت شرکت: از آنجا که موقعیت هر شرکت وابسته به قابلیت‌ها و توانایی‌های مدیریت آن است لذا بایستی در وهله اول به ویژگی مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات، موفقیت‌های قبلی، نوآوری، ابتکارات و جدیت و تلاش آنها توجه نمود. در وهله دوم اعمال مدیریت یعنی کارایی مدیریت در اداره دارائی‌ها، تولید و عملیات، فروش محصولات، به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

بررسی موقعیت مالی شرکت: این بررسی شامل نسبت‌های سود آوری، بدهی، کارایی و نقدینگی و مقایسه آن با گذشته شرکت و رقباء موجود در صنعت است.
بررسی‌ها نشان می دهد که تحلیل بنیادی از پتانسیل خوبی برای تشخیص وضعیت کلان اقتصاد حاکم برخوردار است و تغییر و تحولات جاری شرکت‌ها را به خوبی در تیررس نگاه خود قرار می‌دهد و نیز مهارت نگاه نمودن از بالا به پائین را به تحلیلگران می آموزد.

این مشخصه‌ها ضمن اینکه احتمال بدست آوردن منفعت مورد انتظار را تقویت می‌کند نوعی منطق‌گرایی مالی را نیز به سرمایه‌گذاران عرضه می‌دارد. مزیت اصلی تحلیل بنیادی کاربرد فراوان آن در سرمایه‌گذاری‌های میان مدت و بلند مدت است.

در تحلیل بنیادی فاکتورهای بسیار زیادی باید بررسی شود. این نوع تحلیل نیاز به انرژی، زمان، تخصص و جمع‌آوری داده‌های بسیار زیاد دارد.

برای یادگیری تحلیل بنیادی می‌توانید در دوره‌های حضوری شرکت کنید: لیست دوره‌های حضوری بورس

2- انتخاب سهام با روش تکنیکال

متخصصین و افراد معتقد به تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بر این باورند که در بازار سهام، تمامی اطلاعات موردنیاز در قیمت‌ها نهفته است و با تمرکز بر روی قیمت‌های دوره های قبل و زمان حال سهام و پیش بینی آتی آن می‌توان از یک انتخاب مناسب در بازار سود جست. در واقع تکنیکالیست‌ها بر عکس بنیادی‌کارها که به چرایی قیمت‌ها تاکید داشتند بر روی «چیستی قیمت تمرکز دارند».

این نوع سرمایه‌گذاری با استفاده از مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهایی مشابه صورت می‌پذیرد. زیرا تکنیکالیست‌ها معتقدند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهامداران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است.

بنابراین کافیست پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام بدقت بررسی گردد و نیازی به بررسی عوامل بنیادی نیست چون عوامل بنیادی تاثیر خود را در نهایت در قیمت نشان می‌دهند.

در واقع تحلیل‌گر تکنیکال صرفاً به یک روند قیمتی نیاز دارد که در قالب نمودار (Chart) عرضه می‌شود به همین دلیل به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست نیز گویند. چارتیست‌ها عنوان می‌کنند که قیمت‌های کنونی یک سهم که به نظر تصادفی می‌رسد ممکن است بتدریج به الگوهای قابل تکراری تبدیل شوند.

این تکرار قیمت‌ها یک روند (Trend) را ایجاد می‌کند که می‌تواند حالت صعودی (uptrend) یا نزولی (Down Trend) به خود گیرد و نوع معامله (Trade) در هر یک از حالت متمایز از دیگری خواهد بود.

استراتژی معامله‌گر (یا سهامدار) برای تعیین زمان‌های خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمان‌ها می‌تواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.

این متد تحلیل نیاز به یک ذهن باز و عاری از هرگونه تعصب به سهام شرکت مورد نظر دارد تا تحت تاثیر شایعات و اطلاعات نادرست و گمراه کننده قرار نگیرد. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکت‌ها را بعنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمت‌ها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.

عوامل اصلی موفقیت در تحلیل تکنیکال

1- مطالعه و بررسی عمیق که باید با صرف وقت و در آرامش و بدور از هیاهوی بازار و خصوصاً شایعات صورت گیرد.
2- تصمیم گیری به موقع و قاطعانه خرید یا فروش که بلافاصله باید به آن عمل کرد.
3- بعد از اقدام (خرید یا فروش سهم) رفتار آن سهم همواره زیر ذره‌بین قرار گیرد و بررسی و تحلیل حالت استمرار داشته باشد.

مراحل بررسی قیمت سهام توسط چارتیست ها یا تکنیکالیست ها به قرار زیر است

1- انتخاب نوع نمودار از لحاظ بعد زمانی (همانند تغییرات قیمت در هر ساعت، روز، هفته، ماه و … ) و نیز انتخاب اشکال نمودار از قبیل میله‌ای، خطی، شمعی (Gandlistick) که معمولاً در ایران از نمودار میله‌ای و شمعی استفاده می‌شود.
2- بررسی روند شاخص کل
3- بررسی روند شاخص 50 شرکت برتر (خصوصاً اگر سهم مورد نظر بین این شرکت‌ها باشد)
4- روند قیمتی سهم که برای معاملات میان‌مدت و کوتاه‌مدت دوره‌های روزانه و هفتگی و برای افق بلندمدت دوره‌های ماهانه بررسی می‌گردد.
5- تعیین سطح مقاومت (Risstance) یا حد بالای قیمت و سطح حمایت (Support) یا حد پائین قیمت و نقطه شکست (Breakout). در این حالت فرصت‌های خرید یا فروش از راه برآورد محدوده نوسانات در دو سطح حمایتی و مقاومتی مشخص می‌شود که نحوه تعیین اینگونه فرصت‌ها خود به مهارت و تبحر نیاز دارد. تحلیلگران تکنیکال حرفه‌ای بدقت حرکات بازار را تشخیص می‌دهند تا از روند گذشته نتیجه گیری بهتری بدست آورند.

شما هم می‌توانید تحلیل تکنیکال را بصورت از ابتدا و کاملا کاربردی فرا بگیرید: جزییات بیشتر بسته آموزشی تحلیل تکنیکال

3- روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)

این روش که ابتدا توسط هری مارکویتز بصورت عملی بیان شد بر اساس یک سری مفروضات خاصی است که اهم آن گویای این است که بازار کارا است و انتشار اطلاعات بصورت یکپارچه و در اختیار همکان است و شفافیت اطلاعات در معاملات حاکم است.

مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایه‌گذار حرفه‌ای نباید تمامی سرمایه خود را در یک دارایی سرمایه‌گذاری کند (منطق اقتصادی نیز این را تایید می‌کند ).

بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارائی‌ها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است. البته سرمایه‌گذاران بزرگی همانند وارن بافت به تشکیل سبد سهام به این شکل اعتقاد ندارند.

سهام بنیادی عامل اصلی تغییر روند بازار در هفته پیش رو

سهام بنیادی عامل اصلی تغییر روند بازار در هفته پیش رو

یک کارشناس بازار سرمایه درباره هفته پس از انتخابات برای بورس مطرح کرد: اگر سهم‌های بنیادی بازار تقویت شوند، روند بازار مثبت خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار؛ هفته سوم خرداد ماه هم با تمام بالا و پایین‌ها و البته، اکثرا پایین‌های خودش برای بازار سرمایه به گونه‌ای به اتمام رسید که شاخص کل این بازار ۴ هزار و ۱۷۱ واحد یعنی ۰.۳۶ درصد افت کرد و به یک میلیون و ۱۴۷ هزار و ۶۷۵ واحد رسید. با اینکه بسیاری از کارشناسان درباره کف حمایتی یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحدی صحبت می‌کنند، شاخص پایین‌تر از آن میزان آمد، اما به طور کلی می‌توان گفت که بازار این هفته هم با نوسان زیاد دنبال شدد؛ به نحوی که تنها یک روز مثبت را تجربه کرد.

در این میان، اخباری که بیشتر روی این بازار تأثیرگذار بود شامل خبرهایی از انتخابات، مذاکرات وین و بازارهای جهانی می‌شد. در روز آخر معاملات، شاهد کناره‌گیری نامزدهای انتخاباتی بودیم، اما هنوز تکلیف مذاکرات وین مشخص نشده است و به همین جهات این دو ابهام بر بازار سایه سنگینی انداخته‌اند، اما بازارهای جهانی هم از کاهش قیمت برخی از فلزات اساسی خبر می‌دادند که این مسئله هم می‌تواند دلیلی بر کاهش قیمت سهام در بازار سرمایه و علت اصلی افت شاخص فلزات اساسی باشد.

در هفته‌ای که گذشت شاهد افت ۱۰ هزار و ۱۵۸ واحدی (۲.۶ درصدی) داشت که در نهایت، روی ۳۷۰ هزار و ۵۸۸ واحد ایستاد و شاخص فلزات اساسی هم با رشد اندک ۸۳۳ واحدی، تنها ۰.۰۹ درصد رشد داشت، اما اکثر سهم‌ها در روزهای هفته دچار افت شدند و این گروه خودرویی، شیمیایی و معدنی‌ها بودند که توانستند اقبال خوبی در بازار داشته باشند.

مصطفی عقیلی، کارشناس بازار سرمایه در رابطه با عملکرد بورس و سهم‌های آن در هفته گذشته اظهار کرد: با توجه به اینکه شاخص کل سرمایه تنها یک روز در طی معاملات هفته مثبت بود، باید گفت که روند بازار همچنان نامشخص است و بالاتر رفتن حجم معاملات هم حاکی از آن است که بازار در حال بازگشت به حالت عادی خود است، اما هنوز با روزهای اوج بورس فاصله زیادی وجود دارد.

وی با اشاره به اینکه گروه خودرویی بهترین عملکرد را در میان گروه‌های دیگر به خود اختصاص داد، افزود: سهام خودرویی توانست با جذب اکثر سرمایه‌گذاران سود خوبی نصیب آن‌ها کند، اما این سوددهی به خاطر اصلاحی بود که هفته‌های گذشته در آن‌ها وجود داشت و البته، فلزات اساسی هم رشد قابل ملاحظه‌ای پیش از این داشتند و به نظر می‌رسد سهم‌های این گروه در آینده‌ای نزدیک سوددهی خوبی داشته باشند.

عقیلی درباره دستورهای دولتی در بازار سرمایه مطرح کرد: دستوری کردن هر رویدادی حتی در جهت ارتقا و عمق بخشیدن به بازار باید حذف شود، ولی در بازار سرمایه همواره شاهد دخالت هستیم و سیاست‌گذار بازار باید با استفاده از ابزارهای اقتصادی، انتشار اوراق تبعی و ایجاد بازار باز در جهت ایجاد سیاست‌های کلی رونق به بازار حرکت کند.

وی در ادامه گفت: سال گذشته به دلیل تامین مالی سنگینی که دولت از بازار سرمایه انجام داد دولت جدید باید مشخص کند که در صورت کسری بودجه از طریق چه سازوکارهایی می‌خواهد تامین مالی کند و تضمین دهد که تصمیماتی که حاشیه سود شرکت‌ها را تهدید کند، نگیرد.

این کارشناس بازار سرمایه در انتها خاطرنشان کرد: در کل، شاخص‌های بنیادی اگر در بازار تقویت شوند روند بازار و دید مثبت سهامداران نسبت به بازار تقویت می‌شود.

آموزش انتخاب یک سهم بر اساس تحلیل بنیادی (به روش گام به گام + PDF)

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی بسیار شیرین و لذت بخش است! اما نبود منبع آموزشی مناسب که این روش تحلیلی را به صورت آموزش گام به گام و سیستماتیک ارائه کند باعث شده است که بسیاری از افراد مشغول در بازار سرمایه تنها به تحلیل تکنیکال روی بیاورند. درحالی که بدون آشنایی با تحلیل بنیادی نمیتوان به بازدهی فوق العاده‌ای در بورس دسب پیدا کرد. ما در این مطلب قصد داریم به دلایل الزام آموزش تحلیل بنیادی برای مبتدیان بپردازیم و همچنین یک روش آموزشی مناسب که با زبانی ساده و کاربردی تحلیل بنیادی را آموزش داده است، معرفی کنیم. با ما همراه باشید با آموزش انتخاب یک سهم بر اساس تحلیل بنیادی به روش گام به گام.

تحلیل بنیادی چیست؟

ارزش واقعی هر چیزی، خواه یک سهم باشد یا یک کالا، به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل میتواند جدا از شرایط عرضه و تقاضا باشد. عرضه و تقاضا همیشه بر اساس قیمت ذاتی و بنیادی یک سهم یا کالا نیست. اما در تحلیل بنیادی ما به مطالعه و بررسی عواملی که به ‌طور بنیادی و ذاتی بر ارزش سهم تاثیر گذار خواهد بود خواهیم پرداخت و کاری با عرضه و تقاضا نداریم. فلسفه تحلیلگران بنیادی این است که هرچیزی در بلند مدت به ارزش واقعی خود خواهد رسید.

برای آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم پایه‌ای تحلیل بنیادی میتوانید مقاله‌ی تحلیل بنیادی چیست را مطالعه بفرمایید.

معمولا در تحلیل سهام‌های بورسی، میزان سودسازی شرکت از اهمیت بالایی برخوردار است. گاهی روند سود سازی شرکت در آینده میتواند دچار تغییرات اساسی شود و از این رو تحلیلگر بنیادی میتواند فرصت‌های سرمایه گذاری را شناسایی کند. بنابراین روند حرکتی در سهام بنیادی یک تحلیلگر بنیادی با بررسی صورت‌های مالی شرکت و فاکتورهای تاثیر گذار بر روند سودسازی شرکت در پی رسیدن به ارزش واقعی سهم در آینده دور یا نزدیک است. اکر بازار و شرایط عرضه و تقاضا طوری باشد که قیمت حال حاضر سهم با ارزش واقعی آن سهم در آینده یا در حال حاضر فاصله زیادی داشته باشد (خیلی کمتر یا خیلی بیشتر باشد)، تحلیلگر میتواند اعلام کند که سهم گزینه مناسبی برای خرید یا فروش است. به طور خلاصه هدف اصلی از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال تعیین ارزش واقعی سهام شرکت‌ها است.

لزوم آشنایی با تحلیل بنیادی برای مبتدیان

در بازار بورس، افراد مبتدی به تحلیل تکنیکال بیشتر تمایل نشان میدهند تا تحلیل بنیادی. دلیل این امر واضح است. تحلیل بنیادی سخت تر است. بنابراین میتوان گفت کسانی که اصطلاحا بنیادی کار هستند، افراد حرفه‌ای تری هستند. اما باتوجه به این مسئله که تحلیل بنیادی دشوار تر از تحلیل تکنیکال است، چرا ما باید این روش تحلیلی را یاد بگیریم؟ در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد.

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال، مسئله این است!

در اکثر مواقع باید سهم را با تحلیل بنیادی انتخاب کرد و با تحلیل تکنیکال در نقطه مناسب وارد معامله شد. انتخاب مناسب سهم و نقطه ورود به معامله، هر دو به یک میزان دارای اهمیت است. یکی از تصورات رایج در مورد تحلیل تکنیکال این است که ما فقط می توانیم به وسیله تحرکات قیمت، سهم را تحلیل کرده و به معامله بپردازیم و هیچ نیازی به تحلیل بنیادی نداریم. این تصور به چند دلیل غلط است. اول اینکه درست است که همه چیز به قیمت خلاصه می شود و تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند‌های قیمتی در آینده نزدیک کفایت می کند اما هیچ تصویری از آینده دور قیمت به ما نخواهد داد. هیچ تحلیل گر تکنیکالی قادر نخواهد بود روند سهم را برای یکی دو سال آینده پیش بینی کند.

البته این نقصی برای تحلیل تکنیکال نیست، زیرا اصولا ما همچین انتظاری نباید از این نوع تحلیل داشته باشیم. در مقابل تحلیل بنیادی می تواند روند آینده دور را پیش بینی کند.

دومین دلیل نیاز افراد مبتدی به تحلیل بنیادی، نیاز آنها به انتخاب سهم‌هایی است که می‌خواهند از نظر تکنیکالی مورد بررسی قرار دهند. بدون تحلیل بنیادی ما نیاز به بررسی هر روزه تمامی سهم های بازار داریم که کار وقت گیر و کم بازدهی است. اما بوسیله تحلیل بنیادی ما می توانیم بسیاری از گروه های بازار را برای مدتی از دایره بررسی های خود حذف کنیم و از سهم‌های باقی مانده هم گلچینی از سهام‌های نابی که آینده خوبی خواهند داشت را بدست آورده و زیر نظر بگیریم تا هر زمان که سیگنالی برای ورود یافتیم با خیالی آسوده وارد معامله شویم.

✅✅✅ یک توصیه به افراد مبتدی

سعی کنید که با ذهنی باز و منعطف پذیرای تحلیل‌های بنیادی باشید که یکی از ارکان موفقیت بیشتر در بازار بورس، توجه به پتانسیل های بالقوه سهم می باشد. برای حرکت به سوی کمال در حرفه معامله گری، به هیچ روش و متدی برای تحلیل سهم، نه نگویید🔆

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

مراحل تحلیل بنیادی در بورس

برای تحلیل بنیادی در بورس سه مرحله وجود دارد:

  • تحلیل بنیادی کلیت بازار بورس
  • تحلیل صنایع مختلف بورسی
  • تحلیل نمادهای بورسی

شما قبل از هر چیز باید بدانید آیا در برهه زمانی شرایط برای سرمایه گذاری در بورس مناسب است یا خیر. این موضوع را باید با بررسی نسبت دلار به شاخص بورس و بررسی P/E کلیت بازار انجام دهید. بورس ایران یک بورس دلار محور است و به طور خلاصه هر زمان قیمت دلار رشد چند برابری را تجربه کند، در صورتی که بورس در آن زمان رشد خاصی نکرده باشد زمان طلایی برای سرمایه گذاری در بورس است.

در وهله دوم باید به بررسی صنایع مختلف بورسی بپردازید و ببینید کدام صنایع در سال یا ماه‌های اتی می‌تواند مورد توجه بازار باشد و عملکرد بهتری خواهد داشت. در نهایت به بررسی و تحلیل بنیادی سهام شرکت‌های صنایع پیشرو خواهید پرداخت تا سبدی از ارزنده‌ترین سهام بورسی را برای خود تشکیل دهید. همواره باید تحلیل‌های خود را آپدیت کنید و سبد خود را اصلاح کنید. تمامی این سه مرحله را در یک ایبوک جمع و جور آموزش داده‌ایم که در ادامه به معرفی این ایبوک خواهیم پرداخت.

معرفی ایبوک آموزش تحلیل بنیادی برای انتخاب یک سهم

تحلیل بنیادی یک روش دو دوتا چهارتا است که اگر تمام متغییرهای لازم در اختیار تحلیلگر باشد، او می‌تواند آینده سودآوری و ارزشگذاری سهام یک شرکت را با ضریب خطای بسیار ناچیز پیش بینی کند. این موضوع نیازمند دانش تحلیلی کافی است. توجه کنید این مسئله دلیل بر آن نیست که با قطعیت بتوان قیمت سهام یک شرکت را پیش بینی کرد. قیمت را عرضه و تقاضا مشخص خواهد کرد اما به باور بنیادی کارها، قیمت هر چیزی روزی به ارزش ذاتی خودش می رسد. مسائل بنیادی دلایل حرکات قیمتی است و زمانی که شما بتوانید روند ارزشی یک سهم را پیش بینی کنید میتوانید فرصت های بازار را زودتر از تحلیلگران تکنیکی پیدا کنید.

معرفی کتاب آموزش تحلیل بنیادیِ سهم شناس PDF

همان طور که ذکر شد انتخاب یک سهم بر اساس تحلیل بنیادی و پیدا کردن زمان خرید بر اساس تحلیل تکنیکال، رمز موفقیت در بازار بورس است. به همین دلیل تیم سهم شناس یک Ebook آموزشی تهیه کرده است با عنوان “آموزش انتخاب سهم بر اساس تحلیل بنیادی به صورت گام به گام” که هم اکنون در اختیار شما مخاطبان سهم شناس قرار گرفته است. در این کتاب الکترونیکی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این فایل آموزشی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه می‌کنیم.

فهرست مطالب این کتاب

توجه کنید این کتاب، یک کتاب صفر تا صد نیست. ما از بیان هر گونه تعاریف و اضافه گویی پرهیز کرده‌ایم، دقیقا به اصل مطلب پرداخته ایم. این کتاب یک روش سیستماتیک را برای شما بیان میکند که به کمک آن شما می‌توانید موقعیت‌های مناسب خرید را در انواع گروه‌های بورسی پیدا کنید. در واقع این کتاب یک کتاب جامع آموزش تحلیل بنیادی نیست بلکه یک کتابچه‌ی کاملا کاربردی و آموزش گام به گام برای انتخاب یک سهم میباشد. فهرست مطالب این ایبوک به شرح زیر است:

آموزش تحلیل بنیادی برای مبتدیان

فهرست مطالب ایبوک آموزش تحلیل بنیادی سهم شناس

فرمت این ایبوک تحلیل بنیادی (کتاب الکترونیکی) به صورت PDF است و به راحتی می‌توانید آن را در گوشی موبایل نیز مطالعه کنید.

آموزش تحلیل بنیادی بورس برای مبتدیان به زبان ساده

آموزش تحلیل بنیادی

اگر به تازگی قصد دارید در بورس سرمایه گذاری کنید و به دنبال آموزش تحلیل بنیادی هستید باید بگوییم آینده درخشانی در انتظار شما است. اکثر افراد مبتدی به واسطه تبلیغات زیادِ افراد مختلف و کانال‌ها و وبسایت‌های مختلف در فضای مجازی، در اولین گام به سمت آموزش تحلیل تکنیکال گرویده می‌شوند. اما کمی بعد متوجه این موضوع می‌شوند که برای موفقیت بیشتر و کسب بازدهی بیشتر از بورس، باید با تحلیل بنیادی آشنا شوند و البته برخی از افراد هیچ زمان به این درک نخواهند رسید.

اگر شما تجربه فعالیت در بورس دارید اما به هر دلیل تاکنون به یادگیری تحلیل بنیادی اقدام نکرده‌اید، باید بگوییم ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. با ما همراه باشید با آموزش تحلیل بنیادی بورس برای مبتدیان به زبان ساده و نگرشی حرفه ای و کاربردی. در این مقاله ما آنچه را که برای فراگیری تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) به آن نیاز داشته باشید در اختیار شما قرار می‌دهیم، مسیر را به شما نشان می‌دهیم، پیمودن آن با شما است.

تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال (Fundamental analysis) یک روش تحلیلی است که در آن تحلیلگر به مسائلی که می‌تواند علت حرکت قیمت باشد توجه میکند و با بررسی شرایط بنیادی یک دارایی (سهام، ارز، سکه و …) و عوامل موثر در ارزش ذاتی آن دارایی، روند حرکت آتی قیمت آن را پیش بینی میکند. اجازه بدهید برای روشن شدن این موضوع یک مثال بزنیم.

آموزش مفاهیم تحلیل بنیادی برای مبتدیان در قالب یک مثال

آنچه پیش روی شما است آموزش مفاهیم بنیادی به زبان کاملا ساده برای مبتدیان است که بعد از مطالعه آن درک عمیقی نسبت به مفاهیم بنیادی بدست خواهید آورد. آموزش تحلیل بنیادی بورس برای مبتدیان باید به زبانی ساده و همراه مثال بیان گردد. بنابراین سعی می‌کنیم مطالب را در قالب یک مثال بگنجانیم. به مثال زیر دقت کنید.

مثال:
برای روشن شدن موضوع اجازه بدهید یک مثال بزنیم. یک قنادی را در نظر بگیرید. این قنادی انواع شیرینی و کیک را تولید و به مشتری عرضه میکند. فرض کنیم این قنادی باتوجه به ظرفیت بازار در سال 10 تن شیرینی تولید میکند، 9 تن شیرینی بفروش میرساند و سود خالص این قنادی در سال 1 میلیارد تومان است. با این اوصاف قیمت این قنادی 5 میلیارد تومان می‌باشد و یک مشتری حاضر است یکجا قنادی را به قیمت 5 میلیارد تومان بخرد (این اعداد همه فرضی هستند و با واقعیت مقایسه نکنید).

بسیار خوب، حالا با مفروضات بالا یک سوال مطرح می‌کنیم: این قنادی در حال حاضر چقدر ارزش دارد و در آینده ارزشش چقدر خواهد شد؟ این سوال از این نظر اهمیت دارد که مالک قنادی دلش نمی‌خواهد آن را مفت از دست دهد. همچنین مشتری دلش نمی‌خواهد بیشتر از ارزش قنادی پول پرداخت کند. خوب برای پاسخ به این سوال عوامل بسیار زیادی را باید در نظر بگیریم. این عوامل بسیار زیاد هستند اما میتوان همه آنها را در دو دسته کلی قرار داد:

  • قیمت زمین و تجهیزات قنادی
  • سود خالص قنادی

این دو مقوله را در ادامه به صورت مجزا بررسی میکنیم.

ارزش ذاتی و ارزش دارایی‌ها در تحلیل بنیادی

قیمت زمین، ماشین آلات، دستگاه‌ها و به طور کلی دارایی‌های این قنادی اولین فاکتوری است که باید بررسی شود. به نظر شما امکان پذیر است قیمت کل قنادی از ارزش دارایی‌های آن کمتر باشد. مسلما جواب شما منفی است اما باید بگوییم در بورس بسیار اتفاق می افتد که قیمت مجموع سهام یک شرکت از ارزش دارایی‌های ان نیز کمتر می‌شود. خوب در این شرایط کاملا طبیعی است که این یک فرصت بزرگ برای سرمایه گذاری است، زیرا قیمت هر چیزی به ارزش ذاتی خود می‌رسد. از مثال خودمان دور نشویم.

سوال ما این بود که قنادی مذکور در حال حاضر چقدر ارزش دارد و در آینده ارزشش چقدر خواهد شد؟ ما بعد از محاسبه ارزش دارایی‌های این قنادی (قیمت روز زمین و دستگاه‌ها) باید به سودآوری این قنادی توجه کنیم. اما قبل از آن ذکر یک نکته اهمیت دارد و آن این است که ارزش دارایی‌ها با ارزش ذاتی دو مفهوم متفاوت است اما فعلا شما این دو مقوله را یکسان در نظر بگیرد تا بعد.

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت روند حرکتی در سهام بنیادی مستمر برسند توصیه میکنیم .

اهمیت روند سودآوری یک شرکت در آموزش تحلیل بنیادی بورس

اما فاکتور بعدی در ارزش گذاری یک قنادی، روند سودآوری آن است. اما سودآوری قنادی به چه عواملی بستگی دارد؟ لیست عوامل مختلف در تغییر سودآوری حال حاضر و آینده این قنادی به شرح زیر است:

  • ظرفیت تولید قنادی
  • ظرفیت بازار محصولات این قنادی
  • قیمت مواد اولیه در تهیه شیرینی (مثل قیمت شکر و روغن)
  • تغییر در هزینه‌های جانبی در تولید
  • نرخ فروش محصولات

تمامی فاکتورهای بالا در روند سودسازی قنادی تاثیر گذار است. برای مثال اگر قیمت شکر افزایش یابد، هزینه اولیه برای شیرینی افزایش میابد و اگر قیمت شیرینی به همان میزان افزایش نیابد، سود این قنادی کاهش میابد. اگر بازار این قنادی افزایش یابد، این قنادی میتواند با حداکثر ظرفیت خود شیرینی تولید کند و همه ان را بفروش برساند. بنابراین افزایش تولید همراه با افزایش فروش سودسازی این قنادی را افزایش می‌دهد. اگر قیمت گاز مصرفی این قنادی که برای پخت شیرینی استفاده میشود گران شود، هزینه تولید افزایش میابد و حاشیه سود قنادی کاهش میابد.

در فرض اولیه فرض کردیم این قنادی 10 تن شیرینی در سال تولید میکند و 9 تن آن را میتواند به فروش برساند. اگر به هر دلیل این 9 تن فروش کاهش یابد (ظرفیت بازار محصولات کاهش یابد) سودسازی قنادی کاهش میابد. اگر با همین میزان تولید و فروش، نرخ فروش محصولات افزایش یابد، سود آوری قنادی بیشتر می‌شود. می‌بینید که حالت‌های بسیار متنوعی را میتوان در نظر گرفت که شاهد کاهش یا افزایش سودآوری این قنادی باشیم. بنابراین تشخیص روند سودآوری آینده این قنادی چندان راحت نیست و باید همه این عوامل را درنظر گرفت.

تخمین قیمت سهام

برای تخمین ارزش قنادی مذکور باید به هر دو عامل یعنی ارزش ذاتی و روند سودآوری آینده، توجه کرد. تمامی این ماجرا برای یک شرکت بورسی صادق است. شما با خرید سهام روند حرکتی در سهام بنیادی یک شرکت انگار بخشی از یک قنادی را خریده‌اید و به همان نسبت در سود آن شرکت‌ سهیم هستید و برای تحلیل بنیادی آن شرکت باید به ارزش ذاتی و روند سودآوری ان شرکت توجه کنید. این گونه یک تحلیلگر بنیادی میتواند ارزش سهام یک شرکت را در آینده تخمین بزند و اگر قیمت پایین تر از آن قیمت بود، سیگنال خرید آن سهم را صادر کند.

مفاهیم و اصطلاحات در آموزش تحلیل بنیادی بورس

برگردیم به مثال بالا، خوب مشتری این قنادی حاضر بود 5 میلیارد برای خرید این قنادی هزینه کند. فرض کرده بودیم سود خالص این قنادی در سال 1 میلیارد تومان است، با این حساب بعد از 5 سال اصل سرمایه مشتری به او بازمی‌گردد. این عدد، یعنی نسبت قیمت به سودسالانه (1میلیارد/5میلیارد) در بورس به نسبت P/E معروف است و نشان میدهد بعد از چند سال اصل سرمایه شما برمی‌گردد.

برای مثال اگر سهمی را که 100 تومان سود سالانه دارد (EPS یا سود هر سهم در سال که در پایان سال به سهامدارها تعلق می‌گیرد)، به قیمت 1000 تومان بخرید، بعد از 10 سال اصل پول شما بازمیگردد. در واقع شما سهمی را خریده‌اید که در سال 10 در صد سود به شما می‌دهد در حالی که اگر سرمایه خود را در بانک گذاشته بودید سالی 20 درصد سود می‌گرفتید! تعجب نکنید، اکثر افرادی که سهام را خریداری میکنند، قصدشان کسب سود از طریق افزایش قیمت سهام است نه کسب سود سالانه سهم. آنها سهم را میخرند که گران تر به فرد دیگری بفروشند. برای آگاهی کامل از این موضوع مقاله سرمایه گذاری در بورس چگونه است را مطالعه کنید و سپس به ادامه این مطلب بپردازید.

اطلاعات بنیادی را از کجا باید دریافت کنیم؟

سایت کدال مرجعی برای کسب اطلاعات بنیادی شرکت‌ها است. تمامی شرکت‌های بورسی موظف هستند اطلاعات مالی خود را مرتبا در قالب اطلاعیه‌های مختلف در این سایت منتشر کنند.

اما برای انتخاب یک سهم بر اساس تحلیل بنیادی به چه اطلاعاتی از صورت‌های مالی شرکت‌ها نیاز داریم؟ این سوال بستگی به ماهیت آن شرکت دارد. در ایبوک آموزش تحلیل بنیادی برای انتخاب یک سهم، ما روشی سیستماتیک و گام به گام را ارائه کرده‌ایم که برای اطلاعات بیشتر میتوانید به آن مراجعه کنید.

همچنین برای آشنایی بیشتر با مفاهیم و اصطلاحات پایه‌ای در تحلیل بنیادی مقاله تحلیل بنیادی چیست را مطالعه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.