استراتژی Hedging


پوشش ریسک یا هج به زبان ساده، شامل سرمایه‌گذاری‌های جانبی‌ای است که با هدف کاهش ریسک‌ ناشی از تغییرات پیش‌بینی نشده قیمت‌ها انجام می‌شود.

فراخوان ارسال مقاله به کنفرانس جهانی ابزار ویژه و نوآورانه مصون سازی

چهارمین کنفرانس بین المللی ابزار ویژه و نوآورانه مصون سازی و مدیریت نمونه کارها در بازارهای انرژی در تاریخ 17 تا 19 ژوئن سال 2015 برابر با 27 تا 29 خرداد ماه سال 1394 به مدت سه روز در شهر برلین آلمان برگزار خواهد شد.

چهارمین استراتژی Hedging کنفرانس بین المللی ابزار ویژه و نوآورانه مصون سازی و مدیریت نمونه کارها در بازارهای انرژی با عنوان کامل 4 th Annual Innovative Hedging Toolkit and Portfolio Management in Energy Markets در روزهای هفدهم تا نوزدهم ماه ژوئن سال 2015 برابر با بیست و هفتم تا بیست و نهم خرداد ماه سال 1394 به مدت سه روز در شهر برلین آلمان برگزار خواهد شد . پژوهشگران و علاقمندان به شرکت در این کنفرانس می توانند مقالات خود را در زمان مقرر به دبیرخانه کنفرانس ارائه دهند .

این کنفرانس توسط شرکت مارکوس ایوانز ( marcus evans ) متخصص در تحقیق و توسعه وقایع استراتژیک برای مدیران ارشد اقتصاد و بازرگانی ، طراحی و برنامه ریزی شده است . توسعه استراتژی مصون سازی با هدف به حداقل رساندن خطر در این زمینه در حال بررسی و اجرا است . پژوهشگران ، دانشجویان ، اساتید دانشگاه ها ، متخصصان و کارشناسان این حوزه می توانند با حضور خود در این کنفرانس ، گرد هم آمده و به تبادل اطلاعات ، نظرات ، ایده های نو و علمی بپردازند .

مباحث و عناوینی که برای شرکت کنندگان در نظر گرفته شده اند از محدودیت خاصی برخوردار نبوده و در صورت مرتبط بودن با یکی از موضوع های اصلی کنفرانس قابل پذیرش است . برخی از مهمترین عناوینی که این کنفرانس بر آنها تمرکز خواهد داشت ، عبارت اند از :

  • سرمایه گذاری در استراتژی مصون سازی در طول کاهش قیمت نفت Capitalise on your hedging strategy during depressed oil prices
  • غلبه بر عوارض بازار ناشی از کمبود نقدینگی Overcome market complications resulting from a lack of liquidity
  • مناسب ساختن مخلوط سهام خود و مصون سازی استراتژی های نمونه کارها با اهداف ترازنامه Tailor your portfolio mix and hedging strategies to meet balance sheet targets
  • مبارزه با به چالش کشیدن محیط زیست نظارتی Combat the challenging regulatory environment
  • درک آینده انرژی های تجدید پذیر و تاثیر آن بر قدرت مصون سازی بازار Understand the future of renewable energy and its impact upon the power hedging market

علاقمندان به شرکت در این کنفرانس می توانند خلاصه مقاله خود را به آدرس الکترونیکی [email protected] ارسال کرده و سپس در صورت پذیرش خلاصه مقاله نسبت به ارسال مقاله کامل خود اقدام کنند .

«استراتژی‌های نجات» در بحران‌های محیطی

ترجمه و گردآوری: مهدی نیکوئی در عصر دیجیتال، رقابت‌ها و تلاطم‌های بازار بیش از هر زمان دیگری است. اما داستان به همین جا ختم نمی‌شود. کسب‌وکارها علاوه بر رقابت و انطباق خود با تلاطم‌های بازار، با ابهام‌های سیاسی، اجتماعی و حتی زیست‌محیطی مختلفی طرف هستند. یکی از برجسته‌ترین این ابهام‌ها یا شرایط غیرمنتظره، فراگیری ویروس کرونا در عرض چند ماه بود.

«استراتژی‌های نجات» در بحران‌های محیطی

این ابهام‌ها اثر قابل‌توجهی بر شرایط اقتصادی شرکت‌ها دارند؛ به‌عنوان مثال، هزینه ورودی‌ها (نیروی کار، منابع) و رفتار مشتریان تغییر خواهد کرد. اما تغییرات در این حد باقی نخواهد ماند و گاهی شرکت‌ها حتی بقای خود را در خطر دیده و از انجام کارهای روزمره خود ناتوان خواهند شد. ممکن است عملیات تولیدی متوقف شود؛ چرا که مرزها بسته شده و واردات مواد اولیه متوقف شده است. این امکان هم وجود دارد که ارائه خدمات، دیگر امکان‌پذیر نباشد. با این حال، حتی در پیچیده‌ترین و غیرمنتظره‌ترین شرایط هم برخی از شرکت‌ها به خوبی می‌توانند خود را با امواج انطباق داده و به موفقیت برسند.

شیوه انطباق با ابهام‌ها

کرونا، ناآرامی‌های سیاسی، انتخابات آمریکا، تحریم و تغییرات اقلیمی تنها چند مورد از شرایط غیرمنتظره‌ای است که اثرات گسترده‌ای بر عملکرد شرکت‌ها می‌گذارد. با این حال، این اثرات بر شرکت‌های مختلف تفاوت دارد و تغییرات مختلفی بر عملکرد آنها می‌گذارد. اما مساله مهم‌تر آن است که استراتژی‌های مقابله‌ای هر شرکت، آینده آن را تعیین می‌کند و نه صرف شرایط پدید آمده.

به‌طور کلی، در پی ناآرامی‌ها و ابهام‌های مختلف، استراتژی شرکت‌ها باید تغییر کند. اما اتخاذ استراتژی مناسب، نیازمند ارزیابی صحیح از ماهیت و میزان ابهام شرایط است. آیا ابهام و تردیدها تنها محدود به شرایط اقتصادی است و به معنای آن است که تغییراتی در هزینه ورودی‌ها و رقابت‌پذیری محصولات تولیدی اتفاق خواهد افتاد؟ یا آنکه ابهام و تردید به حدی شدید است که حتی بقای شرکت و امکان ادامه فعالیت آن را به خطر انداخته است؟ این تحلیل و ارزیابی می‌تواند براساس صنعت (تردیدهای سیاسی برخی صنایع را بیشتر به خطر می‌اندازد) یا شرکت (برخی از شرکت‌ها بهتر از دیگران می‌توانند به پیش‌بینی وضعیت و انطباق خود با آن اقدام کنند) متفاوت باشد.

استراتژی شرکت، باید براساس ماهیت بازاری که در آن فعالیت می‌کند، باشد: آیا شرکت در شرایط باثبات، موقعیت مستحکم‌تری دارد یا زمانی که بازار درحال رشد است؟ آیا شرکت در خطر از دست دادن سهم خود از بازار است؟ در شرایطی که بازار، راکد یا رو به افول است، شرکت‌ها باید دوراندیشی را سرلوحه کار خود قرار داده و نگاهی هم به انتقال فعالیت‌های خود به خارج از کشور داشته باشند. انتقال فعالیت‌ها به یک مکان جدید، بسیار هزینه‌بر است و ممکن است حاشیه سود اندک کنونی را هم از بین ببرد؛ با این حال برای حفاظت از برخی از فعالیت‌های کلیدی تضمین‌کننده بقا در شرایط بحرانی، نیاز به انجام چنین کاری است و گزینه‌های دیگر، نتایج وخیم‌تری به‌جا خواهند گذاشت. محدود کردن انتقال مکان به چند فعالیت کلیدی، از میزان هزینه‌های تحمیل شده به شرکت هم خواهد کاست. اما در شرایطی که بازارها درحال رشد هستند، احتمالا شرکت‌ها باید هم از فرصت‌ها و هم از منابع خود برای اتخاذ یک استراتژی تهاجمی‌تر استفاده کنند و این‌گونه به ابهام‌ها و تردیدهای موجود واکنش نشان دهند.

استراتژی‌های مناسب بازارهای رو به افول

زمانی که شرکت‌ها متوجه یک سطح ابهام محدود (یا همان ابهام محدود به شرایط اقتصادی) می‌شوند، می‌توانند یک استراتژی حفاظتی (hedging strategy) در پیش بگیرند و به‌عنوان مثال یک صندوق پس‌انداز تامینی راه‌اندازی کنند. پس از آرام شدن اوضاع اجتماعی و سیاسی، منافع به شرکت‌هایی می‌رسند که توانسته باشند بقا یابند. این بقا ممکن است به‌دلیل بهره‌وری بالای آنها یا بهره‌گیری از فعالیت‌های مختلف توسط شرکت‌های چندملیتی باشد یا آنکه به‌دلیل اقدامات حفاظتی دیگر در بخش‌های منابع انسانی یا کنترل داخلی حاصل شده باشد. شرکت‌هایی که بتوانند هزینه‌های خود را کاهش دهند و نظارت دقیق‌تری بر هزینه‌کردهای خود داشته باشند، می‌توانند حتی با مقداری افت فروش خود کنار بیایند. به‌عنوان مثال، شرکت سونی در واکنش به برگزیت، تصمیم گرفت تا حضور پررنگ خود را در بریتانیا حفظ کند، اما دفتر مرکزی خود را به کشور اروپایی همسایه، هلند انتقال دهد. هزینه چنین انتقالی محدود و قابل بازگشت است و در عین حال، فعالیت‌های کلیدی را به مکان امن‌تری انتقال می‌دهد. در زمان ظهور کرونا، بسیاری از شرکت‌ها به سرعت امکان دورکاری را فراهم ساختند یا با تجهیزات پیشگیری‌کننده، توانستند به فعالیت‌های تولیدی خود ادامه دهند.

با این حال، در شرایطی که ابهام‌ها شدید باشند، شرکت‌های فاقد ذخیره‌های مالی کافی و فعال در بازارهای رو به افول، با خطر ورشکستگی مواجه خواهند شد. در چنین شرایطی، استراتژی نجات (salvaging strategy)، بهترین گزینه است. به این معنی که با پذیرفتن احتمال ورشکستگی، تنها برای کاهش پیامدها و نجات آنچه ممکن است، می‌کوشید. شرکت‌های گرفتار شده به این شرایط، باید با کاهش روزافزون فروش خود انطباق پیدا کنند. آنها مجبور خواهند شد تا پس‌اندازها و ذخایر مالی خود را برای جبران سقوط سود، فدا کنند و مانع از آن شوند که دارایی‌های اساسی‌شان فروش برود؛ چراکه با حفظ این دارایی‌ها در آینده و با رشد دوباره اقتصاد می‌توانند به بازار بازگردند. به‌عنوان مثال، جگوار لندرور که انتظار داشت برگزیت، اثرات مخربی بر میزان تقاضای محصولات و سودآوری‌اش بگذارد، تصمیم گرفت تا ۴ کارخانه خود را در بریتانیا تعطیل کند و به این شکل مانع از زیان‌های بیشتر خود شود. در سال جاری نیز برخی از کسب‌وکارها که به‌دلیل ماهیت کاری خود امکان دورکاری یا تغییر حوزه فعالیت خود را نداشتند (مانند سینماها و استخرها) فعالیت خود را به حال تعلیق یا تعطیلی کامل درآوردند.

این استراتژی بارها توسط خودروسازان استفاده شده است. به‌عنوان مثال، رنو، خودروساز فرانسه، یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های خود را به‌رغم تمام آشوب‌های سیاسی، طی چند دهه در آرژانتین نگه داشت. رنوی آرژانتین در ۱۹۹۷ تاسیس شد اما زمانی که این کشور در سال ۲۰۰۱ با یک بحران عمیق مواجه شد، صادرات خود از آرژانتین به برزیل را کاهش داد (اتفاقی که بخش مهمی از آن به‌دلیل کاهش تولید کارخانه آرژانتین بود) اما موفق شد ۲۰ درصد از سهم بازار خود را حفظ کند. رنو اسیر شرایط بدی شده بود اما استراتژی نجات آن به خوبی جواب داد: این شرکت، دارایی و کارخانه‌های خود را حفظ کرده بود و ۲۰ درصد هم از بازار سهم داشت. تصمیمات رنو آن را در موقعیت استراتژیکی قرار داد که آماده یک جهش بزرگ بود و می‌توانست به محض بهبود شرایط اقتصادی، خود را برای یک رقابت شدید آماده استراتژی Hedging کند. مشکلات در آرژانتین، حتی هنوز هم وجود دارند و نرخ تورم این کشور ۲۵ درصد است. با این حال، اوضاع رنو در آرژانتین به سرعت درحال بهبود است.

استراتژی‌های مناسب بازارهای رو به رشد

برای شرکت‌هایی که در بازارهای درحال رشد سریع فعالیت می‌کنند، هدف اولیه باید تلاش برای آن باشد که ابهام‌ها و شرایط غیرمنتظره باعث عقب‌افتادن آنها از رقبایشان نشود. اگر تردیدها محدود هستند و تنها شرایط اقتصادی در خطر افتاده‌اند (هزینه‌های تامین مواد اولیه و هزینه رقابت‌پذیری محصولات)، می‌توان از استراتژی تعادل‌بخشی (rebalancing strategy) استفاده کرد. منطق این استراتژی، انتقال دارایی‌های استراتژی و رهبری بازار به نقطه جغرافیایی دیگری است که نزدیک به موتور رشد شناسایی شده باشد. (استراتژی حفاظتی هم به‌دنبال تغییر موقعیت جغرافیایی است، اما هدف از آن بقا و جلوگیری از ورشکستگی کامل است؛ درحالی‌که هدف استراتژی تعادل‌بخشی بهره بردن از فرصت‌های رشد در جایی دیگر است.) استراتژی تعادل‌بخشی شامل اقدامات پرارزش و استراتژیک است. به‌عنوان مثال، شرکت دایسون (Dyson) در سال ۲۰۱۶ و با آنکه به اعلام خودش اثری از برگزیت نمی‌بیند، دفاتر مرکزی خود را به سنگاپور انتقال داد تا بتواند از رشد سریع این منطقه جهان بهره‌مند شود. بسیاری از شرکت‌های چینی نیز در سال‌جاری میلادی و با توجه به آنکه زودتر از دیگر کشورها، کرونا را مهار کرده بودند، فعالیت‌های خود را به داخل مرزها بازگرداندند و صرفا به صادرات محصولاتشان اقدام کردند. این استراتژی با آنکه هزینه بیشتری (نسبت به تولید در خاک بازار مقصد) دارد، ریسک کمتری را متوجه آنها می‌کند.

اگر بقا و ادامه فعالیت‌های یک شرکت در بازارهای درحال رشد به خطر بیفتد، شرکت‌ها باید به فکر استراتژی انتقالی (shifting strategy) باشند و به سرعت اکثریت فعالیت‌های خود را به خارج از مرزها انتقال دهند. این فرآیند با فعالیت‌هایی شروع می‌شود که می‌توانند با کمترین هزینه انتقال یابند. استراتژی انتقالی را می‌توان به شکل غیرفیزیکی و اختصاص منابع به بازارهای امن‌تر و باثبات‌تر هم انجام داد. این استراتژی مانند استراتژی تعادل‌بخشی یک استراتژی کنش‌گرا است که به‌دنبال مدیریت منابع شرکت برای اجتناب از پیامدهای ابهام و بی‌ثباتی‌ها است. اما در این مورد، رویکردی بنیادین‌تر در پیش گرفته می‌شود: انتقال سریع و سیستماتیک شرکت و دارایی‌هایش که در نهایت به‌دنبال صفر کردن میزان در معرض خطر بودن آن است.

پیدا کردن نقاط اتکا

تناقض داستان آن است که شرکت‌های موفق می‌توانند در مبهم‌ترین شرایط هم قطعیت‌ها و نقاط اتکایی برای خود ایجاد کنند و در نهایت مسیر خود را براساس شرایط جدیدی که پدید خواهد آمد، طی کنند. زمانی که مساله برگزیت پیش آمد، بسیاری از شرکت‌های فعال در بریتانیا گرفتار شرایط مبهمی شدند و انتظار می‌رفت به‌دنبال استراتژی نجات یا انتقالی برآیند. به‌عنوان مثال، درحالی‌که بسیاری از تحلیلگران کسب‌وکار از اقدام جگوار لندرور سخن گفتند و آن را طبیعی انگاشتند، استراتژی آنها حاکی از آن است که بدترین سناریوی ممکن را در نظر گرفته‌اند. اقدام آنها به معنای آن است که دست‌کم انتظار داشتند خودروسازی به حدی از برگزیت آسیب ببیند که امکان مدیریت آن وجود نداشته باشد. در آن زمان، مدیران بسیاری از شرکت‌های بزرگ عنوان کردند که منتظر روشن شدن وضعیت خواهند ماند و تا آن زمان فعالیت‌هایشان را کاهش خواهند داد. در همان زمان، گروه دومی که اکثریت آنها، نمایندگان شرکت‌های اسکاتلندی بودند، نگرشی خوش‌بینانه‌تر داشتند و در حقیقت به استقبال ابهام رفته بودند. آنها به‌دنبال فرصت‌هایی می‌گشتند که از غبارآلود شدن شرایط پدید آمده بودند و رقبای انگلیسی‌شان توجهی به آنها نداشتند. یکی از دلایلی که باعث این رفتار کنش‌گرایانه رهبران اسکاتلندی شده بود، این باور بود که فارغ از نتیجه برگزیت، آنها در آینده از انگلیس استقلال خواهند یافت و دوباره به اتحادیه اروپا خواهند پیوست. آنها نگاهشان را به بلندمدت دوخته بودند؛ درحالی‌که همتایان انگلیسی آنها تنها به‌دنبال دیدن نوک دماغشان بودند.

شرکت‌های اسکاتلندی انتظار داشتند برگزیت، باعث ابهام‌هایی محدود در شرایط شود و بیش از هر چیز بر شرایط اقتصادی اثر بگذارد. به همین دلیل به‌دنبال تغییرات محدودی در استراتژی‌های خود برآمدند و اغلب رویکردهای تعادل‌بخشی یا حفاظتی را به‌کار گرفتند. آنها بسیار سریع‌تر از رقبای انگلیسی خود، با شرایط جدید انطباق پیدا کردند. در پی این تفاوت در نگرش، صادرات اسکاتلند به اتحادیه اروپا حتی پس از برگزیت هم رشد خود را ادامه داد.

واضح است که شرکت‌ها باید سناریوهای بالقوه ناشی از اتفاق و شرایط غیرمنتظره‌ای را پیش‌بینی کرده و خود را برای تغییرات احتمالی آماده سازند. به‌عنوان مثال، باید به این موضوع بیندیشند که در صورت بروز محدودیت‌های تجاری، چه کاری باید انجام دهند. آیا می‌توانند تولیدات خود را به کشور دیگری انتقال دهند؟ هزینه‌ها و پیامدهای چنین اقدامی چه خواهد بود؟ در چنین مواقعی، یک استراتژی تعادل‌بخشی (به معنای یک انطباق محدود) ممکن است نسبت به یک تاکتیک انتقالی، گزینه امن‌تری باشد.

با فراگیری کرونا شرکت‌هایی توانستند حتی از شرایط پدید آمده نفع ببرند. به‌عنوان مثال، شرکت عطر ال‌وی‌ام‌اچ (LVMH) اعلام کرد خط تولید عطر خود را به تولید ضدعفونی‌کننده برای بیمارستان‌های فرانسه اختصاص خواهد داد. پرادا ۸۰ هزار روپوش پزشکی و ۱۱۰ هزار ماسک برای توزیع بین کادر درمانی ایتالیا تولید کرد. اقدامات این شرکت‌ها حتی اگر از نظر مالی هم توجیه نداشت، ارتباط آنها با مشتریان و جامعه را حفظ کرد و وجهه مثبتی برایشان رقم زد. این ارتباط و وجهه در بلندمدت می‌تواند تمام زیان‌های دوره‌ای را جبران کند.

در هر صورت شرکت‌ها می‌توانند با پیش‌بینی سناریوهای مختلف احتمالی برای آینده، برای خودشان قطعیت ایجاد کنند. تصمیمات آنها (چه یک استراتژی تعادل‌بخشی باشد چه یک تغییر اساسی مانند استراتژی انتقالی باشد)، به جز منابع در دسترس آنها به تحلیلشان از شرایط و ریسک‌های موجود (چه در باقی ماندن در خانه و چه در حرکت به خارج از مرزها) بستگی دارد. در نهایت، شرکت‌هایی بقا خواهند یافت که به استراتژی‌های پسابحران خود اندیشیده باشند.

پوشش ریسک چیست؟ ترفندهایی برای جبران ضررهای احتمالی

پوشش ریسک چیست

هنگامی که صحبت از سرمایه‌گذاری و بازارهای مالی می‌شود، پای ریسک نیز به میان می‌آید. در بازار سرمایه هر لحظه ممکن است با وضعیتی ریزشی و ناپایدار مواجه شویم. درست در این مواقع است که یکی از مهم‌ترین ابزارهای کاهش ریسک، یعنی استراتژی پوشش ریسک به کمک ما می‌آید. چنا‌ن‌چه این استراتژی به صورت صحیح پیاده شود، می‌تواند موجب کاهش صددرصدی ریسک شود. هرچند برای این منظور لازم است هزینه‌های اندکی هم پرداخت شود. در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح می‌دهیم که منظور از استراتژی پوشش ریسک چیست و چه مزایا و معایبی دارد.

بیشتر بخوانید

پوشش ریسک یا هج (Hedge) چیست؟

آشنایی با مفهوم پوشش ریسک

هنگامی که عبارت پوشش ریسک یا هج (Hedge) به گوش می‌خورد، احتمالا تصور همگان بر این است که این استراتژی ابزاری را در اختیار افراد قرار می‌دهد که موجب کاهش ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری می‌شوند. اما حقیقت آن است که افرادی که از استراتژی Hedging این استراتژی استفاده می‌کنند، حتی ریسک بسیار بیشتری را تقبل می‌کنند. در این روش، سرمایه‌گذاران برای کاهش ریسک ناشی از نوسان‌های شدید قیمتی، دست به سرمایه‌گذاری‌هایی می‌زنند که بتواند در جهت معکوس، زیان‌های ناشی از این تحرکات قیمتی را جبران کند.

در استراتژی پوشش ریسک، باید مطمئن شوید که میان دو معامله‌تان همبستگی منفی وجود دارد و یکی قادر است دیگری را پوشش دهد. طبق این تعریف، می‌توان گفت که استراتژی پوشش ریسک یک سرمایه‌گذاری ثانویه روی یک دارایی است که قیمت آن در جهتی مخالف با قیمت سرمایه‌گذاری اولیه حرکت می‌کند.

پوشش ریسک یا هج به زبان ساده، شامل سرمایه‌گذاری‌های جانبی‌ای است که با هدف کاهش ریسک‌ ناشی از تغییرات پیش‌بینی نشده قیمت‌ها انجام می‌شود.

چنان‌چه از استراتژی پوشش ریسک استفاده کنید، می‌توانید حتی در شرایط افت شدید بازار نیز نگرانی‌ بابت ضرر و زیان‌ها نداشته باشید. پوشش ریسک یا هج یک راهکار مانند استفاده از بیمه است؛ بیمه باعث نمی‌شود که از آسیب‌هایی هم‌چون سیل و زلزله جلوگیری شود اما می‌توان تدابیری اندیشید که زیان‌های ناشی از این وقایع کم‌تر شود.

در استراتژی پوشش ریسک هم مانند بیمه، شما سعی دارید زیان‌های احتمالی را به شیوه‌ای دیگر جبران کنید. به این منظور دست به یک سرمایه‌گذاری دیگر می‌زنید. یعنی اگر در سرمایه‌گذاری اولیه زیان کنید، می‌توانید این زیان را از طریق سرمایه‌گذاری دوم جبران کنید. البته باید توجه داشت که استفاده از این استراتژی نیازمند میزانی کافی از دانش فنی و ریاضی برای تحلیل سهم‌های بازار است.

ایجاد پوشش ریسک؛ چه زمانی و چگونه؟

سرمایه‌گذاران هنگامی به استراتژی پوشش ریسک روی می‌آورند که هیچ اطمینانی در خصوص بازار ندارند. فرض کنید که سهام یک شرکت نفتی را خریداری کرده‌اید. برای پوشش ریسک آن باید به سراغ صنعتی دیگر بروید که حتی در صورت افت قیمت نفت هم اثر چندانی بر پرتفوی شما نداشته باشد و بخشی از دارایی خود را روی آن سرمایه‌گذاری کنید؛ در آن سمت ماجرا اما، اگر قیمت نفت افزایش پیدا کند، سودی که به دست می‌آورید هم کاهش پیدا می‌کند. با این همه، سود کم بهتر از آن است که تمام سرمایه‌ از دست برود.

ایجاد پوشش برای ریسک سرمایه‌گذاری‌تان می‌تواند ابزار قدرتمندی باشد، اما ابزاری است که اغلب توسط سرمایه‌گذاران نادیده گرفته می‌شود. این باور غلطی است که پوشش ریسک، یک پروسه فنی برای سرمایه‌داران کله‌گنده است، هرکسی باید به دنبال کاهش ریسک خود از طریق به کار گرفتن چند استراتژی باشد.

جوزف فوگ

دو استراتژی اصلی پوشش ریسک

یکی از دو استراتژی اصلی که در بازارهایی با روند نزولی از آن‌ها استفاده می‌شود، فروش دارایی‌ها و نقد کردن آن‌هاست. به این ترتیب، سرمایه‌گذار دارایی خود را صرف خرید اوراق با درآمد ثابت می‌کند. اما در شرایطی که دارایی‌ها حجم بالایی دارند، نقد کردن این حجم زیاد ممکن است نه تنها به کاهش ریسک کمک نکند، بلکه باعث بروز رفتار هیجانی شود. به علاوه اگر دارایی‌های موجود نقد شوند، این احتمال وجود دارد که نتوان دارایی را مجددا و پس از پایان روند نزولی بازار با همان حجم و قیمت خریداری کرد. هم‌چنین در این استراتژی، هزینه‌ای برای فروش و خرید مجدد دارایی نیز باید پرداخت شود.

بیشتر بخوانید

اما استراتژی دوم در این زمینه، استفاده از قرارداد آتی، بدون نقد کردن دارایی‌های داخل سبد سهام است. در استراتژی پوشش ریسک به کمک قرارداد آتی، می‌توان در هنگامی که بازار سیری نزولی دارد، دارایی را حفظ کرد. چنان‌چه پرتفوی با سبد دارایی پایه قرارداد آتی همسبتگی مثبت داشته باشد، می‌توان با ورود به موقعیت فروش مانع از زیان‌ شد. به این ترتیب در هزینه‌های معاملاتی نیز صرفه‌جویی خواهد شد و پس از اتمام روند نزولی، می‌توان با ورود به موقعیت معکوس و بستن موقعیت فروش پیشین، به سودآوری رسید. فارغ از این‌که افراد تک‌سهم باشند یا دارای پرتفوی سهام، می‌توانند متناسب با نسبت بهینه پوشش ریسک، از این استراتژی بهره ببرند.

ریسک‌های پوشش ریسک

درست است که استراتژی پوشش ریسک برای کاهش ریسک مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما خود آن هم ریسک دارد چرا که این روش ممکن است به صورت قطعی موفقیت‌آمیز نباشد. یک سرمایه‌گذار باید پیش از انتخاب یک استراتژی پوشش ریسک، از خود استراتژی Hedging بپرسد که مزایا و معایب این استراتژی برای او چیست؟ آیا استفاده از یک استراتژی خاص می‌تواند هزینه‌هایی اضافه‌ای را که به سرمایه‌گذار تحمیل شده است جبران کند؟

پوشش ریسک در بیشتر اوقات موجب سودآوری نمی‌شود. بلکه یک استراتژی موفق در این زمینه، راهکاری است که از وقوع ضرر و زیان جلوگیری کند.

صندوق پوشش ریسک چیست؟

صندوق‌های پوشش ریسک یا هج، از دهه ۵۰ میلادی فعالیت خود را در دنیا آغاز کردند. در ابتدا هدف این صندوق‌ها پوشش ریسک‌های سرمایه‌گذاری در بازارهایی با روند نزولی بود. اما هرچه زمان گذشت، فعالیت خاص این صندوق‌ها با جذب سرمایه‌های فراوانی همراه بود. به این ترتیب این صندوق‌ها رشد چشم‌گیری داشتند و اکنون در جای‌جای دنیا از آن‌ها استفاده می‌شود. صندوق پوشش ریسک را با عنوان صندوق پوششی نیز می‌شناسند.

این صندوق‌ها، گونه‌ای نهاد مالی هم‌چون شرکت‌های مدیریت سرمایه یا سرمایه‌گذاری هستند که سرمایه‌های فراوانی را جذب می‌کنند. سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها به این صورت است که پول باید تا مدت مشخصی در صندوق بماند و سرمایه‌گذار حق برداشت آن را ندارد. هنگامی که مبالغی معین در این صندوق‌ها جمع‌آوری شود، مدیران آن را در ابزارهای گوناگون مالی سرمایه‌گذاری می‌کنند. سپس در ازای سودی که به دست می‌آید، پاداش‌هایی هم‌چون حق مدیریت به دست می‌آورند. به منظور سرمایه‌گذاری در ابزارهای مالی گوناگون، لازم است که مدیران این صندوق‌ها عملکردی حرفه‌ای داشته باشند و از تکنیک‌های پیچیده ریاضی و معاملات پیشرفته استفاده کنند.

از آن‌جا که این صندوق‌ها، به دنبال ابزارهای بسیار پرریسک هستند، طبیعی است که سوددهی آن‌ها در مقایسه با سایر صندوق‌ها بیشتر است. مدیران این صندوق‌ها در پی انجام اقداماتی در راستای کاهش ریسک هستند اما هدف نخست و اصلی این صندوق‌ها، تلاش برای دریافت سود بیشتر است؛ فارغ از این‌که بازار در شرایط پررونق به سر می‌برد یا راکد است.

راهکارهای مورد استفاده در صندوق پوشش ریسک

این صندوق‌ها در ترکیب دارایی‌های خود از ابزارهای مالی متنوعی استفاده می‌کنند که همین امر تفاوت بارز آن‌ها را با سایر صندوق‌ها رقم می‌زند. یعنی آن‌چه در این صندوق‌ها بر روی آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌شود، در دیگر صندوق‌ها به چشم نمی‌خورد. اکنون به چند مورد از این ابزارها و راه‌کارها اشاره می‌کنیم.

بهره‌مندی از فروش استقراضی

فروش استقراضی روشی است که بر اساس آن یک فرد سهامی را از مالک آن قرض می‌گیرد. این فرد قصد دارد که سهام را در قیمت بالا بفروشد و با افت قیمت سهام، مجددا آن را خریداری می‌کند و به مالک برگرداند. چنان‌چه قیمت کم شود، مابه‌التفاوت قیمت فروش سهام و خرید سهم جدید، به عنوان سود برای فرد قرض‌گیرنده در نظر گرفته می‌شود. صندوق پوشش ریسک نیز هنگام رکود بازار از چنین ابزاری استفاده می‌کند؛ سهامی را که آن نیست قرض می‌گیرد و در بازار می‌فروشد و سپس هنگام کاهش قیمت، مجددا آن را خریداری می‌کند و به این ترتیب سود به دست می‌آورد.

سرمایه‌گذاری در ابزارهای مشتقه

یکی از رایج‌ترین شیوه‌های مورد استفاده در این صندوق‌ها، پوشش ریسک با استفاده از ابزارهای مشتقه است. ابزارهای مشتقه از جمله اوراق بهاداری به شمار می‌روند که ارزش آن‌ها با توجه به دارایی پایه مشخص می‌شود. صندوق‌ پوشش ریسک به کمک سرمایه‌گذاری در چنین ابزاری، می‌تواند روی دارایی‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کند و از این طریق سود به دست آورد. از جمله این مشتقات می‌توان به اختیار معامله، قرارداد سوآپ، قراردادهای آتی و قراردادهای سلف اشاره کرد.

بیشتر بخوانید

پوشش ریسک به کمک متنوع‌سازی سبد سهام

درست است که به کمک ابزار مشتقه می‌توان از سرمایه‌گذاری در برابر ریسک‌های موجود حفاظت کرد اما این روش نیازمند سرمایه‌ی زیاد است. روش‌های دیگری علاوه بر مشتقات نیز وجود دارند که استفاده از آن‌ها می‌تواند در پوشش ریسک کارساز باشد. از جمله این موارد می‌توان به چیدمان متنوع سبد سهام اشاره کرد.

فرض کنید شما روی سهام شرکت «الف» سرمایه‌گذاری کرده‌اید اما به منظور پوشش ریسک، در جهت عکس روی سهام شرکت «ب» هم سرمایه‌گذاری کرده‌اید. به این ترتیب اگر سهام شرکت «الف» با افت مواجه شد، می‌توانید از محل سرمایه‌گذاری روی شرکت «ب» سود به دست آورید. اما ضمانت استراتژی پوشش ریسک چیست؟ هیچ ضمانتی در این خصوص وجود ندارد که اگر یکی از شرکت‌ها با افت مواجه شد، شرکت دیگر به سمت سودآوری حرکت کند. ممکن است در شرایطی مشابه هر دو سهام با افت قیمت مواجه شوند. یعنی ممکن است اتفاق‌هایی رخ دهد که کاملا با آن‌چه تصور می‌کردیم متفاوت است. به همین جهت روی استفاده از دانش تحلیل ریاضی بازار در این روش بسیار مورد تأکید است.

بیشتر بخوانید

آربیتراژ

آربیتراژ امکانی را ایجاد می‌کند که بتوان بر اساس آن پوشش ریسک ایجاد کرد. قیمت‌ یک دارایی در بازارهای مختلف مالی در سراسر جهان با هم متفاوت است. به این ترتیب، می‌توان از این تفاوت قیمت سود کسب کرد. مدیران صندوق‌های پوشش ریسک، به کمک تجربه و مهارت خود بازارهای مالی مختلف را با دقت پیگیری می‌کنند. به این طریق می‌توانند فرصت‌های مطلوبی را بیابند که سایرین از آن بی‌خبرند. این مسئله می‌تواند منجر به آن شود که دارایی صندوق پوشش ریسک در مسیر درستی سرمایه‌گذاری شود.

بیشتر بخوانید

سرمایه‌گذاری در اوراق بهاداری که مورد توجه عموم نیستند

در بازار بورس سهم‌های مختلفی وجود دارد که به قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خود قیمت‌گذاری و معامله می‌شوند. صندوق پوشش ریسک با شناسایی این سهام می‌تواند دارایی‌های موجود را در این اوراق سرمایه‌گذاری کند.

سرمایه‌گذاری در بازارهای نوظهور

ماهیت صندوق پوشش ریسک به گونه‌ای است که می‌تواند با سرمایه‌گذاری در سهام یا ابزارهای نوظهور که با رشد نوسانی همراه هستند، به سودآوری برسد.

سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی

سرمایه‌گذاری در بازار املاک، مستغلات، طلا و یا حتی مشاغل پرریسک، از جمله دیگر مواردی است که مورد توجه صندوق پوشش ریسک است.

ساختار اهرمی

صندوق پوشش ریسک می‌تواند از اهرم‌های ۱۰ برابری استفاده کند. یعنی اگر یک واحد سرمایه جذب کنند، برخی از بانک‌ها به ازای همان یک واحد، ۹ واحد وام می‌دهند. به همین ترتیب اگر اگر یک واحد از بین برود، آن‌ها ده واحد متضرر می‌شوند و بالعکس.

خطرات صندوق پوشش ریسک

درست است که صندوق پوشش ریسک سودآوری بالایی دارد اما نمی‌توان از خطرات آن غافل بود. اما خطرات صندوق پوشش ریسک چیست؟ این صندوق‌ها رویکرد متفاوتی نسبت به استراتژی کلاسیک پوشش ریسک دارند و در پی برخورداری از بیشترین سود حاصل استراتژی Hedging از یک سرمایه‌گذاری در کنار جلوگیری از ریسک هستند. در راستای همین تغییر رویکردِ پوشش ریسک در این گونه صندوق‌ها، مخاطراتی به وجود می‌آید که بهتر است چند نوع از این مخاطرات را با هم مرور کنیم:

  • اثر اهرم: همان‌گونه که در بخش قبل توضیح دادیم، پوشش‌دهندگان ریسک و مدیران این صندوق‌ها از بانک‌ها وام دریافت می‌کنند. آن‌ها به ازای هر یک دلار جذب سرمایه، می‌توانند ۹ دلار وام بگیرند. این اهرم ۱۰ درصدی همان‌قدر که می‌تواند سودساز باشد، به همان میزان نیز می‌تواند ضررهای بزرگ را تشدید کند و کل دارایی صندوق را به باد دهد.
  • استقبال از دارایی‌های پرریسک: اساس کار این صندوق‌ها، سرمایه‌گذاری بر روی دارایی‌هایی‌ است که ریسک بالاتر و بازده بیشتری دارند. این امر می‌تواند به جای پوشش ریسک، خود به تنهایی یک تبدیل به یک ریسک شود.
  • عدم شفافیت کامل:‌ استراتژی‌های معاملاتی، چیدمان سبد سهام و سایر تصمیم‌ها، از جمله مواردی است که برای سرمایه‌گذاران چندان با جزئیات اطلاع‌رسانی نمی‌شود و در بازارهای مالی، هر کجا که عدم شفافیت وجود داشته باشد، احتمال بروز ضرر و کلاه‌برداری نیز وجود خواهد داشت.
  • کمبود نظارت: این ویژگی موجب می‌شود که ریسک‌های ساختاری پنهان آشکار نشوند. چرا که نظارت دقیقی بر این صندوق‌ها وجود ندارد و این مسئله موجب ایجاد مخاطراتی خواهد شد.

تفاوت صندوق پوشش ریسک و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک

تا به این‌جا دانستیم صندوق پوشش ریسک چیست و چه راهکارهایی را به منظور پوشش ریسک در نظر می‌گیرد. اگر قبلاً با صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک آشنا باشید، استراتژی Hedging ممکن است به نظرتان بیاید این دو نوع صندوق مشابه هم هستند. به همین جهت لازم است به تفاوت‌ این صندوق‌ها هم اشاره کنیم.

  • نخست آن‌که در صندوق پوشش ریسک، می‌توان بدون هیچ‌گونه محدودیتی از ابزارهای متنوعی استفاده کرد. اما این مسئله در صندوق‌های سرمایه‌گذاری به چشم نمی‌خورد؛ در این صندوق‌ها تنها می‌توان در دارایی‌های مالی که در اساس‌نامه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک ذکر شده است، سرمایه‌گذاری کرد.
  • در بیشتر مواقع بر صندوق پوشش ریسک نظارت نمی‌کنند. اما صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک از جانب ناظران بازار مدام رصد می‌شود.
  • سرمایه‌گذاری در صندوق پوشش ریسک تنها برای افراد محدودی امکان‌پذیر است چرا که نیازمند سرمایه اولیه قابل توجهی است. اما عموم مردم می‌توانند در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک وارد شوند.
  • در صندوق پوشش ریسک، کارمزد ثابتی تقریبا به اندازه دو درصد از کل میزان سرمایه‌ای که به صندوق جذب شده است دریافت می‌شود. اما در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، کارمزدها با توجه به ترکیب دارایی صندوق و معمولا به اندازه درصدی از قیمت NAV صندوق است. پس مشخص است که کارمزد مدام در حال تغییر است.
  • در صندوق‌های پوشش ریسک، مدیر صندوق در ضرر سرمایه‌گذاران سهیم نمی‌شود اما در صندوق‌های سرمایه‌گذاری این‌گونه نیست.

بیشتر بخوانید

جمع‌بندی

پوشش ریسک یا hedge را می‌توان هم‌چون بیمه‌نامه‌ای دانست که با استفاده از ابزارهای مالی هم‌چون ابزار مشتقه و قراردادهای آتی، دارایی را در برابر اتفاق‌های احتمالی و پیش‌بینی‌نشده محافظت می‌کند. در همین راستا نیز صندوق‌های پوشش ریسک در بسیاری از نقاط جهان به وجود آمده‌اند و افرادی که سرمایه‌های کلانی دارند، می‌توانند با بهره‌گیری از این صندوق‌ها به سودهای فراوانی دست پیدا کنند. پوشش ریسک فی نفسه به دنبال سودآوری نیست و تنها استفاده‌ی آن، جلوگیری از ضرر در موقعیت‌های حساس است. اما در صندوق‌های پوشش ریسک، با اندکی انحراف از رویکرد اصلی پوشش ریسک مواجه هستیم و بحث سودآوری در کنار کاهش ریسک نیز مطرح می‌شود زیرا مدیران این صندوق‌ها، مبلغ موجود در صندوق را در دارایی‌های متنوع و پرریسکی سرمایه‌گذاری می‌کنند و در صورت سودآوری، بازده بالایی کسب می‌کنند.

مفهوم هج کردن در بازارهای مالی چیست؟

هج کردن (hedging) به معنی خرید یک دارایی برای کاهش خطر ضرر از دارایی‌های دیگر می‌باشد. هجینگ در امور مالی یک استراتژی مدیریت ریسک است که با کاهش و از بین بردن ریسک عدم قطعیت‌ها سروکار دارد. این استراتژی کمک می‌کند تا ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات ناشناخته قیمت سرمایه گذاری ایجاد شود، پوشش داده شود.

این سازوکار یک روش استاندارد است که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از آن استفاده می‌کنند تا از سرمایه‌های خود در برابر ضرر و زیان محافظت کنند. این استراتژی در زمینه‌های زیر نیز انجام می‌شود:

کالاها: شامل محصولات کشاورزی، محصولات انرژی، فلزات و غیره است. خطر مرتبط با این موارد به عنوان ریسک کالا شناخته می‌شود.

اوراق بهادار: شامل سرمایه‌گذاری در سهام، شاخص و غیره است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان ریسک حقوق صاحبان سهام یا ریسک اوراق بهادار شناخته می‌شوند.

  • ارزها: شامل ارزهای خارجی است. انواع مختلفی از خطرات مرتبط با آن وجود دارد مانند – خطر نوسانات ریسک ارزی و غیره
  • نرخ بهره: شامل نرخ‌های وام است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان خطرات نرخ بهره شناخته می‌شوند.
  • آب و هوا: هم‌چنین یکی از موضوعاتی است که امکان حفاظت از آن وجود دارد.

امیدواریم اکنون متوجه شده باشید که منظور ما از هج کردن چیست. اکنون اجازه دهید در زیر مزایا و انواع آن‌ها را بررسی کنیم.

صندوق ‌های پوشش ریسک چه کاری انجام می ‌دهند؟

در صندوق‌های پوشش ریسک، مدیر صندوق از سرمایه گذاران خارجی پول جمع می‌کند و سپس مطابق استراتژی را که توسط سرمایه گذار قبول شده، به همان صورت سرمایه گذاری را انجام می‌دهد. نسبتی از وجوه به سهام بلند مدت تخصیص داده می‌شوند که در آن‌ها فقط سهام عادی را خریداری می‌کنند و هرگز فروش اعتباری انجام نمی‌دهند. هم‌چنین نسبتی از سرمایه صندوق به خرید کل مشاغل تحت مالکیت خصوصی تخصیص داده می‌شود، که صندوق اغلب مالکیت آنها را تحویل گرفته، عملیات آن ‌ها را بهبود بخشیده و بعداً از عرضه اولیه آن شرکت حمایت مالی می‌کند.

صندوق‌های پوشش ریسکی وجود دارند که به معاملات اوراق قرضه می‌پردازند و یا در املاک و مستغلات تخصص دارند. برخی از آن‌ها سرمایشان را برای کار در کلاس‌های دارایی خاصی مانند حق ثبت اختراع و حقوق موسیقی متمرکز می‌کنند.

انواع مختلف هج کردن

هجینگ به طور کلی به سه نوع تقسیم می‌شود که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با معامله بر روی کالاها، ارزها یا اوراق بهادار مختلف سود کسب کنند. این سه دسته عبارتند از:

  • قرارداد فوروارد: این قرارداد توافق نامه‌ای غیر استاندارد برای خرید یا فروش دارایی‌های اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد فوروارد شامل قراردادهای مختلفی مانند قراردادهای مبادله‌ای برای ارزها، کالاها و غیره است.
  • قرارداد فیوچرز: یک قرارداد استاندارد برای خرید یا فروش دارایی‌های اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ خاص و مقدار استاندارد توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد آتی شامل قراردادهای مختلف مانند کالاها، قراردادهای آینده ارزها و غیره است.
  • بازارهای پول: یکی از اجزای اصلی بازارهای مالی است که در آن وام‌های کوتاه مدت، استقراض، خرید و فروش با سررسید یک سال یا کمتر انجام می‌شود. این موضوع شامل اشکال مختلفی از فعالیت‌های مالی ارزها، عملیات بازار پول برای بهره، فراخوان سهام است که در آن‌ها وام‌های کوتاه مدت، استقراض، فروش و وام با سررسید یک سال یا بیشتر اتفاق می‌افتد.

مزایای هج ردن

  • می‌تواند برای قفل کردن سود استفاده شود.
  • معامله گران را قادر می‌سازد تا در دوره‌های سخت بازار زنده بمانند.
  • تلفات را تا حد زیادی محدود می‌کند.
  • از آنجا که موجب سرمایه گذاری سرمایه گذاران در طبقات مختلف دارایی می‌شود، نقدینگی را افزایش می‌دهد.
  • همچنین به صرفه جویی در وقت کمک می‌کند، زیرا با استفاده از این استراتژی معامله‌گران بلندمدت ملزم به نظارت و تنظیم سبد سهام خود با نوسانات روزانه بازار نیستند.
  • یک مکانیسم قیمت انعطاف پذیر را ارائه می‌دهد، زیرا به هزینه کمتری از مارجین نیاز است.
  • در صورت هج کردن موفقیت آمیز از معامله گران در برابر تغییرات قیمت کالاها، تورم، تغییرات نرخ ارز، تغییرات نرخ بهره و غیره محافظت می‌کند.
  • در پوشش با استفاده از معاملات اختیار، فرصتی برای معامله گران فراهم می‌شود تا با استفاده از استراتژی‌های معاملات، گزینه‌های پیچیده را برای به حداکثر رساندن بازده اعمال کنند.
  • به افزایش نقدینگی در بازارهای مالی کمک می‌کند.

سرمایه گذاران چگونه صندوق‌های تامینی را پوشش می ‌دهند؟

استراتژی‌های مختلفی وجود دارد که توسط سرمایه‌گذاران برای کاهش ریسک استفاده می‌شود مانند:

  • تخصیص دارایی: با تنوع بخشیدن به پرتفوی سرمایه گذار با کلاس‌های مختلف دارایی انجام می‌شود. به عنوان مثال، شما می‌توانید ۴۰ درصد سرمایه را در سهام سرمایه گذاری کنید و باقی سرمایه‌تان را به کلاس‌های دارایی ثابت تخصیص دهید. این موضوع به تعادل سرمایه گذاری کمک می‌کند.
  • ساختار: با سرمایه گذاری قسمت خاصی از پورتفو در اوراق بدهی و بقیه در اوراق مشتقه انجام می‌شود. سرمایه گذاری در بدهی ثبات را ایجاد می‌کند در حالی که سرمایه گذاری در اوراق مشتقه به منظور پوشش ریسک به کار گرفته می‌شود.
  • استفاده از اوراق اختیار: این گزینه شامل خرید اختیار خرید و اختیار روش است که به راحتی می‌توانید دارایی‌ها را مستقیماً ایمن کنید.
  • استراتژی آربیتراژ: بسیار ساده و در عین حال بسیار هوشمندانه است. این استراتژی شامل خرید یک محصول و فروش سریع آن در بازار دیگر با قیمت بالاتر است. بنابراین در صورت وجود چنین فرصتی سودی ناچیز اما ثابت تضمین می‌شود. این استراتژی معمولاً در بازار سهام استفاده می‌شود.

بیایید یک مثال بسیار ساده از یک دانش آموز دبیرستانی در نظر بگیریم که یک جفت کفش Asics را از فروشگاه اوت لت که در نزدیکی خانه او است فقط ۴۵ دلار خریداری کرده و آن را به قیمت ۷۰ دلار به هم مدرسه‌ای خود بفروشد. دانش آموز دوم نیز خوشحال است که قیمت بسیار ارزان تری را در مقایسه با فروشگاه بزرگ که همین کفش را با قیمت ۱۱۰ دلار به فروش می‌رساند، پیدا کرده است.

  • استراتژی کاهش میانگین: ​​شامل خرید واحد‌های بیشتری از یک محصول خاص است حتی اگر هزینه یا قیمت فروش محصول کاهش یافته باشد. سرمایه گذاران سهام اغلب از این استراتژی استفاده می‌کنند. اگر قیمت سهامی که قبلاً خریداری کرده‌اند به میزان قابل توجهی کاهش یابد، آن‌ها سهام بیشتری را با قیمت پایین خریداری می‌کنند. سپس، اگر قیمت بین دو قیمت خرید آن‌ها به نقطه‌ای افزایش یابد، سود حاصل از خرید دوم ممکن است ضررهای مورد اول را پوشش دهد.

سخن آخر

هجینگ روش مهمی است که سرمایه گذاران می توانند برای محافظت از سرمایه گذاری های خود در برابر تغییرات ناگهانی و پیش‌بینی نشده در بازارهای مالی از آن استفاده کنند.

پوشش ریسک چیست؟ ترفندهایی برای جبران ضررهای احتمالی

پوشش ریسک چیست

هنگامی که صحبت از سرمایه‌گذاری و بازارهای مالی می‌شود، پای ریسک نیز به میان می‌آید. در بازار سرمایه هر لحظه ممکن است با وضعیتی ریزشی و ناپایدار مواجه شویم. درست در این مواقع است که یکی از مهم‌ترین ابزارهای کاهش ریسک، یعنی استراتژی پوشش ریسک به کمک ما می‌آید. چنا‌ن‌چه این استراتژی به صورت صحیح پیاده شود، می‌تواند موجب کاهش صددرصدی ریسک شود. هرچند برای این منظور لازم است هزینه‌های اندکی هم پرداخت شود. در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح می‌دهیم که منظور از استراتژی پوشش ریسک چیست و چه مزایا و معایبی دارد.

بیشتر بخوانید

پوشش ریسک یا هج (Hedge) چیست؟

آشنایی با مفهوم پوشش ریسک

هنگامی که عبارت پوشش ریسک یا هج (Hedge) به گوش می‌خورد، احتمالا تصور همگان بر این است که این استراتژی ابزاری را در اختیار افراد قرار می‌دهد که موجب کاهش ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری می‌شوند. اما حقیقت آن است که افرادی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، حتی ریسک بسیار بیشتری را تقبل می‌کنند. در این روش، سرمایه‌گذاران برای کاهش ریسک ناشی از نوسان‌های شدید قیمتی، دست به سرمایه‌گذاری‌هایی می‌زنند که بتواند در جهت معکوس، زیان‌های ناشی از این تحرکات قیمتی را جبران کند.

در استراتژی پوشش ریسک، باید مطمئن شوید که میان دو معامله‌تان همبستگی منفی وجود دارد و یکی قادر است دیگری را پوشش دهد. طبق این تعریف، می‌توان گفت که استراتژی پوشش ریسک یک سرمایه‌گذاری ثانویه روی یک دارایی است که قیمت آن در جهتی مخالف با قیمت سرمایه‌گذاری اولیه حرکت می‌کند.

پوشش ریسک یا هج به زبان ساده، شامل سرمایه‌گذاری‌های جانبی‌ای است که با هدف کاهش ریسک‌ ناشی از تغییرات پیش‌بینی نشده قیمت‌ها انجام می‌شود.

چنان‌چه از استراتژی پوشش ریسک استفاده کنید، می‌توانید حتی در شرایط افت شدید بازار نیز نگرانی‌ بابت ضرر و زیان‌ها نداشته باشید. پوشش ریسک یا هج یک راهکار مانند استفاده از بیمه است؛ بیمه باعث نمی‌شود که از آسیب‌هایی هم‌چون سیل و زلزله جلوگیری شود اما می‌توان تدابیری اندیشید که زیان‌های ناشی از این وقایع کم‌تر شود.

در استراتژی پوشش ریسک هم مانند بیمه، شما سعی دارید زیان‌های احتمالی را به شیوه‌ای دیگر جبران کنید. به این منظور دست به یک سرمایه‌گذاری دیگر می‌زنید. یعنی اگر در سرمایه‌گذاری اولیه زیان کنید، می‌توانید این زیان را از طریق سرمایه‌گذاری دوم جبران کنید. البته باید توجه داشت که استفاده از این استراتژی نیازمند میزانی کافی از دانش فنی و ریاضی برای تحلیل سهم‌های بازار است.

ایجاد پوشش ریسک؛ چه زمانی و چگونه؟

سرمایه‌گذاران هنگامی به استراتژی پوشش ریسک روی می‌آورند که هیچ اطمینانی در خصوص بازار ندارند. فرض کنید که سهام یک شرکت نفتی را خریداری کرده‌اید. برای پوشش ریسک آن باید به سراغ صنعتی دیگر بروید که حتی در صورت افت قیمت نفت هم اثر چندانی بر پرتفوی شما نداشته باشد و بخشی از دارایی خود را روی آن سرمایه‌گذاری کنید؛ در آن سمت ماجرا اما، اگر قیمت نفت افزایش پیدا کند، سودی که به دست می‌آورید هم کاهش پیدا می‌کند. با این همه، سود کم بهتر از آن است که تمام سرمایه‌ از دست برود.

ایجاد پوشش برای ریسک سرمایه‌گذاری‌تان می‌تواند ابزار قدرتمندی باشد، اما ابزاری است که اغلب توسط سرمایه‌گذاران نادیده گرفته می‌شود. این باور غلطی است که پوشش ریسک، یک پروسه فنی برای سرمایه‌داران کله‌گنده است، هرکسی باید به دنبال کاهش ریسک خود از طریق به کار گرفتن چند استراتژی باشد.

جوزف فوگ

دو استراتژی اصلی پوشش ریسک

یکی از دو استراتژی اصلی که در بازارهایی با روند نزولی از آن‌ها استفاده می‌شود، فروش دارایی‌ها و نقد کردن آن‌هاست. به این ترتیب، سرمایه‌گذار دارایی خود را صرف خرید اوراق با درآمد ثابت می‌کند. اما در شرایطی که دارایی‌ها حجم بالایی دارند، نقد کردن این حجم زیاد ممکن است نه تنها به کاهش ریسک کمک نکند، بلکه باعث بروز رفتار هیجانی شود. به علاوه اگر دارایی‌های موجود نقد شوند، این احتمال وجود دارد که نتوان دارایی را مجددا و پس از پایان روند نزولی بازار با همان حجم و قیمت خریداری کرد. هم‌چنین در این استراتژی، هزینه‌ای برای فروش و خرید مجدد دارایی نیز باید پرداخت شود.

بیشتر بخوانید

اما استراتژی دوم در این زمینه، استفاده از قرارداد آتی، بدون نقد کردن دارایی‌های داخل سبد سهام است. در استراتژی پوشش ریسک به کمک قرارداد آتی، می‌توان در هنگامی که بازار سیری نزولی دارد، دارایی را حفظ کرد. چنان‌چه پرتفوی با سبد دارایی پایه قرارداد آتی همسبتگی مثبت داشته باشد، می‌توان با ورود به موقعیت فروش مانع از زیان‌ شد. به این ترتیب در هزینه‌های معاملاتی نیز صرفه‌جویی خواهد شد و پس از اتمام روند نزولی، می‌توان با ورود به موقعیت معکوس و بستن موقعیت فروش پیشین، به سودآوری رسید. فارغ از این‌که افراد تک‌سهم باشند یا دارای پرتفوی سهام، می‌توانند متناسب با نسبت بهینه پوشش ریسک، از این استراتژی بهره ببرند.

ریسک‌های پوشش ریسک

درست است که استراتژی پوشش ریسک برای کاهش ریسک مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما خود آن هم ریسک دارد چرا که این روش ممکن است به صورت قطعی موفقیت‌آمیز نباشد. یک سرمایه‌گذار باید پیش از انتخاب یک استراتژی استراتژی Hedging پوشش ریسک، از خود بپرسد که مزایا و معایب این استراتژی برای او چیست؟ آیا استفاده از یک استراتژی خاص می‌تواند هزینه‌هایی اضافه‌ای را که به سرمایه‌گذار تحمیل شده است جبران کند؟

پوشش ریسک در بیشتر اوقات موجب سودآوری نمی‌شود. بلکه یک استراتژی موفق در این زمینه، راهکاری است که از وقوع ضرر و زیان جلوگیری کند.

صندوق پوشش ریسک چیست؟

صندوق‌های پوشش ریسک یا هج، از دهه ۵۰ میلادی فعالیت خود را در دنیا آغاز کردند. در ابتدا هدف این صندوق‌ها پوشش ریسک‌های سرمایه‌گذاری در بازارهایی با روند نزولی بود. اما هرچه زمان گذشت، فعالیت خاص این صندوق‌ها با جذب سرمایه‌های فراوانی همراه بود. به این ترتیب این صندوق‌ها رشد چشم‌گیری داشتند و اکنون در جای‌جای دنیا از آن‌ها استفاده می‌شود. صندوق پوشش ریسک را با عنوان صندوق پوششی نیز می‌شناسند.

این صندوق‌ها، گونه‌ای نهاد مالی هم‌چون شرکت‌های مدیریت سرمایه یا سرمایه‌گذاری هستند که سرمایه‌های فراوانی را جذب می‌کنند. سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها به این صورت است که پول باید تا مدت مشخصی در صندوق بماند و سرمایه‌گذار حق برداشت آن را ندارد. هنگامی که مبالغی معین در این صندوق‌ها جمع‌آوری شود، مدیران آن را در ابزارهای گوناگون مالی سرمایه‌گذاری می‌کنند. سپس در ازای سودی که به دست می‌آید، پاداش‌هایی هم‌چون حق مدیریت به دست می‌آورند. به منظور سرمایه‌گذاری در ابزارهای مالی گوناگون، لازم است که مدیران این صندوق‌ها عملکردی حرفه‌ای داشته باشند و از تکنیک‌های پیچیده ریاضی و معاملات پیشرفته استفاده کنند.

از آن‌جا که این صندوق‌ها، به دنبال ابزارهای بسیار پرریسک هستند، طبیعی است که سوددهی آن‌ها در مقایسه با سایر صندوق‌ها بیشتر است. مدیران این صندوق‌ها در پی انجام اقداماتی در راستای کاهش ریسک هستند اما هدف نخست و اصلی این صندوق‌ها، تلاش برای دریافت سود بیشتر است؛ فارغ از این‌که بازار در شرایط پررونق به سر می‌برد یا راکد است.

راهکارهای مورد استفاده در صندوق پوشش ریسک

این صندوق‌ها در ترکیب دارایی‌های خود از ابزارهای مالی متنوعی استفاده می‌کنند که همین امر تفاوت بارز آن‌ها را با سایر صندوق‌ها رقم می‌زند. یعنی آن‌چه در این صندوق‌ها بر روی آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌شود، در دیگر صندوق‌ها به چشم نمی‌خورد. اکنون به چند مورد از این ابزارها و راه‌کارها اشاره می‌کنیم.

بهره‌مندی از فروش استقراضی

فروش استقراضی روشی است که بر اساس آن یک فرد سهامی را از مالک آن قرض می‌گیرد. این فرد قصد دارد که سهام را در قیمت بالا بفروشد و با افت قیمت سهام، مجددا آن را خریداری می‌کند و به مالک برگرداند. چنان‌چه قیمت کم شود، مابه‌التفاوت قیمت فروش سهام و خرید سهم جدید، به عنوان سود برای فرد قرض‌گیرنده در نظر گرفته می‌شود. صندوق پوشش ریسک نیز هنگام رکود بازار از چنین ابزاری استفاده می‌کند؛ سهامی را که آن نیست قرض می‌گیرد و در بازار می‌فروشد و سپس هنگام کاهش قیمت، مجددا آن را خریداری می‌کند و به این ترتیب سود به دست می‌آورد.

سرمایه‌گذاری در ابزارهای مشتقه

یکی از رایج‌ترین شیوه‌های مورد استفاده در این صندوق‌ها، پوشش ریسک با استفاده از ابزارهای مشتقه است. ابزارهای مشتقه از جمله اوراق بهاداری به شمار می‌روند که ارزش آن‌ها با توجه به دارایی پایه مشخص می‌شود. صندوق‌ پوشش ریسک به کمک سرمایه‌گذاری در چنین ابزاری، می‌تواند روی دارایی‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کند و از این طریق سود به دست آورد. از جمله این مشتقات می‌توان به اختیار معامله، قرارداد سوآپ، قراردادهای آتی و قراردادهای سلف اشاره کرد.

بیشتر بخوانید

پوشش ریسک به کمک متنوع‌سازی سبد سهام

درست است که به کمک ابزار مشتقه می‌توان از سرمایه‌گذاری در برابر ریسک‌های موجود حفاظت کرد اما این روش نیازمند سرمایه‌ی زیاد است. روش‌های دیگری علاوه بر مشتقات نیز وجود دارند که استفاده از آن‌ها می‌تواند در پوشش ریسک کارساز باشد. از جمله این موارد می‌توان به چیدمان متنوع سبد سهام اشاره کرد.

فرض کنید شما روی سهام شرکت «الف» سرمایه‌گذاری کرده‌اید اما به منظور پوشش ریسک، در جهت عکس روی سهام شرکت «ب» هم سرمایه‌گذاری کرده‌اید. به این ترتیب اگر سهام شرکت «الف» با افت مواجه شد، می‌توانید از محل سرمایه‌گذاری روی شرکت «ب» سود به دست آورید. اما ضمانت استراتژی پوشش ریسک چیست؟ هیچ ضمانتی در این خصوص وجود ندارد که اگر یکی از استراتژی Hedging شرکت‌ها با افت مواجه شد، شرکت دیگر به سمت سودآوری حرکت کند. ممکن است در شرایطی مشابه هر دو سهام با افت قیمت مواجه شوند. یعنی ممکن است اتفاق‌هایی رخ دهد که کاملا با آن‌چه تصور می‌کردیم متفاوت است. به همین جهت روی استفاده از دانش تحلیل ریاضی بازار در این روش بسیار مورد تأکید است.

بیشتر بخوانید

آربیتراژ

آربیتراژ امکانی را ایجاد می‌کند که بتوان بر اساس آن پوشش ریسک ایجاد کرد. قیمت‌ یک دارایی در بازارهای مختلف مالی در سراسر جهان با استراتژی Hedging هم متفاوت است. به این ترتیب، می‌توان از این تفاوت قیمت سود کسب کرد. مدیران صندوق‌های پوشش ریسک، به کمک تجربه و مهارت خود بازارهای مالی مختلف را با دقت پیگیری می‌کنند. به این طریق می‌توانند فرصت‌های مطلوبی را بیابند که سایرین از آن بی‌خبرند. این مسئله می‌تواند منجر به آن شود که دارایی صندوق پوشش ریسک در مسیر درستی سرمایه‌گذاری شود.

بیشتر بخوانید

سرمایه‌گذاری در اوراق بهاداری که مورد توجه عموم نیستند

در بازار بورس سهم‌های مختلفی وجود دارد که به قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خود قیمت‌گذاری و معامله می‌شوند. صندوق پوشش ریسک با شناسایی این سهام می‌تواند دارایی‌های موجود را در این اوراق سرمایه‌گذاری کند.

سرمایه‌گذاری در بازارهای نوظهور

ماهیت صندوق پوشش ریسک به گونه‌ای است که می‌تواند با سرمایه‌گذاری در سهام یا ابزارهای نوظهور که با رشد نوسانی همراه هستند، به سودآوری برسد.

سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی

سرمایه‌گذاری در بازار املاک، مستغلات، طلا و یا حتی مشاغل پرریسک، از جمله دیگر مواردی است که مورد توجه صندوق پوشش ریسک است.

ساختار اهرمی

صندوق پوشش ریسک می‌تواند از اهرم‌های ۱۰ برابری استفاده کند. یعنی اگر یک واحد سرمایه جذب کنند، برخی از بانک‌ها به ازای همان یک واحد، ۹ واحد وام می‌دهند. به همین ترتیب اگر اگر یک واحد از بین برود، آن‌ها ده واحد متضرر می‌شوند و بالعکس.

خطرات صندوق پوشش ریسک

درست است که صندوق پوشش ریسک سودآوری بالایی دارد اما نمی‌توان از خطرات آن غافل بود. اما خطرات صندوق پوشش ریسک چیست؟ این صندوق‌ها رویکرد متفاوتی نسبت به استراتژی کلاسیک پوشش ریسک دارند و در پی برخورداری از بیشترین سود حاصل از یک سرمایه‌گذاری در کنار جلوگیری از ریسک هستند. در راستای همین تغییر رویکردِ پوشش ریسک در این گونه صندوق‌ها، مخاطراتی به وجود می‌آید که بهتر است چند نوع از این مخاطرات را با هم مرور کنیم:

  • اثر اهرم: همان‌گونه که در بخش قبل توضیح دادیم، پوشش‌دهندگان ریسک و مدیران این صندوق‌ها از بانک‌ها وام دریافت می‌کنند. آن‌ها به ازای هر یک دلار جذب سرمایه، می‌توانند ۹ دلار وام بگیرند. این اهرم ۱۰ درصدی همان‌قدر که می‌تواند سودساز باشد، به همان میزان نیز می‌تواند ضررهای بزرگ را تشدید کند و کل دارایی صندوق را به باد دهد.
  • استقبال از دارایی‌های پرریسک: اساس کار این صندوق‌ها، سرمایه‌گذاری بر روی دارایی‌هایی‌ است که ریسک بالاتر و بازده بیشتری دارند. این امر می‌تواند به جای پوشش ریسک، خود به تنهایی یک تبدیل به یک ریسک شود.
  • عدم شفافیت کامل:‌ استراتژی‌های معاملاتی، چیدمان سبد سهام و سایر تصمیم‌ها، از جمله مواردی است که برای سرمایه‌گذاران چندان با جزئیات اطلاع‌رسانی نمی‌شود و در بازارهای مالی، هر کجا که عدم شفافیت وجود داشته باشد، احتمال بروز ضرر و کلاه‌برداری نیز وجود خواهد داشت.
  • کمبود نظارت: این ویژگی موجب می‌شود که ریسک‌های ساختاری پنهان آشکار نشوند. چرا که نظارت دقیقی بر این صندوق‌ها وجود ندارد و این مسئله موجب ایجاد مخاطراتی خواهد شد.

تفاوت صندوق پوشش ریسک و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک

تا به این‌جا دانستیم صندوق پوشش ریسک چیست و چه راهکارهایی را به منظور پوشش ریسک در نظر می‌گیرد. اگر قبلاً با صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک آشنا باشید، ممکن است به نظرتان بیاید این دو نوع صندوق مشابه هم هستند. به همین جهت لازم است به تفاوت‌ این صندوق‌ها هم اشاره کنیم.

  • نخست آن‌که در صندوق پوشش ریسک، می‌توان بدون هیچ‌گونه محدودیتی از ابزارهای متنوعی استفاده کرد. اما این مسئله در صندوق‌های سرمایه‌گذاری به چشم نمی‌خورد؛ در این صندوق‌ها تنها می‌توان در دارایی‌های مالی که در اساس‌نامه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک ذکر شده است، سرمایه‌گذاری کرد.
  • در بیشتر مواقع بر صندوق پوشش ریسک نظارت نمی‌کنند. اما صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک از جانب ناظران بازار مدام رصد می‌شود.
  • سرمایه‌گذاری در صندوق پوشش ریسک تنها برای افراد محدودی امکان‌پذیر است چرا که نیازمند سرمایه اولیه قابل توجهی است. اما عموم مردم می‌توانند در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک وارد شوند.
  • در صندوق پوشش ریسک، کارمزد ثابتی تقریبا به اندازه دو درصد از کل میزان سرمایه‌ای که به صندوق جذب شده است دریافت می‌شود. اما در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، کارمزدها با توجه به ترکیب دارایی صندوق و معمولا به اندازه درصدی از قیمت NAV صندوق است. پس مشخص است که کارمزد مدام در حال تغییر است.
  • در صندوق‌های پوشش ریسک، مدیر صندوق در ضرر سرمایه‌گذاران سهیم نمی‌شود اما در صندوق‌های سرمایه‌گذاری این‌گونه نیست.

بیشتر بخوانید

جمع‌بندی

پوشش ریسک یا hedge را می‌توان هم‌چون بیمه‌نامه‌ای دانست که با استفاده از ابزارهای مالی هم‌چون ابزار مشتقه و قراردادهای آتی، دارایی را در برابر اتفاق‌های احتمالی و پیش‌بینی‌نشده محافظت می‌کند. در همین راستا نیز صندوق‌های پوشش ریسک در بسیاری از نقاط جهان به وجود آمده‌اند و افرادی که استراتژی Hedging سرمایه‌های کلانی دارند، می‌توانند با بهره‌گیری از این صندوق‌ها به سودهای فراوانی دست پیدا کنند. پوشش ریسک فی نفسه به دنبال سودآوری نیست و تنها استفاده‌ی آن، جلوگیری از ضرر در موقعیت‌های حساس است. اما در صندوق‌های پوشش ریسک، با اندکی انحراف از رویکرد اصلی پوشش ریسک مواجه هستیم و بحث سودآوری در کنار کاهش ریسک نیز مطرح می‌شود زیرا مدیران این صندوق‌ها، مبلغ موجود در صندوق را در دارایی‌های متنوع و پرریسکی سرمایه‌گذاری می‌کنند و در صورت سودآوری، بازده بالایی کسب می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.