معروفترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال را بشناسید
روشهای مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل تکنیکال وجود دارد. بعضی معاملهگران از شاخصها و نوسانها استفاده میکنند، در حالی که بعضی دیگر تجزیه و تحلیل خود را فقط برمبنای حرکات قیمت انجام میدهند. نمودارهای شمعی نمای کلی نوسانات قیمت را در طول زمان نشان میدهند. ایده اصلی این روش آن است که با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، بتوان به الگوهای تکرار شوندهای پی برد. بسیاری از معاملهگران از نمودارهای شمعی در بازار سهام، فارکس و ارز استفاده میکنند. به مجموعهای از متداولترین این الگوها، الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال گفته میشود. بسیاری از معاملهگران این الگوها را به عنوان شاخصهای معاملاتی معتبر در نظر میگیرند. چرا اینطور است؟ آیا تجارت و سرمایهگذاری، به معنای یافتن فرصتهایی که دیگران از آن غافل هستند، نیست؟ بله، اما به روانشناسی افراد نیز مربوط است. از آنجا که الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکالی محدود نیستند، اثربخشی آنها به تعداد شرکتکنندگان در بازار بستگی دارد.
الگوی نموداری چیست؟
هنگامیکه روند بازار صعودی است، قیمتها به صورت نوسانی (با اوج و فرودهای متناوب) افزایش مییابند. از طرف دیگر در بازارهای نزولی، قیمتها رو به کاهش میروند، هرچند باز هم اوج و فرودهای متناوب در آن دیده میشود. چه اتفاقی میافتد وقتی بازار در محدوده معاملات تثبیت میشود؟ در این حالت میبینیم که قیمت بدون هیچ روند خاصی در نوسان است. مهم نیست در کدام مرحله یا روند ورود به بازار قرار داشته باشید. عملکرد قیمت به طور کلی از یکسری الگوی تکراری پیروی میکند. این همانچیزی است که الگوی نموداری نامیده میشود. تاجران باهوش به این الگوهای قیمتی توجه میکنند تا قبل از انجام معامله، نسبت به سود و زیان آن بینش درستی پیدا کنند. این الگوها به معاملهگران نشان میدهند که در مرحله بعد، روند افزایش یا کاهش قیمت ادامه خواهد داشت یا به طور کل برعکس میشود. الگوهای قیمتی همچنین به معاملهگران کمک میکنند تا نقطه ورود و خروج به بازار، حد ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین کنند.
دو نوع الگوی نموداری وجود دارد: الگوهای بازگشتی درمقابل الگوهای ادامهدهنده
باید به این نکته توجه داشت که نمودار سهام به طور کلی، در یکی از این دو نوع الگوی مشخص قرار میگیرند: الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده. الگوهای بازگشتی در پایان روند و هنگامی که بازار قصد تغییر جهت دارد، پیدا میشوند. به عنوان مثال، پس از یک روند صعودی طولانیمدت در قیمت، بازار میتواند فرسوده شود و روند نزولی قیمت را شروع کند. معاملهگران به طور معمول در زمان تغییر جهت بازار از الگوهای بازگشتی استفاده میکنند. الگوهای ادامهدهنده نشان میدهند که قیمتها روند فعلی خود را ادامه میدهند. در روند صعودی، قیمت اغلب بالا میرود، استراحت میکند و کمی عقب میکشد. سپس دوباره روند صعودی خود را طی میکند. بنابراین معاملهگران با استفاده از الگوهای ادامهدهنده خود را در جهت یک روند قرار داده یا به موقعیت برنده فعلی خود میافزایند.
چرا لازم است از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
معاملهگران الگوهای قیمت را طی صد سال گذشته بررسی کرده و مجموعهای از الگوهای تکرار شونده را پیدا کردهاند. شاید برایتان سؤال باشد که چرا این الگوها تکرار میشوند. پاسخ روشن است، چون عمده حرکات بازار تحت تأثیر هیجانات انسانی صورت میگیرد و طبیعت انسان هرگز تغییر نمیکند. دقیقاً به همین دلیل الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال اهمیت دارند: میتوانند به شما یک بینش روانشناسانه نسبت به روند کلی بازار بدهند. تحرکات بازار تا حد زیادی ناشی از نحوه واکنش معاملهگران نسبت به اتفاقاتی است که رخ میدهند. وقتی این اقدامات و واکنشها را درک کردید، کسب چنین بینشی به شما کمک میکند تا بهتر بدانید که معاملهگران در قدم بعدی چه کاری انجام خواهند دارد. درنتیجه میتوانید تصمیم بگیرید که چه زمانی باید وارد بازار شوید یا از آن خارج شوید.
آشنایی با مهمترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
صدها الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال وجود دارد. اگر دید دقیق و قدرتمندی داشته باشید، حتی میتوانید خودتان هم الگوهای جدیدی برای خودتان کشف کنید. تعداد معدودی از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به طور مداوم در نمودارها تکرار میشوند. بنابراین بسیاری از معاملهگران به دنبال استفاده از این نمودارها هستند. ممکن است این نمودارها از نوع بازگشتی یا ادامهدهنده باشند. در ادامه با بعضی از مهمترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد:
الگوی فنجان و دسته (The Cup and Handle)
الگوی فنجان و دسته در بین معاملهگران سهمهای کوچک و ارزان محبوبیت زیادی دارد. این الگو میتواند اولین نشانه یک افزایش قیمت قابلتوجه باشد. وقتی به الگوی فنجان و دسته نگاه میکنید، به نظرتان میرسد که شبیه یک فنجان چای است. این الگو اغلب در روندهای نزولی طولانی مدت دیده میشوند. میبینیم که قیمتها به سمت بالا حرکت میکنند و سطح بالای اولیه را قبل از پایین افتادن قیمت میسازند، و درنهایت به سمت بالاتر حرکت میکنند. به آن کف گرد، فنجان گفته میشود. این سطح اغلب نشان میدهد که حرکت قیمت، رو به پایین رفته است و معاملهگران در حال خرید سهام با قیمت پایین هستند. بعد از شروع ریزش قیمت، به بخشی از الگو میرسیم که دسته نام دارد. دسته جایی است که میتوانیم یک پولبک کوچک را مشاهده کنیم. قیمت قبل از اینکه به سرعت بریزد و سطح بالای مقاومت را امتحان کند، به سمت پایین حرکت میکند. معاملهگران اغلب وقتی سهام را میخرند که سطح مقاومت بالای الگوی فنجان و دسته شکسته شود.
الگوی سقف دوقلو (The Double Top)
الگوی سقف دوقلو یکی از قدرتمندرین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و از نوع بازگشتی است. در این الگو، بازاری که روند صعودی دارد یک سقف را امتحان میکند، پولبک میکند و سپس سعی میکند به سقف قبلی برسد و از آن عبور کند. اما در این کار ناموفق است و قیمت افت میکند. دقت کنید که دو قله الگو تقریباً در یک قیمت قرار دارند، به همین دلیل این الگو را سقف دوقلو مینامیم. الگوی سقف دوقلو نشان میدهد که بازار قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومت اصلی را ندارد. با مشاهده این الگو میتوانید پیشبینی کنید که روند صعودی، حداقل به طور موقت، تمام شده است. درنتیجه باید انتظار داشته باشید قیمت در یک محدوده مشخص نوسان کند یا روند نزولی خود را آغاز کند.
الگوی سر و شانه (The head and shoulders)
الگوی سر و شانه یکی از مشهورترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است. حتی معاملهگرانی که هرگز از هیچ نموداری استفاده نمیکنند نیز، اغلب این نام را شنیدهاند و روش استفاده از آن را میدانند. الگوی سر و شانه دقیقاً همانطوری به نظر میرسد که از نامش پیداست. یک حرکت کوچک قیمت به سمت بالا و سپس یک پولبک وجود دارد. قبل از آنکه قیمت به عقب برگردد، یک حرکت بزرگ صعودی دارد. سپس یک حرکت کوچک دیگر مانند حرکت اول ایجاد میشود. دو نوسان کوچکتر شانهها هستند، نوسان بزرگ میانی نیز سر است. الگوی سر و شانه یکی از الگوهای اصلی بازگشتی است. این الگو نشان میدهد که به احتمال زیاد بازار به زودی به روند صعودی خود پایان داده و روند نزولی را در پیش میگیرد. معاملهگران اغلب به دنبال پایین آمدن قیمت از دو سطح پایین هستند که خط گردن نامیده میشود. پس از شکستن گردن بهترین زمان برای ورود به بازار است.
الگوی مثلث (Triangles)
الگوی مثلث یکی از متداولترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت سهام نوسانات بسیاری را تجربه میکند. نوساناتی که هربار کوچک و کوچکتر میشوند. اگر خطوط این نوسانها را به هم وصل کنیم شکل یک مثلث ایجاد میشود. مثلثها از نوع الگوهای ادامهدهنده هستند و نشان میدهند که بازار بعد از روند قبلی، پیش از آنکه در جهت روند اصلی ادامه پیدا کند، مکث میکند. سه نوع الگوی مثلثی وجود دارد:
- الگوی مثلثی متقارن: در این الگو خط بالای مثلث به سمت پایین شیب دارد و شیب خط پایین به سمت بالا است. معاملهگران غالباً این موضوع را به عنوان مکث در حرکت بازار، قبل از ادامه روند آن میدانند.
- الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی جایی است که خط پایین رو به افزایش است اما خط بالا افقی است. این نشان دهنده یک مکث دیگر در بازار است، اما هنوز هم قدرت خرید بیشتری نسبت به فروش وجود دارد (نشانه صعودی).
- مثلث نزولی: مثلث نزولی جایی است که خط بالا به سمت پایین شیب دارد اما خط پایین افقی است. این نشان میدهد که فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند. این نوع مثلث یک الگوی ادامهدهنده است که در روندهای نزولی دیده میشود.
مثلثها یکی از سادهترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال هستند که حتی افراد مبتدی هم میتوانند به راحتی از آنها استفاده کنند. اگر به تازگی وارد بازار بورس شدهاید، شاید بهتر باشد کارتان را با الگوهای مثلثی شروع کنید.
الگوی پرچم (Flag)
پرچم یکی دیگر از الگوهای ادامهدهنده رایج است که در همه بازههای زمانی مشاهده میشود. الگوی پرچم بسته به اینکه در روند صعودی باشد یا نزولی، میتواند از نوع صعودی یا نزولی باشد. پرچم صعودی با یک حرکت افزایش قیمت مشخص میشود. سپس بازار متوقف شده و دوباره به عقب برمیگردد، و تعدادی حرکت کوچک بالا و پایین در مسیر خود ایجاد میکند. معاملهگران عموماً این را به عنوان مکث موقتی تلقی میکنند و انتظار دارند روند اولیه به زودی از سر گرفته شود. از طرف دیگر الگوی پرچم نزولی برعکس عمل میکند. قیمت یک حرکت سریع به سمت پایین دارد، سپس به صورت چند نوسان کوچک، قبل از روند نزولی کلی افت میکند. برای ترسیم الگوی پرچم، باید از هر نوسان بالا و پایین خطوطی را رسم کنید. اگر به درستی رسم شوند، تصویر یک پرچم روی میله پرچم را ایجاد میکنند. الگوی پرچم نیز یکی دیگر از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مناسب برای افراد مبتدی است.
کلام آخر
الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال در دست معاملهگران ماهر یکی از قدرتمندترین ابزارها در درک بازار و انجام معاملات موفق است. تعجبی ندارد که معاملهگران صدها سال از نمودارها استفاده کردهاند و امروز نیز به این کار ادامه میدهند. اگر یاد بگیرید که روش کار با این نمودارها چگونه است میتوانید در معاملات خود از آنها استفاده کنید. آکادمی دکتر ژند یک بسته آموزشی کامل برای معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و توضیح روش بکارگیری هر یک تهیه کرده است. جهت کسب اطلاعات بیشتر و تهیه پکیج الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال اینجا کلیک کنید.
الگوهای کلاسیک چیست؟ معرفی 9 الگوی بسیار مهم
الگوهای کلاسیک چیست؟ انواع الگوهای کلاسیک را در این آموزش بشناسید و با نحوه تشخیص آنها نیز آشنا شوید. چه چیزی از این بهتر که بتوانید با الگوهای کلاسیک که به شکل رایگان در دسترس همه وجود دارند، ورود و خروج خود را تشخیص دهید؟ قصد داریم آموزش الگوهای کلاسیک را با شما به اشتراک بگذاریم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید الگوهای مختلف را روی چارت قیمت مشخص کنید و تصمیم بگیرید که ارز دیجیتال مورد نظر را در چه زمان و نقطهای خریداری کنید.
اگر شما هم به الگوهای کلاسیک علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم حتماً تا انتهای مقاله الگو کلاسیک همراه ما باشید چون قصد داریم 9 تا از بهترین الگوهای کلاسیک را به همراه تصویر آنها با شما به اشتراک بگذاریم و به خوبی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید. برای اینکه بتوانید به صورت کلی الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهید، مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را از قلم نیندازید.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر اهل تحلیل تکنیکال باشید، نام الگوهای کلاسیک را شنیدهاید و احتمالاً چند مورد از معروفترین آنها را بشناسید. مانند الگوی پرچم و سقف دوقلو … اما اگر نگاهی عمیقتر به الگوهای کلاسیک بیندازیم، باید گفت بخش مهمی از تحلیل تکنیکال بهواسطه وجود چنین الگوهایی است. اصلیترین کار این الگوها پیشبینی روند بازار است که تریدر به کمک این اطلاعات تصمیم به خرید یا فروش میگیرد. این الگوها در تایم فریم (time frame) های مختلفی قابل استفاده هستند، اما بیشترین کاربرد و استفاده از آنها در تایم فریم روزانه است.
الگوهای کلاسیک به 2 دسته کلی تقسیم میشوند:
1. الگوهای بازگشتی: این الگوها زمانی دیده میشوند که محدوده قیمتی در آخر روند، زور فروشندهها بر خریداران برتری پیدا میکند و قیمت توانایی عبور از محدوده را ندارد و شروع به اصلاح میکند که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. الگوهایی مانند الگوی سر و شانه، سقف دوقلو و کف دوقلو از این نوع هستند. اگر معاملهگر توانایی تشخیص الگوها را داشته باشد، میتواند فرصت خوبی برای خرید پیدا کند.
شاید این نکته برایتان تکراری باشد، اما در تحلیل تکنیکال نمیتوان قطعی گفت که یک اندیکاتور بدون مشکل است. برای این منظور از اندیکاتورهای دیگری استفاده میکنیم که درصد خطا کاهش پیدا کند. در الگوهای بازگشتی میتوانیم از اندیکاتور مکدی و RSI کمک بگیریم که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تحلیل پیدا کنیم.
2. الگوهای ادامهدهنده: در این نوع الگوها، روند قیمت پس از افزایش رنج میزند (در همان محدوده نوسان میکند). در آخر زمانی که فروشنده و خریدار با هم توافق میکنند، روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد و به همین دلیل نام آن الگوهای ادامهدهنده است. الگوهایی مانند پرچم و الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامهدهنده هستند.
چرا باید از الگوهای کلاسیک استفاده کنیم؟
شاید از خودتان بپرسید چه نیازی به یادگیری چنین الگوهایی است در صورتی که میتوان از سایر ابزارها و اندیکاتورها استفاده کرد؟ هر ابزار و الگویی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و زمانی بهترین نتیجه حاصل میشود که همه این ابزارها را با هم ترکیب کنیم. الگوهایی که به الگوی کلاسیک معروفاند، درواقع الگوهای تکرار شونده هستند. تکرار این الگوها به دلیل احساساتی بودن معامله گران است. احساسات نیز هرگز از بین نمیروند. به همین دلیل واجب است تا با چنین الگوهایی آشنا باشید.
مهمترین دلیل استفاده از الگوهای کلاسیک این است که بازار آینده را برای شما نمایان میکند، زیرا هر چیزی روی نمودار قیمت رخ میدهد، حاصل احساسات و تصمیماتی است که معامله گران مختلف اتخاذ کردهاند. با دریافت اطلاعات از چارت قیمت شما جادوگری خواهید بود که از آینده خبردار است. بینش و درکی که شما از بازار خواهید داشت، با تریدری که در مورد این الگوها شناخت ندارد، کاملاً متفاوت است.
معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک
به اصلیترین بخش مقاله یعنی معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک میرسیم. در این بخش به بررسی الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامهدهنده اشاره میکنیم که منظور خود را از ادامهدهنده و بازگشتی در ابتدا مشخص کردیم. در این قسمت 9 الگوهای فوقالعاده مهم معرفی میکنیم که با کمک تصاویر میتوانید شکل آنها را به خاطر بسپارید تا الگوها سریعتر قابل تشخیص باشند.
الگوی سقف دوقلو (The Double Top)
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو از معروفترین الگوهای کلاسیک است. این الگو در بازاری که روند صعودی را دنبال میکند، پولبک یا همان برگشت قیمت دارد و در ادامه تلاش میکند تا به سقف قبلی خود دست پیدا کند و از آن عبور کند. در این هنگام شکست میخورد و قیمت نزولی خواهد شد. سقف دوقلو به این دلیل گفته میشود که هر دو قله در قیمت تقریباً یکسان قرار دارند.
از این الگو نتیجه میگیریم که بازار توانایی و قدرت لازم برای رد شدن از سطح مقاومت اصلی را ندارد. زمانی که الگوی دوقلو را روی چارت مشاهده کردید، میتوانید پیشبینی کنید که حداقل بازار گاوی به پایان رسیده که البته موقتی است؛ پس یا شاهد نوسان در محدودهای خاص خواهیم بود و یا قیمت کاهش خواهد داشت.
الگوی کف دوقلو (double bottom)
الگوی کف دوقلو نیز بیانگر تغییر روند و یا تغییر شتاب روند است. با کمک الگوی کف دوقلو نیز میتوان پولبک (بازگشت قیمتی) را مشاهده کرد یا تغییر در شتاب روند و بازگشت را خواهیم دید. کفهای این الگو بهنوعی شکل میگیرند که کف دوم، در محدودهای 3 تا 4 درصد بالاتر از کف قبلی خود ثبت میشود. با الگوی کف دوقلو شاهد روندی قوی و صعودی خواهیم بود که حجم معاملاتی زیادی دارد.
بهتر است از الگوی کف دوقلو در تایم فریمهای هفتگی یا روزانه استفاده کنید. علت این پیشنهاد به این خاطر است که چنین الگویی در بازههای زمانی ذکر شده، اعتبار بیشتری دارند؛ چون از نوساناتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت وجود داشته، در امان بودهاند.
الگوی فنجان و دسته (The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته
علت این نامگذاری به دلیل شکل ایجاد شده روی نمودار است که به شکل یک فنجان و دسته آن است. با مشاهده چنین الگویی در مییابیم که قیمت افزایش پیدا میکند. اگر میخواهید الگوی فنجان و دسته را مشاهده کنید باید به سراغ روندهای نزولی بلندمدت بروید.
کف فنجان به این روش قابل تشخیص است که قیمتها صعود دارند و قبل از اینکه کاهش پیدا کنند، به بیشترین مقدار اولیه خود میرسند. سپس رشد پیدا میکنند و کف فنجان قابلمشاهده است. برای خرید این محدوده بهترین موقعیت برای معامله گران است. اما دسته فنجان زمانی دیده میشود که قیمت کاهش خود را آغاز کرده است و فرورفتگی قابلمشاهده است. قیمت نیز قبل از اینکه نزولی شود، پایینتر به حرکت خود ادامه میدهد. موقعیت مناسب خرید زمانی است که سطح مقاومت در بالای الگوی فنجان و دسته قرار بگیرد.
الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم از جمله الگوهای ادامهدهنده است که معامله گران میتوانند از آن برای همه تایم فریمها استفاده کنند. این الگو دارای دو حالت است. در الگوی کلاسیک یا الگوی پرچ نزولی داریم و یا الگوی پرچم صعودی. الگوی پرچم صعودی به این شیوه مشخص میشود که نمودار صعودی با بیشتر شدن قیمت مشخص خواهد شد و در ادامه بازار توقف میکند و برگشت پیدا میکند. در این حین تعدادی نوسان ریز دیده میشود که بهنوعی استراحت روند را بازگو میکند.
الگوی پرچم نزولی نیز برعکس پرچم صعودی عمل میکند. تحلیل گران ارزهای دیجیتال میتوانند با رسم خط از هر نوسان بالا و پایین، به الگوی پرچم دست پیدا کنند. اگر خطوط بهدرستی رسم شده باشند، پرچمی را مشاهده میکنید که دلیل این نامگذاری هم شکل الگو است.
الگوی سر و شانه (The head and shoulders)
از محبوبترین الگوهای کلاسیک حتماً سر و شانه به گوشتان خورده است. این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده زیادی دارد و تقریباً همه آن را میشناسند. نامگذاری این الگو نیز به دلیل شکل قرارگرفتن آن روی چارت است. 3 قله که قله وسط بلندتر از همه بوده و بهعنوان سر شناخته میشود و 2 قله دیگر شانهها هستند.
قله وسط یا همان سر، بیشترین ارتفاع را داشته و صعود بیشتری از سایر قلهها دارد. سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که نشاندهنده این است که بازار دیگر روند صعودی نخواهد داشت و روند نزولی را آغاز خواهد کرد. زمان مناسبی که یک تریدر میتواند وارد معاملات شود، زمانی است که قیمت کاهش داشته باشد و به پایین دو سطح برود که «شکاف» نام دارد. پس از شکست گردن، نقطه مناسبی برای خرید است.
الگوی مثلث (Triangles)
هر زمان که الگوی مثلث در ذهنتان شکل میگیرد به دنبال نوسانهای زیاد باشید. نوسانات در این الگو کوچکتر و کوچکتر میشوند. الگوی مثلث در الگوهای کلاسیک نیز طرفداران زیادی دارد. مثلث زمانی روی نمودار مشخص است که خطوطی از هر نوسان بکشیم و به یکدیگر وصل کنیم. هر زمان که الگوی مثلث را مشاهده کردید، بدانید که بین دو روند قبلی و اصلی قرار دارد و در واقع در این حین استراحت میکند. 3 نوع الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
مثلث نزولی: برای تشخیص الگوی مثلث نزولی باید به این شیوه عمل کنید. خط پایین بدون هیچ شیبی قرار دارد و خط بالایی با شیبی به سمت پایین به خط زیرین برخورد میکند. در روندهای نزولی شاهد چنین الگویی خواهید بود و به این معناست که فروشندگان بازار را تحت کنترل خود گرفتهاند.
مثلث صعودی: مثلث صعودی دقیقاً برعکس مثلث نزولی است و خط بالایی آن ثابت و افقی است و خط زیرین، به سمت بالا شیب دارد. با این مثلث متوجه میشویم که شکست قیمت دیگری در بازار وجود دارد ولی خرید نسبت به فروش قدرت بیشتری دارد.
مثلث متقارن: خط بالایی شیبی رو به پایین دارد و خط پایین، شیبی رو به بالا دارد که متقارن نامیده میشوند. مثلث متقارن توقفی است که قبل از ادامه روند شکل میگیرد.
الگوی کنج یا گوه (Wedges)
الگوی کنج یا گوه
الگوی کنج که آن را با نام گوه نیز میشناسند، قوانین مطابق با الگوی مثلث دارد و به شکل کنج دیده میشود. تنها تفاوت آن با الگوی مثلث، در ظاهر میباشد. الگوی کنج نزولی (Falling Wedge) و الگوی کنج صعودی (Rising Wedge) 2 شکل این الگو هستند. شکلگیری کنج به این دلیل است که شیب یکی از خطوط رسم شده، بیشتر از خط دیگری است و در محلی با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. نمودار قیمت باید حدالامکان 4 برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی داخل را پر کند.
وقتی الگوی کنج، حکم الگوهای بازگشتی را ایفا کند، تا حدی پیش می رود که به قیمت اولیه آغاز الگو برسد. اما می تواند نقش الگوی ادامهدهنده را نیز داشته باشد. به این صورت که به اندازه فاصله دو خط روند در آغاز شکل گیری الگو به روند خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل (rectangle pattern)
الگوی مستطیل محدودهای است که اگر قیمت از این محدوده خارج شود بهعنوان روندی در جهت شکست در نظر گرفته خواهد شد که جهت روند ممکن هست هر جهتی باشد. قیمت با شکستن خطوط حمایت و مقاومت از محدوده الگو خارج میشود. فراموش نکنید که هر شکستی موفقیت آمیز نیست. ممکن است قیمت پس از خروج از الگو صعودی باشد و دوباره به سمت مستطیل بازگردد. به این حالت، نقطه شکست خورده میگویند.
مستطیلی که در الگوی کلاسیک وجود دارد افقی بوده و دو ضلع افقی آن (طولها) همان خطوط مقاومت و حمایت هستند که با یکدیگر موازی هستند. شما هم الگوی مستطیل را مشاهده کردهاید؟ درسته! الگوی مستطیل هنگامی ایجاد میشود که خریداران در مورد جهت بلندمدت مطمئن نیستند و در محدوده مستطیل بلاتکلیف است و نوسان دارد.
الگوی الماس (Diamond)
به آخرین الگو کلاسیک پرایس اکشن میرسیم. الگوی الماس بر روی بالاترین نقطه صعودی رنوند تشکیل میشود و پس از آن قیمت نزولی خواهد بود. در ادامه بازار به بالاترین نقطه صعود میکند که بعد از آن قیمت به کمترین مقدار نوسان قبلی میرسد. در این بین یک نقطه نوسان کف جدید پدید میآید.
پس از مدتی شاهد این خواهیم بود که قیمت دوباره بالا میرود و حرکت آن پایینتر رفته تا یک فرورفتگی ایجاد کند. اما این نوسان اندازهای کوچکتر از قبل دارد. قیمت دوباره ادامهدار خواهد بود و در نقطه اوج که قبلاً ثبت کرده بود، ثابت میشود. سپس دوباره کاهش داشته و بالاتر از نقطه کف نوسان قبلی خود، ثابت میماند.
با توجه به شکل مشاهده میکنید که 4 خط تقریباً به شکل لوزی با اندازههای نسبتاً برابر رسم میشوند. به شکلی که نقاط صعودی در بالای الگو و نقاط نزولی در پایین الگو قرار دارند. مهمترین رکن در این الگو این است که 4 خطی که برای تشخیص الگوی الماس رسم میکنیم، طولهای تقریباً یکسانی داشته باشند. الگوی الماس به 2 شکل الماس صعودی و الماس نزولی دیده میشود.
جمعبندی الگوهای کلاسیک
با الگوهای کلاسیک آشنا شدیم و به این پرسش که الگوی کلاسیک چیست پاسخ دادیم. این الگوها در تمام بازارهای مالی کاربرد داشته و هر تحلیل گری میتواند از آنها استفاده کند بهشرط آن که از نحوه کار آن باخبر باشد. الگوهای کلاسیک ارز دیجیتال نیز تفاوتی با این الگوها ندارند؛ البته شاید طرز استفاده آنها با سایر بازارها کمی متفاوت باشد، اما پایه و اساس آنها فرقی ندارد.
آموزش الگوهای کلاسیک برای افرادی که سعی دارند روی چارت همه چیز را متوجه شوند اولویت بالایی دارد و باید نسبت به یادگیری آنها اقدام کنند. پیداکردن و مشاهده الگوها تمرین مهمی است که باید برای آشنایی با این الگوها انجام دهید. نحوه تشخیص هر الگو را نیز بیان کردیم که کار چندان سختی در تشخیص آنها نداشته باشید. تنها کار مهم شما، شناسایی و تصمیم صحیح در زمان مشاهده الگوهاست. برای آشنایی بیشتر با سایر الگوها، میتوانید الگوهای هارمونیک را مطالعه کنید.
اگر جزو افرادی هستید که از این الگوها برای معاملات خود استفاده میکنید، تجربیات و نظرات خود را در رابطه با استفاده از این الگوها در قسمت نظرات ارسال کنید.
لیست الگوهای کلاسیک و بررسی کلیات آنها
برای ارزیابی و تحلیل بازارهای مالی راههای زیادی وجود دارد. یکی از آنها که بیشتر مورد توجه تریدرها قرار گرفته، تحلیل تکنیکال (TA) است.
در این روش، برخی از اندیکاتورها و اوسیلاتورها برای تحلیل روند بهره میبرند و برخی دیگر اساس تحلیل خود را فقط روی پرایس اکشن (Price Action) معطوف میکنند.
نمودارهای شمعی (Candlestick chart) اطلاعات تاریخی مهمی را از سرگذشت قیمت در اختیار ما قرار میدهد.
هدف اصلی تحلیل قیمت از روی این نمودارها این است که با مشاهده تاریخچه پرایس اکشن آنها، به دنبال الگوهای تکرار شده، حرکات قیمتی و نقاط باز و بسته شدن شمعها باشیم.
براساس این فرضیه، میتوان گفت این الگوها در آینده نیز تکرار خواهند شد. الگوهای نمودار شمعی میتوانند داستانهای مفیدی را درباره قیمت سهام و کوینهای ارز دیجیتال به ما بگویند.
برخی از نمونههای رایج این الگوها که به دفعات میتوان آنها را در نمودارهای شمعی سهامها مشاهده کرد به عنوان الگوهای کلاسیک (Classical Pattern) شناخته میشوند.
الگوهای کلاسیک شناخته شدهترین الگوهای پرایس اکشن در بازارهای مالی هستند که بسیاری از معاملهگران آنها را به عنوان اندیکاتورهای قابل اتکا مورد استفاده قرار میدهند.
اما دلیل این اعتماد چیست؟ آیا معاملهگری و سرمایهگذاری چیزی جز یافتن لبه معاملاتی (برتری معاملاتی) نسبت به سایر رقبا و فعالان بازار است؟ ولی لبه معاملاتی فقط به این موارد خلاصه نمیشود و تریدر باید روانشناسی جمعیت (Crowd psychology) را بداند.
الگوهای تکنیکال از قوانین فیزیک یا اصول علمی پیروی نمیکنند بلکه کارایی آنها به شکل گستردهای بر روی تعداد مشارکت کنندگان بازار و میزان توجه آنها وابسته است.
در واقع در پشت هر الگوی تکنیکال، یک فلسفه روانشناسی وجود دارد که ناشی از رفتار عمده مشارکت کنندگان بازار به یک سمت است. در هنگام مواجهه با چنین الگوهایی، ابتدا باید فلسفه آنها را درک کنید.
در ادامه با انواع الگوهای کلاسیک آشنا میشویم:
1. الگوی Flag
الگوهای پرچم در واقع نواحی تثبیت خلاف روند بلند مدت هستند و معمولا پس از حرکتهای شدید بازار شکل میگیرند.
الگوی پرچم از دو بخش تشکیل شده است، بخش اول میله یا قطب آن است که از حرکت تکانه (Impulse) شکل گرفته و بخش دوم پرچم نیز منطقه نوسان و تثبیت آن است که بسته به جهت آن، نتایج مختلفی در پی دارد.
از الگوهای پرچم برای شناسایی حرکت بالقوه ترند و ادامه آن استفاده میشود. در هنگام ارزیابی این الگو باید به حجم (Volume) معاملات نیز توجه کنید. به طور کلی، حرکت تکانه اولیه باید با حجم بسیار بالایی رخ دهد در حالی که ناحیه تثبیت معمولا حجم کمتری دارد و با رسیدن به انتهای پرچم، حجم معاملات آن نیز کاهش پیدا میکند.
پرچمها به سه دسته کلی تقسیم میشوند که با نامهای Bull flag (پرچم صعودی)، Bear flag (پرچم نزولی) و Pennant شناخته میشوند.
Bull flag
پرچمهای صعودی در ترندهای صعودی دیده میشوند و پس از یک حرکت شدید به سمت بالا شکل میگیرند.
با در نظر گرفتن حجم پرچم، آنها نشانههای ادامه یافتن ترند صعودی هستند.
Bear flag
پرچمهای نزولی نیز در ترندهای نزولی شکل میگیرند.
میله این پرچم با حرکت شدید رو به پایین ایجاد میشود که نشانهای از ادامه حرکت رو به پایین بازار است.
Pennant
پرچم سه ضعلی نوعی پرچم است که در آن خطوط روند همگرا وجود دارند.
عملکرد این پرچم شبیه الگوی سه ضلعی است و گاهی آنها با یک دیگر اشتباه گرفته میشوند. الگوی Pennant یک آرایش طبیعی نمودار شمعی است. تفسیر جهت این الگو به شکل چشمگیری به پیش زمینه روند قبل از الگو بستگی دارد.
2. الگوی Triangle
الگوی سه ضلعی یا مثلث یک الگوی نموداری است که مهمترین شاخصه آن همگرایی محدوده الگوهای کلاسیک معاملاتی قیمتی است و معمولا ادامه روند قبل را اعلام میکند.
این مثلث به ما میگوید که در ادامه روند فعلی یک وقفه وجود دارد اما پس از تکمیل این الگو احتمال چرخش روند نیز وجود دارد.
الگوهای مثلث نیز از نظر جهت روند و رفتار به سه دسته کلی تقسیم میشوند که عبارتاند از Ascending triangle (مثلث صعودی)، Descending triangle (مثلث نزولی) و Symmetrical triangle (مثلث متقارن).
الگوی Ascending triangle
این مثلث زمانی شکل میگیرد که قیمت به ناحیه مقاومت افقی برخورد میکند و روند صعودی به یک سری Higher Low کشیده میشود.
در این حالت، هر زمان قیمت از مقاومت افقی پس زده شود، خریداران در برگشت، در قیمتهای بالاتری وارد میشوند. این مسئله به ایجاد کفهای بالاتر منتهی خواهد شد.
با افزایش تنش در ناحیه مقاومت، اگر قیمت بتواند از آن عبور کند و سرعت آن به شکلی باشد که در یک کندل با حجم بالا جهش زیادی را تجربه کند میتوان از تایید آن اطمینان حاصل کرد. با این اوصاف، این مثلث، یک الگوی صعودی محسوب میشود.
الگوی Descending triangle
این الگو دقیقا نمونه معکوس الگوی مثلث صعودی است.
الگو مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت در یک روند نزولی با یک حمایت افقی قدرتمند مواجه میشود. قیمت پس از برخورد با حمایت به یک سری Lower High کشیده خواهد شد.
دقیقا برخلاف مثلث صعودی، با هر بار برخورد با حمایت، فروشندگان داراییهای خود را در قیمت پایینترین به فروش میرسانند که این مسئله باعث ایجاد سقفهای پایینتری خواهد شد.
در این چرخه، اگر قیمت بتواند با یک کندل قدرتمند و با حجم بالا از ناحیه حمایتی عبور کند، روند نزولی ادامه خواهد یافت. همانطور که از نام آن پیداست، این مثلث، یک الگوی نزولی است.
الگوی Symmetrical triangle
مثلث متقارن با سقوط قیمت ترند صعودی و افزایش قیمت از کف جدید شکل میگیرد.
در این مثلث هر دو حرکت (زوایا) با یک شیب ایجاد میشوند. این الگو در حالت خنثی است و نشانهای بر ادامه روند صعودی یا چرخش بازار نیست.
اغلب مواقع این مثلث نشانه ادامه روند قبلی است اما اگر به تنهایی به این الگو نگاه کنیم، حرکت آن نشان دهنده نوسان و تثبیت قیمتی برای یک دوره زمانی در یک ناحیه خاص است.
3. الگوی Wedge
الگوی Wedge که در زبان فارسی به آن کُنج گفته میشود از همگرایی خطوط روند شکل میگیرد.
این الگو نشان دهنده سفت شدن حرکات قیمتی در پرایس اکشن است. در این الگو، خطوط روند به ما سقفها و کفهایی که در حالت صعودی یا سقوط قرار دارند را به ما نشان میدهند. البته نرخ این حرکت متفاوت است.
الگوی کُنج ممکن است بدان معنا باشد که با کاهش قدرت روند، چرخش روند در انتظار سهام مورد نظر است. این الگو ممکن است با کاهش حجم همراه شود که نشان دهنده کاهش مومنتوم و قدرت حرکت آن در روند فعلی است.
به طور کلی دو نوع الگوی Wedge وجود دارد که به دفعات آن را در بازار و نمودارهای قیمتی مشاهده میکنیم. نوع اول Rising Wedge یا کُنج افزایشی و حالت دوم Falling wedge یا کُنج کاهشی است.
Rising wedge
این الگو اغلب نشان دهنده چرخش بازار است به همین دلیل آن را یک الگوی نزولی میدانند.
این الگو به ما میگوید که قیمت در حالت سفتتر شدن است و روند صعودی ما نیز ضعیفتر میشود. در نهایت، قیمت سهام ممکن است در یکی از کفها بشکند و سقوط شدیدی را تجربه کند.
Falling wedge
برخلاف الگوی قبل، این الگو یکی از الگوهای کلاسیک صعودی است که نتیجه آن چرخش روند صعودی خواهد بود.
در این الگو، با کاهش قیمت و سفتتر شدن محدوده حرکت آن، روند نزولی نیز ضعیفتر میشود و در نهایت قیمت سهام مورد نظر یک خرچش روند شدید را به سمت بالا تجربه خواهد کرد.
4. الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
احتمالا این نامها برای شما آشنا هستند. کف و سقف دوقلو الگوهایی هستند که با حرکت بازار به بالا و پایین، شکل M یا W آنها را تشخیص میدهیم.
در سقف دوقلو (Double top) و کف دوقلو (Double bottom)، قیمتها باید تقریبا نزدیک به یکدیگر باشند. به خاطر داشته باشید که فقط با نزدیک بودن قیمتهای دو کف یا سقف میتوان از اعتبار آن اطمینان حاصل کرد.
نقاط بازگشت قیمت در این الگو که همان کف و سقفها را شکل میدهند، باید دارای حجم معاملات بالایی نسبت به سایر بخشهای الگو باشند.
الگوی Double top
این الگو نشان دهنده روند نزولی است که در آن قیمت دو بار به یک ناحیه برخورد میکند و از عبور آن ناتوان است.
در این الگو، دوره بازگشت یا پولبک قیمت بین دو سقف باید متوسط باشد. الگو زمانی تایید میشود که با توجه به حجم، قیمت پس از بازگشت از سقف دوم به یک کف جدید (پایینتر از کفهای قبل) برسد.
الگوی Double bottom
برخلاف سقف دوقلو، در این الگو ما شاهد چرخش قیمت صعودی خواهیم بود. قیمت پس از دو بار برخورد با ناحیه حمایتی از آن پرش میکند. فاصله بین رسیدن به دو کف باید متوسط باشد.
در این الگو نیز زمانی میتوان از تایید آن اطمینان حاصل کرد که قیمت بتواند Higher High یا سقف بالاتری نسبت به قبل ایجاد کند.
5. الگوی Head and Shoulder
سر و شانه یکی دیگر از رایجترین الگوهای کلاسیک دنیای معاملات که نشان دهنده چرخش نزولی روند قیمت است.
الگوی سروشانه متشکل از سه اوج قیمتی و یک خط پایه است که به آن خط گردن میگوییم. دو اوج قیمتی این الگو باید در چپ و راست اوج قیمتی اصلی قرار داشته باشند و در عین حال، سطح قیمت آنها تقریبا در یک اندازه باشد. اوج وسط نیز باید نسبت به دو اوج شانه ارتفاع بیشتری داشته باشد.
زمانی میتوان این الگو را تایید کرد که قیمت پس از بازگشت از اوج سوم، سطح حمایتی گردن را بشکند و از آن عبور کند.
6. الگوی Inverse head and shoulder
سر و شانه معکوس برخلاف حالت معمولی آن یک نشانه چرخش روند صعودی است که نوید بخش افزایش قیمت خواهد بود. همانطور که از نام آن پیداست شکل این الگو برعکس سر و شانه است که در آن حمایتهای قیمتی و سطوح آنها اهمیت دارند.
سر و شانه معکوس در یک روند نزولی شکل میگیرد، در این حالت ابتدا قیمت به یک Lower low افت میکند که در آنجا از یک کانال حمایتی، به سمت بالا پرش خواهد کرد.
پس از آن، قیمت کف جدیدی شکل میدهد و در گام بعد، کانال حمایت قبل دوباره تست خواهد شد. زمانی میتوان سر و شانه معکوس را تایید نماییم که قیمت بتواند سطح گردن که به عنوان مقاومت عمل میکند را بشکند و سقف جدیدی را به ثبت برساند(کندل با سقف جدید بسته شود).
نتیجه گیری
الگوهای کلاسیک در میان الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از محبوبیت بالایی برخوردار هستند. شما به عنوان یک سرمایهگذار و تحلیلگر بازار باید بتوانید این الگوها را به خوبی ارزیابی و تایید کنید.
نکتهای که در هنگام بررسی الگوهای کلاسیک باید به آن توجه کنید این است که نمیتوان به تنهایی این الگوها را مورد تایید قرار داد و این الگوها همیشه در هر بازاری آنطور که از آن انتظار داریم امکان تمایز یا قابلیت اجرایی ندارند.
قبل از استفاده از الگوهای کلاسیک در تصمیمات معاملاتی خود، باید روشهای تایید آنها را نیز در نظر بگیرید. تایید آنها شامل روشهایی است که به شما اطمینان میدهد حرکت شکل گرفته جعلی(fake) نیست و میتوان از آن به خوبی بهرهبرداری کرد.
در تایید الگو لازم است عجله به خرج ندهید و تا بسته شدن کندل در بالای تاییدیه صبر کنید. در هنگام تاییدیه، بررسی اندیکاتورهای اوسیلاتور میتواند اطمینان بیشتری ایجاد کند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
آموزش الگوهای معاملاتی کلاسیک دوره پیشرفته
هدف این دوره نمایش الگوهای پر کاربرد معاملاتی و آموزش آنها ، شامل نمایش شماتیک + نمونه در چارت و هدف الگو و نقطه مناسب ورود جهت معامله کردن میباشد.
قسمت اول : مفهوم الگوی کانال در تحلیل تکنیکال
این کانال یک الگوی نموداری قدرتمند است که اغلب توسط افراد نادیده گرفته میشود و اشکال مختلفی از تحلیل تکنیکال را ترکیب میکند تا به معاملهگران امتیاز بالقوه برای ورود و خروج از معاملات و همچنین کنترل ریسک ارائه دهد. اولین قدم این است که یاد بگیرید چگونه کانال ها را شناسایی کنید. مراحل بعدی شامل تعیین محل و زمان ورود به یک معامله، محل قرار دادن دستورات توقف ضرر و محل کسب سود است.
قسمت دوم : مفهوم الگو مستطیل یا تریدینگ رنج
سرمایه گذاران فعال بسته به چشم انداز، اهداف، تحمل ریسک و سایر ویژگی های خود میتوانند از استراتژی های مختلفی استفاده کنند. معاملات محدوده یکی از این استراتژی ها است. این شامل خرید و فروش تاکتیکی سهام در یک دوره زمانی کوتاه است. قبل از اینکه بخواهید محدوده معاملات را انجام دهید، باید خطرات و محدودیت های آن را کاملاً درک کنید. مطمئن شوید که برنامهای دارید که اهداف و محدودیتهای استفاده از این استراتژی را در چارچوب مجموعه کلی شما مشخص میکند.
قسمت سوم : مفهوم الگوی الگو کف دوقلو
در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از الگوهای تحلیل تکنیکال ، الگو کف دوقلو را به شما عزیزان ارائه دهیم. اگر با حوزه های سرمایه گذاری آشنا باشید حتما نام این الگو را شنیدهاید. یکی از معروف ترین الگو ها برای قیمت که به وفور در چارت های قیمتی یافت میشود کف دوقلو میباشد. این الگو یکی از انواع الگوهای برگشتی میباشد و شامل دو نوع: کف (Double Bottom) و سقف (Double Top) است. الگو کف دوقلو را در ادامه به صورت کامل توضیح خواهیم داد.
قسمت چهارم : مفهوم الگوی سقف دوقلو
در این آموزش قصد داریم یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال از دوره الگوهای معاملاتی کلاسیک یعنی الگو سقف دوقلو را به شما عزیزان ارائه کنیم. در معاملات مالی رایج، سقف دوقلو نوعی الگوی نمودار است که هنگام انجام تحلیل تکنیکال میتوان آن را یافت. الگوی نمودار سقف دوقلو نشان دهنده این است که روند غالب ممکن است در کوتاه مدت یا بلند مدت معکوس شود. بازارهای معاملات مالی شامل معاملات ارزها، سهام، کالاها و سایر دارایی های مالی است.
قسمت پنجم : الگو مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
مثلث متقارن یک الگوی نموداری است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که مجموعه ای از قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط روند باید در شیب تقریباً مساوی همگرا باشند. خطوط روندی که در شیب های نابرابر همگرا می شوند به عنوان کوه بالارونده، کوه در حال سقوط، مثلث صعودی یا مثلث نزولی نامیده می شوند.
قسمت ششم : الگوی مثلث صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
الگوهای مثلثی یک الگوی نموداری هستند که معمولاً توسط معامله گران هنگامی که محدوده معاملاتی قیمت سهام به دنبال یک روند صعودی یا نزولی باریک می شود، شناسایی می شود. بر خلاف سایر الگوهای نمودار، که جهت گیری واضحی را برای حرکت قیمت آتی نشان می دهند، الگوهای مثلثی می توانند ادامه روند قبلی یا معکوس شدن را پیش بینی کنند.
قسمت هفتم : الگو کنج صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
در این مطلب یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال ، الگو کنج را به شما عزیزان ارائه میکنیم. به الگوهای کنج، گوه نیز میگویند. کنج یک الگوی قیمت است که با خطوط روند همگرا در نمودار قیمت مشخص می شود. دو خط روند برای اتصال بالا و پایینهای مربوط به یک سری قیمت در طول 10 تا 50 دوره ترسیم شدهاند. خطوط نشان میدهند که اوجها و پایینها با نرخهای متفاوتی در حال افزایش یا کاهش هستند، که با نزدیک شدن خطوط به همگرایی، ظاهری گوهای را به وجود میآورد. تحلیلگران فنی، خطوط روند گوهشکل را شاخصهای مفیدی برای تغییر احتمالی قیمتها در نظر میگیرند.
الگوهای قیمتی کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که آشنایی با آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و در نتیجه معاملات بهتری کند. هشت الگوی کلاسیک در بازار سرمایه شناسایی شده است که به دلیل استفاده زیاد از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها در بازار سرمایه به راحتی قابل تشخیص هستند اما شناخت صحیح الگوها ضروری است. همچنین این الگوها در بازههای زمانی (دورههای زمانی) متفاوتی شکل میگیرند، اما بیشتر در زمانهای روزانه کاربرد دارند.
دو نوع الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
الگوهای ادامهدهنده در میان روند صعودی یا نزولی خود را نشان میدهند و با مشاهده چنین الگوهایی میتوان به ادامه روند قبلی پی برد. به عنوان مثال قیمت یک سهم از 100 تومان به 200 تومان افزایش یافته است و پس از آن با یک سری نوسانات به صورت اصلاح قیمتی یا زمانی و با رعایت یک الگوی مستمر میتوان متوجه شد که رشد سهم ادامه خواهد داشت و بعد از یک حرکت خنثی و نوسانی، حرکت صعودی خواهیم داشت.
ساختار الگوهای بازگشتی در انتهای روند صعودی یا نزولی شکل میگیرد و نشان میدهد که رشد الگوهای کلاسیک معاملاتی قیمتی و یا نزول قیمت که در یک سهم اتفاق افتاده در نقطهای به پایان رسیده و سپس روند تغییر میکند، اگر روند صعودی باشد تبدیل به یک روند نزولی میشود و اگر روند نزولی باشد به روند صعودی تبدیل میشود. به عنوان مثال همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، ابتدا شاهد رشد یک سهم در قالب یک روند صعودی هستیم و با مشاهده الگوی بازگشتی متوجه میشویم که روند قبلی به احتمال زیاد به پایان میرسد.
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
1- الگوی مثلث
این الگو انواع مختلفی دارد، اما به طور کلی اگر بتوانیم دو خط را بین سقفها و کفها به صورت همگرا رسم کنیم تا مثلث شکل بگیرد، این الگو تشکیل شده است. این الگو میتواند بازگشتی یا ادامه دهنده باشد.
مثلث متقارن:
زمانی که شیب خطوط سقف و خطوط کف با یکدیگر در جهت عکس هم برابر باشند، مثلث متقارن تشکیل میشود. مثلث متقارن یکی از الگوهای ادامهدهنده است. ترسیم مثلث الگوهای کلاسیک معاملاتی متقارن به 4 نقطه اتصال (2 نقطه سقف قیمت و 2 نقطه از کف قیمت) نیاز دارد. معمولا حرکت قیمت در داخل مثلثها دارای حرکت 5 موجی است. اگر دارای 3 قله یا سقف یا کف باشد، حرکت قیمت در داخل یک مثلث متقارن، حرکت رنجی است که بازار برای ادامه روند فعلی این اصلاح زمانی و قیمتی را انجام میدهد. اگر هنگام ورود به مثلث متقارن روند قیمت صعودی باشد، روند بعدی مثلث صعودی خواهد بود و اگر روند اولیه نزولی باشد، پس از پایان مثلث نزولی خواهد بود.
معمولا زمانی که قیمت در داخل الگو قرار دارد، نشان دهنده یک حرکت نوسانی است. یعنی اگر قیمت از مثلث خارج شود قویتر شده و به روند خود ادامه می دهد. برای سیگنالدهی از مثلث متقارن، بررسی رفتار قیمتی خط مقاومت و حمایت ضروری است.
هنگامی که خط حمایت شکسته میشود، انتظار یک حرکت نزولی را داشته باشید و زمانی که خط مقاومت شکسته میشود، انتظار یک روند صعودی بیشتر را داشته باشید.
مثلث صعودی (صعودی)
زمانی که قیمت بین یک خط مقاومت افقی و یک خط روند حمایتی صعودی قرار میگیرد، شاهد تشکیل یک مثلث افزایشی هستیم. به عبارت دیگر، بازار با خط مقاومت ایجاد شده تمایل زیادی به افزایش قیمت از محدوده فعلی ندارد، اما خریداران خط روند حمایتی صعودی را دنبال میکنند.
هنگامی که خط مقاومت در الگوی مثلث افزایشی شکسته می شود، حجم خرید به شدت افزایش می یابد و هدف قیمت الگوهای کلاسیک معاملاتی الگوهای کلاسیک معاملاتی برابر با فاصله بین خط مقاومت و خط حمایت به عنوان یک خط عمودی است. یعنی اگر این فاصله 100 تومان باشد، وقتی خط مقاومت را میشکند، بازار انتظار رشد قیمت 100 تومان را دارد.
مثلث کاهشی (نزولی)
در الگوی مثلث نزولی شیب هر دو خط حمایت و مقاومت نزولی است، اما شیب خط مقاومت نزول بیشتری را نشان میدهد. وقتی قیمت داخل این مثلث قرار دارد، روندی خنثی و متمایل به نزولی دارد. هنگامی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت با حجم معاملات زیاد عبور کند و شکست معتبر باشد، قیمت ادامه روند قبلی را که قبل از ورود به ناحیه مثلث داشته طی میکند.
2- الگوی مستطیلی
الگوی مستطیلی را میتوان نوعی پرچم در نظر گرفت. اما باید بین آنها تفاوت قائل شویم، زیرا از نظر کارایی بسیار متفاوت هستند. به طور کلی، این الگو نیز ادامهدهنده است و یک حرکت خنثی بین حرکات اصلی یک روند قدرتمند است. وقتی یک روند معین قابل توجه است، اگر یک الگوی مستطیلی در نمودار دیده شود، میتوان بر اساس آن تصمیم گرفت. اما مانند الگوی پرچم، در زمانهای دیگر که جهت بازار مشخص نیست، اعمال نمیشود. از طرفی مستطیل شباهت زیادی به نقوش سقف و کف چند ضلعی دارد. زیرا در تمام این اشکال نمودار، قیمت پس از حرکت در یک جهت خاص، برای مدتی بین حمایت و مقاومت افقی در نوسان است. شناسایی دقیق این الگوها با جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسان مکانی است که خریداران و فروشندگان با یکدیگر رقابت میکنند که نتیجه آن مسیر آینده بازار را تعیین میکند. مانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیلی پس از یک روند صعودی یک سیگنال صعودی است و شکست کف الگو نشاندهنده ادامه روند نزولی است.
3- الگوی پرچم
این الگو یکی از الگوهای ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم شده و سپس با هدف قیمتی مشخص به حرکت خود ادامه میدهد. الگوی مشابهی از پرچمها در روند نزولی وجود دارد.
این الگو گاهی اوقات روند یک سهم را تغییر میدهد! هنگامی که سهم وارد الگو میشود روند را تغییر میدهد و و در جهت برعکس از الگو خارج میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی یک پرچم را مشاهده میکنید:
نکات و اهداف قیمت:
الگوی پرچم از یک پرچم و یک دسته تشکیل شده است
در صورت شکست در ادامه فرآیند، به صورت یک الگوی دهنده و در غیر این صورت الگوی بازگشتی عمل میکند.
هدف قیمت اول به اندازه یک میله پرچم است و هدف قیمت دوم به شکل یک کانال است
طول پرچم نباید از 50 درصد میله پرچم ایده آل بیشتر شود.
این الگو بیشتر در رالیها (صعود یا فرود متوالی) دیده میشود.
سه حالت کلی الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه
این الگو یکی از الگوهای بازگشتی کلاسیک محسوب میشود، زمانی که نمادی در مسیر صعودی قرار میگیرد، در صورت تشکیل این الگو، تغییر جهت داده و به سمت پایین حرکت میکند. در حالت صعودی، برعکس است، سهام در روند نزولی قرار میگیرد و سپس الگوی سر و شانه شکل میگیرد و روند نزولی معکوس میشود و به سمت بالا باز میگردد. برای شکلگیری این مدل شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اجزای الگوی شانه:
- سر (بالاترین قله را در الگو دارد.)
- شانهها (دو شانهای که ممکن است در حالت ایدهآل هم اندازه باشند و می توانند صاف یا غیر صاف باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن سر و شانه را به هم میپیوندد و معیار ما برای تشخیص دقیق الگو است.)
حالا بیایید به الگو نگاه کنیم، این الگو در حالت ایده آل به صورت زیر است:
گاهی اوقات ممکن است به دلایلی مانند حمایتهای مالی قبلی و سایر حمایتها یا مقاومتها، هدف قیمتی شما برآورده نشود.
این الگو زمانی که بتواند با حجم معاملات یا شکاف معاملاتی بالا یا با الگوی شمعی ماروبوزو از خط گردن عبور کند و بتواند برای سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، شکست خط گردن محسوب میشود.
الگوی کف یا سقف دوقلو
این الگو همانند الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است. برای شناسایی این الگو کافی است الگویی مانند شکل زیر در نمودارهای خود پیدا کنید:
همانطور که میبینید، در صورت وجود یک روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، اگر سهم از قله دوم قیمت شروع الگوهای کلاسیک معاملاتی به پایین آمدن کند و خط حمایت را با قدرت بشکند یک تغییر روند رخ داده است و انتظار میرود به اندازه طول بین قله و دره الگو، قیمت پایین بیاید. در حالت صعودی نیز درست برعکس این فرایند صادق است.
الگوی کف یا سقف سه قلو
این الگو مانند الگوی سقف دوقلو، الگوی بازگشتی است و فقط به جای دوقلو شدن، سه تایی میشود، به عبارتی به جای «دو سقف» به «سه سقف» تبدیل میشود. این الگو برای حالت مقابل یعنی کف سه قلو نیز صادق است.
کلام آخر
در این مقاله الگوهای قیمتی کلاسیک در تحلیل تکنیکال بررسی شد. این الگوها دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی دارند و تشخیص نوع آن بستگی به نحوه رفتار قیمت با خطوط هندسی الگوها دارد. تشخیص درس الگوها میتواند بسیار مفید باشد و معاملات پرسودی را رغم بزند، اما نکته مهم انجام تمرین زیاد و البته ترکیب این الگوها با سایر ابزارهای تکنیکال به خصوص اندیکاتورها و مباحث واگرایی است.
دیدگاه شما