اهرم مالی چیست؟ + مثالها و کاربردهایی که باید بدانیم
اهرم مالی (leverage) یعنی توانایی مالی یک بنگاه برای معاملات داخلی و خارجی خود، بدون اتکای صرف به پول نقد. از ابزارهای اهرم مالی به منظور تامین مالی و نقدینگی بنگاه به بازارهای مشتقه و اوراق بهادار میتوان اشاره کرد.
ستاره | سرویس علوم – اگر با دنیای بیزینس سر و کار داشته باشید، حتما بارها اصطلاح اهرم مالی را شنیده و یا به کار بردهاید. اهرم مالی اصطلاحی است که به روشی برای تکثیر سود یا زیان اشاره میکند. در واقع اهرم یعنی قرض کردن پول به قصد چندبرابر کردن درآمد حاصل از داد و ستد. برای درک کاملتر و دقیقتر این اصطلاح مالی و آشنایی با مثالهای مختلف، این مطلب را از دست ندهید.
منظور از اهرم مالی چیست؟
منظور از اهرم مالی (leverage)، استفاده از انواع ابزارهای مالی (مثل اوراق بهادار، وام، قرض، سرمایه گذاری) برای افزایش نرخ بازدهی بالقوه سرمایه گذاری در یک بنگاه است. همچنین اهرم مالی را میتوان قرض کردن پول برای چند برابر کردن سرمایه یا معامله پایاپای دانست. این اصطلاح در حوزه مدیریت مالی، به تکثیر سود یا زیان اشاره دارد.
روشهای متداول در کسب اهرم مالی را میتوان موارد زیر دانست:
- قرض
- وام بانکی
- خرید دارایی ثابت
- انتشار اوراق بهادار
- استفاده از ابزارهای مشتقه
درجه اهرم مالی (DFL) چیست؟
درجه یا حساسیت سود هر سهم (EPS: EARNING PER SHARE) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی، درجه اهرم مالی نامیده میشود. کار درجه اهرم مالی (DFL:DEGREE OF FINAANCIAL LEVERAGE) اندازه گیری درصد تغییر EPS برای یک واحد تغییر در درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT: EARNING BEFORE INETESRST & TAX) است. یعنی: (DFL= EBIT / (EBIT-I)
هر چقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود هر سهم (EPS) بیشتر است. یعنی برای هر یک مثال هایی از اهرم مالی درصد تغییر در EBIT یا درآمد عملیاتی، سود هر سهم (EPS) چقدر تغییر میکند. منظور از I در فرمول بالا INTEREST (نرخ بهره) است.
مثالی ساده برای درک بهتر اهرم مالی
فرض کنید که شما صاحب ۲۰ سکه طلا هستید و با آن به قیمت روز در بازار معامله می کنید. در طول یک بازه زمانی خاص، ۱ سکه سود میکنید. سپس به یک کارگزاری بورس رجوع کرده و ۸۰ سکه از او قرض میگیرید. اکنون شما صاحب ۱۰۰ مثال هایی از اهرم مالی سکه طلا هستید و ۱۱۰ سکه بدست میآورید. از این ۱۱۰ سکه، ۸۰ سکه قرض است و ۱۰ سکه هم از قبل داشتید. میماند ۱۰ سکه که سود خالص شماست. این روش، یک روش اهرم مالی برای حداکثر سازی سود در معامله است.
(اطلاعات قراردادهای معاملات آتی را در بورس کالا در سایت IME.CO.IR بدست آورید)
اوراق سَلَف (پیش خرید نقدی محصولات واحدهای تولیدی به قیمت معین) از جمله ابزارهای مالی است که در بازار بورس ایران TSETMC.COM مبادله میشود)
آیا اهرمهای مالی، ریسک ایجاد میکنند؟
بله. یکی از عوامل ایجاد کننده ریسک، اهرم مالی است که به واسطه ایجاد بدهی و هزینههای ثابت مالی بوده و میتواند ریسک فعالیتهای شرکت را افزایش دهد.
بین اهرم مالی و معیارهای سنجش عملکرد شرکتهای بورسی و خارج بورسی، رابطه ای وجود دارد که در بازدهی و زیان آنها تاثیرگذار است و موضوع تحقیقاتی دانشجویان ارشد و دکتری است.
دو مثال برای ایجاد اهرم مالی
- مثال ۱) یک شرکت یا موسسه یا نهاد دولتی، برای توسعه پروژههای صنعتی و خدماتیاش، با انتشار اوراق مشارکت که سود علیالحساب قابل پرداخت در سررسید دارد، نقدینگی برای پروژهها جذب میکند. سپس با جذب نقدینگی، نیاز به سرمایه کمتری جهت انجام پروژهها دارد. با این کار، اهرم مالی برای خود فراهم می کند تا در یک بازه زمانی، با جذب پول و پرداخت سود، توانایی اتمام پروژه و کسب عایدی در بلندمدت را ایجاد کند.
- مثال ۲) یک بنگاه چه در بازار سرمایه و چه خارج از بورس، یک دارایی ثابت (fixed asset) خرید کرده و با این کار، به سرمایه خود میافزاید و یک اهرم مالی برای خودش فراهم میکند. با این دارایی که ارزش روز مشخصی دارد، ظرفیت اعتبارگیری آن از بانکها و موسسات مالی و اعتباری با توثیق (رهن) اسناد این دارایی، افزایش مییابد و شرکت میتواند وام یا ضمانتنامه جهت شرکت در پروژه ها و مناقصات دولتی و اخذ پیشپرداخت یا ضمانت حسن اجرای تعهدات، دریافت کند.
ابزارهای مشتقه و اهرم مالی
ابزارهای مشتقه مالی (DERIVATIVE CONTRACT) را میتوان مصداقی از اهرم مالی دانست. ابزار مشتقه به قرارداد یا اوراقی اطلاق میشود که وابسته به ارزش کالا یا ارز یا اوراق بهادار است و ارزش مستقلی مثل زمین و مسکن یا طلا ندارد. پیمانهای آتی (FORWARD CONTRACTS) قراردادهای آتی (FUTURES CONTRACT) و اختیار معامله (OPTIONS)، دو نوع از این ابزار مالی است. سرعت معاملات و ضریب نقدشوندگی داراییها در این بازار، بیشتر است و هزینه کمی دارد.
- اوراق مشتقه فرابورس (OTC) از مصداقهای اهرم مالی برای شرکت است.
- اوراق مشترک مبادله ای که معامله استاندارد و رسمی قابل معامله در بازار رسمی اوراق مشتقه است، بین شرکت یا شخصیت حقیقی یا حقوقی صورت میگیرد و از مصداقهای اهرم مالی است.
منظور از قراردادهای مشتقه در اهرم مالی چیست؟
سه نوع از قراردادهای معمول مشتقه به شرح زیر است:
۱. اهرم مالی با معاملات آتی
این معاملات که از اهرمهای مالی محسوب میشود، به ۲ دسته فیوچر و فوروارد تقسیم بندی میشود. قرارداد آتی، قرارداد استاندارد شدهای است که خریدار و فروشنده، توافق و تعهد کرده که مقدار مشخصی از کالا را به قیمت معین و در زمان و مکان معین، معامله کنند. مثل بازار بورس. اما پیمان آتی یعنی این که در خارج از تالار بورس، خریدار و فروشنده توافق میکنند که مقدار مشخصی از کالا به قیمت مثال هایی از اهرم مالی مثال هایی از اهرم مالی معین در زمان معین، معامله شود. چه قیمت در زمان معامله بالا برود چه پایین.
۲. اهرم مالی با اختیار معامله
نوعی از اهرمهای مالی است که خریدار و فروشنده، توافق میکنند که یکی از آنها با پرداخت پول مشخص، اختیار خرید یا فروش کالای خاصی به مقدار مشخص و به قیمت مشخص در آینده را داشته باشد و با این حساب، اختیار معامله به او واگذار میشود.
۳. اهرم مالی با سواپ (swap)
یعنی معامله پایاپای. یعنی قرارداد معاوضه ای. به معنی عوض کردن و مبادله کردن و جایگزین کردی چیزی است. نوعی از ابزارهای مشتقه و اهرمهای مالی بنگاهها بوده که جریان نقدینگی را بر اساس ارزش پایه واحدهای پولی و نرخهای مبادلات و بهره و سهام، برنامه ریزی میکنند و پیش از تاریخ آتی، مورد معامله قرار میگیرد.
اهرم مالی با سواپ یعنی یک طرف قرارداد، نسبت به معاوضه عواید ناشی از ابزار مالی خود با عواید ناشی از ابزار مالی طرف مقابل اقدام میکند. مثلا، ایران، از کشورهایی در نوار شمالی کشور برای استانهای این بخش از کشور، برق وارد کند و به همان مبلغ دلاری خرید برق از کشوری، نفت به قیمت روز از خلیج فارس برای کشور صادر کننده برق، به فروش برساند. یعنی سواپ برق و نفت. سواپ برق، راهکار پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در حوزه انرژی است.
اهرم مالی و عملکرد شرکت
اهرم مالی، فاکتور تعیین کننده در توانایی مالی شرکت است. اهرم مالی، درجه درماندگی مالی و ظرفیتهای مالی شرکت را به نمایش میگذارد. از نظر برخی محققان (مثل بریلی و میرس)، اهرم مالی ریسک آفرین است و ریسک شرکت را افزایش میدهد. مشخص است که وقتی شما، دارایی از جایی قرض میگیرید (مثل انتشار اوراق مشارکت و یا وام بانکی با بهره بالا) ریسک فعالیتهای شرکت افزایش خواهد یافت. چرا که باید در سررسید، سود وام دهنده پرداخت تا مشمول جریمه دیرکرد نشود.
همراهان گرامی
جدیدترین کتابهای روز ایران درباره اهرم مالی و ابزارهای نوین مربوطه در بورس کالا و فرابورس ایران را میتوانید در سایت کتابخانه ملی جستجو کنید. اگر با سوالی روبرو شدید، از طریق بخش «ارسال نظر» آن را با ما و خوانندگان ستاره در میان بگذارید. اگر به تازگی میخواهید وارد دنیای بورس شوید پیشنهاد میکنیم آموزش خرید و فروش سهام در بورس به صورت آنلاین را حتما مطالعه کنید.
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی که به عنوان اهرم یا معامله در دارایی شناخته می شود ، به استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی های اضافی اشاره دارد.
استفاده از اهرم مالی برای کنترل مقدار بیشتری دارایی (با وام گرفتن پول) باعث می شود بازده سرمایه گذاری نقدی مالک افزایش یابد. یعنی با اهرم مالی:
افزایش نرخ دارایی منجر به سود بیشتر نقدینگی مالک می شود، درصورتی که نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد. کاهش ارزش دارایی ها منجر به ضرر بیشتر وجه نقد مالک می شود.
- اهرم مالی استفاده از پول قرض گرفته شده (بدهی) برای تأمین مالی خرید دارایی است با این انتظار که درآمد یا سود سرمایه از دارایی جدید بیش از هزینه وام گرفتن باشد.
- در بیشتر موارد، تأمین کننده بدهی محدودیتی را در میزان آماده بودن برای پذیرش قرار می دهد و محدودیتی را در میزان اهرم اعطای آن نشان می دهد. در مورد وام با پشتوانه دارایی، تأمین کننده مالی از دارایی به عنوان وثیقه استفاده می کند تا زمانی که وام گیرنده وام را بازپرداخت کند. در مورد وام جریان نقدینگی، از اعتبار عمومی شرکت برای پس گرفتن وام استفاده می شود.
این راهنما به طور خلاصه نحوه کار اهرم مالی، نحوه اندازه گیری آن و خطرات مرتبط با استفاده از آن را بیان می کند.
اهرم مالی چگونه کار می کند
هنگام خرید دارایی، سه گزینه برای تأمین مالی در دسترس شرکت است: استفاده از حقوق صاحبان سهام، بدهی و اجاره ها. به غیر از حقوق صاحبان سهام، بقیه گزینه ها هزینه های ثابتی را متحمل می شوند که کمتر از درآمدی است که شرکت انتظار دارد از دارایی بدست آورد. در این حالت، فرض می کنیم که شرکت برای تأمین مالی خرید دارایی از بدهی استفاده می کند.
مثال:
فرض کنید که شرکت X می خواهد دارایی را خریداری کند که 100000 دلار هزینه دارد. این شرکت یا می تواند از دارایی سهام یا بدهی استفاده کند. اگر این شرکت گزینه اول را انتخاب کند، 100٪ دارایی را در اختیار خواهد داشت و هیچ گونه بهره ای پرداخت نخواهد شد. اگر ارزش دارایی 30 درصد افزایش یابد، ارزش دارایی به 130 هزار دلار افزایش می یابد و شرکت 30 هزار دلار سود کسب می کند. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود و شرکت 30،000 دلار ضرر خواهد کرد.
روش دیگر، این شرکت ممکن است با گزینه دوم پیش برود و دارایی را با استفاده از 50٪ سهام عادی و 50٪ بدهی تأمین مالی کند. اگر دارایی 30٪ افزایش یاب ، دارایی 130،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که اگر شرکت بدهی 50 هزار دلاری را پس دهد، 80 هزار دلار باقیمانده است که به سود 30 هزار دلاری تبدیل می شود. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که پس از پرداخت بدهی 50،000 دلاری، شرکت با 20،000 دلار باقی خواهد ماند که به معنای ضرر 30،000 $ (50،000 - 20،000 $) است.
میزان اهرم مالی چگونه اندازه گیری می شود؟
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام برای تعیین میزان اهرم مالی واحد تجاری استفاده می شود و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان می دهد. این به مدیریت شرکت، وام دهندگان، سهامداران کمک می کند تا سطح ریسک را در ساختار سرمایه شرکت درک کنند. این احتمال را نشان می دهد که واحد وام گیرنده در انجام تعهدات بدهی خود با مشکل روبرو شده باشد یا سطح اهرم آن در سطح سالم باشد. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به شرح زیر محاسبه می شود:
نسبت D / E = کل بدهی / مجموع حقوق صاحبان سهام
بدهی کل، در این مورد، به بدهی های جاری شرکت (بدهی هایی که شرکت قصد دارد ظرف یک سال یا کمتر پرداخت کند) و بدهی های بلند مدت (بدهی با سررسید بیش از یک سال) اشاره دارد.
حقوق صاحبان سهام (مبلغی که سهامداران در شرکت سرمایه گذاری کرده اند) به اضافه مقدار سود انباشته (مبلغی که شرکت از سود خود حفظ کرد) اطلاق می شود.
شرکتهای بخش تولید معمولاً نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتر از شرکتهای صنعت خدمات را گزارش می دهند، که نشان دهنده میزان بیشتر سرمایه قبلی در ماشین آلات و داراییهای دیگر است.
سایر نسبت های اهرم
سایر نسبت های معمول اهرم برای اندازه گیری اهرم مالی شامل موارد زیر است:
- نسبت بدهی به سرمایه
- بدهی به نسبت EBITDA
- نسبت پوشش بهره
در حالی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام معمول ترین نسبت اهرم مورد استفاده است، سه نسبت فوق نیز به طور مکرر در مالی شرکت ها برای اندازه گیری اهرم شرکت استفاده می شود.
خطرات اهرم مالی
اگرچه اهرم مالی ممکن است منجر به افزایش سود برای یک شرکت شود، اما ممکن است منجر به ضررهای نامتناسب شود. ضررها ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که پرداخت سود برای دارایی بر وام گیرنده چیره شود زیرا بازده از دارایی کافی نیست. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که دارایی در ارزش خود کاهش یابد یا نرخ بهره به سطوح غیرقابل کنترل برسد.
نوسان قیمت سهام
افزایش مقادیر اهرم مالی ممکن است منجر به تغییرات زیادی در سود شرکت شود. در نتیجه، قیمت سهام شرکت به طور مکرر افزایش و کاهش خواهد یافت و مانع از حسابداری صحیح گزینه های سهام متعلق به کارمندان شرکت خواهد شد. افزایش قیمت سهام به معنی پرداخت سود بیشتر سهامداران به شرکت خواهد بود.
ورشکستگی
در مشاغلی که موانع ورود به آن کم است، درآمد و سود آن بیشتر از مشاغل دارای موانع ورود زیاد، دارای نوسان است. نوسانات درآمدها ممکن است به راحتی یک شرکت را به ورشکستگی سوق دهد زیرا این شرکت قادر به افزایش تعهدات بدهی خود و پرداخت هزینه های عملیاتی خود نیست. با بازپرداخت بدهی های پرداخت نشده، طلبکاران می توانند برای بازیابی بدهی های بدهکار خود در دادسرای ورشکستگی پرونده ای را به حراج دارایی های تجاری بکشند.
دسترسی به بدهی های بیشتر کاهش یافته است
هنگام وام دادن به شرکت ها، ارائه دهندگان مالی سطح اهرم مالی شرکت را ارزیابی می کنند. برای شرکت هایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آنها بالا است، وام دهندگان کمتر از پیش می توانند وجوه اضافی را پیش ببرند، زیرا خطر بالاتری برای پیش پرداخت وجود دارد. با این حال، اگر وام دهندگان موافقت کنند که وجوه خود را به یک شرکت با اهرم اعتبار بالا برسانند، با نرخ بهره بالاتری وام می دهد که برای جبران خطر بالاتر عدم پرداخت کافی است.
اهرم عملیاتی
اهرم عملیاتی به عنوان نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر متحمل شده توسط یک شرکت در یک دوره خاص تعریف می شود. اگر هزینه های ثابت از میزان هزینه های متغیر بیشتر باشد، یک مثال هایی از اهرم مالی شرکت دارای اهرم عملیاتی بالایی است. چنین شرکتی به تغییرات در حجم فروش حساس است و نوسانات ممکن است بر EBIT شرکت و بازده سرمایه سرمایه گذاری شده تأثیر بگذارد.
اهرم عملیاتی بالا در شرکتهای سرمایه دار مانند شرکتهای تولیدی معمول است زیرا آنها برای تولید محصولات خود به تعداد زیادی ماشین نیاز دارند. صرف نظر از اینکه شرکت فروش انجام دهد یا خیر، شرکت نیاز به پرداخت هزینه های ثابت مانند استهلاک تجهیزات و هزینه های نگهداری دارد.
استفاده بهینه از اهرم مالی در ساختار سرمایه شرکت
یک شرکت برای اداره امور خود به سرمایه مالی نیاز دارد. برای بیشتر شرکت ها، سرمایه مالی با انتشار اوراق بدهی و فروش سهام عادی جمع می شود. مقدار بدهی و حقوق صاحبان سهام که ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می دهد، پیامدهای ریسک و بازده زیادی دارد. بنابراین، مدیریت شرکت باید از یک فرایند دقیق و محتاطانه برای ایجاد ساختار سرمایه هدف شرکت استفاده کند. ساختار سرمایه به این صورت است که بنگاه اقتصادی و رشد خود را با استفاده از منابع مختلف وجوه مالی تأمین می کند.
استفاده تجربی از اهرم مالی
اهرم مالی، میزان استفاده از اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام ترجیحی در ساختار سرمایه شرکت است. اهرم مالی به دلیل سپر مالیات بهره که توسط قانون مالیات بر درآمد شركت آمریكا تأمین می شود، دارای ارزش است. استفاده از اهرم مالی سود شرکت را افزایش می دهد. با این اوصاف، اگر شرکت درآمد مشمول مالیات کافی برای محافظت از خود نداشته باشد، یا اگر سود عملیاتی آن زیر یک مقدار حیاتی باشد، اهرم مالی ارزش سهام را کاهش می دهد و بنابراین ارزش شرکت را کاهش می دهد.
با توجه به اهمیت ساختار سرمایه یک شرکت، اولین قدم در فرایند تصمیم گیری سرمایه این است که مدیریت یک شرکت تصمیم بگیرد که چه مقدار سرمایه خارجی برای کار خود نیاز دارد. پس از تعیین این مبلغ، مدیریت باید بازارهای مالی را بررسی کند تا شرایطی را که شرکت می تواند سرمایه جذب کند تعیین کند. این مرحله برای فرآیند بسیار مهم است زیرا محیط بازار ممکن است توانایی شرکت در انتشار اوراق بهادار بدهی یا سهام عادی را با سطح یا هزینه جذاب محدود کند. با این اوصاف، پس از پاسخ به این سوالات، مدیریت یک شرکت می تواند سیاست مناسب سرمایه را طراحی کرده و بسته ای از ابزارهای مالی را که باید به سرمایه گذاران بفروشد، بسازد. با پیروی از این فرآیند سیستماتیک، تصمیم مالی برای مدیریت باید مطابق برنامه استراتژیک بلند مدت آن، و اینکه چگونه می خواهد شرکت را به مرور رشد دهد، اجرا شود.
استفاده از اهرم مالی در صنایع و بخشهای تجاری بسیار متفاوت است. بخشهای زیادی از صنعت وجود دارد که شرکتها با درجه بالایی از اهرم مالی در آنها فعالیت می کنند. فروشگاه های خرده فروشی، شرکت های هواپیمایی، فروشگاه های مواد غذایی، شرکت های سودمند و موسسات بانکی نمونه های کلاسیک هستند. متأسفانه، استفاده بیش از حد از اهرم مالی توسط بسیاری از شرکت ها در این بخش ها، نقشی اساسی در مجبور کردن بسیاری از آنها برای طرح ورشکستگی داشته است.
تأثیر اهرم مالی بر عملکرد
شاید بهترین راه برای نشان دادن تأثیر مثبت اهرم مالی بر عملکرد مالی یک شرکت ارائه یک مثال ساده باشد. بازگشت سرمایه ROE یکی از اصول اساسی مورد استفاده در سنجش سودآوری یک تجارت است زیرا در مقایسه سود حاصل از تولید یک شرکت در سال مالی با سرمایه ای که سهامداران سرمایه گذاری کرده اند. به هر حال، هدف هر تجارت این است که برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، و ROE معیار بازگشت سرمایه سهامداران است.
اندازه گیری ریسک اهرم مالی
مدیریت شرکت تمایل دارد اهرم مالی را با استفاده از نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت اندازه گیری کند. همانطور که از نام آن پیداست، از این نسبت ها برای اندازه گیری توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود استفاده می شود. دو مورد از بیشترین نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت، نسبت جاری و نسبت آزمایش هستند. هر دو این نسبت ها دارایی های جاری شرکت را با بدهی های جاری آن مقایسه می کنند. با این حال، در حالی که نسبت جاری معیار ریسک جمع شده را ارائه می دهد، نسبت آزمایش ارزیابی بهتری از ترکیب دارایی های جاری شرکت برای اهداف تحقق تعهدات مسئولیت فعلی آن ارائه می دهد، زیرا موجودی کالا را از دارایی های جاری مستثنی می کند.
از نسبت های سرمایه گذاری برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. در حالی که بسیاری از نسبت های سرمایه گذاری در صنعت مورد استفاده قرار می گیرند، دو معیار مشهور عبارتند از نسبت بلند مدت بدهی به سرمایه و نسبت کل بدهی به سرمایه. استفاده از این نسبت ها برای اندازه گیری اهرم مالی نیز بسیار مهم است. با این حال، اگر مدیریت از دارایی های شرکت اجاره کند بدون اینکه از ارزش دارایی های موجود در ترازنامه شرکت استفاده کند، تحریف این نسبت ها آسان است. علاوه بر این، در یک محیط بازار که نرخ وام های کوتاه مدت کم است، مدیریت ممکن است برای تأمین نیازهای سرمایه کوتاه مدت و بلند مدت خود از بدهی کوتاه مدت استفاده کند. بنابراین، برای انجام یک تحلیل دقیق ریسک، از معیارهای سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز باید استفاده شود.
از نسبت پوشش برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. نسبت پوشش بهره، همچنین به عنوان نسبت سود به دست آمده از زمان شناخته می شود، شاید شناخته شده ترین معیار ریسک باشد. نسبت پوشش بهره بسیار مهم است زیرا نشان دهنده توانایی شرکت در داشتن درآمد عملیاتی قبل از مالیات برای پوشش هزینه های مالی آن است. نسبت وجوه حاصل از عملیات به کل بدهی و نسبت جریان عملیاتی جریان نقدی به کل بدهی نیز معیارهای خطر مهمی هستند که توسط مدیریت شرکت استفاده می شود.
عواملی که در روند تصمیم گیری ساختار سرمایه در نظر گرفته شده اند
هنگام ایجاد ساختار سرمایه شرکت، بسیاری از عوامل کمی و کیفی باید در نظر گرفته شود. اول، از نقطه نظر فروش، شرکتی که فعالیت فروش بالایی و نسبتاً پایداری از خود نشان می دهد، در مقایسه با شرکتی که فروش کم و بی ثبات تری دارد، در موقعیت بهتری برای استفاده از اهرم مالی مثال هایی از اهرم مالی قرار دارد.
ثانیاً، از نظر ریسک تجاری، شرکتی با اهرم عملیاتی کمتر تمایل دارد که بتواند اهرم مالی بیشتری نسبت به شرکتی با درجه بالای اهرم عملیاتی بدست آورد.
سوم، از نظر رشد، شرکتهای با رشد سریعتر احتمالاً بیشتر به استفاده از اهرم مالی اعتماد خواهند کرد زیرا این نوع شرکتها تمایل به سرمایه بیشتری در اختیار دارند تا همتایان رشد کند.
چهارم، از نظر مالیات، شرکتی که در یک بازه مالیاتی بالاتر قرار دارد ، تمایل به استفاده از بدهی بیشتر برای استفاده از مزایای سپر مالیات بهره دارد.
پنجم، یک شرکت با سودآوری کمتر تمایل به استفاده از اهرم مالی بیشتری دارد، زیرا یک شرکت با سودآوری کمتر معمولاً در موقعیت کافی قوی نیست که بتواند عملیات تجاری خود را از طریق وجوه تولید شده داخلی تأمین کند.
همچنین با بررسی تعداد زیادی از عوامل داخلی و خارجی می توان به تصمیم ساختار سرمایه رسیدگی کرد. اول، از دیدگاه مدیریت، شرکتهایی که توسط رهبران متجاوز اداره می شوند تمایل دارند از اهرم مالی بیشتری استفاده کنند. از این نظر، هدف آنها از استفاده از اهرم مالی نه تنها افزایش عملکرد شرکت بلکه کمک به اطمینان از کنترل آنها بر شرکت است.
نتیجه گیری
وقتی شرایط خوب است، می توان با انتشار سهام یا اوراق قرضه سرمایه جمع کرد. با این حال، وقتی اوضاع بد است، تأمین کنندگان سرمایه معمولاً موقعیت امن را ترجیح می دهند، که به نوبه خود تأکید بیشتری بر استفاده از سرمایه بدهی دارد. با توجه به این نکته، مدیریت تمایل دارد ساختار سرمایه شرکت را به شکلی تنظیم کند که انعطاف پذیری را در جذب سرمایه آینده در یک فضای دائماً در حال تغییر بازار فراهم کند.
مثال هایی از اهرم مالی
سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2 - شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
پشتیبانی سایت
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در تلگرام و یا نرم افزار ایتا یا سروش پیام بدهید
آدرس سایت ما را یادداشت کنید . با زدن آدرس مستقیم سایت ما حتی در زمانی که اینترنت بین الملل قطع هست می توانید وارد سایت ما شوید .
http://www.asemankafinet.ir
تحقیق درباره اهرم مالی
تحقیق درباره اهرم مالی
اهرم در مالیه ، اصطلاحی است برای اشاره به نوعی روش تکثیر کردن سود یا زیان . به عبارت دقیقتر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چندبرابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است .
نمونه ایجاد اهرم مالی :
فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معاملهای میکنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان میآورد. سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض میگیرید. اینبار معامله مشابهی انجام میدهید اما اینبار ۱۰۰ سکه وارد معامله میکنید و از این طریق ۱۱۰ سکه بهدست میآورید. سپس ۹۰ سکهای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس میدهید، ۱۰ سکه اولیهتان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت. با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کردهاید .
روشهای معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است . مثالهای مهم عبارتند از :
یک شرکت دولتی با قرض گرفتن پول، برای موجودی اش اهرم میسازد. هرچه پول بیشتری قرض بگیرد به سرمایه کمتری نیاز دارد، بنابرین هر سود یا ضرری روی پایه کوچکتری بدست آمده و نتیجتاً نسبت بزرگتری میسازد . [ ۴ ]
یک موسسه تجاری با خریدن دارایی ثابت، میتواند برای عایدی اش اهرم ایجاد کند. این کار نسبت دارایی ثابت را در ترکیب سرمایه شرکت در مقابل متغیرها و هزینهها زیاد خواهد کرد؛ به این معنی که تغییری کوچک در عایدی، تغییر بزرگی در سود عملیاتی به وجود میآورد .
شرکتهای پوشش سرمایه اغلب برای دارایی هایشان با استفاده از ابزارهای مشتقه اهرم به وجود میآورند، برای مثال یک چنین شرکتی میتواند با صرف ۱ میلیون دلار حاشیه سرمایه، به معامله نفت خام به ارزش ۲۰ میلیون دلار بپردازد و از این طریق سود و زیان عایدش شود .
اهرم مالی ( Financial Leverage )
ساده ترین تعریفی که میتوان در خصوص اهرم مالی عنوان نمود این است که اهرم مالی مبلغی از بدهی است که یک شرکت برای خرید داراییهای بیشتری تقبل می کند . نرخ اهم مالی عبارت است از :
مجموع بدهیها تقسیم بر مجموع داراییها .
هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد نشانه درجه بالاتر اهرم مالی یک شرکت است . استفاده از نسبت اهرم مالی هنگامی مفید است که از آن برای مقایسه شقوق مختلف تامین مالی استفاده شود. در این حالت از این نسبت برای مقایسه بین بازده یک بدهی با هزینه بهره ایجاد شده در صورت تحصیل آن بدهی استفاده می شود . بدیهی است هر چه بازده یک وام نسبت به بهره آن بیشتر باشد مطلوب تر است. بسیاری از شرکتها در تامین مالی پروزه های خود از اهرمهای مالی (وام و اوراق قرضه ) بجای صدور سهام استفاده میکنند که این موضوع میتواند باعث کاهش سود هر سهم ( EPS )سهامداران فعلی شود .
2 مزیت اولیه استفاده از اهرمهای مالی عبارت است از :
1- افزایش بازده بر روی داراییها :
استفاده از اهرمهای مالی می تواند به شرکت اجازه دهد که از سرمایه گذاری در
داراییهای خود بازده بیشتری را بدست اورد . چرا که عموما نرخ بهره بازار کمتر از نرخ مورد انتظار سهامداران است از اینرو شرکت موقعیتی را بدست می اورد که از این تفاوت نرخهای تامین مالی ؛ داراییهای خالص خود را به شکل موثر تری افزایش دهد .
2- مزایای مالیاتی :
در بسیاری از قوانین مالیاتی ؛ هزینه بهره جزء هزینه های قابل قبول مالیاتی محسوب می گردد و از اینرو استفاده از اهرمهای مالی در تامین مالی باعث کاهش جریانات نقدی خروی مالیات بر درآمد شرکت خواهد شد.
اما با این وجود یکی از مخاطرات اصلی در استفاده از اهرمهای مالی در تامین مالی پروژه ها ؛ احتمال ایجاد زیانهای عمده در عملیات است . اگر پروژه ای که تامین مالی آن با استفاده از استقراض از منابع بیرونی (مانند بانکها ) شکل گرفته نتواند بازده ای بیش از هزینه بهره استقراض ایجاد نماید در این حالت در آمد حاصل از پروژه کفاف پوشش هزینه بهره استقراض را نخواهد داد و چه بسا شرکت را به ورشکستگی بکشاند.
اگر میزان اهرمهای مالی در شرکتی زیاد شود در این حالت ممکن است تغییرات غیر متعارفی در سود آوری شرکت شود که این میتواند به قابلیت ذوب شدن( Volatility ) قیمت سهام شرکت و عدم ثبات قیمت بازار سهام منجر شود. این موضوع برای حسابداری خصوصا هنگامی که اختیارات خرید سهام به کارکنان واگذار میشود چالشها را بیشتر خواهد کرد . چرا که در حالیکه در نظر کارکنان ؛سهام شرکت که اکنون بسیار شکننده می باشد مطلوب به نظر می رسد ؛ با یک شکست قیمت ؛ شرکت مجبور است هزینه های گزافی را برای جبران خسارات این شکست قیمت به کارکنان و دارندگان اختیارات خرید سهام پرداخت نماید .
البته باید در نظر داشت که در شرکتهایی که فروش و سوداوری آنها وابستگی زیادی به شرایط محیطی و موضوعات خارج از عهده شرکت دارد ( مانند شرکتهای محصولات کشاورزی و دامداری و. ) استفاده از اهرمهای مالی باعث افزایش ریسک احتمالی و خطر ورشکستگی می شود چرا که وقوع یک پیشامد غیر مترقبه میتواند ثرات منفی شدید بر فروش و سود آوری داشته باشد که در این حالت اگر سرمایه در گردش مورد نیاز از طریق اهرمهای مالی تامین شده باشد ؛ هزینه بهره آن اهرمها کمر شرکت را خواهد شکست . استفاده از این اهرمها درصنایعی توصیه میشود که از روند سوداوری محکمی برخوردار بوده و ایجاد خلل در ان به آسانی امکان پذیر نباشد.
بطور خلاصه ؛ اهرمهای مالی همچنانکه می تواند باعث تحصیل درآمدهایی برای سهامداران از خارج شرکت باشد به همان نسبت هم احتمال ریسک ورشکستگی را افزایش خواهد داد اگر جریانات نقدی ورودی آنچنان که مورد انتظار شرکت است اتفاق نیفتد .
مثالی از اهرمهای مالی :
شرکت الف در نظر دارد کل شرکت ب را به مبلغ 1000000 ریال از طریق وجه نقد موجود خود بخرد . این شرکت تاکنون از اهرمهای مالی و وام استفاده ننموده و انتظار میرود با خرید این شرکت ؛ سالانه 150000 ریال عایدی نصیب گردد.
شرکت ج هم در نظر دارد همین شرکت ب را بخرد ولی با استفاده از 100000 ریال وجه نقد خود و 900000 ریال وام 3 ساله 15 درصد . انتظار میرود شرکت ب همان منافع را برای شرکت ج هم داشته باشد.
فرض کنید شرکت ب در سال خرید بجای 150000 ریال سود ؛ 300000 ریال زیان دهد وضعیت کدام شرکت خریدار بحرانی تر است ؟
قطعا شرکت ج چرا که علاوه بر عدم تحصیل جریانات نقدی مورد انتظار از سرمایه گذاری در شرکت ب ؛ شرکت ج محبور است بهره وام دریافتی را از عایدات خود بدهد که همین موضوع ریسک اهرم مالی را افزایش می دهد. در حالیکه شرکت الف فقط بایست زیان هزینه فرصت از دست رفته را جبران نماید که قطعا کمتر از حالت خرید شرکت ج است .
بهر حال موضوع اهرم مالی همواره به این سادگی نیست و محاسبات آن پیچیدگی های خاص خود را دارد . البته از اهرمهای مالی بنامهای دیگری چون اهرم ؛ مبادلات حقوق صاحبان سهام ( Trading on Equity ) ؛ اهرم سرمایه گذاری و اهرمهای عملیاتی ( Operating Lverages ) یاد می شود .
اهرم در مالیه ، اصطلاحی است برای اشاره به نوعی روش تکثیر کردن سود یا زیان . به عبارت دقیقتر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چندبرابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است .
نمونه ایجاد اهرم مالی :
فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معاملهای میکنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان میآورد. سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض میگیرید. اینبار معامله مشابهی انجام میدهید اما اینبار ۱۰۰ سکه وارد معامله میکنید و از این طریق ۱۱۰ سکه بهدست میآورید. سپس ۹۰ سکهای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس میدهید، ۱۰ سکه اولیهتان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت. با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کردهاید .
روشهای معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است . مثالهای مهم عبارتند از :
یک شرکت دولتی با قرض گرفتن پول، برای موجودی اش اهرم میسازد. هرچه پول بیشتری قرض بگیرد به سرمایه کمتری نیاز دارد، بنابرین هر سود یا ضرری روی پایه کوچکتری بدست آمده و نتیجتاً نسبت بزرگتری میسازد . [ ۴ ]
یک موسسه تجاری با خریدن دارایی ثابت، میتواند برای عایدی اش اهرم ایجاد کند. این کار نسبت دارایی ثابت را در ترکیب سرمایه شرکت در مقابل متغیرها و هزینهها زیاد خواهد کرد؛ به این معنی که تغییری کوچک در عایدی، تغییر بزرگی در سود عملیاتی به وجود میآورد .
شرکتهای پوشش سرمایه اغلب برای دارایی هایشان با استفاده از ابزارهای مشتقه اهرم به وجود میآورند، برای مثال یک چنین شرکتی میتواند با صرف ۱ میلیون دلار حاشیه سرمایه، به معامله نفت خام به ارزش ۲۰ میلیون دلار بپردازد و از این طریق سود و زیان عایدش شود .
اهرم مالی ( Financial Leverage )
ساده ترین تعریفی که میتوان در خصوص اهرم مالی عنوان نمود این است که اهرم مالی مبلغی از بدهی است که یک شرکت برای خرید داراییهای بیشتری تقبل می کند . نرخ اهم مالی عبارت است از :
مجموع بدهیها تقسیم بر مجموع داراییها .
هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد نشانه درجه بالاتر اهرم مالی یک شرکت است . استفاده از نسبت اهرم مالی هنگامی مفید است که از آن برای مقایسه شقوق مختلف تامین مالی استفاده شود. در این حالت از این نسبت برای مقایسه بین بازده یک بدهی با هزینه بهره ایجاد شده در صورت تحصیل آن بدهی استفاده می شود . بدیهی است هر چه بازده یک وام نسبت به بهره آن بیشتر باشد مطلوب تر است. بسیاری از شرکتها در تامین مالی پروزه های خود از اهرمهای مالی (وام و اوراق قرضه ) بجای صدور سهام استفاده میکنند که این موضوع میتواند باعث کاهش سود هر سهم ( EPS )سهامداران فعلی شود .
2 مزیت اولیه استفاده از اهرمهای مالی عبارت است از :
1- افزایش بازده بر روی داراییها :
استفاده از اهرمهای مالی می تواند به شرکت اجازه دهد که از سرمایه گذاری در
داراییهای خود بازده بیشتری را بدست اورد . چرا که عموما نرخ بهره بازار کمتر از نرخ مورد انتظار سهامداران است از اینرو شرکت موقعیتی را بدست می اورد که از این تفاوت نرخهای تامین مالی ؛ داراییهای خالص خود را به مثال هایی از اهرم مالی شکل موثر تری افزایش دهد .
2- مزایای مالیاتی :
در بسیاری از قوانین مالیاتی ؛ هزینه بهره جزء هزینه های قابل قبول مالیاتی محسوب می گردد و از اینرو استفاده از اهرمهای مالی در تامین مالی باعث کاهش جریانات نقدی خروی مالیات بر درآمد شرکت خواهد شد.
اما با این وجود یکی از مخاطرات اصلی در استفاده از اهرمهای مالی در تامین مالی پروژه ها ؛ احتمال ایجاد زیانهای عمده در عملیات است . اگر پروژه ای که تامین مالی آن با استفاده از استقراض از منابع بیرونی (مانند بانکها ) شکل گرفته نتواند بازده ای بیش از هزینه بهره استقراض ایجاد نماید در این حالت در آمد حاصل از پروژه کفاف پوشش هزینه بهره استقراض را نخواهد داد و چه بسا شرکت را به ورشکستگی بکشاند.
اگر میزان اهرمهای مالی در شرکتی زیاد شود در این حالت ممکن است تغییرات غیر متعارفی در سود آوری شرکت شود که این میتواند به قابلیت ذوب شدن( Volatility ) قیمت سهام شرکت و عدم ثبات قیمت بازار سهام منجر شود. این موضوع برای حسابداری خصوصا هنگامی که اختیارات خرید سهام به کارکنان واگذار میشود چالشها را بیشتر خواهد کرد . چرا که در حالیکه در نظر کارکنان ؛سهام شرکت که اکنون بسیار شکننده می باشد مطلوب به نظر می رسد ؛ با یک شکست قیمت ؛ شرکت مجبور است هزینه های گزافی را برای جبران خسارات این شکست قیمت به کارکنان و دارندگان اختیارات خرید سهام پرداخت نماید .
البته باید در نظر داشت که در شرکتهایی که فروش و سوداوری آنها وابستگی زیادی به شرایط محیطی و موضوعات خارج از عهده شرکت دارد ( مانند شرکتهای محصولات کشاورزی و دامداری و. ) استفاده از اهرمهای مالی باعث افزایش ریسک احتمالی و خطر ورشکستگی می شود چرا که وقوع یک پیشامد غیر مترقبه میتواند ثرات منفی شدید بر فروش و سود آوری داشته باشد که در این حالت اگر سرمایه در گردش مورد نیاز از طریق اهرمهای مالی تامین شده باشد ؛ هزینه بهره آن اهرمها کمر شرکت را خواهد شکست . استفاده از این اهرمها درصنایعی توصیه میشود که از روند سوداوری محکمی برخوردار بوده و ایجاد خلل در ان به آسانی امکان پذیر نباشد.
بطور خلاصه ؛ اهرمهای مالی همچنانکه می تواند باعث تحصیل درآمدهایی برای سهامداران از خارج شرکت باشد به همان نسبت هم احتمال ریسک ورشکستگی را افزایش خواهد داد اگر جریانات نقدی ورودی آنچنان که مورد انتظار شرکت است اتفاق نیفتد .
مثالی از اهرمهای مالی :
شرکت الف در نظر دارد کل شرکت ب را به مبلغ 1000000 ریال از طریق وجه نقد موجود خود بخرد . این شرکت تاکنون از اهرمهای مالی و وام استفاده ننموده و انتظار میرود با خرید این شرکت ؛ سالانه 150000 ریال عایدی نصیب گردد.
شرکت ج هم در نظر دارد همین شرکت ب را بخرد ولی با استفاده از 100000 ریال وجه نقد خود و 900000 ریال وام 3 ساله 15 درصد . انتظار میرود شرکت ب همان منافع را برای شرکت ج هم داشته باشد.
فرض کنید شرکت ب در سال خرید بجای 150000 ریال سود ؛ 300000 ریال زیان دهد وضعیت کدام شرکت خریدار بحرانی تر است ؟
قطعا شرکت ج چرا که علاوه بر عدم تحصیل جریانات نقدی مورد انتظار از سرمایه گذاری در شرکت ب ؛ شرکت ج محبور است بهره وام دریافتی را از عایدات خود بدهد که همین موضوع ریسک اهرم مالی را افزایش می دهد. در حالیکه شرکت الف فقط بایست زیان هزینه فرصت از دست رفته را جبران نماید که قطعا کمتر از حالت خرید شرکت ج است .
بهر حال موضوع اهرم مالی همواره به این سادگی نیست و محاسبات آن پیچیدگی های خاص خود را دارد . البته از اهرمهای مالی بنامهای دیگری چون اهرم ؛ مبادلات حقوق صاحبان سهام ( Trading on Equity ) ؛ اهرم سرمایه گذاری و اهرمهای عملیاتی ( Operating Lverages ) یاد می شود .
اهرم مالی چیست؟
اگر در دنیای اقتصاد و بازار سرمایه فعالیت داشته باشید احتمالا به واژه اهرم های مالی بر خورده اید. اهرم یا leverage در علم مدیریت مالی به معنای تکثیر سود و زیان است. در واقع یک روشی است که سرمایه گذار به استفاده از ابزارهای آن مثل وام، استقراض، اوراق بهادار و ابزار های مشتقه و … می تواند نرخ بازدهی را در سرمایه گذاری یا داد و ستد به صورت بالقوه افزایش دهد.
همان طور که گفته شد، از ابزار های تکثیر،می توان به قرض، وام بانکی، دارایی ثابت، انتشار اوراق بهادار و ابزار های مشتقه مثل اختیار معاملات و قرارداد های آتی اشاره کرد.
درجه اهرم یا حساسیت(DFL)
درجه یا حساسیت، سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی، درجه اهرم مالی نامیده میشود.
برای روشن شدن موضوع، این مبحث را با ذکر مثال توضیح می دهیم.
فرض می کنیم شمااقدام به سرمایه گذاری مبلغ صد هزار تومان را در یک بنگاه اقتصادی می کنید. پس از یکسال بیست درصد سود عاید شما می شود ، یعنی بیست هزار تومان سود به اضافه صد هزار تومان اصل سرمایه
حال شما مبلغ نهصد هزار تومان را قرض می گیرید یا وام بانکی دریافت می کنید، صد هزار تومان پول خودتان به اضافه وام نهصد تومانی، مجموعا یک میلیون تومان را درهمان بنگاه، سرمایه گذاری می کنید.پس از یکسال شما بیست درصد سود حاصل از این سرمایه گذاری را دریافت می کنید، به عبارتی دویست هزار تومان سود سرمایه گذاری به علاوه یک میلیون تومان اصل سرمایه
حال نهصد تومان استقراض را پس می دهید، صد تومان سرمایه خودتان را برمی دارید و دویست هزار تومان سود دارید که از این سود، صد و هشتاد هزار تومان را از وام (اهرم) به دست می آورید.
وقتی می گویند شرکت X اهرمی است یعنی شرکت سرمایه مورد نیازش را برای هزینه های ثابت و جاری شرکت را از این طریق تامین کرده است و هم اکنون بدهی زیادی دارد. در واقع شرکت هایی که نسبت بدهی به دارایی ها عدد بزرگی است، نسبت بدهی بزرگتری دارند و اصطلاحاً اهرمی هستند. از دیدگاه سرمایه گذاران هر چه یک شرکت اهرمی تر باشد، پرریسک تر محسوب می شود.
اگر چه استفاده از اهرم ها برای تامین سرمایه به شرکت ها کمک می کند و باعث افزایش در آمد حاصل از سود می شود اما اگر شرکت در سرمایه گذاری ها شکست بخورد و دچار زیان شود ، در صورتی که نرخ استقراض بالایی داشته باشد به همان میزان زیان بالایی را نیز متحمل خواهد شد از این روهرچه بدهی بیشتر باشد ، میزان ریسک افزایش می یابد.
jafari
نوشتههای مرتبط
اندیکاتور ZigZag : بهترین مسیر برای یافتن نقاط کلیدی
در واقع اندیکاتور ZigZag یک فیلتر گرافیکی برای ساده نشان دادن یک تصویر بصری از حرکت قیمت است. این اندیکاتور داده های قیمت را تغییر نمی دهد، حداقل محاسبات ریاضی را انجام می دهد و یک ابزار برای تجزیه و تحلیل روند بازار محسوب می شود.
آشنایی با حق تقدم سهام
آشنایی با حق تقدم سهام افرادی که به تازگی وارد عرصه سرمایه گذاری در بورس شده اند، ممکن است با مفهوم سرمایه حق تقدم سهام آشنایی نداشته باشند. اگر به مفاهیم دنیای سرمایه گذاری و بورس علاقه مند هستید با ما همراه باشید تا با این مفهوم به زبان ساده آشنا شوید. قبل از توضیح […]
وارن بافت کیست+مستند زندگی پولدار ترین مرد دنیا
وارن بافت کیست+مستند زندگی پولدار ترین مرد دنیا وارن ادوارد بافت در ۳۰ آگوست سال ۱۹۳۰ از مادری به نام لیلا و پدری به نام هاوارد که کارگزار بورس و نمایندهی کنگره بود متولد شد. او که دومین فرزند بزرگ خانواده بود، دو خواهر داشت و در سنین بسیار پایین، استعداد شگفت انگیزی را در […]
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال بخشی از آموزش های مربوط به تحلیل تکنیکال کلاسیک، مبحث الگوهای نموداری یا الگوهای قیمتی در روند سهام هست. توصیه می شود حتی اگر تمایلی به یادگیری تحلیل گری پیشرفته بازار سرمایه ندارید، اما حداقل به عنوان معامله گر به این الگوها توجه کنید و آن ها را یاد بگیرید […]
معرفی کتاب: راهنمای بازارهای مالی
معرفی کتاب: راهنمای بازارهای مالی چرا این بازارها به وجود می آیند و چگونه عمل می کنند؟ یادگیری و دانش اندوزی پیرامون اقتصاد و عملکرد بازار های مالی پیش از ورود به آغاز معامله گری در هر مثال هایی از اهرم مالی بازارمالی لازم و اجتناب ناپذیر است. بنابراین الزام، به معرفی کتاب راهنمای بازار های مالی اثر مارک لوینسون […]
اهرم مالی در بازار آتی چیست و چه کاربردی دارد؟
در ادبیات مالی، اهرم اصطلاحی است که به روش تکثیر کردن سود یا زیان اشاره میکند. درواقع خاصیت اصلی اهرم بدینصورت است که با وارد آوردن نیرویی کوچک عملکردی چندین برابری به دست میآوریم. باوجود اهرم مالی، سرمایه گذاران میتوانند با مبلغ مشخصی سرمایه، در بازارهای مالی، چندین برابر سود یا زیان کسب کنند.
این ویدیو را حتما ببینید!
اهرم مالی در بازار آتی
در بازار آتی کالا، سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردار هستند. در این بازار، قراردادهای هر دارایی در بدو راهاندازی اهرم ۱۰ دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین، این میزان دستخوش نوسان میشود.
برای درک بهتر موضوع به مثال زیر توجه نمایید.
در یک روز کاری قیمت هر واحد (گرم) گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس (اوراق) برابر با ۸۰۰۰ تومان است. فرض کنید آقای احمدی میخواهد ۱ کیلو زعفران از بورس خریداری نماید. مبلغ لازم برای خرید یک کیلو گواهی سپرده زعفران به شرح ذیل است:
قیمت خرید: ۸۰۰۰ تومان
مقدار خرید: ۱۰۰۰ گرم (هر واحد گواهی سپرده زعفران ۱ گرم است)
مبلغ لازم برای خرید گواهی سپرده زعفران= قیمت گواهی سپرده زعفران × مقدار گواهی سپرده زعفران
آقای احمدی برای خرید یک کیلو زعفران از بورس میبایست ۸ میلیون وجه نقد در اختیار داشته باشد. (از کارمزد معاملات صرفنظر شده است)
اگر آقای احمدی بخواهد همین مقدار زعفران را از بازار قراردادهای آتی زعفران تهیه نماید چه میزان وجه نقد لازم خواهد بود؟
با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ گرم است آقای احمدی میبایست ۱۰ قرارداد آتی زعفران خریداری نماید. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران باید بهاندازه ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران، وجه نقد بهحساب عملیاتی واریز نماید. با فرض اینکه وجه تضمین قراردادهای آتی زعفران برابر با ۱۸۰ هزار تومان باشد میزان وجه لازم برای اخذ ۱۰ موقعیت خرید در بازار آتی به شرح ذیل خواهد بود:
وجه لازم= تعداد قرارداد × وجه تضمین اولیه
آقای احمدی برای خرید ۱ کیلو زعفران از بازار آتی زعفران میبایست ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان پرداخت نماید. درواقع آقای احمدی توانست در بازار آتی زعفران با میزان سرمایهای کمتر از بازار بورس ۱ کیلو زعفران خریداری نماید. به این خاصیت بازار آتی خاصیت اهرمی میگویند.
بنابراین آقای احمدی بهجای پرداخت ۸ میلیون تومان تنها با پرداخت ۱.۸۰۰.۰۰۰ میتواند ۱ کیلو زعفران را خریداری نماید.
نکته: اهرم مالی با اندازه قرارداد متفاوت است. اندازه قرارداد مقداری ثابت دارد که در مشخصات قرارداد تعیین میشود؛ اما اهرم مالی متغیر است.
چگونه اهرم بازار آتی را محاسبه نماییم؟
برای محاسبه اهرم بازار آتی، کافی است ارزش قرارداد را تقسیمبر وجه تضمین اولیه قراردادها نماییم.
در مثال فوق اهرم بازار آتی زعفران برابر با:
با توجه به مثال بالا آقای احمدی میتواند تنها با ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان بهاندازه ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان سرمایه گذاری نماید؛ یعنی سود و زیان وی نسبت به مبلغ ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان ۴.۴۴ برابر خواهد بود.
نکته
۱. با توجه به اینکه وجه تضمین و ارزش قرارداد متغیر هستند، لذا اهرم مالی میزان ثابتی ندارد و هر لحظه ممکن است تغییر نماید.
۲. مقدار اهرم مالی در هیچ جا (سامانه آنلاین یا مشخصات قرارداد) ثبت نمیشود و معامله گران باید بر اساس فرمول فوق آن را محاسبه نمایند.
یک تصور اشتباه درباره اهرم مالی
برخی از معامله گران تصورشان از اهرم مالی این است که وقتی در بازار آتی از اختلاف قیمت خرید و فروش سود میکنند، آن میزان سود ضرب در اهرم مالی میشود، در حالیکه این تصور صحیح نیست. درواقع اهرم بازده مبلغ سرمایه گذاری به ازای هر درصد تغییر قیمت را نشان میدهد.
برای شفاف شدن موضوع به مثال زیر توجه نمایید:
آقای احمدی اقدام به اخذ یک موقعیت خرید پسته با قیمت ۱۰۰ هزار تومان میکند. سپس با اخذ موقعیت فروش با قیمت ۱۰۵ هزار تومان، موقعیت خود را آفست میکند. سود وی از این معامله به شرح ذیل است:
سود = (قیمت فروش – قیمت خرید) × اندازه قرارداد
سود آقای احمدی برابر با ۵۰۰ هزار تومان میشود.
برخی از معامله گران تصور میکنند که این ۵۰۰ هزار تومان میبایست در اهرم مالی ضرب شود؛ اما اهرم در مبلغ سرمایهگذاری و سود حاصل نهفته است.
با فرض اینکه وجه تضمین برابر با ۱ میلیون تومان باشد. آقای احمدی با ۱ میلیون تومان سرمایه، سودی برابر با ۵۰۰ هزار تومان کسب نمود؛ یعنی با ۵ درصد افزایش در قیمت، آقای احمدی نسبت به سرمایه گذاری ۱ میلیونی، ۵۰ درصد سود نمود. درواقع به ازای هر درصد افزایش قیمت، ۱۰ برابر سود نصیب سرمایهگذار میشود. در این مثال اهرم مالی برابر با ۱۰ است.
اهرم در بازارهای مالی خوب است یا بد؟
با توجه به اینکه باوجود اهرم در ازای مبلغ مشخصی سرمایه گذاری، سود یا زیان چندین برابر میشود، لذا در شرایطی که معاملهگر در سود باشد اهرم برای وی بسیار مفید خواهد بود. در شرایطی که معامله گر در زیان است، اهرم معکوس عمل میکند و زیان وی را افزایش میدهد. درواقع اهرم همانند شمشیر دو لبه است. لازم به ذکر است که سرمایه گذاران به امید سود وارد هر بازاری میشوند و اقدام به معامله مینمایند. درنتیجه به گمان آنها معاملاتشان به سود خواهد رسید. بهاینترتیب اهرم بالا در بازار آتی، جذابیت آن را برای سرمایه گذاران بیشتر میکند.
سخن آخر
اگرچه وجود اهرم بالاتر، بر جذابیت بازار آتی میافزاید؛ بااینحال، با توجه به ریسک معاملات آتی، معامله گران تازهکار برای شروع میتوانند در قراردادهایی با اهرم پایینتر فعالیت نمایند و ریسک خود را کاهش دهند.
ثبت نام و دریافت کد آتی کالا
برای دریافت کد آتی کالا و شروع سرمایهگذاری در این بازار روی دکمه زیر کلیک کنید:
دیدگاه شما