دو علت اصلی شکست حساب ذخیره ارزی / تولید را بی محابا مقدس کردیم
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی افزود: من دو علت اصلی در مورد شکست حساب ذخیره ارزی را ذکر میکنم که یکی از اشکالات نگرشی و بینشی است که همه ما چه در گروه حکمرانان کشور و چه در گروه فعالان اقتصادی بورس و نفت و نوع کنش آنها داشته ایم و باز هم ممکن است داشته باشیم. دوم نیز اشکالات کنشی و منشی است.
به گزارش خبرگزاری موج، مهدی غضنفری در جلسه هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران اظهار کرد: در مورد صندوق توسعه ملی به نظرم شاید با یک مشکل مفهومی مواجه هستیم، ما باید یک سوال تاریخی از خودمان بپرسم که چرا حساب ذخیره ارزی شکست خورد. کویت قبل از ما این پس انداز ارزی و این صندوق را ایجاد کرد و شکست هم نخورد و الان هم خیلی قدرتمند پیش میرود و کشورهایی نیز که بعد از ما چنین صندوقهایی درست کردند از ما پیشی گرفته اند. اما ما در انتهای دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ این صندوق را تشکیل دادیم و شکست خوردیم و کسی نیز با این جمله من اکنون مخالفت نمیکند که چرا این واژه را استفاده میکنید. بنابراین باید پرسید چه باید کرد.
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی افزود: من دو علت اصلی در مورد شکست حساب ذخیره ارزی را ذکر میکنم که یکی از اشکالات نگرشی و بینشی است که همه ما چه در گروه حکمرانان کشور و چه در گروه فعالان اقتصادی داشته ایم و باز هم ممکن است داشته باشیم. دوم نیز اشکالات کنشی و منشی است.
وی ادامه داد: در مورد اشکالات نگرشی و بینشی گروه اول، چهار مشکل داریم که ممکن است همچنان باشد یا نباشد و یکی اینکه توهمی به نام بی کرانگی منابع داریم و فکر میکنیم که پولهایی که در اختیار دولت و بانک هاست یک اقیانوس بوده و پایان ناپذیر است و لذا گرفتن وام مدام انجام میشود و همه فکر میکنند میتوان تا بی نهایت وام گرفت این در حالی است که اگر کوه دماوند هم باشد و ریزریز از آن پول برداشته شود پایان مییابد.
غضنفری افزود: ما نیز در مورد صندوق ذخیره ارزی فکر میکردیم که چقدر پول در این صندوق داریم و این توهم در مورد بانکها نیز وجود دارد و یکی از دلایلی که در مجلس تسهیلات تکلیفی را برای بانکها گاهی اوقات وضع میکنند شاید توهم نامحدود بودن منابع است چراکه وقتی از یک عددی بیشتر شود حس نامحدود بودن داریم در حالیکه واقعاً اینطور نیست.
وی اضافه کرد: یک بحث نیز که در ۴۰ سال با آن مواجه بودیم تقدس تولید بود. البته تولید محترم و ارزشمند است و برای تولیدکننده نیز باید فرش قرمز پهن کرد، اما هر تولیدی را نمیتوان به هر قیمت سرپا نگه داشت و ممکن است نتوانیم خیلی از تولیدها را حفظ کنیم یا اصلاً شاید نتوان در همه حوزهها تولید کرد و لذا اینکه تولید بسیار مهم است موجب شده در خیلی وقتها بی محابا، بخشی از منابع را به پای آن بریزم و این منابع نیز بازنگردد. حساب ذخیره ارزی قربانی همین تقدس فریبکارانه شد. وقتی پولی مال دولت و دیگران میشود، دقت را که در مورد پول خودمان داریم در مورد آن پول نداریم و وقتی از طریق بانکهای عامل وام داده میشود آن مراقبتی که بانکهای عامل از پول خودشان میکنند از حساب ذخیره ارزی نمیکردند و همین الان نیز صندوق ذخیره ارزی نیز این گرفتاری را دارد.
غضنفری ادامه داد: مساله دیگر که امیدوارم به مقامات برنخورد، تجربه اندک حکمرانی است، ما حساب را شکل دادیم اما هنوز نمیدانستیم به عنوان یک حکمران که تفاوت صندوق ریالی و ارزی چیست، ارزی وام دادیم و ریالی گرفتیم و بعد حساب و کتاب کردیم و دیدم که چقدر صندوق کوچک شده است. اگر صندوق ارزی بوده و وام ارزی داده شده باید ارزی گرفته شود لذا این مسائلی که مطرح کردم اشکالات نگرشی و بینشی بود.
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی در ادامه گفت: اما بقیه اشکالات که به کنش و منش ما برمی گردد یک تله تقسیم بندی است؛ مثلاً میگویند کسانی که نمیتوانند ارز بدهند آنها را دسته بندی کنیم، ضمن اینکه یک عده هستند که خیلی بیچاره هستند و لذا از آنها ریال دریافت کنیم یک راه کوچک را باز میکنند و مثلاً میگویند از ۱۰ نفر ریال بگیریم و فقط کافی است که با یک نفر از این ۱۰ نفر موافقت شود و لذا به دنبال آن انبوهی از آدمها می آیند پشت این ۱۰ نفر میایستند و این ۱۰ نفر تبدیل به آمبولانس در بزرگراه میشوند.
غضنفری افزود: بیانیه پشتیبانی از سوی انجمنها و نمایندگان اتاقها میآید که در راستای حمایتها از تولید و نامگذاری سال شما باید همکاری کنید و این سوال مطرح است که واقعاً چه ربطی دارد؟ این در حالی است که منابع صندوق و منابع حساب باید حفظ شود.
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی تصریح کرد: دو تصمیم است که نام آن را اهمال و امهال میگذاریم. بالاخره یک دفعه امهال میگیرید اشکال ندارد، ما دویست پروژه ارزی داشتیم که ۴۰۰ بار امهال گرفتند، میگوئیم که شرایط اقتصادی کشور این گونه اقتضا میکرد. وقتی امهال از یک بار به ۷ بار تبدیل میشود دیگر نام این امهال نیست و نام آن اهمال است. امهال حد دارد و باید وام را برگرداند زیرا بالاخره یک نفر دیگر در انتظار دریافت وام است.
صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی نیست
وی با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات جهشهای ارزی و بهانه جویی های فرضی است و این مساله کاملاً واضح است، گفت: صندوق توسعه ملی از چه تشکیل شده است؟ صندوق توسعه ملی تنها صندوق ارزی کشور است و دانستن این موضوع بسیار مهم است. صندوق توسعه ملی یک نهاد مقتدر ملی است که در کنار بخش خصوصی است و مانند بانک مرکزی است ولی یک تعریف دیگری دارد.
غضنفری افزود: صندوق توسعه ملی صندوق ریالی نیست و یک صندوق ارزی است و میتوانست خارج از کشور باشد مانند بانک توسعه اسلامی یا بانک توسعه آسیایی. لذا باید یک تشخص و تمایز برای آن قائل شد و بدانیم که صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی نیست. بعضیها میگویند دولت بخشنامه دارد که ریال بدهیم و بانک مرکزی به صندوق ارز بدهد. شاید بانک مرکزی بتواند این کار را بکند ولی صندوق نمیتواند این کار را بکند زیرا صندوق بانک مرکزی نیست و بانک عامل هم نیست.
وی ادامه داد: خیلیها به ما میگویند که مثلاً برای شهرمان میخواهیم مترو بسازم، ما به آنها میگوئیم به ما چه کار دارید، صندوق توسعه ملی محلی برای مراجعه برای بورس و نفت و نوع کنش آنها وام گرفتن نیست. صندوق بورس و بیمه نیست که بگویند سیل و زلزله آمده و کشاورزان دچار آسیب شده اند لذا برای جبران آن از محل صندوق وام بدهید.
ذخایر صندوق هیچ گاه نباید به صفر برسد
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی افزود: ذخایر صندوق هیچ گاه نباید به صفر برسد. صندوق توسعه مثل هیچ کدام از نهادهای پولی بورس و نفت و نوع کنش آنها و مالی نیست و فقط مانند خودش است و باید این مساله را جا انداخت. چرا اسم صندوق را بانک نگذاشتند؟ صندوق محلی است که در آن پول تجمیع میشود تا افزایش یابد نه کاهش پیدا کند. صندوق یک بنگاه و یک هلدینگ است که باید منابع آن افزایش یابد.
وی افزود: سوم اینکه، تعالی مستمر، صندوق باید مانند جنگل رشد کند و در دنیا نیز همین طور است و صندوقها رشد میکنند و صندوق امارات عددش به یک هزار میلیارد دلار رسید و الان در حال افزایش است. ما یک مبلغی داشتیم و همان را هم به سختی نگه داشتیم.
درآمدهای نفت، ثروت نیست سرمایه است
غضنفری با بیان اینکه سهامداران صندوق نسل فعلی و نسل آتی هستند، گفت: میگویند مشکلات هست، درست است اما حل آن کار صندوق نیست. آرمان ما چیست؟ و اصلاً به دنبال چه هستیم؟ به نظرم تنها نهادی که میتواند شعار جدایی اقتصاد از نفت را عملیاتی کند صندوق است و بارها نیز مصاحبه کرده ام و اتاق بازرگانی باید تصمیم بگیرد که میخواهد در خط ما باشد در خط جدیدی که داریم یا خطی که در گذشته بوده است. این مهم است و این فرصتهای ملی کم پیش میآید. ما معتقدیم تمام درآمدهای نفت باید وارد صندوق شود و حتی انفال نیز باید وارد صندوق شود، صندوق باید سرمایه گذاری کند زیرا درآمدهای نفت ثروت نیست بلکه درآمدهای نفت سرمایه است و هیچ کس نباید از سرمایه خود مصرف کند در حالی ما از سرمایه میخوریم و هر سال سرمایه را در بودجه میگذاریم و آن را به صفر میرسانیم. این غلط است و یکبار بگوییم غلط است و خودمان را نجات دهیم، درآمدهای نفت باید وارد صندوق شود، صندوق به عنوان سرمایه و نه ثروت به آن نگاه کند و سرمایه گذاری کند و با کمک بخش خصوصی این کار را انجام دهد.
بدهی دولت به صندوق چه ربطی دارد؟
وی افزود: کار صندوق بنگاه داری نیست و مثلاً نباید تبدیل به شستا شود. البته ممکن است شستا هم از خودش دفاع کند و بگوید ما موفق هستیم. لذا وقتی ثروت جمع شد ثروت را به بودجه بدهیم یعنی سود عملیات را بودجه دهیم نه خود منابع. این آرمان نهایی ما است و این نقطه تصمیم گیری تاریخی است که میتوانیم پشت آن بایستیم. صندوق، اتاق تسویه و یا کلینیک پاک سازی اقتصادی نیست، یعنی یک عدهای از دولت طلبکارند و پول صندوق را نمیدهند. این موضوع به صندوق چه ربطی دارد. صندوق محلی برای سرریز نتایج سیاستهای نادرست یا تحریمها نیست، ما وام داده ایم باید وام را پس گرفت.
غضنفری اظهار کرد: ما باید شجاعت و انضباط مالی داشته باشیم هم در دولت و هم در تسهیلات گیرندگان. بدون انضباط مالی نمیتوانیم حرکت کنیم همه کشورهای موفق روی انضباط مالی دولت و فعالان بخش خصوصی تاکید فراوانی داشته و مراقبت کرده اند که هر چه سر جای خودش باشد.
صندوق توسعه ملی، صندوق تولیدکنندگان نیست
وی افزود: صندوق بورس و نفت و نوع کنش آنها وقتی پولی میگیرد و میخواهد پس بگیرید به این دلیل است که میخواهد به نفر بعدی وام بدهد و این به معنای توسعه است نه اینکه یک پول در دست یکی بماند این دیگر به معنای توسعه نیست. ما میگوئیم صندوق توسعه، نه صندوق تولید، یعنی اینکه اگر تولیدکنندهای نتوانست پس بدهد آن را بگیرد و به نفر بعدی بدهیم، نه اینکه صبر کنیم مثلاً ۱۵ سال تا تولید شکل بگیرد، زیرا با این روش ممکن است تولید شکل بگیرد ولی توسعه شکل نمیگیرد.
صندوق ۱.۸ میلیارد دلار مطالبات معوق دارد
غضنفری اظهار کرد: حدود ۷.۱ میلیارد دلار مطالبات معوق صندوق بوده از وقتی که ما مسئولیت صندوق را بر عهده گرفتیم که ۵.۳ میلیارد دلار از آن تعیین تکلیف شده است و ۱.۸ باقی مانده است که شاید قویترین و بدهکارترین شرکت ملی نفت و وزارت نفت بود که به ما گفتند، بدهی را برای ما به مدت ۴ سال استمهال کنید که در جواب به آنها اعلام شد که پروژههای شما به بهرهبرداری رسیده است و لذا باید وام به صندوق بازگردد و پیرو آن مسائل و مشاجرههایی ایجاد شد که این مسائل به گوش مقامات رسید و آنها نیز گفتند که صندوق درست میگوید و باید منابع صندوق پس داده شود، بنابراین جلساتی در رابطه با این مساله برگزار شد که مشخص شد، نزدیک ۳ میلیارد دلار طلب از شرکت ملی نفت بود که به توافق رسیدیم که بخشی به صورت سهام و بخشی نیز به صورت وجه نقد بازپرداخت شود.
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی گفت: اگر پولها بازپرداخت نشود، پول در برخی از پروژهها رسوب میکند و این مساله مانع رشد اقتصادی است.
صندوق نمیتواند به دولت وام بدهد
وی افزود: صندوقهای دنیا سه مدل است تثبیتی، توسعهای و صیانتی هستند، ما در اساسنامه توسعهای و صیانتی هستیم، لذا ما در صندوق نمیتوانیم به دولت وام بدهیم و به همین دلیل اجازه رهبری را میگیرند.
غضنفری اظهار کرد: صندوق توسعه حدود ۱۴۵ میلیارد دلار ورودی داشته که حدود نیمی از آن طی ۱۰ سال گذشته با مجوزهای خاص دولتها برداشته شده است و حدود ۴۰ میلیارد دلار به بخش خصوصی و نهادهای غیردولتی وام داده شده است.
نرخ بازده صندوق در ده سال گذشته صفر درصد است
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی ادامه داد: یک مقداری همچنان نزد بانک مرکزی ذخیره داریم و به دستور بانک مرکزی ۹ میلیارد دلار به ریال تبدیل شد و بابت این دستور ۷ میلیارد دلار ضرر کردیم، با این ضرر نرخ بازده صندوق در ده سال گذشته صفر درصد است.
وی گفت: به زودی دوره جدیدی در صندوق آغاز میشود و من نیز مانند شما به دنبال بهبود فضای کسب و کار هستم، من یک نفر شکارچی پروژههای سود آور هستم و ما مانند خود شما هستیم و ما میخواهیم سودآور باشیم و لذا باید کمک کرد که نگاه به صندوق عوض شود و ما یک هلدینگی هستیم که میخواهیم در راه توسعه کشور به شما کمک کنیم.
بورس و نفت و نوع کنش آنها
گفتوگو با مجید جوانمرد؛ كارگردان سینما و تلویزیون
قربانی سینما شدم
مجید جوانمرد برای علاقهمندان به سینما و اصطلاحا فیلمبینها نام آشنایی است. یكی از كارگردانان باسواد ایرانی كه دوست داشت و تلاش كرد فیلمهای خوبی بسازد، فیلمهایی كه به استانداردهای سینمای جهان نزدیك است و میتوان آنها را فیلم خوب دانست. از جوانمرد فیلم «شكار» را بهیاد دارم با بازی درخشان زندهیاد خسرو شكیبایی و پرویز پرستویی. خودش به فیلم «دستمزد» اشاره میكند كه بازیگرانی مانند زندهیاد مهدی فتحی و محمد صالحعلاء در آن بازی میكردند. جوانمرد در كارنامهاش كارگردانی سریالهای شبچراغ و تا صبح را هم دارد. هر دو از سریالهای خوب و پربیننده و به قول خودش آثاری گردنكلفت بودند كه بخشی از تاریخ معاصر منتهی به پیروزی انقلاب را به تصویر كشیدند.
به جوانمرد تلفن میكنم، صدایش پیرتر و شكستهتر از مردی 64 ساله است. قبل اینكه از او سوالی بپرسم، از من میپرسد از من چه میدانی؟میگویم: فیلم شكار را چند بار دیدهام. از آن فیلمهایی است كه دوستش دارم؛ فیلمی جادهای و پر دیالوگ. از آن فیلمهای خوش ریتم كه شخصیتها، اعتقادات و رفتار و منش خود را با دیالوگ و گفتوگو میگویند. سریال تا صبح را هم دیدهام. دوستش داشتم، گلدرشت نبود و بازیها و داستان و نوع روایت آنقدر خوب بود كه ارزش داشت وقت بگذاری و تماشایش كنی.
جوانمرد از این كه آثارش را دیدهام و آنها را دوست دارم، خوشحال میشود، اما این چیزی از اندوه صدایش كم نمیكند. میگوید: فیلم «آدم باش» را هم دیدهای؟ میگویم: نه! اما میدانم سال 93 آن را كارگردانی كردهاید. میگوید: بله! فیلمی كه مرا زمینزد. فیلم كمدی بود و آن را براساس نوع روایت و ساختار فیلمهای وودی آلن و چند كارگردان مطرح دنیا ساختم، اما فیلم آنقدر مبتذل و سطحی نبود كه در چارچوب فیلمهای كمدی قرار گیرد كه این سالها ساخته میشوند و خوب میفروشند. آدم باش، نفروخت، ضرر كردم و آنقدر تحت فشار قرار گرفتم كه سكته كردم و مدتها در بستر بیماری افتادم. الان به جرات میتوانم بگویم كه یكی از قربانیان سینما هستم. در این سالها خیلی سختی دیدم اما كسی نه این همه سختی را دید و نه كمكی كرد. چند تا فیلمنامه نوشتهام اما به نظر میرسد كه دوره كاری من تمام شده و تهیهكنندهها، من و برخی از همنسلان مرا نمیبینند و تمایلی به همكاری با ما ندارند. دو، سه سال قبل نامهای به رئیس سازمان صداو سیما نوشتم و شرایطم را توضیح دادم و ذكر كردم كه بیشتر عمر كاری خود را برای تلویزیون فیلم و سریال ساختهام و الان خانهنشینم. تا جایی كه میدانم ایشان نامه مرا به مدیران میانی عودت دادند اما آنها به این نامه و درخواست من توجهی نكردند.
جوانمرد متولد اهواز است،سال 57 با كانون پرورش فكری كودكان و نوجوان همكاری میكرده و با دوربین هشتمیلیمتری از تظاهرات مردم اهواز و اتفاقاتی كه در این شهر رخ میداده فیلم میگرفته. درباره آن روزها میگوید: من هم مثل بقیه مردم با جریانی كه به پیروزی انقلاب منجر شد همراه بودم. یادم هست یك روز كه با چند تا از دوستانم مشغول فیلمبرداری بودم، مامورها دنبالمان كردند، در خانهای را زدیم و ساكنان خانه پناهمان دادند. دوربین را در كابینت آشپزخانه آنها گذاشتم و گفتم اگر مامورها مرا با این دوربین بگیرند، جرمم سختتر میشود. مامورها اما ما را پیدا كرده و دستگیر كردند. وقتی آزاد شدم، رفتم به آن خانه و دوربینم را گرفتم.
جوانمرد با سینمای آزاد آن زمان هم همكاری داشته و فیلمسازی را از همانجا شروع میكند. در سینمای آزاد اهواز برادران عیاری (كیانوش و داریوش) نیز فعال بودند و فیلم میساختند. به جوانمرد میگویم، سریال تا صبح سریال خوبی بود چون زمان تماشایش احساس نمیكردی، فیلم تماشا میكنی، انگار بخشی از واقعیت انقلاب و آدمهایش را میدیدی، شاید به این خاطر كه شما خودتان روزهای انقلاب را تجربه كرده بودید و میدانستید چگونه داستان را دراماتیزه كرده و از فیلتر نگاه جوانمرد عبورش دهید تا بیننده با آن ارتباط برقرار كند.
كارگردان عروسی خون میگوید: قبلتر از سریال تا صبح، سریال شبچراغ را كارگردانی كرده بودم كه به نظرم گردن كلفتتر و بهتر از سریال تا صبح بود. این كه اتفاقات انقلاب را تجربه كرده بودم، یكی از دلایل موفقیت این سریالهاست، اما نكته مهمتر به نظرم ساختار و كارگردانی این آثار است، من سینما بورس و نفت و نوع کنش آنها را خوب میشناسم، با آثار كارگردانان بزرگ سینما آشنا هستم و میدانم كه بیننده، اكشن و ماجرا را دوست دارد و اگر فیلم یا سریالی از این دو استفاده كند، موفق خواهد شد. بدمنها به نظرم میتوانند نقاط قوت یك اثر باشند. مثلا در فیلم شكار، در مقابل دو شخصیتی كه زندهیاد شكیبایی و آقای پرستویی نقش آنها را بازی میكردند، بدمنی بود كه آقای عنایت بخشی، آن را بازی میكرد و ساواكی بود. این سه نفر مثلثی را شكل داده بودند كه ضرباهنگ و ریتم خوبی به فیلم میداد و شخصیتهای فیلم را به كنش وادار میكرد. در سریالهای شبچراغ و تا صبح هم در مقابل شخصیتهای مثبت و انقلابی بدمنها و ساواكیها وجود داشتند كه تقابل آنها سریالها را دیدنی میكرد.
مجید جوانمرد در دهههای 60 و 70 یكی از كارگردانهای فعال سینما و تلویزیون بود. او سازنده آثاری مانند مار، تیغ آفتاب، قافله، عروسی خون، در سرزمینی دیگر، شكار روباه، خانه شش در و دل خوش سیری چند است. آخرهای صحبتمان وقتی كه از فیلمهای خوبی كه ساخته میگویم و این كه این دوره هم تمام میشود و باز سینما به فیلمهای خوب و استاندارد روی خوش نشان خواهد داد، اندوه صدایش كمتر میشود. در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب بد نیست یادی كنیم از سینماگرانی كه با آثارشان سینما را در بعد از پیروزی انقلاب زنده نگه داشتند و سینما را به هنری تبدیل كردند كه بدون توقف چرخ تولیدش چرخید و چرخید تا به امروز رسید. این كه جوانمرد خود را قربانی سینما میداند، آزاردهنده است. مردی كه همه عمر خود را برای سینما گذاشته نباید احساس قربانی بودن كند.
نتیجه برخوردهای قهری با حجاب چه شد؟
خرداد:آمارها نشان میدهد که حجاب نسبت به گذشته ارزشمندی خود را از دست داده و تغییر شکل پیدا کرده است؛ این در حالی است که هنوز عدهای برای ترویج حجاب کامل دست و پا میزنند و به هر طریقی اعم از برخوردهای قهری و .. میخواهند آن را به مردم حقنه کنند.
به گزارش خرداد به نقل از خبرآنلاین، ارزشمندی در میزان پوشش و حجاب تا چه اندازه تغییر کرده است؟ جدا از اعتراضهای اخیر به حجاب اجباری مانند دختران خیابان انقلاب و مقاومت در برابر برخوردهای قهری گشت ارشاد، آخرین آمارها از مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که ۶۰ تا ۷۰ درصد از زنان جامعه در گروه محجبههای عرفی بدحجاب با تعریف شرعی قرار دارند و تنها ۳۵-۴۵ درصد از افراد، موافق مداخله و ورود دولت به شکل گشت ارشاد در این موضوع هستند.
همین آمار نشان میدهد که حجاب نسبت به گذشته ارزشمندی خود را از دست داده و تغییر شکل پیدا کرده است؛ این در حالی است که هنوز عدهای برای ترویج حجاب کامل دست و پا میزنند و به هر طریقی اعم از برخوردهای قهری و .. میخواهند آن را به مردم حقنه کنند.
چیزی که واضح است، اما این است که نوع پوشش و میزان ارزشمندی آن هم مانند هر پدیده دیگری در طول زمان و با توجه به مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تغییر میکند و مقاومت در برابر ثابت نگهداشتن آن بیفایده است.
مرکز پژوهشهای مجلس در همین میان پژوهشی درباره حجاب منتشر کرده که در آن آمده است: «در سال ۱۳۹۰ پژوهشی در تهران انجام شده که در آن ارزشمندی حجاب با ۲ شاخص زیبایی و راحتی و بهترین نوع پوشش سنجیده شده است. ۴۴/۷ درصد از مردم، مانتو و شلوار با شال، روسری یا مقنعه را زیباترین ترکیب میدانند. ۳۹/۸ درصد پاسخگویان چادر مشکی با روسری یا مقنعه را زیباترین پوشش برای پوشیدن در بیرون از خانه میدانند؛ بنابراین از حیث زیبا دانستن نوع پوشش، جامعه دچار یک وضعیت قطبی شده است که در آن نصف جامعه پوشش مانتو و نصف دیگر، پوشش چادر را زیبا میدانند و از آنجایی که پوشش چادر معادل حجاب در جامعه ترویج شده، این وضعیت نشاندهنده نوعی کاهش ارزش حجاب با شاخص زیبایی است.
درخصوص بهترین نوع پوشش، ۴۶/۳ درصد از زنان استان تهران گفتهاند مانتو و شلوار با شال، روسری یا مقنعه بهترین نوع لباسی است که زنان در جامعه میتوانند از آن استفاده کنند. ۴۴/۴ درصد پاسخگویان بهترین لباس را انواع چادر با روسری یا مقنعه میدانند.»
۶۰ درصد از زنان جامعه در گروه محجبههای عرفی بدحجاب
علاوه بر این براساس تحقیقی که مرکز افکارسنجی دانشجویان در سال ۱۳۸۵ انجام داده است کسانی که با شخصی بودن حجاب و عدم مداخله دولت در این موضوع موافق هستند؛ ۳۴/۷ درصد بودند و در سال ۱۳۹۳ نیز تعداد کسانی که با گزاره فوق موافق هستند به ۴۹/۲ درصد افزایش یافته است.
در همین پژوهش ۵۵/۵ درصد از مردم در سال ۱۳۸۵ معتقد بودند که باید با افراد بدحجاب برخورد شود درحالی که در سال ۱۳۹۳ تعداد افرادی که گزاره فوق را تأیید کردهاند ۳۹/۹ درصد بوده است. درواقع تعداد افرادی که قائل به شخصی بودن حجاب و عدم دخالت حکومت هستند روند افزایشی و کسانی که قائل به برخورد حکومت با بدحجابی بودهاند روند کاهشی دارد.
علاوه بر این میزان اعتقاد شرعی و عرفی مردم در جامعه نشاندهنده موافقت و مخالفت مردم با ورود حاکمیت به موضوع حجاب در جامعه نیست. به عبارتی درصد بالایی از اعتقاد نیز متضمن موافقت مردم با برخوردهایی از قبیل: گشت ارشاد نیست.
طبق این پژوهش، همچنین در سال ۱۳۹۱ پژوهشی با روش تحلیل ثانویه تحت عنوان «اعتقاد به حجاب و نگرشهای مربوط به آن» انجام شده که دادههای پژوهش طرح نظرسنجی مردم تهران درباره نوع نگرش آنان به وضعیت عفاف و حجاب در جامعه، انجام شده در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات را واکای کرده است.
نتایج حاصل از آن نشان میدهد ۶۴/۵۹ درصد از زنان و ۶۰/۵۵ درصد از مردان به حجاب اعتقاد دارند، اما در همین پژوهش فقط ۴۴/۷۳ درصد از مردم به لزوم اجبار اجتماعی برای حجاب اعتقاد دارند. بهطور کلی میتوان میزان مداخله دولت در موضوع حجاب را از دو وجه بررسی کرد.
اولین رویکرد، موضوع فردی بودن حجاب است و اینکه دولت نباید در این امور مداخله کند. رویکرد دوم چگونگی ورود حاکمیت به این موضوع در سالهای گذشته است که سبب بروز مخالفت با این موضوع شده است. بهعبارتی شکل کنش حاکمیت و چگونگی ورود، در اصل موضوع ورود یا عدم ورود حاکمیت اثرگذار بوده است.
آمارهای موجود نشان میدهد تحول رفتاری بورس و نفت و نوع کنش آنها بورس و نفت و نوع کنش آنها و هنجاری در جامعه به سمت بدحجابی یا حجاب عرفی است. در همین پژوهش و در سال ۱۳۹۱ پوشش زنان متردد در شهرها و روستاهای کل کشور بررسی شده و نتیجه آن بوده است که ۶۴/۹ درصد از زنان بدحجاب بودهاند. بهعبارتی علاوه بر تغییر ارزشی جامعه و کاهش نگرش مثبت به حجاب، در عمل نیز درصد بدحجابان افزایش پیدا کرده است و تغییر رفتار جامعه با تغییرات ارزشمندی حجاب و عرفیگرایی آن، همسو بوده است.
در جدول زیر اظهارنظر تعدادی از موافقان و مخالفان برخوردهای قهری در نوع پوشش آمده است؛ این اظهارنظرها در حالی است که طبق آمارها شاهد بودیم ارزشمندی حجاب با آن تعریف قدیمی در میان مردم از بین رفته است و حاکمیت نمیخواهد این تغییر را بپذیرد.
برخی اظهارنظرها در واکنش به برخوردهای قهری با حجاب
نام
شرح اظهارنظر
حجت الاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری
به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضایی جواب نخواهد داد. راههای مسالمتآمیز و آرام را باید در پیش گرفت؛ لذا بر این اساس از هر طرحی که در زمینه مقابله با بدحجابی موثر باشد حمایت میکنیم. ستاد امر به معروف، سپاه پاسداران و نیروی انتظامی اقداماتی را انجام می دهند که بدحجابی را سروسامان دهند اما باید بدانیم برخورد خشن با بدحجابی قطعا جواب نمیدهد.
علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی
با حجاب اختیاری مخالفم چرا که حجاب اختیاری موجب برهنگی میشود اما اجباری بودن حجاب به آن معنا نیست که خیلی سفت و سخت جدی گرفته شود. برای مثال بسیاری از خانمها هماکنون حجاب واقعی را رعایت نمیکنند اما کسی هم معترض آنها نمیشود. این سختگیریها مضر به حال انقلاب است. این نگاه امنیتی باید تغییر کند و متوجه باشیم که همه جاسوس و نفوذی نیستند. هر کس که با یک خارجی ملاقات میکند جاسوس نیست.
آذر منصوری، قائممقام جمعیت زنان مسلمان نواندیش
برخوردهای قهری با مساله دختران انقلاب، جوابگو نخواهد بود. این موضوع باید در فضای عمومی کشور به یک موضوع گفتوگو تبدیل شود و نظام باید برخوردهای قهری و بگیر و ببندها را کنار بگذارد تا این موضوع از مسئله اجتماعی به مسئله دیگری تبدیل نشود. البته اشتباهی که بعد از انقلاب رخ داد این بود که حجاب نماد جامعه اسلامی شد. وقتی حجاب را در جامعه اجباری میکنیم یعنی مردم را دعوت به نفاق میکنیم.
محسن غرویان، استاد درس خارج حوزه علمیه قم
بعد از انقلاب برخوردهای قهری و فیزیکی هیچگاه پاسخ نداده و مسائل را حل نمیکند. هر کار و فعلی صورت میگیرد اولین عکسالعمل جوانان این است که منطقش را برای ما تبیین کنید. یعنی از نظر فکری ما را اقناع کنید. اکنون بورس و نفت و نوع کنش آنها برخوردهای فیزیکی به نظرم نمیتواند اقناعکننده باشد. درصورتیکه جوانها دنبال اقناع هستند. این رفتارها را ما در امر به معروف نداريم و پيغمبر و اهل بيت چنين رفتارهايي را در سيرهشان نداشتهاند كه بخواهند با ضرب و كتك مردم را به سمت معروف بكشانند يا از منكر برانند. اينها اثرات مخربي داشته و به هر حال بايد روشها عوض شود.
آیتالله ناصر مکارم شیرازی،
مرجع تقلید و استاد حوزه علمیه قم
برای مقابله با بدحجابی نیازی به مجازات کسی نیست؛ باید برای کسانی که حجاب را رعایت میکنند امتیازاتی قائل شوند و از کسانی که رعایت نمیکنند امتیازاتی را کم کنند، همین عامل سبب رعایت همگانی حجاب میشود.
فائزه هاشمی
حجاب اجباری به پایههای دینی نظام ما ضربه میزند. این که حجاب اجباری نباشد هیچ مناقاتی با نظام اسلامی ندارد. پوشش امری شخصی است نباید تحمیل شود معلوم نیست کجای اسلام گفته شده که حجاب باید اجباری باشد. ما چنین چیزی نداریم. نباید این حجاب را با تمامیت نظام گره زد تا دیگر نتوانیم در باب آن تصمیمی بگیریم اینها تفسیرهایی غلط است.
ابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب
من وضعیت حجاب در جامعه را خوب نمیبینیم و معتقدم که در این زمینه اقدامات تربیتی نداشتهایم و گاهی سختگیریهای زیادی کردهایم، مثلا در برههای از زمان نسبت به رنگ لباس و پوشش سختگیری کردیم که نتیجه قهریاش چنین شده است. ما نباید به رنگ لباس کاری داشته باشیم بلکه باید روی عفاف و عفت عمومی جامعه حساس باشیم.
مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان
در کشور ما حجاب اجبار نیست بلکه یک قانون است؛ هیچ فرد، گروه و سازمانی موافق برخوردهای خشونتآمیز با مسئلهای فرهنگی نیست و موضوع حجاب، موضوعی اجتماعی است.
شهناز سجادی،
دستیار ویژه در امور حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده
در طرح ارتقای امنیت اجتماعی ظاهراً فقط با زنان مقابله جدی شده است. به نظر میرسد نباید در مصوبه «طرح جامع عفاف و حجاب» حدود عفاف و حجاب و تعیین مصادیق به اصطلاح بدحجابی به نیروی انتظامی به عنوان پلیس، سپرده می شد.
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور
در گذشته اعمال فشار و اجبار در مورد حجاب در قالب گشت ارشاد صورت میگرفت و در حال حاضر با نگاه خوب مقامات اجرایی و نیروی انتظامی این مسئله ساماندهی شده و ما این گونه برخوردها را قبول نداریم.
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر
جامعه هر روز در حال تغییر است و موضوع باید به صورت علمی مورد بررسی قرار گیرد اما در نظر داشته باشید که مسئله حجاب یک امر اجتماعی است که ابعاد مختلفی دارد و تبدیل آن به موضوع امنیتی و سیاسی میتواند پیامدهای منفی و خطرناکی در هر دو طرف جامعه داشته باشد. در برخورد با مخالفان حجاب اجباری باید جوانب شرعی، اخلاقی و قانونی رعایت شود.
شیندخت مولاوردی، دستیار رئیسجمهور در امور شهروندی
نگاه سیاسی صرف، نگاه سلبی صرف، نگاه فرهنگی صرف امروزه دیگر پاسخگو نیست. اگر تا به حال از گشت ارشاد نتیجه گرفتیم میتوانیم این روند را ادامه دهیم. این در حالیست که معتقدم این روش نتیجه نداده و اگر موثر بود امروز شاهد چنین وضعیتی نبودیم. نیروی انتظامی به عنوان حلقه آخر در قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در نظر گرفته شده است و این بیانصافی است که نگوییم چرا نیروی انتظامی که حلقه آخر این زنجیره است امروز به ایستگاه اول تبدیل شده است؟! و ناکارآمدی سایر دستگاهها این بار سنگین را بر دوش نیروی انتظامی گذاشته است.
حجتالاسلام طباطبایی، عضو جامعه روحانیت مبارز
اینکه «در اصل حجاب اختلافی نیست» و «حجاب واجب جزء ضروریات اسلام» است، اختلافی نیست اما آیا هر واجبی را با اجبار باید اجرا کرد و به چه شیوهای؟ آیا اجرای واجبات منطق ندارد؟ اسلام دین اقناع و منطق است. من در بحث این شیوه برخورد با حجاب احساس خطر میکنم.
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس
من منتقد رفتارها و برخوردهای خشن با دختران و زنان هستم و این گونه برخوردها باعث نمیشود که زنان به حجاب روی بیاورند. این رفتارها نه دینی است و نه مذهبی.
علیرضا بهشتی،
استاد فلسفه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
تفکر شهید بهشتی قطعاً با حجاب اجباری سازگاری نداشت و در دوران مسئولیت در دادگستری نیز چنین کاری را نکرد. در دادگستری تا آخرین روزهای حضور شهید بهشتی خانمهایی بودند که بدون حجاب با ایشان کار میکردند و هم آقایانی بودند که با کراوات یا مُد غربی در کنار ایشان مشغول به کار بودند.
حجتالاسلام نقویان، استاد دانشگاه
«فرهنگ» با «سرهنگ» نمیشود. کار فرهنگی با کار سرهنگی متفاوت است. تربیت اجبار و الزامآور نیست. کسی نمیتواند یک بذر را رشد بدهد، بلکه باید زمینههای رشد را مهیا کرد تا بذر خودش مسیر خود را پیدا کند و رشد کند. به همین دلیل ما باید در رفتارهای خود یک آسیبشناسی جدی انجام بدهیم.
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رییس جمهور
ماموران گشت ارشاد مجاز نیستند که به طور همزمان هم نقش ضابط انتظامی و هم نقش قاضی را ایفا کنند و در همه حال باید اصل حاکمیت قانون، حق امنیت حقوقی شهروندان اعم از زن و مرد و در نتیجه، شان و منزلت فرد رعایت شود.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی،
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه
آمار فعلی طلاق در کشور فاجعه بار است؛ با حساس بودن و تذکر دادن نسبت به بدحجابی و بیحجابی، نباید بگذاریم که مساله حجاب به قهقرا برود.
آیتالله العظمی جعفر سبحانی، مرجع تقلید
بیحجابی موجب تحریک شهوات است و به دنبال آن مفاسدی میآورد و این بیماری سرایت کرده و اکثریت را میگیرد. بنابراین پلیس باید با زن بیحجاب برخورد کند و چادری سر او بیندازد.
چاپ کتابی درباره نظریه کنشهای گفتاری در فارسی و انگلیسی
نشر داستان ۳ کتاب «این یک کتاب نیست/ احتمال یک زن بیشتر است»، «من کجام، اینجا کجاس؟» و «نظریه کنشهای گفتاری در فارسی و انگلیسی» را منتشر و راهی بازار نشر کرد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، نشر داستان به تازگی ۳ کتاب جدید در حوزه شعر، طنز و نظریه منتشر و راهی بازار نشر کرده است. یکی از این کتاب ها، مجموعه شعر «این یک کتاب نیست/احتمال یک زن بیشتر است» سروده سمیه قبادی است که تعدادی از غزل های این شاعر جوان را در بر می گیرد.
این کتاب اولین مجموعه شعر منتشرشده از قبادی است که موضوع بیشتر غزل های آن درباره موضوعاتی اجتماعی، زن و عشق است.
در ادامه یکی از غزل های این کتاب را می خوانیم:
مثل جنگی سرد، دنیا دیر می فهمد مرا
خانه ای ویران پس از آژیر می فهمد مرا
امپراطوری که در یک جنگ معمولی شده ست
کشور معشوقه اش تسخیر، می فهمد مرا
زندگی بعد از تو در این شهر حصرخانگی ست
برده ی جا مانده در زنجیر می فهمد مرا
شیشه ی عطری بورس و نفت و نوع کنش آنها که روی میز آرایش شکست
و از آن زن میشود تبخیر، میفهمد مرا
من زنی امروزی ام، اما جهان سوم ات
می کند از چادرم تقدیر، میفهمی مرا؟
این مجموعه شعر با ۶۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۸۰ هزار ریال منتشر شده است.
«من کجام، اینجا کجاس؟» عنوان کتاب دیگری است که این ناشر به تازگی چاپ کرده و مجموعهای از داستانکهای طنز محسن پاک نیت را در بر میگیرد.
این کتاب که در قطع جیبی چاپ شده، اولین اثر از مجموعه «داستانهای ۵ دقیقهای» است که این ناشر چاپ خواهد کرد و در آن مشکلات زندگی در کلانشهرها با زبان طنز مطرح شده است.
«من کجام، اینجا کجاس؟» هم با ۳۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و بورس و نفت و نوع کنش آنها قیمت ۶۰ هزار ریال منتشر شده است.
سومین کتاب جدید این ناشر هم در حوزه نظریه است و با عنوان «نظریه کنشهای گفتاری در فارسی و انگلیسی» به چاپ رسیده که اثر مشترک فروغ کاظمی و سپیده جمشیدی است.
کاربردشناسی یکی از حوزههای زبانشناسی است که به بحث درباره تأثیر بافت بر معنا میپردازد. یکی از نظریههای مطرح شده در کاربرد شناسی زبان، نظریه کنشهای گفتاری است. در این نظریه معنا نه فقط از دیدگاه مشخصه های معنایی و معنای شرایط صدق بررسی میشود بلکه به مثابه کنش و عملی تلقی میشود که در جهان خارج از زبان، تغییری ایجاد میکند.
نظریه کنشهای گفتاری نخستین بار توسط آستین در دهه ۱۹۴۰ مطرح شد و طی درس گفتارهایی که وی در دانشگاه ارائه میکرد، گسترش پیدا کرد و بعدها توسط شاگرد وی سرل، به صورت کامل تری در زبان شناسی رواج پیدا کرد.
کتاب مورد نظر با تمرکز بر متن کتب درسی واحدهای دانشگاهی فارسی و انگلیسی به مطالعه کنش های گفتاری بر اساس دیدگاه سرل پرداخته است. به عبارتی هدف از تالیف و گرداوری این کتاب بورس و نفت و نوع کنش آنها بررسی متن کتاب های دانشگاهی از منظر کاربردشناختی است تا بتواند در تالیف و تدوین محتوای آموزشی کتاب های دانشگاهی مفید واقع شود.
نکویی: ما در صحنه انتخابات با حرکتهای قانونی خواهیم ماند
به گزارش خبرگزاری برنا در اصفهان،سید علی نکویی در سومین مجمع انتخاباتی اصلاح طلبان استان اصفهان ضمن عرض تبریک به حضار به مناسبت پیروزی هسته ای ملت و دولت ایران افزود متاسفانه شیرینی این پیروزی ملی با رد صلاحیت گسترده عده ای از بهترین عزیزان این سرزمین تلخ گردید. جمع زیادی از عزیزانی که به صحنه آمده بودند که به شکل باور نکردنی بیش از 60 درصد آنان ردصلاحیت و یا عدم احراز صلاحیت شدند. این مطلب یعنی اینکه بیش از 8 هزار نفر از کسانی بورس و نفت و نوع کنش آنها که در این کشور حداقل مدرک آنها فوق لیسانس بوده است عدم التزام به اسلام و یا قانون اساسی دارند. آیا این به معنی انحطاط جامعه ما نیست!؟
نکویی افزود: بنده بسیاری از این دوستان را میشناسم و با آنها کار کرده ام و التزام آنها را به اسلام و جمهوری اسلامی می دانم و معتقدم التزام این افراد اگر از افرادی که آنها را رد صلاحیت کردهاند بیشتر نباید قطعا کمتر نیست و این رد صلاحیت گسترده یعنی جامعه ما تا این حد به اسلام التزام ندارد؟ آیا چنین چیزی واقعیت دارد؟
ایشان در ادامه سخنانش اظهار کرد: به هر حال اصلاح طلبان مسیر خود را ادامه می دهند و جریان ما نه تنها به عنوان یک حرکت حزبی و سیاسی بلکه به عنوان یک کنش دینی و ملی به مسیر خود ادامه خواهد داد.ما به جد تصمیم گرفته ایم که منافع دینی و ملی را به منافع حزبی قومی و جناحی ارجحیت دهیم و با حرکتهای قانونی و با پرهیز از هر نوع کنش غیرقانونی و احساسی در صحنه خواهیم بود و با کوشش و تلاش و همدلی به اهداف عالی خود می رسیم.
رییس شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان اصفهان در پخش پایانی سخنانش با تقدیر بابت اظهارات و اقدامات ریاست محترم جمهور در راستای حضور همه سلایق در انتخابات افزود: البته اصلاح طلبان یک اقلیت قومی، دینی و حتی سیاسی نیستند عمده جامعه ما هستند که در مقابله با یک اقلیت تندرو ایستادگی میکنند.
دیدگاه شما