بررسی روزنامههای صبح یکشنبه تهران - ۲۷ اردیبهشت
ابراز نگرانی از شدت گرفتن اختلافات داخلی در صحنه سیاسی کشور، و پی گیری حرکت کشتی نجات ایرانی که راهی آب های عدن است از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
ابهامات ماجرای تبریز
سجاد سالک در مقاله ای پیرامون ماجرای پایان لیک فوتبال و حوادثی که باعث جنجال در تبریز شد نوشته: "در مورد دلیل وقوع چنین اتفاقی دو حالت متصور است؛ اول آنکه مسوولانی با این دروغ به هر دلیل خواستهاند تراکتوریها را از تکاپو بازدارند تا سپاهان قهرمان شود، دوم اینکه مسوولان امنیتی استان با احتمال اینکه امکان برد تراکتور در دقایق باقیمانده متصور نیست به خیال خود مصلحتاندیشی کردهاند تا جلوی بروز آشوب را بگیرند اما همه اینها با اما و اگرهایی همراه است."
نویسنده در بررسی فرض ها نوشته اگر قرار بود جام به اصفهانیها برسد کاری داشت در هفتههای قبل، خیلی نامحسوس این تیم را در کورس رقابت بالا کشیده و کار به هفته حساس و پرتنش آخر نرسد؟ اساسا اگر هر نقشه و طرحی از طرف هرکسی بوده چرا اینقدر پرنقص و ناشیانه اجرا شده؟ و اگر فرض را بر این بگذاریم که ماجرای دروغ تبریز با هدف قهرمانی سپاهان انجام شده، آن وقت این سوال به وجود میآید که کار چه کسی بوده؟ برگزارکنندگان و مسوولان هیات فوتبال تبریز؟ این واقعا شوخی است. چرا باید برگزارکنندگان آذری زبان چنین خیانت نابخشودنی و زشتی را مرتکب شوند و کاری کنند که تیم شهرشان قهرمان نشود؟
مقاله اعتماد بدان جا رسیده که گروهی معتقدند نهادهای امنیتی از شادی مردم تبریز نگران بودند و با این راهکار خواستهاند جلوی شادی مردم را بگیرند اما به نظر شما شادی مردم تبریز خطرناکتر بود یا خشمشان؟ هر عقل نیمه سلیمی میداند این دست رفتارها اوضاع را به مراتب بدترکرده و فضا را برای چند روز ملتهب میکند. این نکتهای نیست که مسوولان باتجربه امنیتی از آن غافل باشند. در ثانی یک شب جشن و پایکوبی هیچ مشکلی ایجاد نمیکرد که کسی به فکر نقشههایی از این دست بیفتد. سپاه پاسداران هم به عنوان مالک تراکتورسازی، حتما از قهرمانی این تیم دفاع میکرده و دلیلی نداشته تیم خودش را دوم کرده و این همه دردسر و حاشیه ایجاد کند.
پادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
امیرمحمود حریرچی در مقاله ای در آرمان خواستار آموزش جوانان برای تخلیه هیجان هایشان شده و ذکر کرده که: "پس از پیروزی پرسپولیس مقابل استقلال در لیگ برتر فوتبال کشور، جمعه شب، درحالی که سه بانوی معلم در حال پیادهروی در یکی از خیابانهای فاز دو ماهشهر بودند یکی از خودروهای افراد شادیکننده با آنها بهشدت برخورد کرد. در این حادثه تلخ دو بانوی معلم در دم جان باختند."
به نظر نویسنده که مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه است، جوانان فرصت را غنیمت میدانند برای اینکه ابراز احساسات و هیجانات خود را تخلیه کنند. اگر این فرصتها را در شرایط مناسب برای تخلیه هیجانات به اشکال مختلف برای آنها فراهم نشود، تنها راه گریز برای آنها شرکت در مسابقات تله فقدان پسانداز ورزشی چنان که همزمان با حادثه ماهشهر، در استادیوم تبریز برخوردی بین بازیکنان تراکتورسازی گزارش شده بود که خشونت در فوتبال را نشان میدهد.
مقاله آرمان اشاره کرده: "حتی بر اساس گزارشات در برخی موارد برخی جوانان برای اینکه هیجان بیشتری را تجربه کنند قبل از بازی مواد محرک مصرف میکنند و نتیجه آن هم اتفاقاتی از این دست در حین رانندگی و ابراز شادی است که منجر به فوت دو فرد بیگناه شده است. این اقدام و مواردی از این دست را باید قتل عمد به حساب آورد زیرا وقتی در این شرایط و با مصرف مواد فردی با سرعت مرگبار با موتور یا خودرو در خیابان میراند این احتمال را باید بدهد که ممکن است با دیگران برخورد و برای آنها ایجاد خطر کند اما این افراد کنترلی بر رفتارشان بهدلیل مصرف مواد ندارند."
اخلاق آردی
پوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشته: "مثل این است که به ما بگویند امشب عروسیات است. خب میدانید ما چقدر خوشحال میشویم؟ خب آخر شب بگویند شوخی کردیم و عروسی پسر همسایهتان است. ما باز هم خوشحال میشویم. نمیدانید چرا؟ چون هم پسر همسایهمان خوشحال شده، هم ما نیفتادیم توی تله."
این طنزنویس به طعنه نوشته از فردای قهرمانی آدم درگیر مسائل قهرمانی است. خب چرا؟ همین الان توی شورای تله فقدان پسانداز شهر تهران چندتا قهرمان وجود دارند که هرکاری میکنند و هرچیزی بالاوپایین میشود، توی شهر مردم میگویند از قهرمانان ما بعید بود و این رفتار ورزشی نیست و نمیشود شورای شهر جلو تکخوری را نگیرد.
و خلاصه طنز شرق این که: "ما تحقیق کردیم دیدیم برخی مدیران که موفق شدند بدون دخالت دست تلفن و موبایل و آنتن، حتی آب توی لوله تبریز را قطع کنند تا فقط سپاهان مزه پسته گز آردی را نچشد، قرار است در لیگ بعدی طوری تلفن و موبایل و آنتن تلویزیون و حتی آب توی لولهها را قطع کنند که همه تیمها در همه شهرها قهرمان اعلام شوند و این کمکاری نیست. اگر به عمق جریان فکر کنید، بغض میکنید."
ایران و حل چالش یمن
حشمتالله فلاحتپیشه، در مقالهای در آرمان حرکت سعودی را بر اساس غرور عربی خوانده و نوشته خود طرف مقابل ایرانیها با سیاستهای انساندوستانه سعی دارند کمکهای خود را به مردم یمن برسانند و درعین حال هیچکدام از دو طرف به فکر گسترش تنش نیستند. عربستان تحت این عناوین که کمکهای ایران میتواند غرور قدرت آنها را بشکند، تلاش میکند از کمکهای ایران به یمن جلوگیری کند.
به نظر این نماینده سابق مجلس مواضع مقامات آمریکایی نشان میدهد که آنها نیز آشکارا نگرانند که مساله یمن باعث به تله فقدان پسانداز وجود آمدن تحول جدیدی در منطقه شود و امکان کنترل تحولات را از دست بازیگران منطقهای خارج سازد. ایران و عربستان باید در بحران یمن به گروههای مرجع خود رجوع کنند و از طریق واسطه به بحران یمن خاتمه دهند.
مقاله آرمان پیش بینی کرده که: "عربستان توان ادامه جنگ در جبهه زمینی را ندارد و اطمینان دارد اگر به جبهه زمینی وارد شود دچار بحرانهای به شدت پیچیده خواهد شد. لذا عربستان به دنبال برونرفت از بحران یمن است اما به آن میزان وحشیانه در بحران یمن عمل کرده که طرف یمنی نیز حاضر به پذیرش راهکاریی نیست که عربستان در آن راهکارها یک طرف موضوع باشد."
کارتون فرشید رجبعلی، قانون
کمپدیوید، اوباما و نمایش اسب
حسین دهشیار در سرمقاله فرهیختگان به اجتماع کمپ دیوید پرداخته و با اشاره به غیبت بیشتر رهبران و شیوخ در این همایش اشاره کرده ملک بحرین به علت شرکت در نمایش اسب به همراهی ملکه بریتانیا به کمپ دیوید نرفت. در حالی که: "منطقه خاورمیانه تجربهگر تنشهای عدیده و بیسابقهای است. بحرانهای درونکشوری در این منطقه سطح بیسابقهای را شاهد است و نزاعهای بین کشوری نیز کاملا ساختارشکنانه هستند. جنبشهای اجتماعی از شمال آفریقا تا حاشیه خلیج فارس کشورهای متعددی را به بحران فرو بردهاند، بدون اینکه کمترین دگرگونی کیفی را در معادلات متداول قدرت وکمترین جابه جایی میان طبقات اجتماعی واقتصادی را در هرم قدرت ممکن سازند."
به نظر این استاد دانشگاه: "تفکرات قرن هیجدهمی اروپا یعنی استفاده از قدرت نظامی و تهاجم به کشورهای دیگر منطقه برای تغییر رژیمهای سیاسی جهان عرب را به یک آوردگاه وسیع مبدل ساخته است. دهها هزار نفر در لیبی به آغوش مرگ درغلتیدند. هزاران نفر در یمن کشته شدند. در سوریه مرگ نیم میلیون نفر در چشمانداز نزدیک قرار دارد و کشتار در عراق به یک عادت روزمره تبدیل شده است. تمام این حوادث در شرایطی اتفاق میافتد که آمریکا در برابر پیچیدگی شرایط کمر خم کرده است."
خلاصه مقاله فرهیختگان این که: "بهدلیل ناتوانی تئوریک و فقدان بینش در سیاست خارجی که از ویژگیهای چهل و چهارمین ساکن کاخ سفید است آمریکا از طراحی یک استراتژی منسجم و شفاف برای رویارویی با شرایط منطقه کاملا بیبهره هست. کشورهای مصر و امارات تصمیم میگیرند لیبی را بمباران کنند، شبهنظامیانی که فزونترین عدم تطابق با ارزشهای مورد نظر آمریکا را دارا هستند از مرزهای ترکیه برای جنگ وارد سوریه میشوند، دولت سعودی حمله نظامی به یمن را اولین گزینه تشخیص میدهد و پس از آن سعی در مشورت با آمریکا میکند."
آزادی مطبوعات، ضد فساد
عباس عبدی در مقاله ای به مناسبت سالروز آزادی مطبوعات نوشته: "برخی به اشتباه فکر میکنند که آزادی مطبوعات نوعی مطالبه روشنفکران و بخش خاصی از طبقه متوسط است و ضرورتی ندارد که دولتها در تامین این مطالبه اقدام کنند. چرا که مردم بیسواد یا کمسواد درگیر تامین معیشت خود هستند و فرصت کافی برای مطالعه روزنامه و هفتهنامه ندارند و اگر هم داشته باشند، پول کافی برای تامین آن ندارند."
به نظر این جامعه شناس: "چنین معادلهای لزوما در همه موارد برقرار نیست، چرا که ممکن است مردم مطالبهای داشته باشند، ولی نیاز جامعه برای تامین آن چیز دیگری باشد. مثل مطالبه اقتصادی اکثریت قاطع مردم که کنترل تورم، کاهش بیکاری و رشد اقتصادی است. ولی نیاز اصلی اقتصاد جامعه تامین سرمایه از داخل یا خارج و ایجاد پسانداز است. در حالی که مردم به این گزاره توجه خاصی ندارند، زیرا متخصص اقتصادی نیستند که در پی رابطه سرمایهگذاری خارجی و تولید و تورم باشند. ولی یک اقتصاددان میداند که بدون سرمایهگذاری و تولید هیچ کدام از مطالبات مذکور تامین نخواهد شد."
اینجاست که مقاله اعتماد یادآوری می کند که اگر واقعا این امکان بود که جامعهای بدون رسانههای آزاد، توسعه یابد، و فساد در آن نباشد یا در حداقل باشد و مردم آن جامعه نیز آگاه و مشارکتجو باشند، دیگر ضرورتی بر مطبوعات و رسانههای آزاد نبود، ولی چه میتوان گفت که بدون رسانههای آزاد، نه تنها وضعیت سیاسی باثباتی پیدا نمی شود ، بلکه وحدت و انسجام و مشارکت موثر اجتماعی هم شکل نخواهد گرفت و از همه مهمتر فرآیند نظارت اجتماعی و مبارزه با فساد هیچگاه تکمیل نخواهد شد.
دستکم یک سال همدلی
آیت پیمان در سرمقاله ابتکار با اشارات به اتهامات تند و پرابهامی که مدام اشخاص و جریان های سیاسی مدام علیه یکدیگر به کار می برند نوشته: "بسیار تعجب برانگیز است. مطبوعات وسایتها سخنان تند و پراتهام برخى امامان جمعه و خطبا و فعالان سیاسى منتقد دولت را همچون گذشته با تیترهاى محرک منعکس کرده اند و در مقابل بعضى مسئولین دولتى سعى کرده اند به اینگونه منتقدین بى ملاحظه پاسخ دندان شکن بدهند."
به نوشته این مقاله: "بعضى روزنامه هاى مشهور دست از ادبیات تخریبى وتفرقه افکنانه خود برنداشته، بلکه با همان عادت مالوف به حمله هاى غیرمنصفانه خود به روحانى وظریف و برخى وزیران دولت ودیگر شخصیت هاى جریان مقابل پرداخته واخیرا هاشمى رفسنجانى ومحسن رضایى را حسابى نواخته اند. برخى نمایندگان مجلس و . تا توانسته اند دراین مدت سنگ تمام گذاشته اند و گویا اگر توصیه به همدلى وهمزبانى نشده و تشویق به تقابل وحمله به یکدیگر هم شده بود بالاتر از این حملات را نمى توانستند انجام دهند."
سرمقاله ابتکار پرسیده: "آیا جاى تعجب و حیرت نیست که یک امام جمعه رسماَ اعلام کند همه پول ارشاد اسلامى در مشهد به مطربین داده می شود و حتى یک ریال آن صرف دین نمى شود!؟ آن هم در مشهد که متولى جشنواره عظیم و بینالمللى امام رضا علیه السلام است و صدها کانون فرهنگى وهنرى مساجد وتشکل هاى دینى وقرآنى وامور نشر وچاپ تله فقدان پسانداز هزاران عنوان کتاب ومطبوعات دینى در آن استان را برنامه ریزى وهدایت و نظارت میکند."
نویسنده در نهایت به یاد آورده که امسال از سوی رهبر جمهوری اسلامی سال همدلى و همزبانى اعلام شده است.
جرم بدون محاسبه
مصطفی عابدی در سرمقاله شهروند نوشته: اگر در مدیریت اقتصادی، حرفهای و تخصصی عمل نمیکنیم، در جرم و جنایت هم همینطور است به ماجرای گروگانگیری در تهران اشاره کرده که روزنامه های مختلف امروز آن را در صفحات حوادث خود منعکس کردند ماجرایی که برای یک شخصیت ورزشی اتفاقا افتاده و فرزند سیزده ساله وی را روز روشن از جلو خانه شان روبوده اند اما بعد از دو تماس گروگان گیر ها با پدر نوجوان، پلیس گروه را دستگیر کرده است.
نویسنده معتقد است که وقتی که به آدمربایی مذکور نگاه میکنیم، حدی از بلاهت را برای آن نمیتوان تصور کرد، به طوری که برای یک ساعت بعد از واقعه نیز برنامهای نداشتهاند، یا حتی نتوانستهاند جایی را برای نگهداری نوجوان ربوده شده پیدا کنند، طبعاً گمان کردهاند که در همان روز کار تمام میشود و به پول میرسند. چگونه ممکن است که یک نفر مدرک کارشناسی فیزیک داشته باشد، و تا این حد سادهلوحانه وارد یک عملیات آدمربایی شود که از حیث برنامهریزی نسبت به جرایم دیگر بسیار پیچیده است.
سرمقاله شهروند علت را در دو جا می بیند: @یکی اینکه ارزش آموزشی مدرک کارشناسی در ایران که برای توانمند کردن قدرت ذهنی و خلاقیت است بسیار کمتر از آن است که باید باشد. درواقع اینها مدارک صوری هستند. دوم این است که فضای عمومی جامعه بهگونهای است که حوصله فکر کردن به آینده؛ و بروز و ظهور خلاقیت را از افراد گرفته است. در این صورت این وضعیت نه فقط در جرم، بلکه در امور مثبت اجتماعی که به خلاقیت در آنها نیازمند هستیم نیز خود را نشان خواهد داد.
کارتون محسن ایزدی
بدرقه شاعر در سکوت
عسل عباسیان در شرق نوشته: "نه بلندگویی برای وداع با شاعر تهران در محوطه خانه هنرمندان گذاشته شده بود، نه تریبونی، انگار قرار نبود در مراسم بدرقه محمدعلی سپانلو، کسی از او بگوید. روایتها در مورد دلایل انجامشدن سخنرانی متفاوت بود، اما سپانلویی که در زمان حیات به اطرافیانش سپرده بود او را در کنار غزاله علیزاده، شاملو، احمد محمود و محمد مختاری در امامزاده طاهر دفن کنند، سرانجام به قطعه نامآوران بهشتزهرا برده شد.
به نوشته این گزارشگر: "این همه در روزی اتفاق افتاد که بسیاری از شاعران و نویسندگان یا علاقهمندان به شعر و ادبیات فارسی خودشان را به خانه هنرمندان رسانده بودند تا درباره این شاعر بشنوند، دوستانش؛ مجابی و دولتآبادی و فرمانآرا برای وداعش آمدند اما تریبونی در اختیارشان گذاشته نشد تا آنها سخن بگویند. دولتآبادی البته به تلافی این اتفاق، در بهشتزهرا پس از خاکسپاری، اندکی از سپانلو گفت و شعری از او برای حاضران خواند."
با اوین چه کنیم؟
شهرام شهیدی در ستون طنز اعتماد با اشاره به این که شهردار تهران گفته ممکن است زندان اوین به بوستان تبدیل شود از چند نفر خواسته پیشنهادات خود را بدهند. اول از همه شیطان نظر داده: "با توجه به اینکه در روزگار قدیم دستگاههای وحشتناکی اینجا بوده و همچنین نزدیکیاش به محل شهربازی سابق تهران و عدم ساخت شهربازی جدید در تهران بهتره زندان اوین تبدیل به شهربازی بشه. میشه قطار وحشت سوپر استانداردی ساخته بشه اینجا که هر گردشگر داخلی و خارجی مییاد از خوف شب دیگه خوابش نبره."
مادموازل ناتو هم در همین مورد نظر داده که: "بنده همیشه معتقد به کار فرهنگی بوده، هستم و خواهم بود. بنابراین اصل بهتر است زندان اوین تبدیل به سینما اوین شود. حالا فیلم ترسناک هم پخش کند باز کار فرهنگی ترسناک انجام داده. فیلمهای ژانرهای دیگر را هم پخش کند باز خوب است."
شخصیتی با نام عمو حسام به طنزنویس اعتماد گفته: "هیچی مثل برجسازی تو این مملکت جواب نمیدهد. اول اینکه مقدمه ساختن تخریبه. چنان میکوبیش که دیگه نه نشان از تاک میمونه و نه تاک نشون. بعد با بتن و میلگرد پرش میکنی و مییای بالا. سازنده راضی. فروشنده راضی. خریدار با ویو و منظره فوقالعاده خانههاش راضی، دیگه کسی نمیگه اینجا قبلا چی بوده. همه میگن ببین چی شده."
روشهایی که با آنها فقیر باقی میمانید!
عدم توانایی در مدیریت پولی و مالی معضل اساسی بسیاری از خانوادههاست. چرخه نادرست اقتصادی، هزینه زیاد و اتلاف منابع، نتیجه ماهها تلاش افراد را بر باد میدهد.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، عدم توانایی در مدیریت پولی و مالی معضل اساسی بسیاری از خانوادهها است. چرخه نادرست اقتصادی، هزینه زیاد و اتلاف منابع، نتیجه ماهها تلاش افراد را به سادگی بر باد میدهد و آنها را در آستانه ورشکستگی و فقر قرار میدهد. بدهیهایی که در نتیجه چنین دشواریهایی ایجاد میشود، آرام آرام شرایط را سختتر میکند و در نهایت خانواده با بحرانی تمام عیار مواجه میشود.
به همین دلیل، متخصصان مالی در سراسر جهان پیوسته با ارائه توصیههای حساب شده به افراد سعی دارند مانع از فروپاشی زندگی آنها شوند. اگر میخواهید از فقیرشدن خود جلوگیری کنید، موارد زیر را به دقت مطالعه کنید. نمونههای مورد اشاره از جمله مهمترین عوامل بیثباتی مالی و کاهش کیفیت زندگی است.
1- تله فقدان پسانداز گیرافتادن در تله بدهی
افراد در برابر سختیهای طولانی اغلب دچار ناامیدی میشوند از دست دادن رویکرد مثبت و امید به آینده آنها را وارد چرخهای بیپایان از بدهیها میسازد. به این صورت که برای کنترل و بازپرداخت قرضهای قبلی ناچار هستند وامهای تازهای دریافت کنند و برای برگرداندن این مباغل جدید، بار دیگر دست به دامان افراد و مؤسسات مالی شوند. عقب افتادن پی در پی بازپرداختها آرام تله فقدان پسانداز تله فقدان پسانداز آرام بر حجم جرایم و سود اقساط میافزاید و در نهایت باعث تسلیم شدن فرد میشود. به علاوه، تصمیم گیری دقیق در چنین شرایطی دشوارتر است و عجله برای کنترل شرایط باعث پیچیدهتر شدن وضعیت میشود.
برای پرهیز از چنین شرایطی، گام اول آن است که از هر نوع بدهی جدید پرهیز کنید. برای بازپرداخت مبالغ قبلی اقدام به فروش وسایل بلااستفاده نمایید و در درآمد خود بیفزایید. اما هرگز به میزان بدهیها اضافه نکنید. به یاد داشته باشید که تا زمان خروج از دور باطل بدهی، مشکلات تمام نخواهندشد.
2- احساس ناتوانی در برابر مشکلات
فشار شدید و طولانی مدت ذهن و روان شما را سته میکند. در این حالت، به مانند ورزشکاری که قوای بدنی خود را از دست داده، دچار نوعی حالت بی تصمیمی میشوید. انرژی روانی کافی برای کنترل وضعیت ندارید و نمی توانید با تصمیمات دقیق در برابر مشکلات ایستادگی کنید. در این شرایط بهتر است تحلیل دقیق وضعیت مالی را به آرامی آغاز کنید. از مشاوران کمک بگیرید و سعی کنید بار دیگر فرمان زندگی را در اختیار خود بگیرید. به یاد داشته باشید که یأس و ناامیدی چیزی را حل نمی کند و اگر از تلاش کردن دست بکشید، اوضاع بدتر و بدتر خواهدشد.
3- دانش اندک مالی
مدیریت امور پولی و مالی، آن هم در جهان پیچیده فعلی، تخصصی تمام عیار است. از این رو، برآورده ساختن نیازهای مالی آموزش دائمی را طلب میکند. هیچ فرد موفقی را نمیتوان یافت که بدون آگاهی دقیق از چند و چون مدیریت مالی و با کمک گرفتن از تخصص دیگران مسیر موفقیت را پیموده باشد. به همین دلیل، اگر خواستار دوری از فقر و ورشکستگی هستید، بهتر است هرچه سریعتر بر دانش مالی خود بیفزایید و با آگاهی بهتر وارد عمل شوید.
4- بیتوجهی به ضرورتهای فردی
از دید بسیاری از متخصصان نخستین دلیل فقیر ماندن افراد، بیتوجهی به نیازها و اولویتهای مستقیم خودشان است. بهطور مثال، پس از دریافت حقوق ماهانه یا سود سرمایهگذاران، باید در اولین گام حساب پساندازتان را تقویت کنید و یا برای بیمه بازنشستگی و سلامت برنامهریزی نمایید. اگر انجام این امور را به تأمین سایر نیازها وابسته نمایید، در اغلب موارد چیزی برای پوشش دادن نیاز به پسانداز و بیمه باقی نخواهدماند.
این امر به معنای آن است که احتمالاً مدتی بیشتر در برابر خطرات مالی قرار خواهید گرفت. درواقع، برنامهریزی مالی باید فراتر از نیازهای روزمره و قابل چشمپوشی، دامنه وسیعتری را در بر گیرد و شرایط با ثبات آینده نیز در آن لحاظ شود. غفلت از این نکته بسیار مهم، نه تنها شما را فقیر نگاه خواهدداشت، بلکه زندگی عزیزانتان را هم تحتتأثیر قرار میدهد. بدون پشتوانه مناسب مالی، آینده فرزندان شما به مخاطره خواهد افتاد و فقر همچون میراثی نامطلوب زندگی آنها را نیز متأثر خواهد ساخت.
5- نبود صندوق پسانداز اضطراری
شاید مهمترین نمونه از میان برنامههای آینده نگرانه ایجاد حساب پساندازی برای موارد ضروری است. دلیل این اهمیت آن است که اطلاعات شما در خصوص آینده بسیار اندک است. نمیتوانید به دقت از سرمایهگذاریهای خود مطمئن باشید، میزان بدهیهای آتی نامشخص است. آسیبهای سلامتی در کمین شما است و هرلحظه ممکن است به مقدار قابل توجهی پول نیاز پیدا کنید. به همین جهت، بهتر است در اولین فرصت اقدام به ایجاد صندوق پساندازی برای موارد اضطراری نمایید تا در صورت نیاز، از این صندوق استفاده نموده و مانع از آسیب رساندن به حسابهای سرمایه و سایر داراییهای خود شوید.
البته این اقدام نیازمند درک دقیق از اولویت پسانداز نسبت به سایر هزینهها است. همانطور که اشاره شد، مبالغ پسانداز باید پیش از هر اقدام دیگری کنار گذاشته شوند و آن گاه باقیمانده پول صرف امور روزمره گردد.
6- عدم اصلاح رویههای مالی
همیشه راه بهتر و ارزان تری برای انجام امور تأمین نیازها وجود دارد. فقط باید زمانی را به یافتن آن اختصاص دهید. این ویژگی هزینههای متفاوتی چون خرید مایحتاج غذایی، لباس، تحصیل و حتی خودرو و خانه مسکونی را در بر میگیرد. به علاوه روشهای مدیریتی و پسانداز نیز همیشه به نحو بهتر قابل انجام هستند. برای دستیابی به چنین اصلاحاتی باید زمان خاصی را به بازبینی زندگی مالی خود اختصاص دهید و با استفاده از خلاقیت و تفکر انتقادی، نقاط ضعف را برطرف سازید. ممکن است لازم باشد فروشگاه مورد مراجعه خود را تغییر دهید. بانک مناسب تری پیدا کنید و یا زمینه سرمایهگذاری متفاوتی را انتخاب نمایید.
7- ناآگاهی از هزینهها
فقدان بودجه بندی مناسب و عدم اشراف بر هزینههای ماهانه نیز از جمله دلایل اصلی دشواری پولی و فقر است. اگر نسبت به هزینههای خود در طول روز ناآگاه باشید و ندانید با پول خود چه میکنید، بهطور طبیعی امکان کنترل هزینهها و یافتن راههای جایگزین وجود نخواهد داشت. بدون این امر نمیتوانید پسانداز کنید و فرصت سرمایهگذاری خود را نیز از دست خواهید داد. لذا مسیر موفقیت شما مسدود و درهای فقر به رویتان باز میشود. برای جلوگیری از این وضعیت، در ابتدا فهرست دقیقی را از تمام هزینههای خود در طول یک ماه تهیه کنید. کوشش شما باید این باشد که تا حد امکان هیچ هزینه کوچک یا بزرگی در این فهرست غایب نباشد. پس از آگاهی دقیق از ریتم هزینهای میتوانید با آرامش خاطر بودجهای متناسب تهیه کرده و برنامه مالی خود را تدوین نمایید.
8- تفکیک نکردن نیاز از تمایل
اغلب افراد در تشخیص نیازها و جداسازی آنها از تمایلات ناتوان هستند. آنها تمام امیال آنی و خواستههای درونی خود را نیز مینامند. مثلاً تصور میکنند نیاز دارند لباسی گران قیمت بخرند یا رفتن به رستوران برای آنها ضروری است. در حالی که در موراد زیادی مسئله صرفاً یک تمایل و نه نیازی حقیقی است. شما طبیعتاً برای رفتن به محل کار خود به یک «وسیله نقلیه» نیاز دارید، اما این وسیله میتواند از مترو و اتوبوس یا اتومبیل شخصی چند میلیون تومانی متغیر باشد.
9- سرمایهگذاری روی اشیا به جای خودتان
بسیاری از ما به جای صرف پول برای ارتقای کیفیتهای فردی، سرمایه خود را در خانه و خودرو هزینه میکنیم. اقلامی که هر چند سودمند هستند، اما در نهایت ارزوش افزوده چندانی به همراه نخواهند داشت. افراد موفق در طول زندگی همواره بخشی از درآمد خود را صرف آموزش، ورزش، ارتقای سطح سلامت و تواناییهای فردی میکنند. آنها به این موارد نه همچون هزینه، بلکه بهعنوان گونه ای از سرمایهگذاری بلندمدت نگاه میکنند. سرمایهای که در این امور صرف میشود، در طول زمان از طریق افزایش درآمد، کارآفرینی و رضایت بیشتر از زندگی به آنها باز میگردد.
10- عجله برای ثروتمندشدن
رؤیای رفتن راه صدساله در یک شب همواره در ذهن انسانها حضور دارد و به خصوص افراد جوان را به حرکت وا میدارد. اما این رؤیا در اکثر موارد موجب ورشکستگی و ناکامی میگردد. چرا که عجله برای دستیابی به ثروت هنگفت موجب پذیرش سطوح بالاتر و غیرمعقولی از ریسک میشود. این ریسک نامطلوب در کنار تصمیمات نادرست افراد را به سوی شکست سوق میدهد و نتیجه واقعی تلاشهای آنها را نیز نابود میسازد. از این رو بهتر است به جای عجله کردن برنامهای بلندمدت، آرام ولی دائمی داشته باشید.
چاپ کتابی دیگر از لیدیا دیویس
مهر: رمان «آخر داستان» نوشته لیدیا دیویس بهتازگی با ترجمه اسدالله امرایی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوچهلوپنجمین رمان از مجموعه «ادبیات امروز» است که اینناشر چاپ میکند و نسخه اصلی آن سال ۱۹۹۵ منتشر شده که با واگذاری حق کپیرایت اثر توسط نویسنده، در ایران چاپ میشود.
لیدیا دیویس مولف اینکتاب، نویسنده و استاد دانشگاه آمریکایی، متولد سال ۱۹۴۷ است. او را بیشتر بهخاطر نوشتن داستان کوتاه و ترجمه میشناسند و آثاری از ادبیات فرانسه را به انگلیسی برگردانده است. از ایننویسنده پیشتر مجموعه «نمیتوانم و نمیخواهم» با ترجمه همینمترجم توسط نشر افق چاپ شده است. او سال ۱۹۹۹ از طرف دولت فرانسه، نشان شوالیه هنر و ادب دریافت کرد. سال ۲۰۱۳ هم جایزه منبوکر و نشان آکادمی هنر و ادب آمریکا را به خود اختصاص داد.
رمان «آخر داستان» درباره یک مترجم و استاد دانشگاه است که با یکی از دانشجویانش رابطهای عاطفی برقرار میکند. دانشجو که اسمی هم در داستان از او برده نمیشود، ۱۴ سال از استاد که راوی اولشخص داستان باشد کوچکتر است و رابطه کوتاهمدتشان هم پایانی تلخ دارد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
صد دلار اول را که قرض دادم، خیلی زود برگرداند، ولی سیصد دلار بعدی را پس نداد که برای تعمیر لوله اگزوزش کفایت میکرد. شاید چون وقتی از سفر برگشتم دیگر ترکم کرده بود، بازپرداخت آن مبلغ بین ما جایی نداشت و لابد دوست داشت فراموش کند، همانطور که دلش میخواست هرچه سریعتر من را هم تله فقدان پسانداز به فراموشی بسپارد، پشت سر بگذارد و جلو برود.
بعدها فهمیدم پیش زنی رفته و آویزانش شده، بههمان شکلی که اسبابکشی میکرد و به آپارتمانی میرفت و یکیدوماهی آنجا مینشست و بعد از چندبار دلخوری صاحبخانه، مثل همیشه سر عقبافتادن اجارهبها و بدهی بالاآوردن، از آنجا میرفت. نیاز داشت پیش زن بماند و بخشی از وجود او شود، نه کلا خودش را گم کند، نه اینکه خودش را به تله فقدان پسانداز کلی از زن جدا نگه دارد. سپس، بعد از مدتی، از پیش او رفت و آویزان زن دیگری شد.
زنی او را در دنیای واقعی پابند و به چیزی وصلش کرد. بدون زن، شناور بود. حساب ساعتها یا روزها را از دست میداد، به هر صورت، برنامهای برای کسب درآمد یا خرج و پسانداز نداشت. اگر هم داشت به واقعیت مرتبط نبود. همیشه مرتب و آراسته بود و طرحهایی را دست میگرفت و با جدیت روی آنها کار میکرد و خیلی زحمت میکشید، گرچه اغلب ناتمام میماند.
اینکتاب با ۲۴۰ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۶۸ هزار تومان منتشر شده است.
سواد مالی و ابعاد آن
سواد بر چه اساسی شکل می گیرد؟ بر اساس نیازی که به وجود می آید و مواجهه با مشکل و چالش های آن مثلا در 1000 سال پیش برای زندگی نیاز نبود که تله فقدان پسانداز فرد سواد خواندن نوشتن و یا سواد رسانه و . داشته باشد چون نیازی نداشت و نداشتن آنها تهدیدی برای او و خانواده او نبود.
پس برای تامین و رفع نیاز باید به سمت افزایش توان مهارتی و ظرفیت مدیریتی نیاز(نیاز سنجی و راه حل محوری) حرکت کرد.
امروزه آگاهی در خصوص ابزارهای مالی، یکی از ارکان لاینفک زندگی بشر و پیش نیاز رشد اقتصادی در هر کشوری است. تحقیقات نشان می دهد هرچه سطح سواد مالی افراد یک جامعه بیشتر باشد، رونق مبادلات مالی و سطح رفاه افراد آن جامعه نیز افزایش مییابد، به الطبع آن در بحران های اقتصادی نیز رفتار جامعه کشور را به سمت و سوی ثبات خواهد برد.
سواد مالی یک سواد اجرایی است. سواد تئوریک و با کاربردهای دانشگاهی نیست و البته که سواد مالی موشک هوا کردن هم نیست و نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد. همه شما میدانید که در عملیات اجرایی بسیاری از آنچه خواندهاید یا سواد دانشگاهی شما کاربرد ندارند و البته مهمترین وظیفه آنها باز کردن دید یا تقویت توان حل مساله است. باید سواد اجرایی را یاد گرفت و به کار انداخت.
از نظر مالی، سواد آموزی یک شبه اتفاق نمیافتد و با خواندن فقط یک کتاب انجام نمیشود. این موضوع از طریق آموزش، تجربه عملی و درسهای زندگی اتفاق میافتد.
برخی سواد مالی را مدیریت پول، بودجهبندی، پسانداز، سرمایهگذاری و بیمه . می دانند. یکی از جامعترین و گستردهترین تعاریف از سواد مالی توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه انجام شده است. طبق این تعریف سواد مالی عبارت است از: «دانش و آگاهی از مفاهیم مالی و همچنین مهارت و انگیزه استفاده از این دانش به منظور ایجاد تصمیمهای مؤثر اقتصادی در تمامی موضوعات مالی به منظور بهبود رفاه مالی و همچنین مشارکت مؤثر در اقتصاد»
با یادگیری این مجموعه مهارتها زندگی شما دگرگون خواهد شد!
بعضی از افراد ذاتا دارای هوش مالی خوبی هستند و می توانند آن راتقویت کرده و افزایش دهند. امابعضی از افراد نیاز دارند این دانش را از ابتدا فرا بگیرند. هر دو گروه باید به یادگیری سواد بپردازند. البته باید خاطر نشان کرد این مهارتها و آگاهیها به تنهایی نمیتواند شما را ثروتمند کند. با بکارگیری این دانش در زندگی است که راه ثروتمند شدن را خواهید پیمود.
بنابراین اگر شما میخواهید سواد اجرایی مالی خود را افزایش دهید باید چهکار کنید؟ عمل، عمل و عمل. به جز این روش دیگری وجود ندارد.
سواد مالی جنبه های متفاوتی از یک فرد را شامل میشود:
• کار و درآمد
• خرید کالاها و خدمات
• پسانداز
• اعتبار و بدهی
• سرمایهگذاری
• مدیریت ریسک و بیمه
• تصمیمگیری مالی
با توجه به جنبه های ذکر شده ابعاد سواد مالی در قالب چهار بخش زیر بیان می شود:
1- مدیریت کسب درآمد:
یک شخص درآمد به معنی مقدار پول دریافت شده در طول یک دوره از زمان، شامل پول دریافتی در مقابل کار یا خدمت، فروش کالا یا یک دارایی یا سود بردن از سرمایه گذاری مالی است.
2- مدیریت پول:
یک روش سازماندهی درآمد و هزینه است که برای دستیابی به اهداف مالی و مصرفی اعطا می شود، برنامه ریزی برای مخارج می توانددر کنترل پول کمک کند. مهارتهای مدیریت پول و عادتهای مالی پسندیده بدون توجه به میزان پول مورد نیاز هستند.
3- مدیریت اعتبار و بدهی:
اعتبار یک ابزار برنامه ریزی ارزشمند است که نیازمند مدیریت دقیق است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود به رفاه بیشتر کمک می کند اما هنگامی که از آن سو استفاده شود، به طور پیش فرض منجر به ورشکستگی و از دست دادن اعتبار می شود. از طریق مدیریت اعتبار و بدهی می توان بدهی ها را پرداخت و هزینه ها را محدود کرد. همچنین نرخ بهره و وجوه پرداخت به طلبکاران را به حداقل رساند. مدیریت اعتبار و بدهی اجازه می دهد که تمام بدهی ها را با پرداخت ماهیانه کم پوشش دهیم
4- مدیریت ریسک:
مدیریت ریسک اداره کردن برای دستیابی به یک میزان مقتضی در میان فرصتهای بالقوه واقعی تا زمانی که عوامل مخالف به حداقل رسیده باشد.جریان برآورد احتمال زیان و روش های تدبیر کردن برای به حداقل رساندن یا مدیریت کردن زیان، برای مثال به واسطه خرید بیمه یا سرمایه گذاری های گوناگون
لینک های مفید
Mona | | 1399/03/03 17:41:23 | | ||
سواد مالی عبارت است از: «دانش و آگاهی از مفاهیم مالی و همچنین مهارت و انگیزه استفاده از این دانش به منظور ایجاد تصمیمهای مؤثر اقتصادی در تمامی موضوعات مالی به منظور بهبود رفاه مالی مدیریت کسب درامد..مدیریت پول.مدیریت ریسک و مدیریت اعتبار و بدهی از جمله ابعاد سواد مالی هستند و داشتن هوش مالی خوب و برنامه مالی در این زمینه موثر است | |||
زهرا افتخاری | | 1399/03/06 11:14:10 | | ||
سوادمالی یعنی توانایی کسب درامد و مدیریت مخارج ،پس اندازکردن و سپس سرمایه گذاری مناسب میباشد سواد مالی شامل چهار بعد مدیریت کسب درامد ،مدیریت پول،مدیریت اعتبار و بدهی و مدیریت ریسک میباشد. | |||
مسعود رارع بیدکی | | 1399/03/07 01:58:08 | | ||
سواد مالی آت قسمت از اطلاعات افراد است که با مراجعه به آن میتوانند بوزجه بندی مناسب -کسب درآمدو. و سواد مالی دارای ٤قسمت اصلی می باشند مه عبارتند از :١-مدیریت کسب و کار ٢-مدیریت پول ٣-مدیریت اعتبار و بدهی ٤-مدیریت ریسک | |||
فرزانه جنتی | | 1399/03/13 23:01:53 | | ||
سواد مالی عبارت است از: «دانش و آگاهی از مفاهیم مالی و همچنین مهارت و انگیزه استفاده از این دانش به منظور ایجاد تصمیمهای مؤثر اقتصادی در تمامی موضوعات مالی به منظور بهبود رفاه مالی و همچنین مشارکت مؤثر در اقتصاد دارای چخار بعد. مدیریت کسب درامد. مدیریت پول . مدیریت اعتبار و بدهی. مدیریت ریسک | |||
مرتضی ندافی | | 1399/04/12 18:34:30 | | ||
مدیریت کسب درامد. مدیریت پول . مدیریت اعتبار و بدهی. مدیریت ریسک چهار بعدسواد مالی می باشد سواد مالی یعنی داشتن دانش و تخصص و مدیریت خرج و پس انداز در تصمیم های اقتصادی موثر | |||
الناز بهروزی | | 1399/04/13 01:39:41 | | ||
دانش و آگاهی های مالی و همچنین داشتن مهارت برای کسب سود و منفعت و درآمد و نهایتا مدیریت کردن آن | |||
محدثه دهقان طزرجانی | | 1399/04/17 20:06:37 | | ||
بخش گسترده ای به نام سواد اقتصادی است، سواد مالی مجموعه ای از دانش ها، مهارت ها، گرایش ها رفتارهای مالی است که افزایش آن رشد اقتصادی فرد و جامعه را در پی خواهد داشت یعنی بتوانید منابع مالی خود را مدیریت کنید که در طول زندگی خود امنیت مالی را تجربه کنید و دارای ابعاد عرضه و تقاضا وقیمت وتورم است | |||
زهرا غنی زاده زارچ | | 1399/04/24 00:05:54 | | ||
سواد مالی یک سواد اجرایی است. سواد مالی شامل دانش و آگاهی از مفاهیم مالی و همچنین مهارت و انگیزه استفاده از این دانش به منظور ایجاد تصمیم های موثر اقتصادی در تمام موضوعات مالی به منظور بهبود رفاه مالی و همچنین مشارکت موثر در اقتصاد است. - سواد مالی دارای ۴ بعد است شامل مدیریت کسب درآمد، مدیریت پول، مدیریت اعتباردهی، مدیریت ریسک | |||
مصطفى عربى | | 1399/04/25 18:52:56 | | ||
سواد مالی عبارت است از داشتن دانش و درک کافی درباره مفاهیم مالی و روش های موجود و همچنین استفاده از این دانش برای تله فقدان پسانداز حل مشکلات مالی موجود است. با داشتن سواد مالی کافی شما می توانید به راحتی درباره امور مالی شخصی خود فکر کرده و قبل از تصمیم گیری تمامی گزینه های موجود را بررسی کرده و در نهایت بهترین آنها را انتخاب نمایید. 4 بعد 1- مدیریت کسب درآمد: یک شخص درآمد به معنی مقدار پول دریافت شده در طول یک دوره از زمان، شامل پول دریافتی در مقابل کار یا خدمت، فروش کالا یا یک دارایی یا سود بردن از سرمایه گذاری مالی است. |
2- مدیریت پول:
یک روش سازماندهی درآمد و هزینه است که برای دستیابی به اهداف مالی و مصرفی اعطا می شود، برنامه ریزی برای مخارج می توانددر کنترل پول کمک کند. مهارتهای مدیریت پول و عادتهای مالی پسندیده بدون توجه به میزان پول مورد نیاز هستند.
3- مدیریت اعتبار و بدهی:
اعتبار یک ابزار برنامه ریزی ارزشمند است که نیازمند مدیریت دقیق است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود به رفاه بیشتر کمک می کند اما هنگامی که از آن سو استفاده شود، به طور پیش فرض منجر به ورشکستگی و از دست دادن اعتبار می شود. از طریق مدیریت اعتبار و بدهی می توان بدهی ها را پرداخت و هزینه ها را محدود کرد. همچنین نرخ بهره و وجوه پرداخت به طلبکاران را به حداقل رساند. مدیریت اعتبار و بدهی اجازه می دهد که تمام بدهی ها را با پرداخت ماهیانه کم پوشش دهیم
چند درصد ایرانیان در خانواده احساس شادی دارند؟/ راهکارهایی برای شادتر بودن
بنابر آمارهای منتشر شده که مربوط به سال ۹۹ میشود، حدود ۷۶ درصد ایرانیان در خانوادههای خود به میزان "متوسط"، "زیاد"، "خیلی زیاد" و "کاملا" احساس «شادی» دارند.
جامعه ۲۴- مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران که مربوط به سال ۹۹ میشود، اغلب ایرانیان یعنی ۳۸.۲ درصد از ایرانیان در خانوادههای خود به میزان "متوسط"، ۲۵.۶ درصد به میزان "زیاد"، ۱۲.۶ درصد به میزان "کم"، ۸.۴ درصد به میزان "بسیار زیاد"، ۷.۴ درصد به میزان "بسیار کم"، ۴.۶ درصد "اصلا" و ۳.۱ درصد "کاملا" احساس شادی میکنند این در حالیست که نمیتوان از آمار ایرانیانی که به میزان "کم"، "بسیار کم" و "اصلا" احساس شادی در خانوادههای خود ندارند، چشم پوشی کرد و باید با نشان دادن راه و روشهای شاد شدن، نحوه زندگی بهتر را به آنها آموخت.
به گفته متخصصان روانشناسی، خانوادههای امروزی از قدرت "شادی" برای تداوم زندگی خود غافلاند و در حالی تصور میکنند برای شاد بودن باید به دنبال عوامل بیرونی و حتی پرداخت هزینههای گزاف بود که مشکل اصلی جای دیگری است و عوامل موثر در احساس شادی خانوادگی عموما نیازمند هزینههای گزاف نیست.
فضای "شاد" بین زوجین عاملی برای جلوگیری از طلاق
دکتر ربابه نوری، عضو تیم تخصصی مهارتهای زندگی در انجمن ازدواج و خانواده کشور "شادی" درون خانوادهها و فضای شاد بین زن و شوهر را یکی از مهمترین عوامل پیشگیری از طلاق دانست و با بیان اینکه این فضای شاد و یا فقدان آن از زوجین به فرزندان نیز منتقل میشود، به ایسنا گفت: به طور کلی نبود فضای شاد، نبود خوشی، تفریح، دوستی و رفاقت و صمیمت بین زن و شوهر از جمله عوامل طلاق زوجین محسوب میشود. فضای شاد خانوده رکن اساسی دوام خانواده است و شادی در خانواده از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
شادی "زوجین" به چه بستگی دارد؟
این روانشناس میزان شادی بین زوجین را وابسته به این دانست که زن و شوهر چقدر "حرف برای گفتن با یکدیگر" و چقدر "تفریح" و "سرگرمی" مشترک با هم دارند و ادامه داد: اینکه زن و شوهر میتوانند برنامهای مفرح با یکدیگر داشته باشند یا خیر؟ بسیار در میزان شادی درون زندگی مشترک مهم است. میتوان گفت زوجینی که برنامه تفریحی ساده با کمترین هزینهها را برای خود تدارک میبینند، با هم شوخی میکنند، حرف میزنند و با هم مزاح دارند، فعالیت مشترکی با هم دارند و از انجام آن لذت میبرند، شاد هستند.
این هیات علمی دانشگاه خوارزمی، با ذکر مثالی ادامه داد: میتوان گفت رفتار زوجینی که پس از فعالیتهای روزانه از سر کار به خانه آمده و بدون حرف زدن و تعامل با یکدیگر مشغول چک کردن تلفن همراه میشوند، طبیعی نیست و در زندگی یک زوج همین گفتوگوها و شوخیهای ساده، مزاح و فعالیتهای ساده مشترک شادیآور است و باعث ادامه زندگی میشود. در بسیاری از خانوادهها افراد آنقدر درگیر مسائل اقتصادی و کاری خود هستند که زن و شوهر هیچ وقتی برای تعامل و گفتوگو با یکدیگر و با فرزندان ندارند و اصلا جایی برای شادی باقی نمیماند.
با فعالیتهای ساده "شاد" باشید
به گفته وی، فعالیتهای ساده و بیهزینه خانوادگی نظیر اینکه اعضا خانواده حداقل وعده غذایی شام را که تمام اعضاء فارغ از مشغولیتهای کاری در خانه هستند در کنار یکدیگر صرف کنند، پس از صرف شام فیلمی دیده و درباره آن صحبت کنند و یا بازیهای سادهای نظیر شطرنج و. را در کنار یکدیگر انجام دهند میتواند برای اعضا خانواده احساس شادی را به همراه داشته باشد.
نوری معتقد است که دور هم بودن اعضای خانواده، زمان گذاشتن اعضاءبرای هم ، گفتگوی اعضای خانواده با یکدیگر، کنار هم بودن اعضاء با انجام برنامه هایی از قبل تدارک دیده شده مثل رفتن به پارک یا سینما و. ، مزاح و شوخی زوجین با یکدیگر و سر به سر گذاشتن مثبت اعضاء از جمله فعالیتهای ضروری درون خانوادهها محسوب میشود که متاسفانه بسیاری از زوجین از تاثیر آن برای "شادی" آن غافلاند.
بچه ها هنر شاد زندگی کردن را از والدین میآموزند
نوری با تاکید بر اینکه والدین شاد فرزندان شاد خواهند داشت، تصریح کرد: بچهها هنر شاد زندگی کردن را از والدین و اطرافیان خود یاد میگیرند. از این روست که بعضا برخی بچهها حتی با یک بازی وسطی و رفتن به پارک خوشحال میشوند و برخی دیگر منتظر عوامل بزرگی برایشاد بودن هستند. اینکه دائما والدین با خود و در حضور بچهها بگویند "ما بدبختیم، همه پیشرفت کردن و ما چرا هنوز در همین سطح ماندهایم و پیشرفت نکردهایم؟."به طور غیر مستقیم به بچهها میآموزند که که شادی به عواملی بستگی دارد که بدون داشتن آن عوامل لازم نمیتوان موفق و شاد بود. البته نمیتوان گفت والدین مقصر عدم شادی بچه ها هستند اما سهم بالایی در شاد بودن یا نبودن فرزندان خود دارند.
چه زمانی نداشتن "شادی"، خطرناک میشود؟
عضو تیم تخصصی مهارتهای زندگی در انجمن ازدواج و خانواده کشور، همچنین درباره شرایطی که عدم احساس شادی در خانواده "بحرانی" میشود و باید نسبت به نبود شادی در خانوادهها احساس خطر کرد، توضیح داد: وقتی احساسات خیلی شدید یا طولانی شوند، امور روزمره ما را مختل میکنند و از حالت طبیعی خارج شده و حالت بیمارگونه پیدا میکنند. آنچه مهم است این است که متناسب با شرایط خانوادگی خود بتوانیم فضای خوب، خوش و شاد خانوادگی را با دور هم بودن اعضای خانواده و وقت گذاشتن برای هم فراهم کنیم. حضور والدین در کنار بچهها و زوجین در کنار یکدیگر، داشتن شوخی مثبت، تفریح و ایجاد فضای شاد برای خنده و ماجراجویی، داشتن برنامهای برای سفر و فعالیت های مشترک جدید اعضای خانوادهها با یکدیگر را نیز بسیار در ایجاد حد مطلوبی از شادی درون خانوادهها مهم است.
این روانشناس در عین حال خطاب به والدین توصیه کرد: لزومی ندارد فرزندان را خیلی در جریان مشکلات خود قرار دهید. مشکلات میان خود و همسر را حل و مشکلات بیرون از خانه را به درون خانه نیاورید.
وقتی "انرژی" برای شادی با همسر باقی نمیماند
نوری افزود: از سوی دیگر بخشی از موانع به خستگی زوجین بر میگردد، زوجین آنقدر برای فعالیتهای اشتغال خود انرژی صرف میکنند که برای با هم بودن دیگر هیچ انرژی ندارند. گاهی زوجین مشکلات بیرون خانه و دیگران نظیر مشکلات مادر و پدر و خواهر و برادر را درون خانه میآورند و بر سر همسر خالی میکنند. در حالی زن و شوهر دغدغه مشکلات مادر و پدر وخواهر وبرادر خود را دارند که دغدغه توجه به همسر را ندارند. گویی همسر در رقابت با خواهر و برادر و پدر یا مادر آنها است. نباید فراموش کرد مهم ترین فرد زندگی انسان همسر او ست و ابتدا باید بیشترین وقت ما برای همسر باشد. ما اصلا بلد نیستیم شادی را چطور ایجاد کنیم و دنبال برنامههایی هستیم که هزینه دارند. بیشتر بخوانید: افزایش گرایش زنان به سیگار
این هیات علمی دانشگاه خوارزمی، درباره موانع احساس شادی درون خانوادهها، در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: خانوادهها اهمیت دور هم بودن و وقت گذاشتن برای هم و داشتن برنامه برای باهم بودن را نمیدانند. زن و تله فقدان پسانداز شوهر پس از فعالیتهای کاری و به هنگامی که داخل خانه می آیند باید برای با هم بودن برنامهای داشته باشند. وقتی کار تمام میشود باید در کنار خانواده باشیم و کیفیت این حضور بسیار مهم است. این برنامهها بر خلاف تصور عموم که به دنبال فعالیتهای گران قیمت برای شادی هستند میتوانند بسیار ساده و بیهزینه نظیر بازی کردن اعضای خانواده با یک منچ و یا شطرنج و . باشند.
دیدگاه شما