سرمایه گذاری و فرق آن با معاملهگری چیست؟
سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژههای بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معاملهگر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شدهاند. این نشان از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکتهای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمیکنند، این است که این واژههای سرمایهگذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوتهای یک تریدر و یک سرمایهگذار صحبت کنیم.
تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگیهای هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر میخواهید جواب همه این سوالها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، تا آخر این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
سرمایه چیست؟
در ابتدا برای اینکه بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی چیست و انواع آن کدامند؟
داراییهای ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ داراییهای هزینهای و داراییهای سرمایهای. داراییهایی که هزینهای هستند، در طول مدت از ارزش آنها کاسته میشوند و به اصطلاح جز هزینههای زندگی ما محسوب میشوند. بهعنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز داراییهای هزینهای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته میشود.
اما در مقابل داراییهایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… داراییهای سرمایهای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمیشود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمیشود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.
ملک یک دارایی سرمایهای محسوب میشود
آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟
خودرو در همه جای جهان جز داراییهای هزینهای به حساب میآید، اما در ایران جز داراییهای سرمایهای محسوب میشوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایهگذاری، به خرید خودرو روی آوردهاند. کار به جایی رسیده که مردم صف میایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمیدانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش این کار را میکنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آنها معامله گری کمی چیست؟ مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.
دقیقا حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را بهعنوان یک کالای سرمایهای حساب میکردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری میکردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه بهعنوان یک کالای سرمایهای باقی بماند.
در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمیشود، اما به مرور ارزش خود را از دست میدهد.
سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب میکردند؟
خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمیتواند برای همیشه یک کالای سرمایهای باقی بماند.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایهای و نگهداری آنها به منظور افزایش ثروت.
سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایهگذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی بهکار میبندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.
برای مثال وقتی یک دستگاه بازی میخریم، پول خرج میکنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی میگذاریم و از سود حاصل از آن بهره میبریم، داریم سرمایه گذاری میکنیم.
سرمایه گذار کیست؟
مشخصا سرمایه گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام میدهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهرهمندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام میدهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا میکند.
سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهرهمندشدن از میوههای آن. کسی که یک درخت میکارد، میخواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهرهمند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.
چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.
به تعبیر وارن بافت، سرمایه گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه گذار، صبر بالا است.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر کسی است که اقدام به خرید و فروش داراییها در کوتاه مدت میکند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام میدهد، پس میتوان گفت که ذات عمل معاملهگری در بلندمدت نیست.
برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایهگذاری معامله گری کمی چیست؟ پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:
بهعنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان میخرید، احساس برنده بودن میکنید. چون میدانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه داراییهایتان در آینده و بهرهبرداری از منافع آن این اقدام را انجام دادهاید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟
کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانهای میخرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را میخرید چیست؟ آیا با این دید میخرید که هفته بعد آن را بفروشید؟
اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. بهعبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را میتوانیم در دسته سرمایهگذاریها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک میخرند، سرمایه گذاری میکنند.
دسته سوم
بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم میبرد. معاملهگرانی که سواد کافی برای سفتهبازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آنها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر میخرند و نوسانهای روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایهگذار پنهان میکنند.
این افراد در عمل، معاملهگرانی با افق زمانی طولانیتر هستند، نه سرمایهگذار.
کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آنوقت میبینیم که سود تقسیمی و بازدهیهای آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.
البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد و بداند که دقیقا دارد چه کار میکند.
سرمایه گذاری کنیم یا معاملهگری؟
جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسانهای زیادی است، منتهی ما آن را نمیبینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت میشد، شاید خیلیها از ترس نوسانهای قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمیآمدند. پس درمییابیم که سرمایه گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.
سوال این است که سرمایهگذار باشیم یا یک معاملهگر؟ در ادامه به ویژگیهای خاص برای یک فرد سرمایه گذار و یا یک تریدر اشاره میکنیم.
تحمل صبرتان چقدر است؟
روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!
من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟
گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.
اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاهمدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.
شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز میبیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه گذاری تقریبا برای شما بیمعنی خواهد بود. زیرا سرمایهگذاریها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور هستند.
تا چه حدی ریسکپذیر هستید؟
در دنیای معاملهگری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر میگذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیتهای مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.
یکی از روشهایی که میتوانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز میکنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر میکند؟ اگر معاملهای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.
در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازهای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معاملهگری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.
پیشنهاد میکنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.
پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی
یکی از عوامل مهمی که هر معاملهگری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظمدهی معاملات یک تریدر کمک زیادی میکند. ولی این که تا چه حد به قوانینی که خود وضع کردهاید پایبند میمانید، به شما مربوط است.
یک معاملهگر حرفهای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمیتوانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض میکنید، سرمایه گذاری برای شما گزینه راحتتری از معاملهگری است.
چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
تا چه حد احساسی هستید؟
این نکته یکی از مهمترین نکات در ویژگیهای فردی یک سرمایهگذاریا یک معاملهگر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی میشوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟
جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمیداند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قویتر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سختتر میشود.
به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
کنترل احساسات در معاملهگری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است
یک معاملهگر حرفهای نیز هیچگاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمیدهد و همواره معامله گری کمی چیست؟ سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. بهعبارت دیگر معاملهگر موفق و حرفهای کسی است که سودها و زیانها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او میداند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.
اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام میدهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریمهای بالاتر کندتر انجام میشوند و همین موضوع باعث میشود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آنقدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.
نداشتن تعصب و غرور
یکی از ویژگیهای بارز و مهم در معاملهگران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود میتواند زیانهای زیادی را برای یک معاملهگر بهدنبال داشته باشد. یک معاملهگر حرفهای به تحلیلها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آنها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمیکند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق میسازد.
هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟
اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کردهاید. حتما این جمله را شنیدهاید معامله گری کمی چیست؟ که میگویند بیش از 90% از معاملهگران در بازارهای مالی زیانده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معاملهگری در بازاهای مالی را بهعنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازهدار است فقط برای سودش این کار را کرده؟
جواب: خیر او مغازه داری را بهعنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی میکند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشندهای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمیکند. مشکلات شغلی یک معاملهگر نیز زیاد هستند. یک معاملهگر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل میپذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری میکند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار میکند.
معاملهگر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.
آیا باید هر روز معامله کرد؟
خیلی مرسوم است که میگویند معاملهگری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد میکند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق میکند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر میکنند هر روز باید معامله کنند. بهعبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمیآید.
این یک ذهنیت غلط برای معاملهگران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش میآید که در طول یک هفته نیز هیچ معاملهای نمیکنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.
نتیجه گیری فرق بین معاملهگری و سرمایه گذاری چیست؟
در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معاملهگر را شرح دهیم و ویژگیها و خصوصیات فردی یک معاملهگر و یک سرمایه گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی بهکار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمیتوانید گول بزنید.
اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آنها پاسخ خواهم داد.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.
تفاوت سرمایه گذاری، تحلیلگری و معاملهگری
بسیاری از افراد در بازارهای مالی متحمل ضرر و زیان میشوند و با ضرر از بازار خداحافظی میکنند. این مطلب را احتمالا افرادی که در سال 99 به بورس ایران وارد شدهاند بهتر درک میکنند. این موضوع مختص بورس ایران نیست و در همه بازارهای مالی صادق است. اگر میخواهید از جمله افرادی باشید که در بازارهای مالی به موفقیت میرسند در ابتدا باید تصویر روشنی از مفاهیمی مثل معاملهگری، تحلیلگری و سرمایهگذاری داشته باشید. سرمایهگذاران، تحلیلگران و معاملهگران از جمله افرادی هستند که در بازارهای مالی حضور دارند در حالی که افراد تازه وارد ممکن است اصلا جایگاه خود را در بین این افراد پیدا نکنند. بسیاری از افراد تا مدتها تفاوت بین سرمایهگذاری، تحلیلگری و معاملهگری را درک نمیکنند. در این مقاله قصد داریم دریچهای را به روی شما باز کنیم تا بتوانید جایگاه خود را پیدا کنید و در نهایت مسیر موفقیت در امر معالمهگری را بیابید.
تفاوت بین سرمایهگذاری، تحلیلگری و معاملهگری چیست؟
بحث سرمایهگذاری، تحلیلگری و معاملهگری کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. در ویدئوی آموزشی زیر کاملا این مفاهیم را تشریح کردهایم و تفاوتهای آنها را بیان کردهایم. این ویدئو را مشاهده کنید و بعد از آنکه جایگاه خود را در بازارهای مالی پیدا کردید ادامه مطلب را مطالعه کنید.
بعد از دیدن ویدئوی بالا اکنون باید تصمیم بگیرید میخواهید در بازارهای مالی چه جایگاهی داشته باشید. البته خیلی اوقات فرد باید چندسالی در بازار حضور داشته باشد و با انواع دوره های بازار برخورد کند و آن زمان میتواند باتوجه به روحیات و ظرفیت ذهنی-فکری خود به درستی تشخیص دهد که بدرد چه کاری میخورد و در چه زمینه ای موفق تر است.
به هرحال اگر تصمصم خود را گرفته اید (یا نگرفته اید) در ادامه مطلب برای هر کدام از این زمینه ها یک راهنمایی وجود دارد.
اگر شما یک سرمایهگذار هستید …
اگر شما قصد سرمایه گذاری در بورس را دارید در وهله اول باید با اصول سرمایه گذاری آشنا باشید و در وهله دوم دوران رونق و رکود بازار سهام ایران را بشناسید. در مرحله بعد باید با تحلیل بنیادی آشنا باشید تا بتوانید در زمان مناسب سرمایه گذاری مناسبی در سهام شرکتهای بورسی داشته باشید. در این راستا ابتدای ویدئوی زیر را ببینید و سپس مقالات زیر را مطالعه کنید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اگر شما یک تحلیلگر هستید …
تحلیلگر کارش تحلیل است، نه سرمایه گذاری یا معاملهگری. معمولا تحلیلگرها به سرمایهگذارها مشاوره میدهند. اما یک تحلیلگر لزوما یک معاملهگر نیستند. تحلیلگری هیچ کمکی به معاملهگری نمیکند. آیا دوست دارید یک تحلیلگر باشید؟ ایرادی ندارد، ولی بدانید تحلیلگری برای شما نان نمیشود!
اگر شما یک معاملهگر هستید …
چیزی که بسیاری از افراد آرزویش را دارند موفقیت در معاملهگری است. اگر میخواهید یک معاملهگر موفق باشید باید یک سیستم معاملاتی داشته باشید. اکثر استراتژیهای معاملاتی بر اساس تحلیل تکنیکال طراحی شدهاند. اما این استراتژیها فاقد بازدهی مناسب هستند. نه به این دلیل که تحلیل تکنیکال مشکل دارد، به این دلیل که تحلیل تکنیکال برای تحلیل و توجیه حرکت قیمت مناسب است نه برای معاملهگری. باید گفت یک استراتژی معاملاتی سودده با بازدهی مناسب، چیزی نیست که در یک پیج اینستاگرام یا یک وبسایت بتوانید آن را پیدا کنید.
استراتژی معاملاتی مناسب بر اساس “زبان قیمت” طراحی میشود. چیزی که با عنوان “معاملهگری به روش سنتیمنتال” از آن یاد میکنیم. تقریبا همان چیزی است که در فضای معامله گری کمی چیست؟ آموزشی به نام “پرایس اکشن” میشناسند اما با کمی تفاوت، که البته این تفاوتها بسیار حائز اهمیت هستند.
برای آشنایی با این روش مقالات زیر را مطالعه کنید:
سنتیمنتال چیست؟
آموزش سنتیمنتال
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟
یکی از تصمیماتی که هر معاملهگردر دوران آموزش فارکس باید بگیرد این است که انتخاب کند براساس یک سیستم معامله کند یا اینکه بصورت تحلیلی کار کند. منظور از معاملات تحلیلی این است که براساس شرایط حال حاضر بازار تصمیم بگیرید که آیا به معامله ورود کنید یا خیر. از طرف دیگر، منظور از معاملات سیستمی این است که براساس قوانین مشخص و از پیش تعریف شدهای کار کنید. معاملهگری که براساس سیستم معاملاتی کار میکند، اگر قوانین ورود به معامله برقرار باشد، فارغ از اینکه بازار در حال حاضر چه شرایطی دارد، به معامله ورود میکند.
هر دو نوع روش معامله کردن تحلیلی یا سیستمی میتوانند به یک اندازه سودآور باشند، بنابراین انتخاب سبک معامله کردن به شخصیت و روحیات فرد معاملهگر وابسته است. بعضی از معاملهگران از همان ابتدا میدانند با چه سبک و روشی راحتتر کار میکنند، اما برخی دیگر برای تصمیمگیری در این مورد، لازم است هر دو روش را کمی تجربه کنند.
معایب و مزایای معاملات تحلیلی
در معاملات تحلیلی، فرد معاملهگر با توجه به اطلاعات موجود تصمیم میگیرد که چه معاملاتی را انجام دهد. البته یک معاملهگر تحلیلی هم ممکن است (یا باید) از یک برنامه معاملاتی با قوانین واضح و مشخص تبعیت کند، اما باز هم در ورود یا عدم ورود به معامله و همچنین نحوه مدیریت آن اختیار و انعطاف بیشتری دارد.
برای مثال، یک معاملهگر تحلیلی به نمودار نگاه میکند و متوجه میشود که تمام معیارهای او برای ورود به معامله خرید برقرار هستند، اما به دلیل اینکه بازار در آن روز قدری کُند است و نوسانات کمی دارد و ممکن است قیمت به حد سود معامله نرسد، تصمیم میگیرد از ورود به معامله صرفنظر کند.
مزیت معاملات تحلیلی چیست؟ این است که با شرایط حال حاضر بازار انطباق بیشتری دارد. شما ممکن است سیستم معاملاتی بسیار خوبی داشته باشید، اما اگر بدانید همین سیستم در بعضی مواقع عملکرد ضعیفی دارد، میتوانید در آن اوقات از معامله کردن خودداری کنید. یا برعکس، اگر فکر میکنید استراتژی شما در بعضی شرایط خیلی خوب عمل میکند، میتوانید در آن مواقع حجم معاملات را کمی افزایش دهید تا سود کار خود را به حداکثر برسانید.
ایراد معاملات تحلیلی این است که بسیاری از معاملهگران در حین کار گرفتار شک و تردید میشوند. بعضی افراد ممکن است قادر نباشند قاطعانه تصمیم بگیرند که چه زمانی به معامله ورود کنند و چه زمانی از آن صرفنظر کنند. بنابراین برای این دسته از افراد، رویکرد سیستماتیک میتواند گزینه بهتری باشد. ضمناً معاملهگران تحلیلی خیلی بیشتر با مسائل روانشناسی مواجه هستند. مثلا طمع یا ترس زیاد میتوانند اثرات مخربی روی میزان سودآوری روش تحلیلی داشته باشند.
معایب و مزایای معاملات سیستمی
در روش سیستمی، تصمیمگیری برای ورود به معامله کاملا براساس سیستم معاملاتی صورت میگیرد. معامله کردن به روش سیستمی جای انعطافی ندارد و در صورتی که شرایط و قوانین ورود به معامله برقرار باشد، معاملهگر اختیاری برای عدم ورود به آن معامله ندارد.
به عنوان مثال، یک معاملهگر سیستمی به نمودار نگاه میکند و متوجه میشود که در حال حاضر قوانین ورود به معامله فروش برقرار است. در این هنگام، او بدون اینکه تصمیمگیری را پیچیده کند، آن معامله را انجام میدهد، حتی اگر احساس کند که آن معامله سرانجام خوبی نخواهد داشت.
از آنجاییکه استراتژیهای معاملاتی سیستمی، قوانین مشخص و واضحی دارند، اگر معامله گری کمی چیست؟ یک برنامه کامپیوتری به نحوی طراحی شود که قابلیت تشخیص وجود شرایط ورود به معامله را داشته باشد (شامل نقطه ورود، مدیریت معامله و نقطه خروج و…)، میتوان از آن به عنوان دستیار تریدر در معاملات استفاده کرد.
مزیت استراتژی معاملاتی سیستمی این است که نسبت به احساسات و مسائل روانی معاملهگر حساس نیست. یعنی سیستم تمام معاملات را بدون در نظر گرفتن احساسات معاملهگر، انجام میدهد.
ایراد این روش این است که با شرایط حال حاضر بازار انطباق بالایی ندارد.(اصالت منطقه) به این معنی که هر معاملهای اگر شرایط ورود به آن برقرار باشد، انجام میشود، حتی اگر شرایط بازار خیلی مطلوب نباشد. برای حل این مشکل میتوان قوانین بیشتری برای سیستم وضع نمود. اگرچه این اقدام ممکن است تعداد معاملات مثبت سیستم را هم کاهش دهد.
معاملات تحلیلی
معاملات سیستمی
با شرایط بازار انطباق دارد
خیلی با شرایط بازار انطباق ندارد
روش خودتان را پیدا کنید
هر دو روش تحلیلی و سیستمی با وجود اختلافها و تفاوتهایی که دارند، یک هدف را دنبال میکنند و آن کسب درآمد است. هر دو روش ممکن است تعداد معاملات یکسانی انجام دهند، اما در نهایت انتخاب بین این دو روش، به شخصیت و روحیات معاملهگر بستگی دارد.
معاملات تحلیلی بیشتر مناسب آن دسته از معاملهگرانی است که میخواهند در تمام تصمیماتی که میگیرند (شامل تعیین نقطه ورود، حد ضرر و نقطه خروج)، کنترل کامل داشته باشند. این افراد معمولا با سپردن کنترل کامل معاملات به یک برنامه کامپیوتری موافق نیستند. بعلاوه، معاملهگران تحلیلی معمولا در زمینههای هنری مانند نوشتن یا معامله گری کمی چیست؟ باغبانی هم تجربه دارند. همچنین این روش برای آن دسته از افرادی که دوست دارند بیشتر جنبههای زندگی خود را تحت کنترل داشته باشند نیز مناسب است. و البته این روش برای افرادی که میخواهند معاملات خود را با شرایط حال حاضر بازار انطباق دهند نیز مناسب است.
از طرف دیگر، معاملات سیستمی مناسب افرادی است که در کار خود به دنبال سرعت و دقت هستند. معاملهگران سیستمی با سپردن معاملات به یک برنامه کامپیوتری مشکلی ندارند و حتی ممکن است از این بابت که مسئولیتپذیری کمتری میطلبد، برای آن ارزش بالایی قائل باشند. معاملهگران سیستمی معمولا شخصیتهای منطقی هستند و در زمینههایی از قبیل برنامهنویسیهای کامپیوتری و ریاضیات تجربه دارند.
روش ترکیبی
میتوانید یک معاملهگر تحلیلی باشید که از یک سیستم معاملاتی استفاده میکند، اما نمیتوانید یک معاملهگر سیستمی باشید که اختیارات روش تحلیلی را هم داشته باشد. برای مثال، یک معاملهگر تحلیلی ممکن است از یک سیستم معاملاتی برای ورود به معاملات استفاده کند و هر معاملهای که سیستم نشان میدهد را بگیرد، اما برای خروج از معاملات و مدیریت آنها از اختیارات و تحلیلهای خودش استفاده کند. ولی معاملهگر سیستمی این حد از اختیارات را ندارد، چرا که حتما باید با دقت کامل از سیستم معاملاتی خود پیروی کند. اگر یک معاملهگر سیستمی از سیستم معاملاتی خود منحرف شود (حتی برای یک معامله)، به یک معاملهگر تحلیلی تبدیل شده است.
5 اشتباه مرگبار معامله گری
برای حرفه ای شدن در این بازار بهتر است اشتباهات خود را یادداشت کنید تا آنها را تکرار نکنید. همراه ما باشید تا 5 اشتباه مرگبار معامله گری را بررسی کنیم.
وارن بافت یکی از بهترین سرمایهگذاران است که اشتباهات زیادی در ترید و معاملات اولیه خود داشته و با درس گرفتن از آنها به یک سرمایهگذار موفق تبدیل شده است.
اغلب سرمایه گذاران این واقعیت ساده را نمی پذیرند که انسان هستند و مانند بزرگترین سرمایه گذاران مستعد اشتباه کردن هستند.
بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که اجازه دهید غرور شما بر جیب شما اولویت داشته باشد و سرمایه گذاری زیانده را نگه دارید.
مارتین شوارتز، تاجر افسانهای وال استریت، در کتاب خود «پیت بول: درسهایی از تاجر روز قهرمان وال استریت»، پستها و بلندیهای حرفه تجارت درخشان خود را به اشتراک گذاشته است.
او به شیوه معمولی پر زرق و برق خود، به یاد می آورد که چگونه در عرض چند ساعت پس از انجام اولین معامله، 10000 دلار از دست داده است.
اما آنچه در مورد این کتاب برجسته است این است که چگونه شوارتز آشکارا درباره اشتباهات تجاری که مرتکب شده بود صحبت کرد، به ویژه زمانی که او تازه وارد معامله شد.
او نحوه آموختن و تصحیح این اشتباهات را توضیح می دهد و از آن به بعد او به یکی از موفق ترین و مشهورترین تاجران جهان تبدیل شد.
کتاب شوارتز اشاره ای عملی و واقع بینانه به رایج ترین اشتباهات معاملاتی است.
و شکی نیست که اکثر معامله گران اشتباهات مشابهی را در یک زمان یا زمان دیگر مرتکب شده یا دارند.
انجام اشتباهات معاملاتی بخشی از سفر هر معامله گر است. چه در این حوزه تازه وازد باشید چه حرفه ای، به احتمال زیاد مرتکب اشتباهات رایج معاملاتی خواهید شد.
برخی از این اشتباهات هزینه بیشتری نسبت به سایرین دارند. در واقع برخی از اشتباهات وجود دارد که پذیرفتن آنها سخت است.
و برای برخی از معامله گران، نادیده گرفتن یک اشتباه و تکرار آن بارها و بارها می تواند تفاوت بین تبدیل شدن به یک معامله گر موفق یا بازنده را بیان کند.
برای کمک به معاملهگران فهرستی از رایجترین اشتباهات معاملاتی را گردآوری کردهایم:
1) هیچ استراتژی خفن نیست
یک فرد تازه به یک استراتژی سود ده رسیده و بک تست هم از استراتژی گرفته است. بعد از پیاده سازی استرتژی و چند ضرر پشت سر هم، میگوید استراتژیم به درد نمیخورد و آن را کنار میگذارد و سراغ استراتژی بعدی میرود. این آدم هم دچار ترید بازی میباشد.
یک سرمایه گذار حرفه ای همیشه بازار را دشمن خود میپندارد و برای هر یک از رفتارهای بازار برنامه مشخص و از پیش تعیین شدهای دارد و این آمادگی را دارد تا بازار هر گونه رفتار غیرقابل پیشبینی را از خود نشان دهد.
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی مد نظر خود به آن پایبند باشید و ذهن خود را درگیر اخبار و شایعات نکنید.
توجه داشته باشید که استراتژی شما دارای چهارچوب، قوانین و منطق مشخصی هست و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد بنابراین کاملا گوش به فرمان و مطیع استراتژی خود باشید.
استیو جابز در مورد سادگی یک استراتژی می گوید.
گاهی یک کار ساده میتواند سخت تر از یک کار پیچیده باشد. باید سخت تلاش کنید تا استراتژی شما شفاف شود و در یک چک لیست مکتوب گردد.
این توضیحات باید انقدری شفاف و واضح باشد که شما را در سر دو راهی برای تصمیمگیری قرار ندهد.
2) ترید بدون تعصب
سود کردن در یک ارز را فراموش کنید و در لحضه تحلیل و بررسی می کند.
ممکن است یک نفر با یک روش تحلیلی به سود خوبی رسیده باشد و دیگر هیچ روش تحلیلی دیگری را قبول نداشته و باورش این باشد که این تنها مسیر رسیدن به اهدافش است. حتی این فرد هم درگیر ترید بازی شده است و این تعصب باعث میشود که این فرد اشتباهات خیلی زیادی انجام دهد
گاهی پیش آمده است که شما از یک ارز سود خوبی کسب کرده اید و باور دارید که این رمزارز سوده است.
این تعصب سبب اشتباهات خیلی زیاد و ضررهای جبران ناپذیری می شود.
3) فیوچرز ترید کردن و وحشت عقب ماندن از بازار
برای ترید در فیوچرز بهتر است اول در اسپات کارکنین و پس از کسب تجربه و توانایی تحلیل معاملات لوریج دارد باز کنید.
معاملات اهرمی همانند مشیر دولبه است همانطور که میتواند سود های کلان دهد سبب ضررهای کلان هم می شود.
4) ایمان داشتن به تحلیل
بهتر است به جای سیگنال گرفتن از دیگران خودتان علم به معامله را در بازار کسب کنید و به تحلیل خود ایمان داشته باشید.
برخی از سرمایه گذاران تمایل دارند بر این باورند که هرگز نمی توانند در سرمایه گذاری برتری داشته باشند زیرا موفقیت در بازار سهام فقط برای سرمایه گذاران پیچیده محفوظ است.
این تصور اصلاً حقیقتی ندارد، با اختصاص زمان کمی به یادگیری و تحقیق، سرمایهگذاران میتوانند به خوبی برای کنترل پرتفویها و تصمیمهای سرمایهگذاری خود مجهز شوند و سود کسب کنند.
به یاد داشته باشید، بسیاری از سرمایه گذاری ها به عقل سلیم و عقلانیت پایبند هستند.
هر سرمایهگذار کوچکی که استراتژی سرمایهگذاری درستی داشته باشد، به همان اندازه شانس موفقیت در بازار را دارد.
5) بیش از حد ترید کردن
رایج ترین و قدیمی ترین خطای یک معامله گر بیش از حد ترید کردن است.
شاید برا شما هم پیش آمده باشد که فقط در یک روز یا حداکثر چن روز بیش از حد ترید کرده باشید و مقدار زیادی پول خرج صرافی ها کرده باشید و هیچ عایدی نداشته اید.
احساسات در ترید به شدت کار شما را خراب میکند و باعث میشود دچار توهم شوید، توهم هارا فراموش کنید و تمرکز کنید.
الگوهای کوتاه مدت را کنار بگذارید، به خصوص اگر تازه کار هستید. پیشنهاد میشود هرچند هفته یک بار یا ماهانه ترید کنید.
دیدن الگوهای بلندمدت آسانتر است و خیلی هم بیشتر به نفعتان است. نیاز نیست که تمام روز را به نمودارها چشم بدوزید و خودتان را با الگویی که اصلا وجود خارجی ندارند عصبی کنید. وقتی که خودتان را مجبور نکنید روزی ۸ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید، کار واقعا آسانتر میشود.
لازم به ذکر است که نظرات متفاوتی درباره اشتباهات مطرح شده است و میتوان صدها و هزارها اشتباه را پیدا کرد ما سعی کردیم مهم ترین آنها را برای شما بیان کنیم.
اگر به حوزه کریپتو علاقه دارید پیشنهاد می کنیم دوره آموزشی ارزدیجیتال در مشهد ما را از دست ندهید. اساتید همیارکریپتو سعی دارند تا مفاهیم دنیای کریپتو را براساس نیاز کاربر و روند بازار آموزش دهند.
این دوره به صورتی پایه تا پیشرفته طراحی شده و تمامی افراد در هر سطحی می توانند از آن استفاده کنند.
جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید. 09309127474
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار
برای هر شخص، ورود به بازار های مالی، مستلزم روشن کردن رویکرد او می باشد. در دنیای سرمایه گذاری نیاز هست که هر شخص بداند می خواهد معامله گر باشد یا سرمایه گذار.
اگر شخصی که به تازگی وارد بازار بورس می شود، نداند که بایه به چه روشی سرمایه گذاری کند، باعث می شود که در روند سرمایه گذاری خود با اشتباه و خطا مواجه شود و امکان به بار آوردن ضرر های جبران ناپذیری به وجود می آید.
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار:
این دو رویکرد، در واقع یک معنی دارند اما در دنیای سرمایه گذاری و معامله گری، این دو، روش های متفاوتی می باشند. برای اینکه یک شخص بتواند در بازار معاملات سهام، به خوبی پیش رود، ابتدا نیاز دارد که با این دو مفهوم آشنا گردد.
سرمایه گذاری:
هدف سرمایه گذاری کسب ثروت در یک بازه زمانی بلند مدت می باشد و معمولا سرمایه گذاران با خرید و نگه داری دارایی های مالی و سهام، ثروت خود را افزایش می دهند که این ثروت شامل موارد زیر می شود:
- سبد (پرتفوی) از سهام
- اوراق قرضه
- ارز های خارجی
- طلا
- و…
سپس سرمایه گذاران با سودی که از نرخ بهره سهام خود کسب می کنند، اقدام به سرمایه گذاری مجدد می نمایند و در برخی مواقع مشاهده می شود که سرمایه گذار، سهام یا دارایی های مالی خود را برای مدت چندین سال نگه می دارد.
باید توجه داشت که بازار های مالی دائما در نوسان می باشند به همین علت سرمایه گذار ها از ورود به بازار هایی که روند نزولی و کاهشی دارند، امتناع می کنند. زمانی که قیمت سهام سهامداران کاهش می یابد، آنها در بازار می مانند تا بتوانند ضرر خود را جبران نمایند.
نکته: توجه اکثر سهامداران به مسائل بنیادی می باشد و بهترین روش برای آنها استفاده از تحلیل بنیادی است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله بازده بدون ریسک سرمایه گذاری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
سبک های معامله گری
معامله گری:
هدف اصلی معامله گران کسب سود بیشتر نسبت به سرمایه گذاران می باشد. معامله گری با خرید و فروش های پی در پی و فوری در بازار های مالی صورت می گیرد.
سرمایه گذاران به بازدهی سالانه ۱۰ تا ۲۰ درصد راضی هستند اما هدف معامله گران کسب سود ۱۰ درصد در طول ماه می باشد. و ایت تفاوت اساسی و عمده این دو می باشد.
استراتژی معامله گر ها خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا و یا فروش در قیمت بالا و خرید در قیمت پایین می باشد.
در معامله گری، حد ضرر مشخص می شود و برای محدود کردن ضرر ناشی از معاله، از حد ضرر استفاده می کنند. بهترین نوع تحلیل برای معامله گر ها تحلیل تکنیکال می باشد.
سبک های معامله گری:
معامله گری سبک های مختلفی دارد که در زیر به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود:
- دسته اول: معامله گران بلند مدت، که معامله خود را ماه ها و شاید سال ها باز بگذارند.
- دسته دوم: معامله گران موج سوار که معمولا معامله را از چند روز تا چند هفته باز می گذارند.
- دسته سوم: معامله گران روزانه که معمولا معاملات خود را در کمتر از ۲۴ ساعت می بندند.
- دسته چهارم: اسکالپر ها هستند که معامله آنها چند ثانیه تا چند دقیقه باز می ماند.
نکته: تمامی معامله گران تکنیکال در یکی از چهار دسته بالا قرار می گیرند.
عوامل تعیین کننده برای انتخاب دسته های معامله گری:
اغلب معامله گر ها بر اساس عواملی مانند موارد زیر، یکی از چهار روش بالا را برای کسب سود انتخاب می کنند:
- میزان سرمایه
- ساعات زمانی که می توانند معامله کنند
- سطح تجربه
- میزان ریسک قابل تحمل
نکته: توجه داشته باشید که هم معامله گران و هم سرمایه گذاران به دنبال کسب سود از بازار های مالی می باشند اما سرمایه گذاران به دنبال کسب سود های بزرگ تر در دوره های زمانی بلند مدت تری هستند و هدف اصلی آنها خرید و نگه داری سهام است. اما معامله گر ها قصد دارند که از افزایش و کاهش قیمت ها به طور مکرر، سود کسب کنند و در کم ترین زمان ممکن با سود کسب شده از بازار خارج شوند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما