اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI و MFI دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال هستند که اندیکاتور mfi مخفف (money flow index) به معنی شاخص جریان پول است و یک اسیلاتور تکنیکی بوده و از فاکتورهای قیمت و حجم برای تشخیص وضعیت های افراط در فروش و خرید استفاده می کند. اندیکاتور mfi همچنین برای تشخیص واگرایی نیز به کار برده می شود که نسبت به تغییر قیمت روند هشدار می دهد. اسیلاتور مابین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می کند. اندیکاتور جریان پول یکی از معروف ترین اندیکاتور های تکنیکال می باشد.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور MFI از جمله اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که به دلیل استفاده از ورودیهای مربوط به حجم، در دسته معروفترین اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. به طور کلی آگاهی از کاربرد اندیکاتورها و تفسیر نتایج حاصل از بررسی آنها میتواند منجر به کسب اطلاعات خوبی در خصوص سهم شود.
برخلاف اسیلاتور های معمولی چون RSI اندیکاتور mfi از هر دو داده های حجم و قیمت را شامل می شود. به همین دلیل برخی از تحلیلگران از mfi به عنوان RSI همراه با وزن حجمی نام می برند. آشنایی با اندیکاتورها از مهمترین بحث های تحلیل تکنیکال است. در این مقاله با اندیکاتور جریان نقدینگی یا همان mfi و تفاوت های اندیکاتورMFI با اندیکاتور RSI آشنا می شوید.
نکات کلیدی در مورد اندیکاتور MFI
- اندیکاتور mfi به طور معمول با استفاده از ۱۴ دوره داده محاسبه می شود.
- اندیکاتورmfi بالای عدد ۸۰ نمایانگر افراط در خرید و mfi زیر ۴۰ نمایانگر افراط در فروش است.
- خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد الزاما به معنی بازگشت قیمت نمی باشد، فقط قیمت (عاملی برای حجم) نزدیک به بالاترین یا پایین ترین دامنه قیمت اخیر آن است.
- خالقان اندیکاتور mfi ژن کونگ و آروم سودداک توصیه می کنند تا از سطوح ۹۰ و ۱۰ به عنوان افراط در خرید و افراط در فروش استفاده شود. این سطوح به ندرت قابل دسترسی هستند ولی در صورت مشاهده شدن به معنی بازگشت خط روند قیمت می باشد.
- واگرایی بین قیمت و شاخص قابل توجه است. برای مثال اگر اندیکاتور صعودی باشد در حالی که قیمت کاهش یابد یا در حالت رنج قرار بگیرد، قیمت می تواند شروع به افزایش کند.
شاخص جریان نقدینگی
فرمول محاسبه اندیکاتور mfi یا money flow index
- مرحله اول: محاسبه میانگین سه قسمت
در فرمول بالا میانگین بالا، پایین و بسته شده قیمت را بدست می آوریم.
Positive money flow یا جریان پول مثبت حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت بالاتر از روز قبل خود است.
Negative money flow یا جریان پول منفی حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت پائین تر از روز قبل خود است.
- مرحله چهارم: محاسبه شاخص جریان نقدینگی یا همان mfi
نکته: بهتر است یادآوری کنیم برای استفاده درست از اندیکاتور mfi لازم نیست نحوه محاسبه فرمول را بدانیم.
شاخص جریان پول یا اندیکاتور mfi در تحلیل تکنیکال به شما چه می گوید؟
یکی از راه های اصلی استفاده از این اندیکاتور زمانی است که واگرایی وجود دارد. واگرایی زمانی رخ می دهد که اسیلاتور در خلاف جهت خط روند قیمت حرکت می کند. این یک سیگنال از بازگشت روند قیمت است.
برای مثال، یک شاخص جریان نقدینگی بسیار بالا یا اندیکاتور mfi وقتی شروع به پایین آمدن زیر ۸۰ می کند در حالی که قیمت سهام به حالت صعودی خود ادامه می دهد نشانه ای از معکوس شدن خط روند به سمت پایین است. در مقابل، یک اندیکاتور mfi خیلی پایین وقتی بالای سطح ۲۰ میرسد در حالی که سهامدار ها به فروش خود ادامه می دهند نشانه ای از بازگشت قیمت و صعودی شدن آن است.
معامله گران همچنین دنبال واگرایی های خیلی بزرگ همراه با امواج متعدد در قیمت و mfi هستند. برای مثال، یک سهم به ۱۰ دلار برخورد می کند و به ۸ دلار برمی گردد و دوباره به ۱۲ دلار می رسد. قیمت دو هدف موفق آمیز در ۱۰ دلار و ۱۲ دلار داشته است. اگر قیمت زمانی که به ۱۲ دلار رسید، اندیکاتور mfi یه LH تشکیل دهد دیگر اندیکاتور به یک High جدید برخورد نخواهد کرد. این عمل می تواند کاهش قیمت ها را پیش بینی کن
سطح های فروش بیش از حد و خرید بیش از حد سیگنال هایی برای فرصت های معاملاتی احتمالی است. حرکت به زیر ۱۰ و یا حرکت به بالای ۹۰ به ندرت اتفاق می افتد. معامله گران از اندیکاتور mfi در زمان حرکت به بالای ۱۰ برای انجام معاملات خرید استفاده می کنند. وقتی اندیکاتور mfi به زیر ۹۰ حرکت کرد از آن به عنوان سیگنال فروش استفاده می کنند.
حرکت های دیگر به غیر از فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد نیز می تواند فرصت های معاملاتی مفیدی را در پیش داشته باشد. برای مثال، وقتی قیمت در روند صعودی قرار دارد نزول به زیر ۲۰ ( یا حتی ۳۰) و سپس صعود به بالای آن می تواند نشانه ای از بازگشت قیمت ها باشد و روند صعودی قیمت از سر گرفته شده است. همین پروسه در روند نزولی نیز رخ می دهد. وقتی موقعیت فروش این اندیکاتور به بالای ۷۰ یا ۸۰ می رسد می تواند رخ دهد. اما وقتی دوباره به پایین حرکت کرد زمان ورود به معاملات فروش است.
تفاوت های بین اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال خیلی به هم نزدیک هستند. تفاوت اصلی در این است که اندیکاتور جریان نقدینگی mfi شامل حجم می شود اما اندیکاتور RSI نه. تحلیل کنندگان حجم معتقند این یک شاخص برجسته است. همچنین آنها باور دارند اندیکاتور mfi به موقع تر از اندیکاتور RSI می تواند سیگنال داده و بازگشت های احتمالی را هشدار دهد. یک اندیکاتور بهتر از اندیکاتور دیگر نیست آنها به سادگی عناصر متفاوتی را شامل می شوند و در زمان های مختلف سیگنال هایی را ارائه می دهند.
محدودیت های شاخص جریان نقدینگی یا mfi چیست؟
اندیکاتور mfi ممکن است گاهی سیگنال های اشتباه نیز صادر کند. این اتفاق زمانی می افتد که اندیکاتور یک سیگنال خوب صادر می کند، اما بعد قیمت ها طبق انتظار پیش نمی رود و معاملات به شکست بر می خورد. به عنوان مثال، واگرایی شاید منجر به معکوس شدن قیمت ها نشود.
این اندیکاتور همچنین ممکن است برخی از سیگنال های مهم را صادر نکند. برای مثال وقتی یک واگرایی خبر از معکوس شدن قیمت ها در برخی مواقع می دهد، واگرایی برای همه معکوس شدن قیمت ها ظاهر نمی شود. به همین دلیل، توصیه می شود معامله گران از اشکال دیگر آنالیز و کنترل ریسک استفاده کنند و به طور انحصاری فقط بر روی یک اندیکاتور متمرکز نشوند.
چرا توجه به اندیکاتور MFI مهم است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم اندیکاتور MFI نشانگر چه مواردی است. مهمترین مسئلهای که این اندیکاتور به آن میپردازد، نمایش قدرت پول است. اما این جمله چه معنایی دارد؟ در حقیقت قدرت پول، قدرت حرکت سهم را نشان میدهد. یعنی اینکه سهم تا چه میزان میتواند به روند صعودی خود ادامه دهد یا برعکس به سمت قیمتهای پایین افت پیدا کند.
در واقع نباید هیچگاه فراموش کرد که ورود و خروج نقدینگی تاثیرات بسیار جدی بر حرکت سهم میگذارند. طبیعی است که همزمان با ورود نقدینگی و پول بیشتر، حجم معاملات نیز افزایش پیدا میکند. از آنجایی که این اندیکاتور با توجه به ماهیتی که دارد، علاوه بر قیمت به حجم هم توجه میکند، میتواند ورود و یا خروج نقدینگی را نمایش دهد. به این ترتیب با مقایسه اندیکاتور MFI و روند قیمت سهم، میتوان حرکتهای آینده سهم را تا میزان زیادی به درستی پیشبینی کرد.
پس آنچه در اینجا مهم است، جریان پول ورودی و جریان پول خروجی است. با مقایسه این دو میزان میتوان به قدرت حرکت سهم پی برد. ممکن است مقایسه این دو میزان، نه تنها حاکی از قدرت حرکت سهم باشد، بلکه نشاندهنده روند منفی باشد.
با توجه به مسائلی که گفته شد، اندیکاتور MFI در کنار سایر ابزارهای تحلیلی میتواند در انتخاب سهم مناسب و یا تصیمگیری در خصوص نگهداری یا فروش نمادی که اکنون در سبد سهام خود داریم، کمک فراوانی به ما کند.
ترکیب اندیکاتور MFI با RSI و نتایج جالب آن
گفتیم که نمیتوان به تنهایی بر یک اندیکاتور تکیه کرد. چرا که هیچکدام از اندیکاتورهای موجود نمیتوانند پیشبینی صد درصدی از روند حرکت سهم ارائه کند. به همین دلیل است که استفاده از ترکیب چند اندیکاتور میتواند به میزان زیادی موجب برطرف شدن تردیدهای معاملهگران در خصوص ورود به سهم یا خروج از آن شود. البته فراموش نکنید حتی به این ترتیب، باز هم نیازمند مشخص کردن استراتژی معاملاتی هستیم و باید عوامل دیگری را نیز مدنظر قرار دهیم.
یکی از کاربردهای جذاب اندیکاتورها ترکیب آنهاست. به همین ترتیب میتوان دو اندیکاتور MFI و RSI را با هم ترکیب کرد. با انجام این کار میتوان رفتار این دو اندیکاتور را به صورت مقایسهای بررسی کرد و سیگنالهایی معتبرتر به دست آورد. اگر بخواهیم در چهار حالت رفتار همزمان این دو اندیکاتور را بررسی کنیم، حاصل این تحلیل به شکل زیر خواهد بود:
- زمانی که هر دو اندیکاتورRSI و MFI در سمت بالا هستند و روند صعودی دارند میتوانید در این ناحیه خرید را انجام دهید.
- به همین ترتیب زمانی که جفت اندیکاتورها در روندی منفی حرکت میکنند میتوان اقدام به فروش سهم مورد نظر کرد. این مورد به معنای سیگنال خروج است و بدترین حالت ممکن است.
- زمانی که RSI صعودی و اندیکاتورMFI منفی است نشاندهنده شکستن مقاومت قیمتی و حرکت قیمت به سمت بالا است. این امر حاکی از شرایط خوب سهم است.
- برعکس این امر نشاندهنده از دست رفتن حمایت قیمتی است. یعنی زمانی که اندیکاتورRSI نزولی و MFI صعودی است و سهم در بازه منفی حجم میخورد، میتوان احتمال داد که روندی نزولی در پیش است و این سیگنال نشاندهنده شرایط مطلوبی نیست.
در نظر داشته باشید اگر هر کدام از این دو اندیکاتور را به طور جداگانه استفاده میکردیم نمیتوانستیم سیگنالهای خرید و فروش را به شکلی کاملا مفید و در نقاط موثر دریافت کنیم.
چند پرسش و پاسخ در خصوص اندیکاتور MFI
آیا به محض ورود اندیکاتور MFI به ناحیه بالای ۸۰ باید سهم را فروخت؟
بسیاری از افراد به محض ورود اندیکاتور در نواحی بالای ۸۰ بلافاصله اقدام به فروش سهم میکنند. نکته مهم اینجاست که اولا اگر قصد خرید سهمی را دارید و میبینید که اندیکاتور MFI در بالاتر از ۸۰ قرار دارد وارد سهم نشوید؛ چرا که این عمل، اقدامی پرخطر و ریسکی است. اما اگر در حال حاضر سهم مذکور را در سبد خود دارید و میبینید که سهم در چنین وضعیتی به سر میبرد، سریعا اقدام به فروش آن نکنید. بلکه آماده باشید تا در زمان مقتضی این کار را انجام دهید. همچنین درست مشابه همین امر، اگر اندیکاتور وارد نواحی کمتر از ۲۰ شد نیز نمیتوان صرفا بر این اساس اقدام به خرید کرد.
آیا میتوان تنها با تکیه بر اندیکاتور MFI به خرید و فروش سهام پرداخت؟
قطعا خیر. اندیکاتورها از جمله ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند به ما سیگنالهایی بدهند. اما نمیتوان صرفا با توجه به این اندیکاتورها دست به معامله زد. نمونههایی را میتوان در بازار سهام یافت که به رغم سیگنال خرید یا فروش اندیکاتور، رشد و یا افتی که از آنها انتظار میرفته را نداشتهاند. این ابزار تنها میتوانند در کاهش ریسک به شما کمک کنند. برای خرید و فروش باید معیارهای دیگری را نیز در نظر گرفت و نهایتا با توجه به مجموعه این معیارها دست به معامله زد.
آیا میان دو اندیکاتور MFI و RSI تفاوت دیگری نیز وجود دارد؟
همانطور که میدانید، در اندیکاتور RSI مرز بالای ۷۰ نشان از اشباع خرید دارد و مرز کمتر از ۳۰ حاکی از اشباع فروش است. این امر در حالیاست که در اندیکاتور MFI این اعداد به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند. از سویی دیگر MFI در دسته اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. این امر در حالی است که RSI در دسته اسیلاتور قرار میگیرد.
چرا اندیکاتور MFI در دسته شاخصهای پیشرو قرار دارد؟
به طور کلی دو دسته شاخص داریم. شاخصهای پیشرو و شاخصهای متاخر. شاخصهای پیشرو روند و یا واگرایی را پیش از وقوع آن اطلاع میدهند. به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در این دسته قرار میگیرد. چرا که با قرار گرفتن در محدودههای مشخص میتواند سیگنال اشباع خرید یا فروش را پیش از وقوع آن صادر کند و به این ترتیب پیشبینی روند با کمک این اندیکاتور صورت میگیرد. اما در مقابل شاخصهای متاخر، تنها قادرند پس از ورود به روند، سیگنال خرید یا فروش و به طور کلی تغییر روند را صادر کنند.
چرا میگویند MFI در مقایسه با اندیکاتور RSI از انعطاف کمتری برخوردار است؟
دلیل این امر به تفاوت میان این دو اندیکاتور برمیگردد. در چند قسمت مختلف از همین مقاله گفتیم که در MFI به حجم نیز توجه میشود. درست به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در مقایسه با همتای خود از انعطافپذیری کمتری برخوردار است و با توجه به حجم معاملات موزون میشود.
بلاگ ارزفی
اخبار بیت کوین ، اتریوم ، بلاک چین ، ماینیگ ، قیمت ارزهای دیجیتال را اینجا بخوانید.
بیت کوین به بالای ۴۰هزار دلار بازگشت حرکت بعدی چیست؟
قیمت بیت کوین روز گذشته پس از تقریباً یک ماه به زیر ۳۹٬۰۰۰ دلار سقوط کرد. کاهش قیمت به زیر این ناحیه در ادامه با حمایت خریداران در ۳۸٬۵۵۰ دلار همراه شد و در حال حاضر بیت کوین به دنبال بازیابی بیشتر قیمت از بالای سطح ۴۰٬۰۰۰ دلار است.
قیمت بیت کوین روز گذشته پس از تقریباً یک ماه به زیر ۳۹٬۰۰۰ دلار سقوط کرد. کاهش قیمت به زیر این ناحیه در ادامه با حمایت خریداران در ۳۸٬۵۵۰ دلار همراه شد و در حال حاضر بیت کوین به دنبال بازیابی بیشتر قیمت از بالای سطح ۴۰٬۰۰۰ دلار است.
به گزارش نیوز بیتیسی، حرکت نزولی روز گذشته بیت کوین با سقوط قیمت به زیر ۴۰٬۰۰۰ دلار و شکستهشدن حمایت ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ ۳۹٬۲۰۰ دلاری آغاز شد. کمی بعد اما قیمت در پایینترین سطح به ۳۸٬۵۷۰ دلار رسید.
قیمت در ساعات اخیر یک اصلاح صعودی جدید را آغاز کرده و توانسته است خود را مجدداً به بالای ۴۰٬۰۰۰ دلار برساند. این اصلاح صعودی باعث شد تا مقاومت خط روند نزولی روی نمودار ۱ ساعته در ۴۰٬۲۲۰ دلار شکسته شود.
کندل قیمت بیت کوین در حال حاضر بالاتر از ۴۰٬۰۰۰ دلار و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته (SMA ۱۰۰ – خط قرمز در تصویر) قرار دارد و قیمت حتی در مقطعی از ۴۱٬۰۰۰ دلار هم فراتر رفت، اما خریداران موفق به عبور از مقاومت ۴۱٬۵۰۰ دلاری نشدند.
اوج روزانه قیمت در نزدیکی ۴۱٬۳۳۴ دلار شکل گرفته است و قیمت در حال حاضر چند درصدی از آن فاصله گرفته است. موقعیت فعلی قیمت در نزدیکی سطح ۲۳.۶ درصد اصلاحی فیبوناچی است. گفتنی است که در این تحلیل سطوح فیبوناچی بر اساس حرکتی صعودی قیمت از ۳۸٬۵۷۰ دلار تا اوج ۴۱٬۳۳۴ دلاری تنظیم شده است. در صورت ادامهداربودن روند صعودی، نزدیکترین مقاومت پیش روی قیمت در ۴۱٬۰۰۰ دلار خواهد بود.
بیت کوین به بالای ۴۰هزار دلار بازگشت؛ حرکت بعدی چیست؟
سطح ۴۱٬۳۵۰ دلار میتواند مقاومت کلیدی بعدی بیت کوین باشد و ۴۱٬۵۰۰ دلار همچنان اصلیترین مقاومتی است که خریداران باید آن را پشت سر بگذارند. عبور از این مقاومت میتواند جرقهای برای آغاز یک حرکت صعودی قدرتمند و جهش تا ۴۲٬۵۰۰ دلار باشد. پس از آن هم باید منتظر افزایش قیمت تا سطح ۴۳٬۲۰۰ دلار باشیم.
اگر بیت کوین در ادامه نتواند مقاومت ۴۱٬۵۰۰ دلار را پشت سر بگذارد، ممکن است بازار با یک سقوط دیگر مواجه شود. در صورت نزولیشدن بازار، نزدیکترین حمایت پیش روی قیمت در محدوده ۴۰٬۲۵۰ دلار و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته خواهد بود.
حمایت کلیدی بعدی ۳۹٬۹۵۰ دلار است که با سطح ۵۰ درصد اصلاحی فیبوناچی تقریباً در یک محدوده قرار دارد. شکستهشدن این حمایت نیز میتواند با سقوط عمیقتر بیت کوین تا ۳۹٬۰۰۰ دلار دنبال شود.
شاخص مکدی (MACD) در حال خروج از محدوده صعودی است و شاخص قدرت نسبی (RSI) هم بالای سطح ۵۰ قرار دارد.
همان طور که گفته شد، ۴۰٬۲۵۰ و ۳۹٬۹۵۰ دلار حمایتهای کلیدی بیت کوین هستند و ۴۱٬۳۵۰، ۴۱٬۵۰۰ و ۴۲٬۵۰۰ دلار هم بهعنوان مقاومتهای پیش روی قیمت عمل میکنند.
سطوح بازگشتی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست؟
سطوح بازگشتی فیبوناچی (Fibonacci Retracement levels) خطهای افقی هستند که نشاندهندهٔ مناطقِ احتمالی حمایت و مقاومت میباشند.
این سطوح براساس اعداد فیبوناچی ایجاد شدهاند. هر سطر با یک درصد، مشخص شده است. این درصد نیز از میزان بازگشت قیمتی نسبت بهحرکت اصلی قبلی حاصل میشود.
سطوح فیبوناچی برگشتی شامل 23.6، 38.2، 61.8 و 78.6 درصد میباشند. با وجود این که سطح 50 درصد جزو سطوح رسمی فیبوناچی بهشمار نمیآید، اما بسیاری از معاملهگران از این سطح نیز در معاملات خود استفاده میکنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سطوح حمایت و مقاومت میتوانید از مطلب آموزشی «سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
این اندیکاتور، اندیکاتور کاربردی میباشد زیرا میتواند بین دو نقطه قیمتی مهم (که معمولاً بالاترین و پایینترین نقاط هستند) رسم شوند. سپس اندیکاتور فیبوناچی بازگشتی سطوح یاد شده را در بین این دو نقطه ایجاد میکند.
در نظر بگیرید که قیمت سهام 10 دلار رشد میکند و سپس بهمیزان 2.36 دلار افت میکند. در این حالت، قیمت این سهم حدود 23.6 درصد برگشت داشته است، که این برابر با یک سطح فیبوناچی میباشد.
اعداد فیبوناچی در طبیعت نیز یافت میشوند. بنابراین، بسیاری از معاملهگران باور دارند که میتوان از این اعداد در بازارهای مالی نیز استفاده نمود.
سطوح بازگشتی فیبوناچی. منبع اینوستوپدیا به نقل از تریدینگ ویو
نکات کلیدی:
- سطوح بازگشتی فیبوناچی میتوانند هر دو نقطهای که معاملهگر آنها را با یکدیگر مرتبط میداند – که معمولاً بالاترین و پایین ترین نقاط یک حرکت قیمتی هستند – را به یکدیگر مرتبط سازند.
- سطوح درصدی نشاندهندهٔ مناطق قیمتی هستند که قیمت در آنجا میتواند مدتی توقف داشته و یا بازگشت قیمتی انجام دهد.
- بیشتر نسبتهای استفاده شده برابر با 23.6 درصد، 38.2 درصد، 50 درصد، 61.8 درصد و 78.6 درصد میباشند.
- از این سطوح نباید بهتنهایی برای معامله کردن استفاده کرد، زیرا امکان بازگشت قیمتی پس از لمس شدن سطح خاصی از این نوع فیبوناچی وجود دارد.
فرمول محاسبه سطوح بازگشتی فیبوناچی
سطوح بازگشتی فیبوناچی فرمول خاصی ندارند. زمانی که این اندیکاتورها بر روی یک نمودار اعمال میشوند، معاملهگر دو نقطه را انتخاب میکند. زمانی که این دو نقطه انتخاب شدند، خطهایی بهعلاوه درصد میزان حرکت آنها رسم میشود.
فرض کنید که قیمت سهمیاز 10 دلار تا 15 دلار افزایش مییابد، و ما از این دو سطح قیمتی جهت اعمال اندیکاتور فیبوناچی بازگشتی استفاده میکنیم. در این حالت، سطح 23.6 درصدی در سطح قیمتی 13.82 دلار و سطح بازگشتی 50 درصدی در سطح 12.5 دلار خواهد بود.
چگونه سطوح مختلف فیبوناچی بازگشتی را محاسبه کنیم؟
همانطور که بالاتر به آن اشاره شد، فرمول خاصی برای محاسبه شدن در سطوح بازگشتی فیبوناچی وجود ندارد. آنها تنها درصدهای سادهای هستند که پس از اعمال شدن این اندیکاتور در محدودهٔ خاصی از نمودار به ما نشان داده میشوند.
با این وجود، اعداد فیبوناچی اعدادی محسورکننده میباشند. آنها براساس نسبتی به نام نسبت طلایی (Golden ratio) پایهگذاری شدهاند.
شروع این توالی قیمتی با اعداد 0 و 1 میباشد. پس از آن، شما باید دو عدد قبلی را با یکدیگر جمع کنید تا رشتهٔ اعدادی بهشکل زیر بسازید:
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, 233, 377, 610, 987…
سطوح بازگشتی فیبوناچی از اعداد این رشته حاصل شدهاند. همانطور که در این توالی قیمتی بهجلو میرویم با تقسیم یک عدد به عدد بعدیاش بهنسبت 0.618 (و یا 61.8 درصد) میرسیم.
با تقسیم عددی بر دو عدد ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ بعد از خود، به نسبت 0.382 یا 38.2 درصد خواهیم رسید. تمامینسبتها، بهغیر از نسبت 50 درصد، براساس محاسبات ریاضی حاصل شدهاند که در توالی اعداد فیبوناچی وجود دارند.
جالب است بدانید که نسبت طلایی 1.618 و یا عکس آن 0.618 در رشد دانههای آفتابگردان، شکلگیری کهکشانها، صدفها، مصنوعات تاریخی و همچنین معماری مورد استفاده قرار میگیرد.
سطوح بازگشتی فیبوناچی چه چیزهایی به شما میگوید؟
سطوح بازگشتی فیبوناچی میتوانند بهعنوان مناطقی جهت قرار دادن دستورات معاملهای انتخاب شوند، همچنین از آنها برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی (Stop loss order) و یا تعیین اهداف قیمتی استفاده کرد.
برای مثال، یک معاملهگر ممکن است حرکت قیمت یک سهم را بهسمت بالاتر ببیند. پس از یک حرکت به سمت بالا، این قیمت تا سطح 61.8 درصدی افت میکند (بازگشت قیمتی انجام میدهد).
سپس، سهم دوباره شروع حرکت به سمت بالا میکند. از آنجایی که این بازگشت قیمتی در یک روند کلی رو به بالا و در یکی از سطوح فیبوناچی رخ داده است، معاملهگر تصمیم میگیرد تا به معاملهٔ خرید وارد شود.
معاملهگر ممکن است یک دستور استاپ حفاظتی را در سطح 61.8 درصدی قرار دهد، زیرا ادامهٔ حرکت قیمتی به زیر این سطح ممکن است نشانهٔ این باشد که رالی قیمتی پایان یافته است و ماندن در پوزیشن لانگ منطقی نیست.
سطوح فیبوناچی همچنین در قسمتهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز دیده میشوند. برای مثال، میتوانیم این سطوح را در الگوهای گارتلی (Gartley Patterns) و تئوری امواج الیوت (Elliott wave theory) نیز ببینیم.
پس از یک حرکت قابل توجه قیمتی به سمت بالا یا پایین، این نوع از تحلیلهای تکنیکال نشان میدهند که امکان بازگشت قیمتی در کدام یک از سطوح بازگشتی فیبوناچی بیشتر است.
سطوح فیبوناچی برگشتی برخلاف میانگینهای متحرک، قیمتهایی ثابت هستند که تغییر نمیکنند. طبیعت ثابت این سطوح قیمتی به ما این اجازه را میدهد تا بتوانیم سریع و به آسانی آنها را شناسایی نماییم.
این ویژگی به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند عمل پیشبینی و واکنش به حرکات قیمت را عاقلانه انجام دهند، زیرا ممکن است حرکت قیمتی در جهت مدنظر ادامه یابد و یا اینکه یک بازگشت قیمتی یا یک شکست (Break) رخ دهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تفاوت بین فیبوناچی برگشتی و فیبوناچی گسترشی (Fibonacci Retracement and Fibonacci Extensions)
در حالی که فیبوناچی برگشتی میزان درصدهای حرکت احتمالی قیمت در یک بازگشت قیمتی را به ما نشان میدهد، فیبوناچیهای گسترشی درصدهایی را به ما نشان میدهند که امکان حرکت قیمت تا آن سطحها در یک روند اصلی وجود دارد.
برای مثال، قیمت یک سهم از 5 دلار به 10 دلار میرسد و سپس به سطح 7.5 دلاری باز میگردد. حرکت قیمت از 10 دلار تا 7.5 دلار را بازگشت مینامند. اگر قیمت دوباره به سمت بالا حرکت کند و به سطح 16 دلاری برسد، در اینجا شاهد عمل گسترشی خواهیم بود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد فیبوناچی گسترشی یا انبساطی میتوانید از مطلب آموزشی «فیبوناچی گسترشی یا انبساطی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
محدودیتهای استفاده از سطوح فیبوناچی بازگشتی
در حالی که سطوح بازگشتی به ما نشان میدهند که قیمت در کدام یک از سطوح ممکن است با مقاومت و یا حمایت روبرو شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت در آن نقطهها متوقف شود.
به همین دلیل است که معمولاً معاملهگران از سیگنالهای تأیید دیگری نیز استفاده میکنند، مانند قیمتی که از این سطوح شروع به بازگشت نموده است.
ایراد دیگری که به سطوح بازگشتی فیبوناچی وارد است این است که تعداد زیادی از این سطوح وجود دارند، و قیمت ممکن است در نزدیکی هر یک از آنها برگشت نماید.
مشکل اینجا است که معاملهگران نیاز به تلاش و تقلای زیادی دارند تا بتوانند متوجه شوند که کدام سطح در چه زمانی مثمرثمر واقع میشود.
زیرا زمانی که یکی از این سطوح کار نکند، میتوان همیشه این ایراد را به معاملهگر وارد کرد که او میبایست به سطوح بازگشتی دیگری نیز نگاهی میکرد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
قیمت بیت کوین به بالای ۲۳,۰۰۰ دلار بازگشت؛ نظر تحلیلگران چیست؟
در ادامه روند صعودی اخیر، قیمت بیت کوین تا ۲۳,۵۰۰ دلار بالا رفت. در همین حال ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ تحلیلگران مختلف نظرات متفاوتی در مورد این حرکت صعودی میدانند. برخی آن را اصلاحی در روند نزولی بزرگتر میدانند که در پی آن کف قیمتی پایینتری در انتظار بیت کوین است و برخی آن را آغاز حرکت به سوی اهداف بالاتر میبینند.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از کوین تلگراف، در ادامه روند صعودی قیمت بیت کوین که از ۱۳ جولای (۲۳ تیر) شکل گرفته و حدود ۲۵٪ رشد را به همراه داشته است، بیت کوین دیروز تا محدوده ۲۳,۵۰۰ دلار پیشروی کرد و بدین ترتیب میانگین متحرک ۲۰۰ هفتهای که اهمیت بسیار زیادی داشت با موفقیت در حوالی ۲۲,۷۰۰ دلار فتح شد.
تحلیلگری با نام مستعار Jimie در توییتر از اندیکاتور Birbicator Pro برای تحلیل قیمت استفاده کرده است و اعتقاد دارد امکان بازگشت قیمتی از این ناحیه برای زده شدن کفهای قیمتی پایینتر وجود دارد.
اما تحلیلگر دیگری با نام مستعار Trader XM اعتقاد دیگری دارد. از نظر او محدودهای که اخیرا برای مدتی قیمت بیت کوین در آن در حال نوسان بود مشخص کننده اوضاع گاوها و خرسها است. در این محدوده خریداران ۴ بار به سقف محدوده حمله کردند که در بار چهارم موفق بودند و قیمت تا اینجا افزایش یافت. در حالی که کف این محدوده تنها یک بار لمس شده بنابرین در حال حاضر گاوها قدرت بالاتری دارند.
این تحلیلگر برای تفاوت صعود این بار از محدوده قیمت حوالی ۳۰,۰۰۰ دلار استفاده کرده است که بیت کوین در آنجا نیز مدتها در حال نوسان بود و در نهایت سقوط کرد. در آن زمان سقف محدوده تنها یک بار لمس شده بود و کف محدوده ۵ بار مورد حمله قرار گرفته بود که در نهایت شکسته شد و ریزش اتفاق افتاد. بنابرین در آن زمان خرسها دست بالاتر را داشتند.
نمودار قیمت بیت کوین تایم فریم ۴ ساعته منبع: تریدینگ ویو
این تحلیلگر اعتقاد دارد که با شکسته شدن این محدوده قیمت بیت کوین تا محدوده ۲۷ تا ۲۸ هزار دلار خواهد رسید و در آنجا چند ماه را نوسان خواهد کرد تا موقعیت خود را تثبیت کند.
پلتفرم تحلیلی whalemap اعتقاد دارد که به خاطر رفتار قیمتی بیت کوین در گذشته و حجم پایین معاملات مربوط به آن بازه، محدوده وسیعی وجود دارد که مقاومت جدی در آن وجود ندارد و اولین مقاومت سر راه بیت کوین محدوده ۲۷,۱۰۰ دلار است.
- آیا ریزش بیت کوین به پایان رسیده است؟
هیچ تحلیلگری در این مورد نمیتواند نظر قطعی بدهد اما شواهد گویای این مطلب است که مقاومتهای مهمی شکسته شدهاند و از همه مهمتر حمایت میانگین متحرک ۲۰۰ هفتهای مجددا بازپس گرفته شده است.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال؛ بررسی مفاهیم Support and Resistance
در این مرحله از آشنایی با تحلیل تکنیکال، میخواهیم یکی از متداولترین مفاهیم تحلیل تکنیکال را با هم مرور کنیم. سطوح حمایت و مقاومت زمانهای مهمی هستند که عرضه و تقاضا با هم روبرو می شوند.این سطوح برای تعیین روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا بسیار مهم هستند.
وقتی قیمتها از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، فرض بر این است که عرضه و تقاضایی که این سطوح را به وجود آوردند، جابهجاشدهاند؛ در نتیجه احتمال ایجاد سطوح جدید حمایت و مقاومت وجود دارد.
تعریف سطح حمایت
سطح حمایت سطحی است که تقاضا بهاندازهای است که مانع از سقوط بیشتر ارزش ارز میشود. زمانی که خط روند قیمت به سطح حمایت میرسد، برای عبور از آن با دشواری رو به رو میشود، چون وقتی که قیمت به حمایت نزدیک میشود، خریداران (تقاضا) تمایل زیادی به خرید دارند و فروشندگان (عرضه) تمایل کمتری به فروش دارند.
تعریف سطح مقاومت
سطح مقاومت سطحی است که عرضه بهاندازهای است که مانع از افزایش بیشتر ارزش ارز شود. زمانی که خط روند قیمت به سطح مقاومت نزدیک میشود، بهسختی بالاتر میرود. چون وقتی قیمت افزایش پیدا میکند و به مقاومت نزدیک میشود، فروشندگان (عرضه) تمایل بیشتری برای فروش و خریداران (تقاضا) تمایل کمتری به خرید پیدا میکنند.
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
برای توضیح روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت از برخی اتفاقات پرتکرار بازار استفاده میکنیم.
در ابتدا فرض کنید که خریدارانی داریم که ارزی را در نزدیکی سطح حمایت ۵۰$ خریداری کردهاند و بعد از مدتی ارزش این ارز افزایش پیدا میکند و به ۵۵$ دلار میرسد، خریداران خوشحال میشوند و افسوس میخورند که کاش ارز بیشتری با قیمت ۵۰$ میخریدند، در نتیجه تصمیم میگیرند که اگر قیمت ارز دوباره به ۵۰$ برگشت ارز بیشتری خریداری کنند و ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ در نتیجه در این سطح قیمت یعنی ۵۰$ تقاضا جدیدی ایجاد میکنند.
اکنون بیاید گروه دومی را در نظر بگیریم که مثلاً افرادی بودند که تصمیم خریدن ارزی را با قیمت ۵۰$ داشتند، اما به هر دلیلی این کار را انجام ندادند، اکنون که ارز به ۵۵$ دلار رسیده پشیمان شدهاند و تصمیم میگیرند که اگر ارزش ارز به ۵۰$ برگشت، دوباره این اشتباه را تکرار نکنند و این بار ارز را بخرند در نتیجه این تصمیم باعث بهوجودآمدن سطح مقاومت قویتری در آن قیمت میشود.
در آخر هم گروه سومی در نظر بگیرید که ارز را با قیمتی کمتر از ۵۰$، مثلاً ۴۰$ خریداری کردهاند و زمانی که ارزش ارز به ۵۰$ رسیده بود آن را فروختهاند. اکنون میخواهند ارزهای خود را دوباره داشته باشند و آن را با همان قیمتی که به فروش رساندهاند یعنی ۵۰$ خریداری کنند. این گروه موضع خود را از فروشنده به خریدار تغییر میدهند. درحالیکه از فروش ارز احساس پشیمانی میکنند و میخواهند این سود بیشتری را که نکردهاند جبران کنند و به همین علت تقاضای بیشتری برای خرید ایجاد میکنند.
اکنون برای درک بهتر مقاومت بهتر است هر سه گروه بالا را در نظر بگیرید و فرض کنید که همهٔ آنها ارزی باارزش ۵۰$ دارند. خودتان را هم یکی از این افراد فرض کنید. ارزش ارز شما به ۵۵ میرسد، ولی شما آن را نمیفروشید. دوباره ارز به ۵۰$ بر میگردد. چه احساسی دارید؟
احساس پشیمانی از نفروختن ارز با قیمت ۵۵$؟! دوباره ارزش آن به ۵۵$ میرسد این بار شما تا میتوانید ارزتان را به فروش میرسانید. دیگر افراد هم همین کار را میکنند (در نتیجه این عرضه زیاد) ارزش ارز از ۵۵$ بالاتر نمیرود و عقبگرد میکند. حداقل سه گروه از افراد هستند که سعی دارند ارز خود را با قیمت ۵۵$ به فروش برسانند و این باعث میشود که در قیمت ۵۵$ سطح مقاومت به وجود بیاید.
اینها تنها نمونههایی از سناریوهای ممکن هستند اگر قبلاً معامله کرده باشید، احتمالاً در این سناریوها قرار گرفتهاید و احساسات مربوط به آن را تجربه کردهاید. خبر خوب این است که شما تنها نیستید، تعداد افرادی که این احساسات و افکار را تجربه میکنند بیشمار است و این کمک میکند تا با آشنایی مفهوم حمایت و مقاومت و تجزیهوتحلیل تکنیکال (Technical) بتوانید از سرمایهگذاری خود سود بیشتری دست آورید.
تریدرها چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند؟
تحلیلگران فنی و تریدرها از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق (Zones) در نمودار قیمت استفاده میکنند. منظور از مناطق سطوحی هستند که احتمال بازگشت یا توقف در روند ممکن است بیشتر باشد. معامله گران و سرمایهگذاران سطوح قیمتی را که قبلاً شاهد افزایش فعالیت معاملاتی بودند، در نظر میگیرند و بر اساس آن اقدام به ورود ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ یا خروج از بازار میکنند.
سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم کلیدی برای مدیریت ریسک در بازار هستند. توانایی شناسایی این مناطق میتواند فرصتهای تجاری مطلوبی را ارائه دهد. ورود به یک معامله نزدیک به سطح حمایت یا مقاومت ممکن است یک استراتژی سودمند باشد.
یکی دیگر از مواردی که باید در نظر گرفت، قدرت ناحیه حمایت و مقاومت است. به طور معمول، هر چه تعداد دفعات کاهش قیمت یک منطقه بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت نزول بیشتر است. به طور مشابه، هر چه تعداد دفعات افزایش قیمت یک ناحیه مقاومتی بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت بالا بیشتر میشود.
منظور از اعداد رند در سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است فراتر از یک عدد رند مانند ۵۰ یا ۱۰۰ دلار برای هر سهم حرکت کند. بیشتر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد کامل باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا توقف سفارشهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ بهجای قیمتهایی مانند ۵۰.۰۶ دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. ازآنجاییکه بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد رند بهعنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایهگذاری سفارشها فروش را باهدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند، جذب این فروشها به تعداد زیادی خرید نیاز دارد و در نتیجه سطحی از مقاومت ایجاد میشود.
جابهجایی نقش مقاومت و حمایت
یک مفهوم کلیدی در تجزیهوتحلیل تکنیکال این است که وقتی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، نقش این سطوح تغییر میکند.
اگر قیمت از سطح حمایت پایینتر برود، سطح حمایت به سطح مقاومت تبدیل میشود و اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر برود، اغلب سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل میشود. تصور بر این است که زمانی که قیمت از یکی از سطوح مقاومت یا حمایتی میگذرد، عرضه و تقاضا جابهجاشدهاند.
مثالی از تبدیل سطح مقاومت به حمایت
مثالی از تبدیل سطح حمایت به مقاومت
تجزیهوتحلیل تکنیکال، ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ راه حلی مطمئن
برخی سرمایهگذاران از هر دو تجزیهوتحلیل بنیادی (fundamental) و تکنیکال (technical) استفاده میکنند؛ تجزیه و تحلیل بنیادی هنگام تصمیم گیری دربارهی این که چه چیزی را باید بخریم و تجزیه و تحلیل تکنیکال برای دانستن این که چه زمانی باید بخریم، کاربرد دارد.
به یاد داشته باشیم که تجزیهوتحلیل تکنیکال دانش دقیقی نیست و نقدهای زیادی بر آن وارد میشود. اگر به مطالعه و بررسی بیشتر تجزیهوتحلیل تکنیکال بپردازیم، احتمالاً به گوشمان میخورد که تحلیل تکنیکال بیشتر از این که دانش باشد، نوعی هنر است. در نتیجه درست مثل هر چیز ارزشمند دیگری باید آن را تمرین کنیم، وقت بگذاریم و نظمی برای ماهر شدن در آن داشته باشیم.
دیدگاه شما