فرمولهای مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) – جبران ضرر در بازارهای مالی
فرمولهای مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) از جمله فرمولهای محاسبهی میزان رشد یا افت قیمتها، سود شرکتها، افزایش سرمایهها، درصد کسب سود برای جبران ضررها و… از مواردی است که هر سرمایهگذار میبایست مدنظر قرار دهد و از آنها استفاده کند.
فرمول بهدست آوردن میزان رشد مورد انتظار (بازدهی مثبت):
A × [1 + (n ÷ 100)] = B
A = عدد فعلی فرمول توقف ضرر؟
n = درصد رشد مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار
مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد رشد کند، قیمت سهم چند میشود؟
8000 × [1 + (20 ÷ 100)] = 9600
فرمول بهدست آوردن میزان افت مورد انتظار (بازدهی منفی):
A × [1 – (n ÷ 100)] = B
A = عدد فعلی
n = درصد افت مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار
مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد افت کند، قیمت سهم چند میشود؟
8000 × [1 – (20 ÷ 100)] = 6400
فرمول محاسبهی درصد رشد (سود) یا افت (ضرر) بین دو عدد (نرخ رشد):
[(A – B) ÷ B] × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد رشد یا افت
توجه: در صورتی که عدد بهدست آمده مثبت باشد، نشان دهندهی درصد رشد (نرخ رشد مثبت) و در صورتی که عدد بهدست آمده منفی باشد، نشان دهندهی درصد افت (نرخ رشد منفی) میباشد.
مثال 1: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 6000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 7500 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد سود (رشد) کردهایم؟
[(7500 – 6000) ÷ 6000] × 100 = 25
مثال 2: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 6800 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد ضرر (افت) کردهایم؟
[(6800 – 8000) ÷ 8000] × 100 = -15
فرمول محاسبهی درصد پوشش یک عدد:
(A ÷ B) × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد پوشش
مثال 1: درآمد شرکتی 500 میلیارد تومان است. در صورتی که سود ناخالص آن 200 میلیارد تومان، سود عملیاتی 150 میلیارد تومان و سود خالص 100 میلیارد تومان باشد، حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص آن چند درصد است؟
(200 ÷ 500) × 100 = 40 (حاشیه سود ناخالص)
(150 ÷ 500) × 100 = 30 (حاشیه سود عملیاتی)
(100 ÷ 500) × 100 = 20 (حاشیه سود خالص)
مثال 2: سود خالص شرکتی در کل سال مالی قبل 80 میلیارد تومان است. در صورتی که در گزارش 6 ماهه سال مالی جاری، 120 میلیارد تومان سود خالص محقق کرده باشد، این شرکت چند درصد از سود سال گذشته خود را تا 6 ماهه سال جاری پوشش داده است؟
(120 ÷ 80) × 100 = 150
مثال 3: سود عملیاتی شرکتی 200 میلیارد تومان و مالیات بر درآمد آن 18 میلیارد تومان است. مالیات بر درآمد این شرکت چند درصد از سود عملیاتی آن میباشد؟ (این شرکت چند درصد مالیات بر درآمد پرداخت میکند؟)
(18 ÷ 200) × 100 = 9
نکته: با استفاده از فرمولهای بالا میتوانید میزان رشد یا افت سودآوری و فروش شرکتها، درآمدها، هزینهها، مالیات و… را در گزارشات صورتهای مالی میاندورهای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) و گزارشات فعالیتهای ماهانه محاسبه، بررسی، تحلیل و یا پیشبینی کنید.
فرمول بهدست آوردن تعداد سهام پس از افزایش سرمایه:
A × [1 + (n ÷ 100)] = B
A = تعداد سهام قبل از مجمع
n = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = تعداد سهام پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه
مثال: شرکتی 80 درصد افزایش سرمایه دارد (از هر محلی)؛ اگر تعداد سهام ما در این شرکت 1000 عدد باشد، پس از مجمع افزایش سرمایه و ثبت آن، چند سهم خواهیم داشت؟
1000 × [1 + (80 ÷ 100)] = 1800
فرمول بهدست آوردن قیمت تئوریک سهام پس از افزایش سرمایه:
[A + ((n ÷ 100) × M)] ÷ [1 + (N ÷ 100)] = B
A = قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه
n = درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
M = آوردهی نقدی سهامداران به ازای هر سهم به ریال – معمولاً قیمت اسمی سهم یعنی 1000 ریال است
N = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = قیمت تئوریک سهم پس از مجمع افزایش سرمایه
(n ÷ 100) × M = مبلغی که بابت هر حق تقدم میبایست پرداخت شود
[1 + (N ÷ 100)] = چند برابر شدن تعداد سهام
B – M = قیمت تئوریک هر حق تقدم افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
توجه: در صورتی که شرکت افزایش سرمایهای از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی نداشته باشد، در فرمول بالا مقدار n و M صفر میشود.
مثال 1: شرکتی 1800 درصد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 38000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند میشود؟
[38000 + ((0 ÷ 100) × 0)] ÷ [1 + (1800 ÷ 100)] = 2000
مثال 2: شرکتی 30 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته و 120 درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 8000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند میشود؟
[8000 + ((120 ÷ 100) × 1000)] ÷ [1 + (150 ÷ 100)] = 3680
فرمول ریسک و بازده:
A – X = B
Y – A = C
B ÷ C = D
A = قیمت فعلی
X = حد ضرر
B = مقدار ریسک
Y = حد سود
C = مقدار بازده یا پاداش
D = نسبت ریسک به بازده که هر چه کمتر از 0.5 باشد، سهم برای خرید مناسبتتر است
مثال: قیمت سهمی 300 تومان است. برآورد شما این است که نهایت افت و ضرر آن 285 تومان و حد سود (هدف قیمتی) 350 تومان میباشد. نسبت ریسک به بازده آن چقدر است؟
300 – 285 = 15
350 – 300 = 50
15 ÷ 50 = 0.3
فرمولهای محاسبهی درصد کسب سود برای جبران ضرر (زیان) سرمایه:
[(B – A) ÷ A] × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر
[[1 ÷ (1 – (N ÷ 100))] – 1] × 100 = n
N = درصد ضرر
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر
مثال: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که با 20 درصد ضرر، قیمت فعلی این سهم 6400 ریال باشد، چند درصد باید سود کسب کنیم تا این زیان جبران شود؟
[(8000 – 6400) ÷ 6400] × 100 = 25
[[1 ÷ (1 – (20 ÷ 100))] – 1] × 100 = 25
پایبند بودن به حد ضرر در بورس، یکی از مهمترین اصول سرمایهگذاری است. مطابق جدول زیر، در صورتی که میزان زیان شما از حدی فراتر رود (بیش از 20 درصد)، امکان جبران آن به مراتب سختتر میشود؛ در حالی که زیانهای تا 15-10 درصد، راحتتر جبران میگردد.
میزان زیان (درصد ضرر) | میزان جبران ضرر (درصد کسب سود) |
10 | 11.1 |
15 | 17.6 |
20 | 25 |
25 | 33.3 |
30 | 42.8 |
35 | 53.8 |
40 | 66.6 |
45 | 81.8 |
50 | 100 |
55 | 122.2 |
60 | 150 |
65 | 185.7 |
70 | 233.3 |
75 | 300 |
80 | 400 |
85 | 566.6 |
90 | 900 |
95 | 1900 |
99 | 9900 |
طبق جدول بالا، اگر 1 میلیون تومان داشته باشید، با 20 درصد ضرر، ارزش سرمایهی شما به 800 هزار تومان میرسد که برای جبران آن میبایست 25 درصد سود کنید و اگر 50 درصد ضرر کنید، ارزش سرمایهی شما به 500 هزار تومان میرسد که برای جبران آن میبایست 100 درصد سود کنید!
برای درک بهتر مفهوم حد ضرر، به مثال زیر دقت کنید:
شما با تحلیل کامل و دقیق، 1 میلیون تومان در شرکتی سرمایهگذاری کردهاید که معادل 2000 عدد سهم 500 تومانی آن میباشد. به هر دلیلی قیمت سهام آن شرکت شروع به افت کرده و به 450 تومان میرسد. در صورتی که شما بر اساس حد ضرر 10 درصدی، سهام خود را با همین قیمت بفروشید، ارزش سرمایهی شما 900 هزار تومان میشود که میتوانید آن را در بانک یا جایی دیگر سرمایهگذاری کنید.
با فرض افت 40 درصدی قیمت سهم تا 300 تومان، در صورت تحلیل مجدد و تمایل به خرید آن در کف قیمتی جدید (300 تومان)، شما میتوانید با سرمایهی 900 هزار تومانی خود، 3000 سهم از همان شرکت بخرید و فقط با 11.1 درصد رشد قیمت، ضرر قبلی خود را جبران کنید و با توجه به افت شدید قیمت سهم، سریعتر به سود برسید؛ تعداد سهام شما نیز از 2000 عدد به 3000 عدد افزایش یافته است. ضمناً، مدتی که نقد بودهاید، سود بانکی یا صندوق سرمایهگذاری نیز به شما تعلق گرفته است. همچنین، در صورتی که تمایل داشته باشید مجدد 2000 سهم از آن شرکت بخرید، حالا با 600 هزار تومان میتوانید همان تعداد سهم را بخرید که در نتیجه 300 هزار تومان نیز از همان فروش سهام، سود کرده باشید!
اما در صورت عدم فروش سهام خود، پس از برگشت روند نزولی قیمت، علاوه بر خواب سرمایه، شما میبایست 66.6 درصد سود کنید تا اصل سرمایه برگردد و همچنان همان 2000 سهم را دارید.
بنابراین، در صورت مشاهدهی علائم ریزش قیمتها، فروش سهام با ضرر کمتر، بهترین استراتژی سودآور است و جلوی ضرر سنگینتر شما را خواهد گرفت.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش به شما می گوید که چقدر پاداش احتمالی را پذیرفته اید در مقابل چه مقدار ریسک احتمالی ؛ معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای ، معاملات خود را با دقت زیادی انتخاب می کنند. آنها به دنبال بالاترین صعود بالقوه با کمترین نزول بالقوه هستند. اگر سرمایه گذاری بتواند بازدهی مشابه با سرمایه گذاری دیگر داشته باشد ، اما با ریسک کمتر ، ممکن است معامله بهتری باشد.
در ادامه می آموزید که چگونه نسبت ریسک به پاداش خود را محاسبه کنید و معاملات حساب شده تری را تجربه کنید .
فهرست ؛
معرفی
این که آیا شما یک معامله گر روزانه هستید یا یک تجارتگر نوسانی ، چند مفهوم اساسی در مورد ریسک وجود دارد که باید آنها را درک کنید. اینها اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهد و به شما پایه ای می دهد تا فعالیت های تجاری و تصمیمات سرمایه گذاری خود را هدایت کنید. در غیر این صورت ، نمی توانید از حساب تجاری خود محافظت کرده و آنها را رشد دهید.
ما قبلاً در مورد مدیریت ریسک ، اندازه گیری موقعیت و تعیین توقف ضرر بحث کرده ایم . با این حال ، اگر شما به طور فعال در حال معامله هستید ، چیز مهمی برای درک وجود دارد که چه مقدار نسبت به پاداش احتمالی ریسک می کنید؟ صعود بالقوه شما در مقایسه با نزولی احتمالی شما چگونه است؟ به عبارت دیگر ، نسبت خطر/پاداش شما چقدر است؟
در این مقاله ، ما نحوه محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای معاملات خود را مورد بحث قرار می دهیم.
نسبت ریسک به پاداش چقدر است؟
نسبت ریسک/پاداش (نسبت R/R یا R) محاسبه می کند که یک معامله گر چقدر ریسک برای پاداش احتمالی دارد. به عبارت دیگر ، نشان می دهد که پاداش های بالقوه برای هر 1 دلار که در سرمایه گذاری به خطر می اندازید چقدر است.
این محاسبه بسیار ساده است. حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم می کنید. چطوری این کار را انجام میدهید؟ ابتدا ، به جایی که می خواهید وارد معماله شوید نگاه فرمول توقف ضرر؟ کنید. سپس ، شما تصمیم می گیرید از تا کجا سود ببرید (در صورت موفقیت آمیز بودن معامله) و کجا ضرر و زیان خود را (در صورت معامله با ضرر ) کجا قرار می دهید . اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید ، این امر بسیار مهم است. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معاملات اهداف سود و حد ضرر خود را تعیین می کنند.
اکنون اهداف ورود و خروج خود را دارید ، به این معنی که می توانید نسبت خطر/پاداش خود را محاسبه کنید. شما این کار را با تقسیم خطر احتمالی خود بر پاداش احتمالی انجام می دهید. هرچه این نسبت کمتر باشد ، پاداش بالقوه بیشتری برای هر “واحد” ریسک دریافت می کنید. بیایید ببینیم در عمل چگونه کار می کند.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش
فرض کنید می خواهید یک موقعیت خرید (Long – Buy) در بیت کوین وارد کنید . شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سفارش سود شما کدام نقطه از قیمت ورودی شما خواهد بود. در عین حال ، شما سوال زیر را نیز مطرح می کنید. کجا ایده تجاری شما باطل است ؟ آنجاست که باید سفارش توقف ضرر خود را تنظیم کنید. در این مورد ، شما تصمیم می گیرید که نقطه اعتبار سنجی شما از نقطه ورود شما است.
شایان ذکر است که اینها عموما نباید بر اساس درصدهای دلخواه باشند. شما باید بر اساس تجزیه و تحلیل بازارها ، هدف سود و توقف ضرر را تعیین کنید. شاخص های تجزیه و تحلیل فنی می تواند بسیار مفید باشد.
بنابراین ، هدف سود ما 15 loss و ضرر احتمالی ما 5 است. نسبت ریسک/پاداش ما چقدر است؟ 5/15 = 1: 3 = 0.33 است. به اندازه کافی ساده. این بدان معناست که برای هر واحد خطر ، ما به طور بالقوه سه برابر پاداش برنده می شویم. به عبارت دیگر ، به ازای هر دلار ریسکی که انجام می دهیم ، سه دلار را به خود اختصاص می دهیم. بنابراین اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 5 دلار برای 15 دلار سود بالقوه را داریم.
برای کاهش نسبت می توانیم ضرر استاپ خود را به ورودی خود نزدیک کنیم. با این حال ، همانطور که گفتیم ، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس اعداد دلخواه محاسبه شود. آنها باید بر اساس تجزیه و تحلیل ما محاسبه شوند. اگر تنظیم تجارت نسبت ریسک/پاداش بالایی دارد ، احتمالاً ارزش امتحان و “بازی” اعداد را ندارد. شاید بهتر باشد پیش بروید و به دنبال راه اندازی متفاوت با نسبت ریسک/پاداش خوب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت خطر/پاداش یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر موقعیتی به ارزش 10.000 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 500 دلار برای سود بالقوه 1500 دلاری را داریم (این نسبت هنوز 1: 3 است). این نسبت تنها در صورت تغییر موقعیت نسبی هدف و توقف ضرر تغییر می کند.
نسبت پاداش به ریسک
شایان ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را معکوس انجام می دهند و در عوض نسبت پاداش/ریسک را محاسبه می کنند. چرا؟ خوب ، این فقط یک موضوع ترجیح است. بعضي ها فهم اين مطلب را آسان تر مي دانند. محاسبه دقیقاً برعکس فرمول نسبت خطر/پاداش است. به این ترتیب ، نسبت پاداش/ریسک ما در مثال بالا 15/5 = 3 خواهد بود. همانطور که انتظار داشتید ، نسبت پاداش/ریسک بالا بهتر از نسبت پاداش/ریسک پایین است.
مثال اندازی گیری موقعیت لانگ یا خرید با نسبت پاداش/ریسک 3.28.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش چیست و چگونه از آن استفاده کنیم
توضیح ریسک در برابر پاداش با مثال
فرض کنید ما در باغ وحش هستیم و شرط می بندیم. اگر وارد خانه پرندگان شوید و طوطی را از دستان خود تغذیه کنید ، 1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه چیست؟ خوب ، از آنجا که شما کاری را انجام می دهید که نباید انجام دهید ، ممکن است توسط پلیس از شما گرفته شود. از سوی دیگر ، در صورت موفقیت ، 1 BTC دریافت می کنید.
در عین حال ، من جایگزینی را پیشنهاد می کنم. اگر به قفس ببر وارد شوید و گوشت خام را با دست خالی به ببر بدهید ، 1.1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه در اینجا چیست؟ مطمئناً می توانید توسط پلیس برده شوید. اما ، این احتمال وجود دارد که ببر به شما حمله کرده و خسارت مهلکی وارد کند. از سوی دیگر ، حرکت صعودی کمی بهتر از شرط بندی طوطی است ، زیرا در صورت موفقیت کمی بیت کوین بیشتر دریافت می کنید.
کدام یک معامله بهتری به نظر می رسد؟ از نظر فنی ، هر دوی آنها معاملات بدی هستند ، زیرا شما نباید چنین دزدکی حرکت کنید. با این وجود ، شما با شرط بندی ببر بسیار بیشتر ریسک می کنید و فقط پاداش بالقوه بیشتری دارید.
به طور مشابه ، بسیاری از معامله گران به دنبال راه اندازی تجارت در جایی هستند که به نظر می رسد بسیار بیشتر از آنچه از دست می دهند به دست آورند. این همان چیزی است که فرصت نامتقارن نامیده می شود (صعود بالقوه بیشتر از نزولی احتمالی است).
آنچه در اینجا ذکر اهمیت دارد میزان برد شما است. نرخ برد شما تعداد معاملات برنده شما تقسیم بر تعداد معاملات باخت شما است. به عنوان مثال ، اگر 60 درصد نرخ برنده شدن دارید ، 60 درصد از معاملات خود را (به طور متوسط) سود می کنید. بیایید ببینیم چگونه می توانید از آن در مدیریت ریسک خود استفاده کنید .
با این وجود ، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برنده بسیار پایین سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به پاداش در تنظیمات تجاری فردی آنها برای آن مناسب است. در صورتی که فقط تنظیم را با یک نسبت ریسک به پاداش از 01:10، آنها می توانند و نه معاملات در یک ردیف از دست دادن و هنوز هم شکسته شده و حتی در یک تجارت است. در این مورد ، آنها فقط باید از هر ده معامله دو سود ببرند تا سودآور باشند. به این ترتیب محاسبه ریسک در برابر پاداش می تواند مهم و قدرتمند باشد.
اندیکاتور RSI چیست و چه کاربردی در بازار فارکس دارد؟
اندیکاتور RSI که به آن شاخص قدرت نسبی هم گفته میشود، توسط جی.ولز وایلدر توسعه داده شده است. این اندیکاتور، یک نوسانگر مومنتوم به حساب میآید که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. ما در این مطلب به بررسی این اندیکاتور و ارتباطش با بازار فارکس میپردازیم.
تعریف اندیکاتور Relative Strength Index
از آنجا که اندیکاتور آر اس آی یک شاخص حرکتی است، در تحلیل تکنیکال به وفور استفاده میشود و میزان تغییرات اخیر قیمت داراییها را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش میسنجد. RSI به عنوان یک نوسانگر (گراف خطی که بین دو حد حرکت میکند) نمایش داده میشود و میتواند بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان کند.
تفسیر سنتی و استفاده از RSI اینگونه است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر آن، نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی در قیمت آماده شود. قرائت RSI به مقدار ۳۰ یا پایینتر از آن، نشاندهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزشگذاری کمتر است.
فرمول RSI
RSI با یک محاسبه دو قسمتی که در زیر آمده است، محاسبه میشود:
میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر استفاده میکند. دورههای با زیان قیمت در محاسبات میانگین سود به عنوان ۰ محاسبه میشود. همچنین دورههایی با افزایش قیمتها برای محاسبه میانگین زیان هم با عدد صفر محاسبه میشود.
استاندارد این است که از ۱۴ دوره برای محاسبه مقدار اولیه RSI استفاده کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار در هفت روز از ۱۴ روز گذشته با افزایش میانگین ۱ درصد بسته شده است. هفت روز باقیمانده نیز همه با کاهش متوسط ۰.۸- درصد پایینتر بسته شدهاند. محاسبات بخش اول RSI شبیه محاسبه گسترده زیر است:
هنگامی که ۱۴ دوره از دادهها در دسترس است، بخش دوم فرمول RSI را میتوان به راحتی محاسبه کرد. مرحله دوم محاسبه، نتایج را برای ما هموار میکند.
نحوه محاسبه اندیکاتور RSI
با استفاده از فرمولهای ارائه شده، میتوان مقدار RSI را تعیین کرد. شاخص قدرت نسبی مطابق با افزایش تعداد و اندازه بسته شدنهای مثبت بیشتر میشود و با افزایش تعداد و اندازه ضرر و زیانها کاهش پیدا میکند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار میکند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک میشود.
همانطور که در نمودار بالا میبینید، اندیکاتور RSI میتواند در حین اینکه دارایی در روند صعودی قرار دارد، برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید باقی بماند. ممکن است هنگامی که دارایی در روند نزولی باشد، این اندیکاتور یک مدت طولانی را در قلمرو اشباع فروش بگذارند. این میتواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن میکند.
اندیکاتور RSI به شما چه میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص به کار گرفته میشود. برای نمونه کنستانس براون، CMT، این ایده را مطرح کرده که اشباع فروش در RSI در طول یک روند صعودی بسیار بیشتر از سطح۳۰٪ است و همچنین اشباع خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ است.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح ۵۰% به جای ۷۰% به اوج خود میرسد و میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی قطعیتر استفاده شود.
بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط فرمول توقف ضرر؟ روند افقی بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال میکنند تا افراطها را بهتر شناسایی کنند. هنگامی که دارایی در یک کانال افقی بلند مدتی قرار میگیرد، نیازی به اصلاح سطوح اشباع خرید و اشباع فروش نیست.
شما میتوانید برای اطمینان بیشتر، با تمرکز بر سیگنالهای روند و مطابقت آنها با سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده کنید. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای نادرست زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک میکند.
تفسیر اندیکاتور RSI و دامنه نوسانات آن
به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی به صورت افقی از سطح ۳۰ فراتر میرود، یک سیگنال صعودی ایجاد میکند و زمانی که به صورت افقی به زیر سطح ۷۰ میلغزد، یک سیگنال نزولی ارائه میدهد. به عبارت دیگر، میتوان تفسیر کرد که مقادیر RSI=۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت RSI =۳۰ یا پایینتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزش گذاری کمتر است.
در طول روندها، قرائتهای RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده میشود که RSI از ۷۰ فراتر رود و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا مقداری کمتر از آن میرسد.
این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوسهای بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چند نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی مقدار ۷۰ را طی کند و سپس به زیر ۳۰ برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.
برعکس این حالت برای یک روند نزولی صدق میکند. اگر روند نزولی نتواند به مقدار ۳۰ یا کمتر از آن برسد و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس پیش رود. خطوط روند و میانگینهای متحرک ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از اندیکاتور RSI در این راه باید لحاظ شوند.
نمونهای از واگراییهای RSI
یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت اشباع فروش را ایجاد میکند و به دنبال آن یک فرود قیمت بالاتر که مطابق با فرود قیمتهای پایینتر است، ایجاد میکند. این نشان دهنده افزایش حرکت صعودی است. همچنین یک شکست در بالای قلمرو اشباع فروش، میتواند برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده شود. یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت بیش از حد خرید و به دنبال آن یک اوج پایینتر ایجاد میکند که منطبق بر اوجهای بالاتر در قیمت است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، زمانی که RSI پایینترین سطح را تشکیل میدهد و قیمت پایینترین حد را تشکیل میدهد، یک واگرایی صعودی شناسایی میشود. این یک سیگنال معتبر است؛ اما زمانی که یک سهم در یک روند بلندمدت ثبات دارد، این نوع واگراییها نادر هستند. استفاده از قرائتهای قابل انعطاف اشباع فروش یا اشباع خرید، این پتانسیل را دارند که سیگنالهای بالقوه بیشتری را شناسایی کنند.
مثالی از رد نوسان اندیکاتور RSI
یکی دیگر از تکنیکهای معاملاتی که رفتار شاخص قدرت نسبی را در زمان خروج از منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش بررسی میکند، سیگنال «رد نوسان» است. در زیر با ۴ بخش از رد نوسان صعودی آشنا میشوید:
- RSI در منطقه اشباع فروش قرار میگیرد.
- RSI دوباره از ۳۰ درصد عبور میکند.
- RSI بدون بازگشت به قلمرو اشباع فروش، افت دیگری را شکل میدهد.
- سپس RSI بالاترین سطح اخیر خود را میشکند.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، اندیکاتور RSI بیش از حد فروخته شد، تا ۳۰ درصد شکست خورد و پایینترین سطح رد نوسان را تشکیل داد که سیگنال را در هنگام برگشت به سطح بالاتر، تحریک کرد. کاربرد شاخص قدرت نسبی در این روش، مشابه ترسیم خطوط روند روی یک نمودار قیمت است.
مانند واگراییها، یک نسخه نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که به تصویر بازتابی نسخه صعودی شباهت دارد. رد نوسان نزولی از چهار قسمت زیر تشکیل شده است:
- RSI به منطقهای که اشباع خرید است افزایش مییابد.
- RSI دوباره به زیر ۷۰% میرسد.
- RSI بدون بازگشت به قلمروی اشباع خرید، بالاترین قیمت دیگری را تشکیل میدهد.
- سپس RSI پایینترین سطح اخیر خود را میشکند.
نمودار زیر یک سیگنال از رد نوسان نزولی را ارائه میدهد. مانند بسیاری از تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال زمانی قابل اعتمادتر خواهد بود که با روند بلندمدت غالب مطابقت داشته باشد. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنالهای نزولی در طول روندهای نزولی، هشدارهای کاذب ایجاد کنند.
محدودیتهای اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه میکند و نتایج را در یک نوسانگر نمایش میدهد که میتواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای فنی، سیگنالهای آن زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.
سیگنالهای معکوس واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای کاذب، ممکن است دشوار باشد. برای مثال، یک هشدار مثبت کاذب، دارای یک تقاطع صعودی است و به دنبال آن کاهش ناگهانی دارایی رخ میدهد. یک هشدار منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک تقاطع نزولی وجود دارد، اما ناگهان دارایی به سمت بالا شتاب میگیرد.
از آنجایی که این شاخص، نیروی حرکت آنی را نشان میدهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، میتواند برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی متناوبا دارای حرکات صعودی و نزولی است، بیشترین کاربرد را دارد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازهگیری میکند؟
معاملهگران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار از اندیکاتور rsi استفاده میکنند. ایده اصلی پشت RSI این است که با اندازهگیری آن، مشخص شود معاملهگران با چه سرعتی قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین میکنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میکند. معاملهگران اغلب این نمودار را به گونهای تنظیم میکنند که در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار میگیرد و به آنها کمک میکند تا حرکت اخیر قیمتها را مطابق با شرایط بازار، بررسی کنند.
منظور از سیگنال خرید اندیکاتور RSI چیست؟
اگر RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معاملهگران آن را به عنوان یک «سیگنال خرید» در نظر میگیرند؛ بر اساس این ایده که اوراق بهادار بیش از حد فروخته شده و بنابراین برای بازگشت آماده است. با این حال، قابل اعتماد بودن این سیگنال تا حدی به زمینه کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح فروش بیش از حد به معامله ادامه دهد. امکان دارد معاملهگرانی که در چنین شرایطی هستند، تا وقتی که سیگنال معتبر دیگری را نبینند، خرید دارایی مورد نظرشان را به تعویق بیندازند.
پارامترهای شاخص قدرت نسبی
دوره پیشفرض بازگشت به عقب برای RSI به تعداد ۱۴ دوره است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش داد یا برای کاهش حساسیت آن را افزایش داد. آراسآی ۱۰ روزه نسبت به RSI بیست روزه احتمال بیشتری دارد که به سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش برسد. سایر پارامترهای بازگشتی نیز به نوسانات یک اوراق بهادار بستگی دارند.
همانطور که گفتیم اندیکاتور RSI در زمانی که بالای ۷۰ باشد اشباع خرید و زمانی که زیر ۳۰ باشد به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود. این سطوح سنتی را نیز میتوان برای تناسب بهتر با الزامات امنیتی یا تحلیلی تنظیم کرد. معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات از RSI دو دورهای استفاده میکنند تا به دنبال قرائتهای اشباع خرید در بالای ۸۰ و اشباع فروش در زیر ۲۰ باشند.
مقادیر RSI نرمال و RSI به عنوان یک شاخص واگرایی
بازارهای صعودی و نزولی نقش مهمی در نحوه رفتار آر اس آی دارند. در طی یک بازار صعودی، مقادیر RSI معمولا در محدوده ۴۰ تا ۹۰ قرار میگیرند و محدوده ۴۰-۵۰ به عنوان سطح حمایت در نظر گرفته میشود. در یک بازار نزولی، قرائت معمولا در محدوده ۱۰ تا ۶۰ باقی میماند، با مقاومت سیگنال دهی منطقه ۵۰-۶۰. این محدودهها معمولی هستند، اما ممکن است بر اساس تنظیمات شاخص و همچنین قدرت روند بازار پایه برای هر نوع اوراق بهاداری متفاوت باشند.
علاوه بر قرائتهای پایه ۸۰/۷۰ یا ۲۰/۳۰، معاملهگران همچنین به دنبال واگرایی بین حرکت قیمت و ارزش RSI هستند. هنگامی که قیمت به سطح پایینتر یا بالاتری میرسد که توسط فرود یا اوج مربوطه در RSI پشتیبانی نمیشود، این میتواند نشاندهنده یک بازگشت قیمت قریبالوقوع در بازار باشد.
استفاده از اندیکاتور RSI در معاملات فارکس
شاخص قدرت نسبی (RSI) معمولا برای نشان دادن شرایط موقتی اشباع خرید یا اشباع فروش در یک بازار استفاده میشود. یک استراتژی معاملاتی فرمول توقف ضرر؟ فارکس درون روز میتواند برای استفاده از نشانههای RSI مبنی بر اینکه بازار بیش از حد گسترش یافته است و در نتیجه احتمال عقبنشینی آن وجود دارد، ابداع شود.
RSI یک نشانگر فنی پرکاربرد است. نقطه ضعف RSI این است که حرکات ناگهانی و شدید قیمت میتواند باعث افزایش مکرر آن به سمت بالا یا پایین شود.و بنابراین، مستعد ارسال سیگنالهای نادرست است. با این حال، اگر این جهشها یا سقوطها در مقایسه با سیگنالهای دیگر، تأیید معاملات را نشان دهند، میتواند نشانهای از یک نقطه ورود یا خروج موثر باشد.
غیرمعمول نیست که قیمت به فراتر از نقطهای که RSI برای اولین بار در اشباع فروش یا اشباع خرید نشان میدهد، گسترش یابد. به همین دلیل، یک استراتژی معاملاتی با استفاده از RSI زمانی که با سایر اندیکاتورهای فنی تکمیل شود تا از ورود زودهنگام به معامله جلوگیری کند، بهترین کارکرد را خواهد داشت.
شناسایی تنظیمات معاملاتی با استفاده از شاخص قدرت نسبی
در اینجا چند مرحله برای اجرای یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز وجود دارد که از اندیکاتور RSI و حداقل یک نشانگر تأییدکننده اضافی، استفاده میکند:
- RSI را برای قرائتهایی که نشان میدهد بازار در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش است، بررسی کنید.
- برای تأیید نشانههای بازگشت قریبالوقوع، از دیگر شاخصهای حرکت یا روند استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر RSI قرائتهای اشباع فروش را نشان دهد، یک اصلاح به سمت بالا پیشبینی میشود؛ هرچند لزوما تایید نمیشود.
اگر یکی از این شرایط اضافی برآورده شود، شروع معاملهای که به دنبال سود از اصلاح است، عمل خوبی در نظر گرفته میشود:
- میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) واگرایی از قیمت را نشان میدهد (مثلا اگر قیمت به یک فرود جدید رسیده باشد، اما MACD نداشته باشد و از شیب پایین به شیب تبدیل شده باشد).
- میانگین شاخص جهتدار (ADX) در جهت یک اصلاح احتمالی تغییر کرده است.
اگر شرایط بالا برآورده شد، بسته به اینکه معامله به ترتیب معامله خرید یا فروش باشد، معامله را با یک دستور توقف ضرر درست فراتر از قیمت پایین یا بالای اخیر شروع کنید. هدف اولیه سود میتواند نزدیکترین سطح حمایت/مقاومت شناسایی شده باشد.
در این مطلب به بررسی اندیکاتور RSI پرداختیم و گفتیم که این اندیکاتور چگونه میتواند شرایط اشباع فروش و اشباع خرید را در یک بازار نشان دهد. همچنین توضیح دادیم که چگونه میتوان با جستجوی واگراییها، نوسانات و تقاطعها را تولید کرد. همچنین درباره شناسایی روند کلی با این شاخص صحبت کردیم. امیدواریم مطالعه این مطلب برای شما مفید و موثر باشد.
فرمول نرخ رشد در اکسل — آموزش محاسبه به زبان ساده
رشد به معنی افزایش یک کمیت در نظر گرفته میشود. انتظار داریم که بسیاری از پدیدهها، با گذشت زمان تغییر کرده و افزایش داشته باشند. البته در مواقعی نیز علاقمند به رشد منفی هستیم، برای مثال انتظار داریم با مصرف یک داروی ضد سرطان، اندازه غده کاهش داشته، و نرخ رشد منفی را تجربه کنیم. مقادیری مثل سن افراد، از مثالهایی است که رشد آن وابسته به زمان بوده و به صورت یکنواخت صورت میگیرد. همچنین درآمد در ماه برای افراد با توجه به کسب تجربه در حرفهای که دارند، باید به صورت افزایشی رشد کرده ولی میزان یا نرخ رشد آن مانند سن، ثابت نخواهد بود. در این نوشتار از مجله فرادرس به فرمول نرخ رشد در اکسل خواهیم پرداخت و بوسیله رسم نمودار و جدولهای مناسب با استفاده از فرمولها، نرخ رشد را برای بعضی از مسائل محاسبه میکنیم.
از آنجایی که معمولا نرخ رشد، به صورت درصدی نمایش داده یا محاسبه میشود، بهتر است نوشتارهای دیگر مجله فرادرس با عنوان روش محاسبه درصد در اکسل — از صفر تا صد و آموزش اکسل — به زبان ساده را مطالعه کنید. همچنین خواندن مطالب نرخ تورم چیست و چگونه محاسبه میشود؟ — به زبان ساده و مفهوم نرخ رشد مرکب سالانه و روش محاسبه آن — به زبان ساده نیز خالی از لطف نیست.
فرمول نرخ رشد در اکسل
هر چند رشد به منظور نمایش یا نشان دادن افزایش یک کمیت در نظر گرفته میشود، ولی میتوان از آن برای نمایش تغییرات کاهشی یک کمیت نیز استفاده کرد. اغلب در بازار بورس و سرمایه (بازار سهام) برای مشخص کردن سهام قابل قبول برای سرمایهگذاری، نرخ رشد شرکت یا سود دهی آن در گذشته را مبنا قرار میدهند یا از سهامی که نرخ رشد منفی داشته، پرهیز میکنند.
همانطور که گفتیم، تغییرات و نرخ رشد برای مقادیر عددی و کمی قابل محاسبه است و نمیتوان برای دادههای کیفی، نرخ رشد را محاسبه کرد. البته رشد در شاخصهای کیفی، میتواند به صورت ارتقا کیفیت در نظر گرفته شود که شاید به سادگی قابل بیان به شکل اعداد نباشد. بنابراین در این متن به تغییرات و رشد مقادیر عددی (کمی) توجه خواهیم داشت.
محاسبه نرخ رشد
مشخص است که زمانی از تغییرات صحبت میکنیم که یک کمیت با گذشت زمان دچار دگرگونی شده باشد. بنابراین هنگامی نرخ رشد قابل محاسبه است که دو کمیت را با یکدیگر مقایسه کرده و تغییرات را بیان کنیم.
درک مفاهیمی مانند میزان رشد و درصد رشد به ما کمک میکند تا تصویری بهتر از محیط پیرامون خود داشته باشیم. برای مثال رشد درآمد یا سوددهی یک شرکت را محاسبه، یا درصد رشد یک سرمایهگذاری در بازار بورس را بدست آوریم.
تصویر ۱: رشد تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ در ماههای مختلف
فرض کنید شما یک وبلاگ دارید و بازدید کنندگان در مرحله اولیه یا اول ماه، 1000 نفر بودهاند. در پایان ماه، وبلاگ شما 1200 بازدید کننده داشته است. میخواهیم فرمول نرخ رشد در اکسل را به کار بگیریم. برای دانستن درصد رشد وبلاگ در آن ماه خاص، کافی است تعداد بازدیدکننده فعلی خود را از بازدیدکنندگان اولیه کسر کنید و نتیجه را بر مقدار اولیه تقسیم نمایید. به این ترتیب میزان رشد نسبت به ماه قبل مشخص میشود.
$$ \large 1200 – 1000 = 200 $$
اگر این عدد را به صورت درصدی نمایش دهیم، مشخص است که تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ شما نسبت به ماه قبل، ۲۰٪ رشد داشته است.
نکته: از آنجایی که در مخرج کسر، مقدار اولیه قرار گرفته، میزان رشد را برمبنای آن مشخص کردهایم. بنابراین میگوییم که تعداد بازدیدکنندگان نسبت به ماه قبل، ۲۰٪ رشد داشته است. از همین شیوه نیز برای محاسبه نرخ تورم نقطه به نقطه استفاده میکنند.
پس میتوان به طور کلی، فرمول میزان رشد یا نرخ رشد (Growth Rate) یا به اختصار GR را به صورت زیر در نظر گرفت. فرض کنید مقدار اولیه به صورت $$a$$ و مقدار بعدی با نماد $$b$$ مشخص شده باشد.
رابطه ۱: محاسبه نرخ رشد
در اغلب موارد، درصد رشد، مثبت است زیرا انتظار داریم که مقدار بعدی (یعنی $$b$$) بزرگتر از مقدار قبلی (یعنی $$a$$) باشد. ولی توجه داشته باشید که در صورت افول یا رشد منفی، مقدار $$b$$ کوچکتر از مقدار $$a$$ بوده و در نتیجه، نرخ رشد، منفی بدست میآید. در ادامه فرمول نرخ رشد در اکسل با رابطه ۱ را طی یک مثال بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم.
این بار، فرض کنید میخواهیم مقدار بعدی (یعنی $$b$$) را برمبنای نرخ رشد $$GR$$ مشخص کنیم. کافی است رابطه ۱ را تغییر داده و این بار $$b$$ را برحسب $$GR$$ و $$a$$ محاسبه کنیم.
$$ \large a \times GR = b -a $$
$$ \large b = a \times GR + a $$
رابطه ۲: محاسبه مقدار بعدی برحسب نرخ رشد
در ادامه از فرمول یا رابطههای ۱ و ۲، برای محاسبه نرخ رشد و همچنین مقدار بعدی برحسب نرخ رشد، طی یک مثال عددی، استفاده خواهیم کرد.
نرخ رشد ثابت و میزان تغییرات ثابت
فرض کنید شرکتی میخواهد به طور پیوسته و در هر سال، مبلغ ثابتی را به حقوق کارکنان اضافه کند. میخواهیم در این حالت، نرخ رشد حقوق کارکنان را در طول ۱۰ سال محاسبه کنیم. از طرفی در حالت دیگر، فرض کنید بخواهیم با نرخ رشد ثابت، حقوق افراد شرکت تغییر کند. بنابراین میخواهیم مشخص کنیم یک فرد خاص حقوق سالانهاش در طول این ۱۰ سال چه خواهد بود و مثلا در پایان سال دهم، به چه میزان، دریافتی خواهد داشت.
واضح است که در حالت اول، میزان اختلاف ثابت ولی میزان نرخ رشد، متغیر است و در حالت دوم، میزان رشد ثابت ولی میزان اختلاف حقوق در دو سال پیاپی متفاوت خواهد بود. برای هر دو حالت در ادامه متن، جدول و نمودارهای مربوطه را در محیط اکسل اجرا و ترسیم کرده و نتایج را با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد.
از آنجایی که در تحلیل تکنیکال و فاندمنتال شرکتهای فعال در بورس نرخ رشد نقش مهمی ایفا میکند، بهتر است فیلمی که فرادرس در مورد تجزیه و تحلیل بازارهای مالی به وسیله تحلیل تکنیکال ارائه کرده است را مشاهده کنید. لینک دسترسی به این فیلم، در ادامه آورده شده است.
- برای مشاهده فیلم آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) معاملات براساس نمودارهای شاخص و قیمت + اینجا کلیک کنید.
میزان تغییرات ثابت
جدول 1، نشانگر میزان میزان افزایش حقوق یکی از کارکنان شرکت مورد نظر در طول ۱۰ سال است. همانطور که میبینید، میزان افزایش حقوق او هر سال با سال قبلی برابر است. بنابراین، اختلاف حقوق دریافت شده در بین دو سال متوالی، برای همه سالها، ثابت خواهد بود.
جدول ۱: میزان حقوق یک کارمند در طی ۱۰ سال در یک شرکت با افزایش ثابت سالانه
سال | حقوق | سال | حقوق |
اول | ۱۰۰ | دوم | 120 |
سوم | 140 | چهارم | 160 |
پنجم | 180 | ششم | 200 |
هفتم | 220 | هشتم | 240 |
نهم | 260 | دهم | 280 |
با توجه به این جدول، واضح است که میزان افزایش یا تغییر در حقوق سالانه، برابر با ۲۰ واحد و برای هر سال ثابت فرض شده و قرار است فرمول نرخ رشد در اکسل را با استفاده از رابطه ۱، محاسبات کنیم. حال مطابق با تصویر ۲، در اکسل نرخ رشد را برای سال دوم محاسبه کرده و نتیجه را برای سلولهای بعدی، با عمل کپی کردن، به کار میبریم.
تصویر ۲: محاسبه نرخ رشد با تغییرات ثابت در اکسل
فرمول نرخ رشد در اکسل با خط قرمز برای سال دوم نسبت به سال اول، مشخص شده است. برای محاسبه نرخ رشد در سالهای بعدی، کافی است همین فرمول را در سلولهای پایینی کپی کنید. توجه دارید که همه آدرسها به صورت مرجع نسبی در فرمول به کار رفتهاند. همانطور که میبینید، ستون نرخ رشد تا سه رقم اعشار، گرد (Round) شده است.
نکته: باز هم تاکید میکنیم که این میزان یا نرخ رشد در اینجا، مربوط به مثلا سال جاری نسبت به سال قبل است. به همین دلیل، ابتدا حقوق سال جاری را از سال قبل کم کرده، سپس بر حقوق سال قبل طبق فرمول نرخ رشد، در اکسل تقسیم کردهایم. این موضوع نشانگر آن است که حقوق سال قبل به عنوان مبنای رشد در نظر گرفته شده.
نرخ رشد ثابت
این بار فرض کنید که شرکت، هر ساله با نرخ رشد ثابتی، حقوق فرد را افزایش میدهد. سال مبنا یعنی سال اول نیز حقوق همان فرد را مانند قبل، ۱۰۰ در نظر گرفتهایم. به این ترتیب برای محاسبه میزان تغییرات یا حقوق در سالهای مختلف، از فرمول یا رابطه ۲ کمک میگیریم. به تصویر ۳ توجه کنید. توجه کنید که فرمول نرخ رشد در اکسل به صورت برعکس اعمال شده است.
تصویر 3: نرخ رشد ثابت و محاسبه میزان تغییرات
به فرمولی که برای سلول C3 نوشته شده، توجه کنید. برای آنکه از تکرار مقدار رشد (که در فرمول باید ثابت باشد) از مرجع مطلق این آدرس استفاده کردهایم. علامتهای $ در ابتدا و انتهای آدرس B2 ، به این منظور نوشته شدهاند. توجه داشته باشید که تغییرات حقوق و مقدار حقوق، با توجه به رقم اعشار گرد شده و نمایش داده شده است.
حال نرخ رشد و میزان تغییرات را در دو حالت گفته شده با یکدیگر طی دو نمودار مقایسه میکنیم. در نمودار اول، نرخ رشد را با دو شیوه گفته شده، نمایش دادهایم. این نمودار در تصویر ۴ قابل مشاهده است.
تصویر ۴: مقایسه نرخ رشد، با توجه به میزان افزایش ثابت
همانطور که میبینید، با توجه به میزان ثابت برای تغییرات حقوق، در ستونهای نارنجی رنگ، درصد رشد به صورت نزولی است. در حالیکه ستونهای آبی رنگ میزان یا نرخ رشد ثابت ۲۰٪ را نشان میدهند. تغییرات ستونهای نارنجی به صورت یک تابع نمایی ولی نزولی است که بیانگر رشد نزولی است. این امر به این معنی است که با گذشت زمان، نرخ رشد کاهش مییابد ولی توجه داشته باشید که نرخ رشد منفی نیست.
در عوض تصویر ۵، حالتی را نشان میدهد که در آن میزان نرخ ثابت بوده و حقوق برای مقایسه نشان داده شده است. واضح است که اگر میزان ثابتی به حقوق اضافه شود، رشد به کندی صورت گرفته که در نمودار با ستونهای آبی مشخص شده. ولی اگر نرخ ثابت ۲۰٪ را در نظر بگیریم، افزایش یا تغییر حقوق از یک سال به سال دیگر به صورت نمایی رشد یا تغییر خواهد کرد.
تصویر 5: مقایسه حقوق دریافتی با نرخ رشد ثابت و متغیر
به منظور دستیابی به فرمول نرخ رشد در اکسل و نحوه محاسبه آن، فایل اطلاعاتی و کارپوشه مربوط به تصاویر ۲ و ۳ و همچنین نمودارهای مربوط به تصویر ۴ و ۵ را در اختیارتان قرار دادهایم. کافی است که فایل را با قالب فشرده از اینجا دریافت کرده، پس از خارج کردن از حالت فشرده، در برنامه اکسل، بارگذاری نمایید. تمامی فرمولها و محاسبات صورت گرفته در کاربرگها و سلولهای مربوطه مشخص شده است.
توجه داشته باشید که اگر بازه زمانی بین سالها، ثابت نبوده یا مثلا در دو مقطع زمانی (مثلا سال اول و سال پنجم) از حقوق فرد خبردار بودیم برای محاسبه نرخ رشد سالانه (متوسط نرخ رشد سالانه) باید از تکنیک نرخ رشد مرکب به جای فرمول نرخ رشد در اکسل استفاده میکردیم.
معرفی فیلم آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) معاملات براساس نمودارهای شاخص و قیمت
تحلیل بازارهای مالی به دو شیوه یا روش اصلی به نامهای تحلیل فاندامنتال (Fundamental) و تحلیل تکنیکال (Technical) صورت میگیرند. این فرادرس، بیشتر برای دسته دوم، یعنی تحلیگران تکنیکال مناسب است که سرمایه گذارانی براساس معاملات میان مدت و کوتاه مدت محسوب میشوند. معمولا تحلیل تکنیکال برای هر محصولی که دارای قیمت است به کار میرود. تحلیل تکنیکال بیشتر به جهت و حرکت قیمت و درصد رشد و نسبت تغییرات در گذشته و حال بازار تکیه کرده و الگوهایی نظیر نمودار خطی، نمودار شاخص و نمودار قیمت را برای تصمیمگیری مورد استفاده قرار میدهد. از نظر تحلیل تکنیکال، نوسانات آینده بازار میتواند مانند سیکل تکراری گذشته بوده و شبیه به نوسانات قبل تغییر کند. البته در این آموزش مثالهایی از بازار فارکس نیز بیان شده و فراگیران میتوانند ضمن آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال این بازار را نیز شناخته و از تکنیکهای گفته شده برای تحلیل آن استفاده کنند. فهرست سرفصلها و رئوس مطالب مطرح شده در این مجموعه آموزشی، در ادامه قابل مشاهده است.
- درس یکم: معرفی انواع بازارها، شاخص ها، تحلیلگران، نمودارها و الگوها
- درس دوم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار شاخص
- درس سوم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت
- درس چهارم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت با روند صعودی و نزولی
- درس پنجم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت در محدوده قیمتی معین معاملاتی
- درس ششم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار برگشتی قیمت
- درس هفتم: انواع مقدار سوددهی (T/P)، توقف ضرر (S/L) و طریقه محاسبه آن در شیوههای مختلف معاملات
- درس هشتم: روانشناسی بازار
- درس نهم: انواع معاملات روزانه
- درس دهم: خلاصهای از بهترین تکنیکهای معاملاتی
زمان این فیلم آموزشی ۱۵ ساعت و ۴۳ دقیقه است که مشاهده آن به همه کسانی که در زمینه بازار بورس به فعالیت میپردازند، پیشنهاد میشود.
- برای مشاهده فیلم آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) معاملات براساس نمودارهای شاخص و قیمت + اینجا کلیک کنید.
خلاصه و جمعبندی
در این نوشتار از مجله فرادرس با فرمول نرخ رشد در اکسل آشنا شده و شیوه محاسبه آن را به کمک فرمولهای مربوطه فرا گرفتید. البته محاسبه میانگین نرخ رشد از مباحثی است که بخصوص در مسائل مالی شرکتها و بورس مورد توجه است. البته واضح است که ابتدا باید نرخ رشد برای هر سال بدست آمده و مثلا از میانگین هندسی برای محاسبه میانگین نرخ رشد استفاده کرد. البته در اغلب اوقات از آنجایی که به همه دادههای مالی شرکت دسترسی نداریم، میتوانیم از نرخ رشد مرکب سالانه برای مشخص کردن درصد رشد یا سوددهی شرکت استفاده کنیم.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
اندازه پوزیشن معاملاتی چیست و چگونه باید آن را محاسبه کرد ؟
اندازه پوزیشن (Position Size) معاملاتی به تعداد واحدهای سرمایهگذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا تریدر گفته میشود. هنگام تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی ، باید اندازه حساب و تحمل ریسک یک سرمایه گذار در نظر گرفته شود.
مهم نیست که پورتفولیو شما چقدر بزرگ است، شما حتما باید مدیریت ریسک مناسب را انجام دهید. در غیر این صورت، ممکن است سریع شکست بخورید و ضررهای قابل توجهی متحمل شوید. هفتهها یا حتی ماهها پیشرفت را میتوان با یک ترید ضعیف از بین برد.
سرمایهگذاران برای تعیین میزان واحدهای سهامی که میتوانند خریداری کنند، از اندازه پوزیشن استفاده میکنند که به آنها کمک میکند ریسک را کنترل کرده و بازده را به حداکثر برسانند. در حالی که تعیین اندازه پوزیشن در بسیاری از سرمایهگذاریها مفهوم مهمی است، این اصطلاح بیشترین ارتباط را در معاملات روزانه و معاملات ارزی (فارکس) دارد. حتی با اندازهگیری صحیح اندازه پوزیشن، اگر گپ قیمتی سهام پایینتر از حد ضرر باشد، سرمایهگذاران ممکن است بیش از محدودیتهای تعیین شده خود ضرر کنند.
در ادامه درباره اهمیت اندازه گیری، اندازه پوزیشن و نحوه محاسبه آن صحبت خواهیم کرد.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عاملی هستند که تعیین میکنند ریسک شما در هر معامله به چه میزان باشد. اکثر افراد اندازه پوزیشن را حساب میکنند و سپس حد ضرر را در نزدیکی آن قرار میدهند تا ریسکشان به حداقل برسد. اما این یک راه کاملاً اشتباه است.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که تعیین کنید در هر معامله چقدر میخواهید ریسک کنید. معمولا توصیه میشود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آنها فرصت برابر دهید. ریسک در هر ترید باید بین ۱ تا ۳ درصد باشد. ریسک بالای ۵٪ معامله نیست بلکه قمار است زیرا ورود به یک بازار بزرگ با ریسک زیاد میتواند تأثیر جدی و بدی برروی سرمایه شما بگذارد. هنگامی که ریسک خود را در هر معامله مشخص کردید، آنگاه دیگر باید استاندارد شما باشد. اگر ۲ درصد باشد، در هر معاملهای ریسک شما ۲٪ است. هرگز بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرید. تمامی اعداد بالا، میزان زیان شما روی کل سرمایه است نه در یک معامله.
اگر در تحلیل خود بسیار مطمئن هستید، آن را امتحان کنید و این ریسک را به ۳٪ افزایش دهید اما آن را به ۵ یا ۱۰٪ افزایش ندهید. و این افزایش فقط در صورتی اتفاق میافتد که از جهت قیمت و تحلیل خود بسیار مطمئن باشید.
حالا باید نحوه محاسبه اندازه پوزیشن را بدانید اما قبل از آن نیاز است که نحوه تعیین ریسک حساب را بدانید. پس با ما همراه باشید.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین نکته در محاسبه ریسک حساب معاملاتی، این است که شما حاضرید چه درصدی از کل موجودی حساب خود را برای سرمایهگذاری در یک ترید بر روی یک رمز ارز به خطر بیاندازید.
قانون ۲ درصد
در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایهگذاری به نام قانون ۲ درصد وجود دارد. طبق این قانون، یک تریدر نباید بیش از ۲٪ از کل حساب خود را در یک ترید واحد به خطر بیندازد. ما به معنای دقیق آن میپردازیم، اما ابتدا اجازه دهید آن را متناسب با بازارهای بیثبات ارزهای دیجیتال تنظیم کنیم. قانون ۲٪ یک استراتژی مناسب برای سبکهای سرمایهگذاری است که معمولاً شامل ورود تنها به چند پوزیشن بلند مدت است. و معمولا برای بازارهایی که دارای نوسانات کم هستند مناسب است. اما اگر میخواهید در بازار کریپتو فعالیت کنید، و کمی محافظهکارانه عمل کنید، بهتر است که به جای ۲ درصد، ۱ درصد از سرمایه خود را ریسک کنید.
این قانون حکم میکند که شما نباید در یک ترید بیش از ۱٪ از کل سرمایه خود را به خطر بیندازید. اما این یعنی که شما فقط با ۱٪ سرمایه موجود خود وارد معاملات میشوید؟ قطعا نه! این فقط به این معنی است که اگر تحلیل شما اشتباه است و به حد ضرر خود رسیدید، شما فقط ۱٪ از کل حساب خود را از دست خواهید داد.
تعیین ریسک ترید
حالا که اندازه ریسک حساب خود را داریم آیا میتوان اندازه پوزیشن را محاسبه کرد؟ قبل از اینکار باید به یک نکته دیگر توجه داشته باشید که، وقتی قصد سرمایهگذاری دارید، از دست دادن سرمایه هم بخش جداییناپذیر از این معامله است. اما بعضی از تریدرها با اینکه در محاسبات خود اشتباه کردهاند اما باز هم از سرمایهگذاری خود سود دریافت میکنند، اما چگونه؟ همه اینها به مدیریت صحیح ریسک ، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن برمیگردد.
به همین ترتیب، هر ایده معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد. اینجاست که می گوییم: ایده اولیه ما اشتباه بود و ما باید از این موقعیت خارج شویم تا ضررهای بعدی را کاهش دهیم. در سطح عملیتر، این به معنای جایی است که ما حد ضرر خود را تعیین میکنیم.
روش تعیین این نقطه کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاص است. این تعیین حد ضرر میتواند برای هرشخصی متفاوت باشد، میتواند براساس نقاط حمایت و مقاومت، اندیکاتورهای مختلف، نواحی شکست، پرایس اکشن، تجربیات فردی و یا هرچیز دیگری باشد. برای تعیین حد ضرر، رویکردی متناسب با همه افراد وجود ندارد. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که کدام استراتژی مناسب سبک شما است و بر اساس آن حد ضرر خود را تعیین کنید.
حالا که با این مفاهیم آشنا شدید به سراغ نحوه محاسبه اندازه پوزیشن میرویم.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن
اکنون، ما تمام اطلاعات لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن را داریم. پس فرض میکنیم که ما یک سرمایه ۵,۰۰۰ دلاری داریم. و ما نمیخواهیم بیش از یک درصد از سرمایه خود را در هر ترید از دست بدهیم. پس یعنی ما در هر ترید خود حداکثر ۵۰ دلار حد ضرر تعیین میکنیم. به محض اینکه ضرر ما در یک ترید، به ۵۰ دلار رسید، بر اساس این روش باید از معامله خارج شویم.
فرض کنید در ما تجزیه تحلیل خود را در مورد یک سرمایهگذاری انجام دادیم و قصد داریم ۵ درصد از کل سرمایه را وارد آن کنیم. یعنی ما حاضر شدیم با ۵ درصد سرمایه، تا ۵۰ دلار ضرر را قبول کنیم. به عبارت دیگر ، ۵٪ از پوزیشن ما باید ۱٪ از حساب ما باشد. پس ما موارد زیر را داریم
- اندازه حساب : ۵,۰۰۰ دلار
- ریسک حساب : ۱ درصد
- فاصله تا حد ضرر : ۵ درصد
با این اطلاعات فرمول محاسبه اندازه پوزیشن به شرح زیر است:
اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / فاصله تا حد ضرر . که در مثال ما اندازه پوزیشن میشود ۵۰۰۰x۰.۰۱ / ۰.۰۵ که برابر با ۱۰۰۰ است. اندازه پوزیشن برای این ترید ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج در نقطه حد ضرر، ممکن است، ضرر بالقوه بسیار بیشتری را کاهش دهید. برای استفاده صحیح از این مدل ، باید کارمزدهایی را که میخواهید پرداخت کنید نیز در نظر بگیرید. همچنین ، باید به فکر لغزش احتمالی هم باشید، به خصوص اگر در بازاری با نقدینگی کم معامله میکنید.
برای نشان دادن نحوه عملکرد، بیایید نقطه حد ضرر خود را به ۱۰٪ تغییر دهید، و باقی پارامترها را ثابت نگه دارید. با اینکار خواهید دید که اندازه پوزیشن شما به ۵۰۰ دلار کاهش مییابد. حال حد ضرر ما در فاضله دوبرابری در ورودی ما قرار دارد. بنابراین، اگر بخواهیم همان مقدار دلار از حساب خود را به خطر بیندازیم، اندازه پوزیشنی که میتوانیم بگیریم به نصف کاهش مییابد.
نتیجهگیری
اندازه پوزیشن شما یکی از مهمترین نکات در معامله و تجارت است. محاسبه اندازه پوزیشن به برخی از استراتژیهای دلخواه مبتنی نیست. و شامل تعیین ریسک حساب و بررسی حدد ضرر قبل از ورود به معامله است. جنبه مهم دیگری از این استراتژی که به همین اندازه مهم است، اجرای آن است. هنگامی که اندازه پوزیشن و نقطه حدد ضرر را تعیین کردید، هرگز نباید بعد از انجام ترید دست به تغییر در میزان آنها ببرید. نظرات خود را در مورد این مقاله با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما