تحلیل تکنیکال چیست؟
از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است، شما باید برای پیشبرد معاملات خود یک استراتژی داشته باشید. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال برای ساخت استراتژی به تحلیل تکنیکال روی میآورند. این نوع تحلیل با ارائه بینشی در مورد حرکات گذشته بازار ارزهای دیجیتال، به شما کمک میکند تا پیشبینی کنید قیمتها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد.
به طور کلی، برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری دو روش اصلی وجود دارد:
- تحلیل فاندامنتال: شامل بررسی شرایط مالی یک شرکت، شرایط شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخی بهروزرسانیها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است.
- تحلیل تکنیکال: شامل جستجوی الگوها و روندها برای تعیین حرکت آینده قیمت، پیشبینی روند آتی قیمت و درک شرایط است.
قیمت یک دارایی منعکسکننده مجموع دانش کل فعالان بازار شامل تحلیل، دیدگاهها و اقدامات آنهاست.
تحلیل تکنیکال چیست؟
برای درک نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال در معامله ارزهای دیجیتال، باید از معنای آن آگاهی داشته باشید. تحلیل تکنیکال شامل استفاده از دادههای واقعی قیمت در تلاش برای پیش بینی آینده بازار است. این کار شامل بررسی دادههای آماری گذشته ارز دیجیتال موردنظر از جمله عواملی مانند حجم معاملات و حرکات قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی در روند قیمتها و الگوهای یافت شده در نمودارها به کار میرود. در واقع، تحلیل تکنیکال با نگاه به الگوها و ابزارهای تحلیل نمودار، نقاط قوت و ضعف ارز دیجیتال مورد نظر را یافته و بر اساس آن الگوهای آینده را پیشبینی میکند.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند.
تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل فاندامنتال که بیشتر به امور مالی شرکت توسعهدهنده توجه دارد، در تضاد باشد.
تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بیشتر کمی و مبتنی بر معیارهاست. از آنجایی که تحلیل تکنیکال از مدلسازی ریاضی و آماری برای درک رفتار بازار و قیمت استفاده میکند، کاربردهای گستردهای در معاملات ارزهای دیجیتال دارد.
تریدرهای داراییهای سنتیتر، از جمله سهام، کالاها، انواع ارزهای فیات، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. فرآیند استفاده از تحلیل تکنیکال در هر یک از این موارد کاملاً مشابه استفاده از آن در مورد ارزهای دیجیتال است.
درک تحلیل تکنیکال
برخلاف تحلیل فاندامنتال که تلاش میکند ارزش یک سهم یا کالا را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق عرضه و تقاضا که بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات اثرگذار است، استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر کالای قابل معاملهای که دادههای معاملاتی آن در گذشته در دسترس باشد، استفاده کرد. این کالا میتواند شامل سهام، معاملات آتی، مواد خام و فلزات، جفت ارزهای فیات، ارزهای دیجیتال و سایر اوراق بهادار باشد. تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معاملهگران بر حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، رواج زیادی دارد.
بنیانگذار تحلیل تکنیکال
همانطور که امروزه میدانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) و با عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و جان مگی (John Magee) به شکل گیری بیشتر مفاهیم نظریه داو کمک کردند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و ابزار تحلیلی است که طی سالها تحقیق توسعه یافتهاند.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام میشود که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند. تحلیلگران حرفهای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزارها استفاده میکنند. معاملهگران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت و آمار تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حرفهای به ندرت تحقیقات خود را تنها به یکی از دو روش تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود میکنند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر آیتم قابل معاملهای را که در معرض عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارزها را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه عرضه و تقاضا میدانند که در حرکات قیمت بازار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً در مورد تغییرات قیمت به کار میرود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت، نظیر حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
برخی تحلیلگران به غیر از قیمت، حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
ابزارهای متداول در تحلیل تکنیکال
صدها الگو و ابزار وجود دارد که توسط محققان برای پشتیبانی از تحلیل تکنیکال تولید شدهاند. همچنین، تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را برای کمک به پیش بینی و معامله در زمان تغییرات قیمت ساختهاند. برخی از شاخصها (اندیکاتورها) در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، مانند مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. معروفترین شاخصهای تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خط روند، کانالها، میانگین متحرک و شاخصهای مومنتوم هستند.
به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
- روند قیمت
- الگوهای تشکیل شده در نمودار
- شاخصهای حجم معاملات و مومنتوم
- اسیلاتورها
- میانگینهای متحرک
- سطوح حمایت و مقاومت
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، در دو انتهای یک طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیشبینی روند آینده قیمت استفاده میشوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایهگذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی سهام، کالا یا ارز دیجیتال از طریق تلاش جهت سنجش ارزش ذاتی آن است. تحلیلگران فاندامنتال همه چیز را بررسی میکنند، از اقتصاد بازار رونددار چیست؟ کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها. درآمد، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین شاخصهها برای تحلیلگران فاندامنتال هستند.
میان طرفداران تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اختلافاتی وجود دارد
تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از این جهت تفاوت دارد که قیمت و حجم معاملات تنها ورودی آن هستند. فرضیه اصلی این است که تمام فاندامنتالهای شناخته شده در قیمت خلاصه میشوند. بنابراین، نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی ارزش ذاتی یک بازار رونددار چیست؟ سهم تلاش نمیکنند، بلکه در مقابل از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده میکنند که نشان میدهند آن سهم در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.
آموزش تحلیل تکنیکال
فصل اول – پیش فرضها
چارلز داو مجموعه مقالاتی را در مورد تئوری تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشتههای او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله بر پایه تحلیل تکنیکال در آمده است.
- بازارها با مقادیر نشاندهنده عواملی که بر قیمت تأثیر میگذارند، کارا هستند.
- به نظر میرسد حرکات تصادفی قیمت بازار در قالب الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت میکنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
سه فرضیه در تحلیل تکنیکال
امروزه زمینه تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را در این تحلیل میپذیرند:
- نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار، از قبل در نمودار قیمت موجود هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارا (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمتها فرض میکند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
- حرکات قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به تایم فریمهای مشاهده شده، روندهایی را نشان بازار رونددار چیست؟ دهند. به عبارت دیگر، قیمت بیش از حرکات نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه میدهد. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است.
- تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خودش دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال است که از انواع تحلیل تکنیکال استفاده شده، اما هنوز اعتقاد بر این است که در بازارهای امروزی هم کاربرد دارد، زیرا این تحلیل الگوهای حرکات قیمت را نشان میدهد که اغلب تکرار میشوند.
در فصل اول از مقالههای آموزش تحلیل تکنیکال توضیحات کاملتری درباره پیش فرض ها و تاثیر آنها بر بازار صحبت ردهایم:
چگونه در بازار رنج (Range-Bound) ترید کنیم؟
اگر شما هم تریدر ارزهای دیجیتال هستید، حتماً با افتوخیز مداوم بازار آشنایی دارید. نمودار قیمت داراییها که شاخصه اصلی ارزیابی هر بازاری است، احتمال دارد در زمانهای مختلف و براساس رویدادهای گوناگون عکسالعملهای متفاوتی نشان دهد؛ اما بهطورکلی بازارهای مالی به دو دسته بازار دارای روند (رونددار) و بازار رنج (بدون روند) تقسیم میشوند. در بازارهای رونددار، قیمت گاهی رو به بالا و در مسیری صعودی حرکت میکند و گاهی تمایل دارد در مسیری نزولی به کفهای جدیدتری برسد. درمقابل، در بازار رنج (Range-Bound) یا بازار خنثی شاهد حرکت و نوسان در محدوده مشخص قیمتی هستیم.
همانطورکه در بازارهای رونددار صعودی و نزولی باید استراتژی مشخصی برای کسب سود پیش بگیریم، شناخت بازارهای رنج و تنظیم استراتژی کارآمد برای این وضعیت بازار نیز بهمنظور افزایش سوددهی پورتفو هر تریدری مسئلهای مهم محسوب میشود. در این مقاله، قصد داریم درباره چگونگی ترید در بازارهای رنج صحبت کنیم و با برخی از الگوهای مهم و پرتکرار این بازار آشنا شویم و به چند استراتژی ترید در این بازار و نقاط مطلوب ورودوخروج نیز اشاره کنیم.
ترید در بازار رنج چیست؟
ترید در بازار رنج (Range Trading) رویکردی معاملاتی است که در آن، معاملهگر نقاط اشباع فروش و اشباع خرید یا همان مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی میکند. تریدرهای بازار رنج در نواحی اشباع فروش یا همان مناطق حمایت خرید میکنند و در نواحی اشباع خرید یا زمانی که قیمت به محدوده مقاومت رسیده است، داراییشان را میفروشند.
ترید در بازار رنج معمولاً در هر بازه زمانی امکانپذیر است؛ اما بهترین و مؤثرترین حالت آن زمانی اتفاق میافتد که بازار جهت مشخصی نداشته باشد و روند بلندمدت آن تشخیصدادنی نباشد. هنگامی که بازار رونددار است، استفاده از استراتژی مخصوص ترید در بازار رنج اغلب نتیجهبخش نخواهد بود. این شرایط هنگامی بدتر میشود که معاملهگر دچار برداشت اشتباه از شرایط بازار شود و انتظار داشته باشد که قیمت در جهت خاصی حرکت کند.
انواع رنج
اگر قصد دارید به معاملهگری توانمند در بازار رنج تبدیل شوید، باید درباره انواع این بازار اطلاعات کافی داشته باشید. در این بخش، چهار نوع از الگوهای رایجی را بررسی میکنیم که در این بازار اتفاق میافتند.
رنج مستطیلیشکل (Rectangular Range)
در شرایط رنج مستطیلیشکل، با حرکات جانبی قیمت بین یک حمایت و مقاومت روبهرو هستیم. این وضعیت ممکن است در شرایط متفاوتی از بازار دیده شود؛ اما اغلب در بازارهای رنج دنبالدار یا کانالهای رنج بیشتر اتفاق میافتد. در نمودار زیر، مشاهده میکنید که حرکات قیمت چگونه بین خطوط مقاومت و حمایت در نوسان است و بازه مستطیلیشکل ایجاد میکند. در این شرایط، معاملهگر میتواند با استفاده از استراتژی مناسب، بهراحتی فرصتهای ورود به بازار را تشخیص دهد.
محدودهای از رنج مستطیلیشکل
هنگامی که رنج در بازهای مستطیلیشکل اتفاق میافتد، مناطق حمایت و مقاومت اغلب بهطور واضح دیده میشوند. همچنین در این نوع رنج، خطوط میانگین متحرک (MA) معمولاً صاف میشوند و نقاط کف و سقف قیمت نیز در یک نوار افقی شکل میگیرند؛ بنابراین، حتی بدون استفاده از اندیکاتور خاصی میتوان این نوع رنج را بهآسانی تشخیص داد.
- مزایا: بازارهای رنج مستطیلیشکل نشاندهنده دوره تثبیت قیمت هستند و درمقایسهبا سایر انواع رنج، اغلب در تایمفریمهای پایینتر اتفاق میافتند. بنابراین، این بازارها میتوانند فرصتهای مناسبی برای ورود سریع به بازار ایجاد کنند.
- معایب: اگر معاملهگر بازار را فقط در قالب این بازه نوسانی مستطیلی در نظر بگیرد و به الگوی بلندمدت که احتمالاً بر ادامه نوسانها تأثیرگذار است، توجهی نکند، ممکن است دچار اشتباه شود و درنهایت در معاملاتش ضرر کند.
رنج مورب (Diagonal Range)
رنج مورب یکی دیگر از الگوهای رایج در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال محسوب میشود و در میان بسیاری از معاملهگرها، بسیار محبوب است. در نمودار زیر، با رنج مورب نزولی روبهرو هستیم که در آن، ترندلاین بالا و ترندلاین پایین میتوانند به شناسایی بریک اوت (Break Out) احتمالی کمک کنند.
رنج مورب نزولی
در رنج مورب، قیمت در یک کانال روند شیبدار صعود یا نزول میکند. این کانال ممکن است بهشکل مستطیل پهنشونده و جمعشونده باشد.
- مزایا: در محدودههای رنج مورب، بریک اوت معمولاً در جهتی مخالف با حرکت روند اتفاق میافتد. دانستن این نکته به معاملهگران کمک میکند تا با پیشبینی محدوده بریک اوت از معامله خود سود کسب کنند.
- معایب: در اغلب موارد رنج مورب، بریک اوت نسبتاً سریع اتفاق میافتد؛ اما در شرایطی نیز بریک اوت پس از مدتزمان طولانیتری رخ میدهد. این مسئله ممکن است معاملهگرها را در پیشبینی زمان بریک اوت ناکام بگذارد.
رنج ادامهدهنده (Continuation Range)
رنج ادامهدهنده الگویی نموداری است که در روند صعودی یا نزولی بزرگتر و معمولاً بهمنظور اصلاح بازار نمایان میشود. الگوهای مثلث و کُنج و پرچم همگی میتوانند نشاندهنده این نوع رنج در روند صعودی یا نزولی غالب باشند. در نمودار زیر، شاهد الگویی مثلثی هستید که در روند بزرگتری از بازار تشکیل شده و محدودهای از تثبیت قیمت را در بازه رنج فشرده بهوجود آورده است.
رنج ادامهدهنده در روند نزولی غالب
در شرایط رنج ادامهدهنده، این مسئله که محدوده رنج را مبنای معاملات خود قرار میدهید یا برای ورود به معامله به انتظار بریک اوت قیمت مینشینید، به تایمفریمی بستگی دارد که در استراتژی معاملاتیتان نظر میگیرید. محدودههای رنج صعودی یا نزولی یا ادامهدهنده در هر بازه زمانی ممکن است شکل بگیرند.
- مزایا: رنج ادامهدهنده اغلب در میانه روندها یا الگوهای جاری بازار اتفاق میافتد و معمولاً به بریک اوتهای سریع ختم میشود. این مسئله میتواند به معاملهگرهایی کمک کند که قصد دارند در مدتی کوتاه موقعیت خود را باز و بهسرعت کسب سود کنند.
- معایب: ازآنجاکه الگوی رنج ادامهدهنده معمولاً در میانه سایر روندها اتفاق میافتد، معاملهگر ممکن است برای ارزیابی معاملات خود و محاسبه تمام متغیرهای موجود، با پیچیدگی زیادی روبهرو شود. این مسئله میتواند کار را برای معاملهگرهای تازهکار اندکی دشوار کند.
رنج بیقاعده یا نامنظم (Irregular Range)
بسیاری از محدودههای رنج حداقل در نگاه اول، لزوماً از الگوی واحد و مشخصی پیروی نمیکنند. گاهی بازار شاهد رنج بیقاعدهای است که در محدوده خط پیوت (Pivot) بههمراه سطوح حمایت و مقاومت در اطراف آن شکل میگیرد. در نمودار زیر، شاهد روندی مورب هستید که در محدوده بزرگتری از رنج مستطیلیشکل تشکیل شده و سطوح جدیدی از حمایت و مقاومت ایجاد کرده است.
بازهای از رنج بیقاعده
ممکن است در رنج بیقاعده تعیین محدودههای حمایت و مقاومت دشوار باشد؛ اما اگر تریدر بهجای تلاش برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت سعی کند در محدودهای نزدیک به خط پیوت مرکزی معاملات خود را انجام دهد، میتواند به فرصتهای مناسبی دست پیدا کند.
- مزایا: محدوده رنج بیقاعده فرصتی عالی برای تریدرهایی است که میتوانند سطوح مقاومت این محدودهها را بهدرستی شناسایی کنند.
- معایب: پیچیدگیهای رنج بیقاعده باعث میشود معاملهگرها مجبور باشند از ابزارهای دیگر برای تحلیل بازار و شناسایی محدوده احتمالی بریک اوت استفاده کنند.
استراتژی ترید برای بازار رنج
بسیاری از معاملهگرها بهدنبال کسب سود از بازارهای رنج هستند. اگر شما نیز قصد دارید در این نوع بازار فعال باشید، علاوهبر شناخت انواع رنج، باید استراتژی کارآمدی برای ترید در این بازارها مدنظر قرار دهید. برای این منظور، درادامه به نکاتی اشاره میکنیم که میتوانند به شما در انتخاب بهترین استراتژی در بازار رنج کمک کنند.
شناسایی محدوده رنج
اولین قدم برای ورود به بازار رنج، شناسایی آن است. بازارهای رنج ممکن است پس از بازگشت قیمت از محدودهای حمایتی یا مقاومتی بازار رونددار چیست؟ شکل بگیرند که در حالت ایدئال، پس از حداقل دو برخورد با حمایت یا مقاومت، محدوده رنج ایجاد میشود. توجه کنید که نقاط بالا و پایین قیمت (قلهها و درهها) ممکن است روی خط یکسان و مشابهی شکل نگیرند؛ اما حداقل باید نزدیک بههم باشند.
برخی از معاملهگرها پیش از اینکه دو سقف و دو کف قیمت ایجاد نشود، وارد بازار رنج نمیشوند؛ اما این مسئله ترجیح شخصی است. پس از ایجاد کفها و سقفهای قیمت بهگونهای که خطی مستقیم در نمودار بتواند آنها را بههم وصل کند، میتوانیم بگوییم بازار رنج شکل گرفته است.
مشخصکردن نقطه ورود
پس از شناسایی بازار رنج، نوبت به تعیین نقطه ورود میرسد. تریدرهای رنج اغلب در محدوده حمایت وارد بازار میشوند و در محدوده مقاومت دارایی خود را میفروشند. برای این منظور، برخی تریدرها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مختلف مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکاستیک برای تعیین محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میکنند. با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، میتوانید بر شرایط بازار بهتر نظارت کنید و نقاط ورودوخروج از یک موقعیت را بهتر شناسایی کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک نکتهای مهم در بازارهای رنج است که پس از شناسایی محدوده رنج و تعیین نقطه ورود، نباید آن را فراموش کنید. ستون اصلی هر تلاش معاملاتی موفق در بازارهای مالی، مدیریت خطرهایی است که احتمال دارد ایجاد شود. این مسئله در بازارهای رنج اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا درصورت شکست سطح حمایت یا مقاومت، معاملهگر باید بتواند با کمترین ریسک از موقعیتی خارج شود که در بازار رنج اتخاذ کرده است.
تعیین حد ضرر (Stop Loss) میتواند بر کاهش ریسک بازار رنج مؤثر باشد. اگر قصد دارید دارایی خود را در محدوده مقاومت بفروشید، معمولاً توصیه میشود که حد ضرر را بیشتر از سقف پیشین قیمت تعیین کنید. عکس همین مسئله درباره خرید در محدوده حمایت صادق است.
فراموش نکنید که فقط درصورتی میتوانید بهترین نتیجه را از معاملات در بازار رنج بهدست آورید که ریسک را بهطور کارآمد مدیریت کنید. درمجموع، اگر مبانی و اصول بازار رنج را بشناسید و محدوده رنج و نقطه ورود و میزان ریسکپذیری معاملاتتان را بتوانید تحت کنترل بگیرید، میتوانید از معاملهگری در این بازار درآمد مناسبی کسب کنید.
استراتژی ترید در زمان بریک اوت
بریک اوت به افزایش چشمگیر دامنه نوسانها در ناحیه رنج گفته میشود؛ بهگونهای که نمودار قیمت شاهد سقفها یا کفهای جدیدی باشد. درادامه بریک اوت، معمولاً روندی جدید آغاز میشود. بریک اوتها اغلب زمانی ایجاد میشوند که بازارها برای مدت طولانی در دامنه نوسانی و رنج باقی ماندهاند. فقط اندکی تغییر در عرضه یا تقاضا میتواند حرکت عظیمی در قیمت ایجاد و معاملهگرها را ترغیب کند تا وارد بازار شوند. چنین وضعیتی تأثیر حرکت اولیه بازار را بیشتر میکند.
شاید بتوان گفت بهترین تعریف تکنیکال از معامله بریک اوت را جک شواگر (Jack Schwager) در جدیدترین نسخه از مجموعه کتابهایش با نام جادوگران ناشناخته بازار (Unknown Market Wizards) ارائه داده است. او میگوید:
بریک اوت حرکت قیمت بیشتر یا کمتر از محدوده رنج یا الگوی تثبیتی مانند الگوی مثلث و پرچم است. مفهوم بریک اوت امکان فراتررفتن قیمت از بازه رنج یا تثبیت است؛ بهطوریکه احتمال تغییر جهت روند در راستای آن وجود داشته باشد.
در نمودار زیر، یکی از الگوهای بسیار ساده و کلاسیک بریک اوت را مشاهده میکنید:
سادهترین نوع بریک اوت پس از بازه رنج
در این وضعیت، با داراییای سروکار دارید که سطوح حمایت و مقاومتش مشخص و برای مدتی در حال نوسان در محدوده رنج بوده است. توجه کنید که در قسمت راست تصویر و پیش از بریک اوت، قیمت دارایی مومنتوم درخورتوجهی پیدا کرده است و پس از پولبکی ضعیف، نمودار قیمت از سطح مقاومت در جهت مخالف عبور کرده است. شرایط هر بریک اوت متفاوت است. در تصویر بالا، ایدئالترین مثال از بریک اوت فقط برای نمایش طراحی شده است. درادامه، به تعدادی از عوامل مهمی اشاره میکنیم که هنگام معامله بریک اوت باید مدنظر قرار دهید.
سطوح حمایت و مقاومت مشخص
اگر مجبورید دنبال خطوط حمایت و مقاومت بگردید، بهتر است احتمال بدهید که اصلاً وجود ندارند.
سطوح حمایت و مقاومت موضوعات عجیب و متافیزیکی نیستند که وظیفه قطعی کاهش نوسان بازار را برعهده باشند. بهعبارتدیگر، این سطوح فقط براساس رفتار معاملهگرها شکل میگیرند.
معمولاً خریداران ترجیح میدهند در پایین محدوده رنج خرید کنند. برخی از سفارش خریداران نهایی میشود و برخی سفارشها نیز نهایی نمیشوند. گاهی اوقات که سفارش خریداران نهایی نمیشود، معاملهگرها با حرکتی تهاجمیتر در بالاتر از سطح حمایت خرید میکنند که این مسئله باعث افزایش مومنتوم میشود و سایر خریداران را به ورود به بازار تشویق میکند و درنتیجه قیمتها را افزایش میدهد. بههمیندلیل، اغلب سطوح حمایت و مقاومت واقعی برای هر فردی که به نمودار قیمت نگاه میکند، کاملاً واضح بهنظر میرسند.
پذیرش قیمت در سطوح کلیدی
در اکثر مواقع، درست نزدیک به سطح بریک اوت شاهد فشردگی دامنه رنج هستیم که پسازآن، نوسانها افزایش مییابند و از سطح بریک اوت عبور میکنند. برای ترید در سطح بریک اوت، باید بهدنبال شرایطی باشید که قیمت بهطور مداوم با سطح بریک اوت تماس داشته باشد، بدون اینکه پولبک خاصی را تجربه کند. در این شرایط، معاملهگرها ترجیح میدهند در انتهای محدوده رنج وارد بازار شوند و اغلب به سقوط قیمت بهسمت میانه یا پایین محدوده رنج مایل نیستند.
فشردگی دامنه رنج
شاید مهمترین نکته درباره بریک اوت فشردگی دامنه رنج پیش از ایجاد بریک اوت بازار رونددار چیست؟ باشد که نشاندهنده خستهشدن بازار از نوسانها پیش از وقوع بریک اوت است. در این شرایط، احتمالاً فشردگی نوسانهای قیمت از حالت تعادل به حالت عدم تعادل را شاهد خواهید بود که باعث افزایش دامنه نوسانها و آشوب قیمت میشود. بهعبارتدیگر، فشردگی نوسانهای قیمت نشاندهنده نوعی توافق لحظهای بین معاملهگرهای بازار برای ایجاد بریک اوت است.
جمعبندی
در این مطلب، بازارهای رنج و انواع آن را توضیح دادیم و به برخی از نکاتی اشاره کردیم که بهتر است هنگام چینش استراتژی ترید در این بازارها در نظر بگیرید. بسیاری از تریدرها بهدنبال ترید در بازارهای رنج هستند؛ البته درباره این اشتیاق میتوانیم بگوییم برخلاف ظاهر امر، ترید در بازارهای رنج چندان راحت نیست.
طبق توضیحات و نکات ذکرشده در کتابهای تحلیل تکنیکال، معاملهگری در محدوده رنج ظاهراً آسان بهنظر میرسد. در این کتابها، گفته میشود که ابتدا باید بازار رنج را مشخص و سپس در ناحیه حمایت خرید کنید و پسازآن با کمک میانگین متحرک و شناسایی سطوح مقاومت، بازار رونددار چیست؟ دارایی خود را بفروشید. بااینحال، اگر این کار را چند بار انجام داده باشید، میدانید که ترید در بازار رنج بهدلیل تصادفیبودن حرکات بازار تا چه حد پیچیده است.
با وجود تمام پیچیدگیهای این بازار، معاملهگرهای بسیاری هم میتوانند با استفاده درست از بازههای خستهکننده رنج درآمد سرشاری بهدست آورند. نکته اصلی درک پیچیدگیهای حرکات قیمت و پرایس اکشن (Price Action) و شناخت کامل از روانشناسی بازار است. آنچه هرگز نباید از یاد ببرید، دشواری معاملات در بازارهای رنج بهدلیل تصادفیبودن و پیشبینیپذیرنبودن بازار است. بااینحال، اگر با تحلیل درست از شرایط منتظر موقعیت مناسب برای ورود به بازار باشید، ترید در بازار رنج میتواند ارزش صبرکردن داشته باشد.
بازار رنج و رونددار؛ تشخیص درجا زدن بازار
احتمالا شما هم شنیدهاید که میگویند روند بازار صعودی است؛ یا روند بازار نزولی است. اما روند بازار را چگونه میتوان تشخیص داد؟ چیزی که میتواند در این تشخیص به ما کمک کند، تحلیل تکنیکال است. اما به طور کلی بازارها یا رونددار هستند و یا خنثی. بازارهای رونددار خود میتوانند نزولی یا صعودی باشند. البته معمولا حالت خنثی یا رنج نسبت به دو حالت دیگر بیشتر اتفاق میافتد. در ادامه با این سه وضعیت در بازار آشنا خواهیم شد تا بهتر متوجه شویم که تفاوت بازار رنج و رونددار چیست و هر یک چطور تعریف میشوند.
بیشتر بخوانید
بازار رونددار صعودی چیست؟
عرضه و تقاضا دو عامل مهم در معاملات بازار بورس هستند. زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، شاهد بالا رفتن سقفها و کفها خواهیم بود. به این ترتیب میتوان دریافت که روند بازار صعودی است. در چنین بازارهایی از آنجا که تقاضا بر عرضه پیشی گرفته است، مشخص است که قدرت خریداران در مقایسه با فروشندگان بیشتر است. زمانی که بازار روندی صعودی دارد، با اتصال کفهای موجود به همدیگر، خطی به وجود میآید که خط روند صعودی نام دارد.
بازار رونددار نزولی چیست؟
اما زمانی که شرایطی برعکس حالت قبلی باشد، بازار روندی نزولی به خود میگیرد. یعنی با پیشی گرفتن عرضه بر تقاضا، کفها و سقفها در قیمتهای پایینتری ایجاد میشوند. به این ترتیب روند نزولی بر بازار حکمفرما میشود. قدرت فروشندگان در این روندها بیشتر از خریداران است. با اتصال سقفهای بازار رونددار نزولی، خطی به دست میآید که خط روند نزولی نام دارد.
ارتباط میان خط روند و تایم فریم
روندها را میتوان در بازههای زمانی کوچک ترسیم کرد. اما این روندها خود قسمتی از یک روند دیگر در تایم فریمهای بالاتر هستند. مثلا یک روند نزولی در تایم فریم ساعتی، ممکن است یک اصلاح کوچک از یک روند صعودی در تایم فریم روزانه باشد. اما بر چه اساسی باید تایم فریمها را انتخاب کرد؟ در واقع شخص سرمایهگذار با توجه به استراتژی معاملاتی خود، باید بهترین بازه زمانی ممکن را برای تشخیص و ترسیم روند بازار در نظر بگیرد.
بیشتر بخوانید
اعتبار خط روندی که ترسیم شده است، در گرو دو عامل است. یکی از این عوامل شیب خط روند است. عامل دوم هم تعداد دفعاتی است که نمودار قیمت با خط روند برخورد میکند. هر چه میزان شیب خط روند کمتر باشد، این خط اعتبار بیشتری دارد. در سمت دیگر، تعداد برخوردهای نمودار به خط روند، نشاندهنده اعتبار و اعتماد بیشتر است؛ یعنی برخورد بیشتر مساوی است با اعتبار بیشتر.
بازار رنج یا خنثی چیست؟
برای درک تفاوت میان بازار رنج و رونددار، باید معنی بازار رنج را نیز بدانیم. در بازارهایی که خنثی هستند، عرضه و تقاضا فشار یکسانی دارند. به همین دلیل نمودار سهام در این بازارها، مدام در میان یک محدوده قیمت مشخص در حرکت است. بدیهی است که قدرت خریداران و فروشندگان نیز در این بازارها با هم برابر است. کانال در رنج خنثی با ترسیم دو خط افقی که کفها و سقفها را به هم متصل میکند، مشخص میشود. پس تشخیص بازار رنج با ترسیم این کانال ممکن خواهد بود.
در بازارهای رنج و نوسانی، قیمت هیچ سمت و سوی مشخصی ندارد. در این حالت، بازار در بلندمدت نه به سمت بالا و نه به سمت پایین حرکت نمیکند. بلکه تنها در بازه میان دو خط افقی و در محدوده نوسانهای مشخصی حرکت خواهد کرد.
تفسیر بازار رنج
حال که با بازار رنج و رونددار آشنا شدیم، میخواهیم بدانیم معنای بازار رنج چه اطلاعاتی را میتواند بازگو کند. این شرایط شک و تردید را در بازار نشان میدهد. در چنین موقعیتی، هنوز نقدینگی برای شروع یک حرکت پرقدرت به بازار تزریق نشده است. همچنین اخباری که در بازار به گوش میرسد متضاد و مبهم است و سهامداران سردرگم هستند. یکی از مهمترین تفاوتهای میان بازار رنج و رونددار این است که حجم معاملات در بازارهای رنج کمتر است.
در بازار رنج شرایط به گونهای است که باید به سودهای کم در محدوده ۱۰ تا ۲۰ درصد قانع بود. زمانیکه شاهد بازار رنج هستیم، چنانچه معاملهگر در پی سودهای بزرگ باشد، سودهای کوچک را نیز از دست خواهد داد. نکته دیگری که در این بازارها حائزاهمیت است، این است که باید حد ضرر خود را در بازار رنج بزرگتر از بازارهای رونددار در نظر بگیرید. بهتر است در بازارهای خنثی، حد ضرر کمی پایینتر از کف محدوده رنج باشد.
بیشتر بخوانید
درست است که در بازارهای خنثی، سقفها و کفها از نظم خاصی تبعیت نمیکنند، اما دو حالت ویژه در چنین بازاری وجود دارد. در این حالات، قلهها و درهها نظم مشخصی دارند که در قالب الگوهای اصلاحی میتوان آنها را بررسی کرد. این الگوها، الگوهای اصلاحی مثلث و کانال افقی (مستطیل) نام دارند.
معمولا در انتهای یک حرکت رونددار چنین الگوهایی آغاز میشوند. در نهایت یک حرکت پرشتاب دیگر به وجود میآید. به بیان دیگر، این الگوها نشان میدهند که بازار در میان دو حرکت رونددار استراحت میکند.
بیشتر بخوانید
معامله در بازارهای رنج چگونه است؟
نکته مهم دیگری، شرایط معامله در بازار رنج است. زمانی که بازار در محدوده رنج حرکت میکند، معاملهگرها آسیبها و زیانهای فراوانی میبینند. این افراد ممکن است در پی از دست دادن سودهایی که در روند به دست آوردهاند، خشمگین و عصبانی شوند. یعنی توقف بازار موجب ایجاد حرکات نوسانی میشود و این مسئله معاملهگران را متضرر خواهد کرد.
البته گمان نکنید که بازار رنج به درد ترید نمیخورد. برخی از بازارهای رنج برای معامله مناسب هستند و میتوان در آنها معامله کرد. شما به عنوان معاملهگر باید بدانید که در کدام بازار معامله کنید و در کدام بازار هیچ اقدامی انجام ندهید. بازار رنج و رونددار هر دو میتوانند شما را به سود برسانند یا متضرر کنند. تمام این مسئله به عملکرد و تحلیل شما از شرایط بازار بستگی دارد. در ادامه چهار نکته مهم را در این خصوص بیان میکنیم.
بررسی ارزش معامله بازار
اولین گام این است که ارزش معامله را در بازار فعلی مشخص کنید. زمانی که بازار رنج محدودهای نسبتا بزرگ داشته باشد، میتوان در آن معامله کرد. یعنی زمانی که کانال ترسیم میشود و فاصله میان سطح حمایت و مقاومت در محدوده مناسبی باشد، میتوان دست به معامله زد.
ابتدا تایم فریم روزانه را انتخاب کنید. سپس زوم چارت را کمی کمتر کنید تا بتوانید نمای کلی بازار را بهتر ببینید. اکنون میتوانید رفتار بازار را متوجه شوید. اگر بازار به شکلی مشخص در حال صعود یا نزول باشد، این مسئله نشاندهنده بازار رونددار است. در غیر اینصورت شما با یک بازار رنج روبهرو هستید.
پس از آن، باید ببینید که آیا بازار در یک محدوده بازار رونددار چیست؟ قیمت مشخص حرکت میکند یا در حال نوسان در قیمتی نامشخص است. حرکت بازار در محدوده مشخص به این معناست که میتوان در این بازار معامله کرد. پس چه در بازار رنج و چه در بازار رونددار نخستین کار بررسی ارزش معامله در شرایط حاکم بر بازار است.
در این تصویر میتوانید فاصله مناسبی را که میان سطوح حمایت و مقاومت وجود دارد ببینید. نقاط برخورد نیز در این تصویر مشخص است. با توجه به سطوح حمایت و مقاومت میتوانید وارد سهم شوید. در این نمودار، نسبت ریسک به ریوارد نیز به شکل مطلوبی وجود دارد.
بیشتر بخوانید
بررسی نوسانی بودن بازار
به محض اینکه متوجه شدید بازار نوسانی است، دور معامله کردن را خط بکشید. بازار نوسانی خود یکی دیگر از حالات بازار رنج است. در چنین شرایطی فاصله میان سطوح حمایت و مقاومت آنقدر نیست که نسبت ریسک به ریوارد مطلوبی را به دست دهد. مجددا تایم فریم روزانه را انتخاب کنید و کمی نمودار را دورتر کنید تا بتوانید وضعیت را بهتر مشاهده کنید. برای فهم بهتر، به تصویر زیر نگاهی بیندازید:
رنج فشرده قیمت در تصویر بالا به خوبی مشخص است. این بازار نوسانی و فشرده بستر مناسبی برای ترید کردن نیست.
استفاده از پرایس اکشن برای ورود به پوزیشن
اما زمانی که شرایط بازار برای ترید مناسب باشد، پای پرایس اکشن به ماجرا باز میشود. با استفاده از استراتژی های پرایس اکشن برای معامله در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، میتوان معامله را انجام داد. اما یکی از بهترین شیوهها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکستهای نامعتبر (Fake Breakout) انجام میشود. زمانی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما فراوان خواهد بود.
در بیشتر محدودههای رنج بازار، دستکم یک سیگنال با استفاده از Fake Breakout ایجاد میشود که سیگنالی قوی به حساب میآید. به این ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت خواهد کرد و به سمت دیگر محدوده رنج میرود.
بیشتر بخوانید
اکثر معاملهگران در پی آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج مشخص کنند. اما چنین معاملاتی معمولا به ضرر معاملهگر میانجامد. زمانی که شاهد یک شکست معتبر در محدوده رنج بازار هستیم، قیمت حداقل چند روز بیرون از محدوده رنج بسته خواهد شد. پس از آن شاهد یک پولبک خواهیم بود. اگر این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، میتوان چنین نتیجه گرفت که سطح موردنظر نگه داشته شده است.
این شرایط میتواند مهر تاییدی باشد بر شکست محدوده رنج. البته فراموش نکنید که برای پیشبینی شکست محدوده رنج، هیچ راهی وجود ندارد. باید منتظر بمانید تا شکست رخ دهد و پس از آن اقدامات مناسب را انجام دهید. تصویر زیر یک نمونه شکست نامعتبر را به خوبی نشان میدهد:
در تصویر بالا دو Pinbar مشخص است که بر روی سطح مقاومت شکل گرفته است. این دو پینبار موجب شدهاند که قیمت تا سطح حمایتی در سمت دیگر محدوده رنج افت کند. برای تاییدهای اضافی، بهترین کار آن است که از سیگنالهای پرایس اکشن (مانند پینبار) کمک بگیرید.
بیشتر بخوانید
تحت هر شرایطی معامله نکنید
زمانی که میبینید بازار در یک رنج نوسانی فشرده و کوچک در حرکت است، معامله نکنید. چرا که باید بتوانید در شرایطی که مطلوب به نظر نمیرسد، از سرمایه خود حفاظت کنید. این امر آرامش روحی شما را نیز در پی دارد؛ مسئلهای که در معاملهگری باید به آن بسیار توجه کنید.
در چنین شرایطی نگاهی به چارتهای دیگر داشته باشید. این احتمال وجود دارد که در این چارتها شرایطی مطلوبتر وجود داشته باشد و محدودههای رنج وسعت مناسبی داشته باشند تا شما بتوانید ترید کنید. مهمترین مسئله آن است که هرگز سعی نکنید چیزی را به بازار تحمیل کنید. این امر تنها موجب زیان شما خواهد شد و هیچ سودی با خود به همراه ندارد.
عملکرد معاملهگر در بازارهای رنج و خنثی
ما در زندگی روزمره خود همواره و به هر طریقی معاملاتی انجام میدهیم. مثلا در خرید مایحتاج روزانه نیز به نوعی معامله میکنیم. افراد صبر میکنند تا قیمتها کم شود و به کف نزدیک شود. سپس خرید را انجام میدهند. در بازار نیز معاملهگری در شرایط رنج چنین است. باید خریدهای خود را در نزدیکی کف بازار انجام دهید.
در این حالت معمولا خریدها در قیمتهای منفی و حتی در صف فروش انجام میشود. پس از آن زمانیکه قیمت به سقف محدوده رنج میرسد، میتوانید سهامی را که با قیمت پایین خریداری کردهاید، گرانتر بفروشید. در واقع میتوان گفت در این بازارها قاعده «خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا» حکمفرماست.
اما راز موفقیت در بازار رنج چیست؟ در بازار بورس ایران، در شرایطی که قیمت به کف محدوده رنج میرسد، شاهد آن هستیم که اخبار و شایعات منفی فراوانی در خصوص سهام شرکتها به گوش میرسد. در چنین مواقعی سهمها با صف فروش مواجه میشوند. فشار عرضه سنگین خواهد بود و قیمت به کف محدوده رنج میرسد. در این مواقع معامله کردن در فشار ترس و اضطراب موجود در بازار کار دشواری است. معاملهگران نمیتوانند به آسانی احساسات خود را کنترل کنند.
زمانی که معاملهگر بتواند خلاف جهت آب شنا کند، میتواند موفق شود. یک معاملهگر حرفهای باید در بازارهای رنج به صفهای فروش حمله کند. یعنی زمانی که معاملهگران از ریزش بازار میترسند و نگران از دست دادن سرمایهشان هستند، شما میتوانید خرید کنید. در این شرایط نگران تفاوت میان تحلیل خود و دیگران نباشید. چرا که در بازارهای مالی معمولا اکثر افراد اشتباه میکنند! این مسئله هم در بازار رنج و هم در بازار رونددار به وضوح مشخص است.
بر همین اساس زمانیکه بازار به سقف خود نزدیک میشود و تمام معاملهگران از سودهای به دست آمده رضایت دارند، شما باید بترسید و محافظهکار باشید. یعنی باید بتوانید سودهای کوچکی را که تا کنون به دست آوردهاید، سیو کنید. نمونه این اتفاقها را بارها در بورس ایران شاهده بودهایم. اگر هوشیارانه عمل کنید، میتوانید از این تجربیات استفاده کنید.
بیشتر بخوانید
خروج بازار از رنجهای طولانی
پس از بیان مطالب لازم در مورد بازار رنج و رونددار، اکنون میخواهیم بدانیم شرایط خروج بازار از رنجهای طولانی چیست. زمانی که بازار برای مدتی طولانی در محدودههای تنگ و فشرده حرکت میکند، نهایتا با حرکت به سمت بالا یا پایین از این محدوده خارج خواهد شد. بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت حرکتی قدرتمند را شروع میکند.
اگر از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این اتفاق ایجاد میشود، ابعادی بزرگ خواهد داشت. مثلا به تصویر زیر نگاه کنید. میتوانید ببینید که چگونه بازار مدتی در محدوده رنج در حرکت بوده است. سرانجام این محدوده به سمت بالا شکسته و موجب ایجاد یک حرکت قدرتمند صعودی شده است.
گفتیم که هر چه زمان رنج زدن بازار طولانیتر باشد، حرکت بعدی نیز بزرگتر خواهد بود. با چشم خود نیز میتوانید این مسئله را درک کنید. کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا بتوانید حرکت عمودی قیمت را در گامهای بعدی مجسم کنید. قیمت یک حرکت عمودی را حداقل به اندازه این چرخش ۹۰ درجه، ثبت خواهد کرد.
جمعبندی
تشخیص بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مسائلی است که معاملهگران باید بر آن مسلط باشند. زمانی که قیمتها در یک بازه زمانی در محدوده ثابتی بالا و پایین میروند، بازار در شرایط رنج قرار دارد. اما زمانی که شاهد تشکیل کف و سقفهایی در قیمتهای بالاتر یا پایینتر هستیم، با بازاری رونددار مواجهیم که میتواند صعودی یا نزولی باشد.
برخلاف تصور برخی از معاملهگران که میگویند در بازار رنج نمیتوان معامله کرد، باید گفت این بازار نیز میتواند مانند بازارهای رونددار موجب سودآفرینی شود. اما معاملهگر باید بتواند شرایط را به درستی تشخیص دهد تا متضرر نشود. اگر از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این اتفاق ایجاد میشود، ابعادی بزرگ خواهد داشت. در چنین شرایطی کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا به میزان حرکت عمودی قیمت در گامهای بعدی پی ببرید.
بازار رنج یا خنثی چیست؟
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی بازار رنج یا خنثی میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
بازار رنج، بازاری است که در آن، قیمت بین چند سقف و کف تقریبا ثابت نوسان میکند. سقف قیمتی در واقع مقاومتی است که قیمت قادر به شکست آن نبوده است.
به همین ترتیب، کف قیمتی نیز حمایتی بوده است که قیمت قادر به شکست آن نبوده است.
راههای تشخیص بازار رنج
اندیکاتور ADX
همانطور که در مقاله قبل اشاره کردیم، یک راه برای تعیین اینکه بازار رنج است یا نه، استفاده از ADX است. زمانی میتوان گفت بازار روند خنثی دارد که ADX زیر ۲۵ باشد. به یاد داشته باشید، با کاهش مقدار ADX، روند ضعیفتر میشود.
استفاده از باندهای بولینگر در بازارهای رنج
در اصل، باندهای بولینگر زمانی جمع میشوند که نوسانات کمتر در بازار وجود دارد و زمانی باز میشوند که نوسانات بیشتری وجود دارد. به همین دلیل، باندهای بولینگر ابزار خوبی برای استراتژیهای شکست ارائه میکنند. وقتی باندها نازک و جمع شدهاند، نوسانات کم است و انتظار بازار رنج یا خنثی را داریم. با این حال، وقتی باند شروع به باز شدن میکند، نوسانات در حال افزایش است و حرکت قیمت در یک جهت محتمل است.
در این مورد، میتوانیم ببینیم که با حرکت قیمت در محدوده رنج، باندهای بولینگر جمع میشوند. ایده اصلی استراتژی بازار خنثی این است که یک جفت ارز دارای سقف و کف قیمتی ثابت است که معمولا در بین آنها معاملات انجام میشود.
با خرید در نزدیکی قیمت کف، معاملهگر امیدوار به کسب سود در اطراف قیمت سقف است. با فروش در نزدیکی قیمت سقف، معاملهگر امیدوار به کسب سود در اطراف قیمت کف است. ابزارهای محبوب برای استفاده عبارتند از: کانالها مانند آنچه در بالا نشان داده شد و باندهای بولینگر. همچنین استفاده از اسیلاتورهایی مانند Stochastic یا RSI، به افزایش شانس شما برای پیدا کردن نقطه مناسب در محدوده سقف یا کف کمک خواهند کرد؛ زیرا به طور بالقوه میتوانند شرایط اشباع فروش و اشباع خرید را تشخیص دهند. در اینجا مثالی با استفاده از جفت ارز GBP/ USD ارائه میشود.
نکته: بهترین جفت ارزها برای استراتژیهای خنثی ارزهای کراس هستند. جفت ارز کراس یعنی جفت ارزی که بدون دلار آمریکا باشد.
یکی از شناخته شده ترین جفت ارزها برای معامله در محدوده خنثی EUR /CHF است.
نرخ رشد مشابه در اتحادیه اروپا و سوئیس، نرخ مبادله این جفت ارز را تقریباً ثابت نگه میدارد.
یاد بگیرید که چگونه میتوانید سقفها و کفها را در هر دو محیط بازار رونددار و خنثی پیدا کنید. با دانستن اینکه بازار رونددار و خنثی چیست، میتوانید از استراتژی خاص برای هر یک استفاده کنید.
بازار رنج یا خنثی چیست؟
بازار رنج (Range market یا range-bound market) وضعیتی در بازار است که قیمت برای یک دوره طولانی در محدوده خاصی حرکت میکند. معمولا، معاملهگران این دورهها را دوست ندارند، بنابراین سعی میکنند تا زمانی که این وضعیت ادامه دارد، از معامله اجتناب کنند. دلیل این موضوع بسیار ساده است. بیشتر استراتژیهای معاملاتی با هدف دنبال کردن روند قیمتی انجام میشوند و اگر روندی وجود نداشته باشد، معاملاتی نیز وجود نخواهد داشت.
در بازار رنج بزرگترین آسیب متوجه معاملهگران مبتدی است که اولین سود خود را در طول دورههای صعودی قوی به دست آوردهاند. هر زمان که بازار شروع به نوسان کند، استراتژیهای معاملاتی آنها اثربخشی قبلی خود را از دست میدهد و به دلیل تجربه کم در انجام معاملات، شروع به از دست دادن سود خود میکنند.
اما آیا این بدین معنی است که در بازار رنج کسب درآمد غیرممکن است؟ نه. برخی از معاملهگران استراتژیها یا سیستمهای معاملاتی خود را تنظیم میکنند تا دقیقاً با این نوع بازار سود بالایی به دست آورند. در اینجا برخی از این استراتژیها را نیز معرفی میکنیم.
بازار رنج چیست؟
فهرست عناوین مقاله
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، دورهای که قیمت در یک محدوده خاص نوسان میکند را بازار رنج مینامیم. دقت کنید در بازارهای رنج ممکن است تمام سقفها و کفها در مقادیر قیمتی دقیقی تشکیل نشوند. ویژگی اصلی بازارهای رنج، حرکت رو به جلوی قیمت بدون وجود یک روند مشخص است.
ویژگی بعدی، وجود مرزهای بالایی و پایینی است که در عین حال به عنوان مناطق مقاومت و حمایت عمل میکنند. با تعیین این «مرزها»، میتوانید پیشبینی کنید که قیمت کجا ممکن است تغییر جهت دهد. با اتصال دو نقطه روی نمودار و کشیدن یک خط بین آنها میتوانید یک نقطه مقاومت یا حمایت را پیدا کنید. همانطور که در مثال مشاهده میکنید، ما دو نقطه در اوج و دو نقطه در کف را به هم وصل کردهایم تا سطح مقاومتی و حمایتی را تشخیص دهیم.
استفاده از نقاط حمایت و مقاومت برای کسب سود در بازار رنج
نقاط حمایت و مقاومت اغلب پایه و اساس 50 درصد از استراتژیهای معاملاتی هستند. اگرچه این دو مفهوم حتی برای یک مبتدی بسیار ساده به شمار میروند، اما هنوز یک ابزار موثر برای تعیین نقاط ورود و خروج در بازار محسوب خواهند شد. از آنجایی که مناطق حمایت و مقاومت تنها پس از آزمایش قیمت شکل میگیرند، استفاده از آنها در بازار رنج یکی از سادهترین راهحلها برای معاملهگران به شمار میرود.
تعریف خطوط مقاومت و حمایت
از سری مقالات مشابه این مطلب
استفاده از نقاط حمایت و مقاومت برای کسب سود در بازار رنج خیلی ساده است. فقط کافی است وقتی قیمت به حمایت رسید خرید کنید و وقتی قیمت به مقاومت رسید بفروشید. اما اشکال اصلی چنین استراتژی، احتمال زیاد از دست دادن پول در زمانی است که قیمت از یکی از مرزهای بازار عبور کند.بازار رونددار چیست؟
در صورتیکه حد ضرر به درستی تنظیم نشده باشد این اشکال میتواند ضررهای سنگینی به دنبال داشته باشد. بنابراین اگر این استراتژی را انتخاب کردید، به دنبال بازاری با بیش از دو برخورد به هر سطح حمایت یا مقاومت باشید.
انجام معامله بعد از خروج از محدوده در بازار رنج
انجام معامله بعد از خروج از محدوده در بازار رنج برعکس استفاده از سطوح حمایتی و مقاومتی است. در این حالت به جای اینکه به دنبال خرید روی حمایت و فروش روی مقاومت باشید، باید منتظر شکست حمایت (یا مقاومت) بوده و عمل مخالف را انجام دهید.
اگر قیمت از حمایت عبور کرد، باید یک موقعیت فروش باز کنید یا دارایی خود را بفروشید و اگر قیمت از مقاومت عبور کرد، باید یک موقعیت خرید باز کنید. اشکال اصلی این روش معاملاتی، احتمال وجود شکست جعلی است. اگر حد ضرر خود را به درستی تنظیم نکنید، ممکن است وقتی قیمت به محدوده بازگردد، پول زیادی از دست بدهید.
شکست جعلی محدوده قیمتی در بازار رنج
اگر استراتژی شما مبتنی بر شکست جعلی است، باید برخلاف آنچه دیگر معاملهگران انجام میدهند، عمل کنید. پس باید به جای خرید زمانی که قیمت از مقاومت عبور میکند، بفروشید. تنها چیزی که باید مد نظر قرار دهید الگوی شمعدانی است که به شما در مورد ماهیت شکست (اینکه واقعی است یا جعلی) کمک میکند. معمولاً اگر شکست جعلی باشد، الگوی شمعدانی دارای سایه بلند است.
پس از بسته شدن شمع، میتوانید تشخیص دهید که شکست واقعی است یا جعلی. اگر شمعدان بعدی در محدوده بازار رنج باز شود، تاییدیهای بر جعلی بودن شکست محدوده است. اگر شمع در سطح مقاومت ظاهر شود، معاملهگران یک موقعیت فروش باز میکنند و منتظر میمانند تا روند به حمایت بازار برسد تا بتوانند خرید کنند.
الگوهای معاملاتی سنتی مانند مثلث
بازار رنج ممکن است به شکل مثلث نیز ظاهر شود. الگوهای معاملاتی سادهترین چیزی نیست که میتوان در نمودار به آن توجه کرد، به خصوص برای معاملهگران مبتدی. اما گاهی اوقات یک نجاتدهنده واقعی خواهد بود. اگر متوجه نوعی مثلث در بازار رونددار شدید، میتوانید به راحتی تشخیص دهید که چه زمانی میتواند به طور بالقوه پایان یابد و کجا وارد یا خارج شوید.
مثلثهای متقارن، صعودی یا نزولی تقریباً شبیه هم هستند چون همگی یک ویژگی مشترک دارند و آن هم نوسان نزولی در دل یک مثلث است. نوسانات نزولی کاهش تدریجی دامنهای است که قیمت در آن حرکت میکند. در واقع انگار حرکت قیمت همواره باریک و باریکتر میشود. اگر بتوانید خطوط بالا و پایین الگوی مثلث را پیدا کنید میتوانید آن را تشخیص دهید.
حال اگر خط پایین و بالا مثلث شیبی یکسان اما در جهت مخالف داشته باشند، با یک مثلث متقارن روبرو هستید که حرکات آتی قیمت را به شما نشان نمیدهد. حال اگر خط بالایی مثلث شیبدار و خط پایینی مستقیم باشد، شما با یک الگوی مثلث نزولی روبرو هستید که ممکن است یک حرکت نزولی کوتاه مدت باشد.
شاخص روند بازار فارکس
از سری مقالات مشابه این مطلب
برعکس این وضعیت نیز مثلث صعودی است که معمولاً در یک روند صعودی کوتاه مدت ظاهر میشود که منجر به پایان بازار رنج و شروع یک روند صعودی بلندمدت خواهد شد.
استفاده از حجم برای تعیین انتهای بالقوه بازار رنج
حجم ابزاری ساده و در عین حال موثر برای یک معاملهگر باتجربه است. حتی اگر حجم فقط تعداد معاملاتی را که در بازار انجام میشود به شما نشان بازار رونددار چیست؟ دهد، میتوانید به راحتی از آن برای تعیین اینکه آیا معاملهگران از شکست محدوده حمایت میکنند یا خیر استفاده کنید.
در طول انواع مختلف بازارها (رونددار یا رنج)، حجمها میتوانند نمایهها و الگوهای مختلفی را به شما نشان دهند که ممکن است به شما در تعیین تغییر روند یا ادامه آن کمک کند. اما متأسفانه حجم بهترین شاخص برای پیشبینی وضعیت بازار یا تعیین محدوده بازار رنج نیست. حتی اگر بتوانید به عنوان تأیید از آن کمک بگیرید اتکا تنها به حجم ممکن است منجر به زیان شود.
جمعبندی
حتی برای معاملهگران باتجربه هم کار در بازار رنج دشوار است. اکثر آنها از اندیکاتورهای اضافی در داخل سیستمهای معاملاتی خود استفاده میکنند تا از بازارهای رنج اجتناب کنند و در چنین بازارهایی پول خود از دست ندهند. با وجود اینکه راههایی برای معامله در بازارهای رنج وجود دارد اما هیچکدام هیچ فایدهای برای انجام معاملات در بازارهای بیثباتی که هر لحظه ممکن است تغییر جهت دهد ندارد.
اما اگر واقعاً به دنبال معامله در بازار رنج هستید، یکی از بهترین راهحلها استفاده از مناطق حمایت و مقاومت است. در این روش نیازی به استفاده از دهها شاخص و اندیکاتور مختلف ندارید و تنها با تشخیص سطح حمایت و مقاومت میتوانید کسب سود کنید.
اما مهمترین قانونی که همیشه باید رعایت کنید این است که از استراتژی معاملاتی که معمولاً در بازارهای پرطرفدار استفاده میشود اجتناب کنید. استراتژیهایی که دنبال کردن روند را هدف قرار میدهند در یک بازار رنج معمولا جواب نمیدهند. به همین دلیل است که معاملهگران فقط روی جفتهایی که شروع به نوسان میکنند، معامله خود را متوقف کرده و جفت ارز با یک روند دقیق را دنبال میکنند.
یکی دیگر از راههای اجرای آن، تغییر جفتهای معاملاتی است که در حال ردیابی و معامله در آنها هستید. با انتخاب یک جفت معاملاتی دیگر، این توانایی را خواهید داشت که به دنبال نموداری باشید که برای شما و استراتژی معاملاتی شما خوشایندتر است.
دیدگاه شما