بورس آموز
زمانی که سهمی در محلی حمایت گردد و به علت تقاضا روند افزایشی پیدا کند افرادی که به روند اطمینان ندارند" مقداری " از سهم را می فروشند که این باعث پول بک سهم می گردد در صورت حمایت مجدد روند + سهم قطعی ش
تریگر چیست؟
زمانی که سهمی در محلی حمایت گردد و به علت تقاضا روند افزایشی پیدا کند افرادی که به روند اطمینان ندارند" مقداری " از سهم را می فروشند که این باعث پول بک سهم می گردد در صورت حمایت مجدد روند + سهم قطعی شده و پس از این حمایت مجدد در چندین جای می توان اقدام به خرید نمود که اصطلاحا تریگر خوانده می شوند و به ریسک پذیری خریدار بستگی دارد .
تریگر بر مبنای ریسک دو دسته است : خرید در محل پول بک که اصطلاحا تریگر کندلی خوانده می شود و خرید در مقاومت پس از حمایت در پول بک ، تریگر خطی نامیده شده است و در هر دو مورد باید از حجم و قدرت خرید اطمینان حاصل نمود با رعایت حد ضرر مناسب جهت خروج خرید انجام داد ؛ لازم به ذکر است که نوعی خرید با ریسک بالا وجود دارد که با تشخیص کف حمایتی خرید می شود و به اشتباه گاها تریگر کندلی نامیده می گردد حال آنکه تریگر فقط به محل هایی گفته می شود که روند سهم قطعی شده باشد
صفحه اصلی | تالار گفتمان | ثبت نام | ورود | تماس با ما
تمامی حقوق برای بورس آموز محفوظ می باشد هرگونه کپی برداری ممنوع است.
پرایس اکشن چیست؟ آشنایی با روش معامله بر اساس پرایس اکشن
ترید کردن بر اساس پرایس اکشن روشی برای خرید و فروش در بازارهای مالی است که شامل تحلیل حرکات پایه قیمت در گذر زمان است. بسیاری از تریدرهای شخصی و سازمانی و همچنین مدیران صندوقهای پوششی از پرایس اکشن برای پیش بینی مسیر آینده قیمت یک سهام یا یک بازار مالی استفاده میکنند.
به زبان ساده، پرایس اکشن نشان دهنده تغییرات قیمت یا به عبارتی اقدامات (action) قیمت است. پرایس اکشن در بازارهایی با نوسان و نقدینگی زیاد راحت تر مشاهده میشود اما هر چیزی که در یک بازار آزاد خرید و فروش شود، یک پرایس اکشن خواهد داشت.
معاملات مبتنی بر پرایس اکشن عوامل بنیادی تأثیرگذار بر حرکات بازار را نادیده میگیرند و بیشتر متمرکز بر تاریخچه قیمت بازار هستند یعنی حرکات قیمت در یک بازه زمانی. بنابراین پرایس اکشن یک نوع تحلیل تکنیکال است اما با بیشتر انواع تحلیل تکنیکال تفاوت دارد از این جهت که تمرکز اصلی آن رابطه قیمت جاری در بازار با قیمتهای گذشته یا اخیر است و نه مقادیر دست دومی که از این تاریخچه قیمت استخراج میشوند.
به عبارت دیگر، معاملات پرایس اکشن یک نوع خالص از تحلیل تکنیکال هستند چون شامل هیچ نوع اندیکاتور مبتنی بر قیمت دست دوم نیستند. تریدرهای پرایس اکشن فقط به دادههای دست اولی که یک بازار درباره خودش تولید میکند یعنی حرکات قیمت آن طی زمان توجه دارند.
- تحلیل پرایس اکشن به تریدرها امکان میدهد از تغییرات قیمت نتیجه گیری کنند و توضیحاتی در اختیار آنها قرار میدهد که تریدرها میتوانند با استفاده از آنها یک سناریوی ذهنی برای توصیف وضعیت جاری بازار بسازند. تریدرهای مجرب پرایس اکشن اغلب درک ذهنی منحصربفرد و حس ششم خودشان نسبت به بازار را به عنوان عامل اصلی انجام معاملات سودآور ذکر میکنند.
تریدرهای پرایس اکشن از تاریخچه گذشته حرکات قیمت یک بازار استفاده میکنند و بیشتر متمرکز بر پرایس اکشن 3 تا 6 ماه اخیر بوده و تأکید کمتری بر تاریخچه قیمت قدیمی تر دارند. تاریخچه قیمت شامل swing high و swing low در یک بازار و همچنین سطوح مقاومت و پشتیبانی هستند.
تریدر میتواند از پرایس اکشن بازار برای ارزیابی و توصیف تأثیر افکار انسانها بر حرکات بازار استفاده کنند. هر یک از فعالان بازار، با اجرای یک معامله در آن بازار یک سرنخ روی نمودار قیمت بازار ایجاد میکند که میتوان این سرنخها را تفسیر کرده و از آنها برای امتحان کردن و پیش بینی حرکت بعدی بازار استفاده کرد.
معامله بر اساس پرایس اکشن
معمولاً تریدرهای پرایس اکشن از اصطلاح Keep It Simple (ساده نگهش دار!) استفاده میکنند تا نشان دهند که خیلی از افراد با پر کردن نمودارها از اندیکاتورهای تکنیکال و تحلیل بیش از حد بازار، بی دلیل شرایط را پیچیده میکنند.
- به معامله بر اساس پرایس اکشن، معامله بر اساس نمودار تمیز، معاملات برهنه یا معامله طبیعی یا خام هم گفته میشود که نشان دهنده سادگی این سیستم است.
رویکرد ساده معاملات مبتنی بر پرایس اکشن باعث شده که در این روش از هیچ اندیکاتوری روی نمودارها استفاده نشود و رویدادهای اقتصادی و اخبار تأثیری بر تصمیم گیریهای تریدر نداشته باشند. تمرکز اصلی در این روش پرایس اکشن بازار است و باور رایج بین تریدرهای پرایس اکشن این است که خود قیمت منعکس کننده همه متغیرهایی (مثل رویدادهای خبری، دادههای مربوط و غیره) است که بر بازار تأثیرگذار بوده و باعث حرکت آن میشوند. بنابراین، تحلیل بازار و اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن آن به جای تلاش برای تفسیر و مرتب سازی متغیرهای مختلف تأثیرگذار بر بازار در هر روز، بسیار ساده تر است.
استراتژیهای (الگو) معامله بر اساس پرایس اکشن
الگوهای پرایس اکشن که به آنها تریگر، ستاپ یا سیگنال پرایس اکشن هم گفته میشود، مهم ترین جنبه از معاملات پرایس اکشن هستند چون همین الگوها هستند که سرنخهایی قوی درباره حرکات بعدی قیمت در اختیار تریدرها قرار میدهند.
نمودارهای زیر نمونههایی از استراتژیهای معاملاتی ساده بر اساس پرایس اکشن را نشان میدهند که میتوانید از آنها برای ترید کردن استفاده کنید.
- الگوی اینساید بار (Inside bar)
الگوی اینساید بار یک الگوی دو میلهای است که شامل یک میله داخلی (inside) و یک میله قبلی است که معمولاً به آن میله مادر گفته میشود. اینساید بار به طور کامل در محدوده حداقل و حداکثر میله مادر قرار دارد. معمولاً از این استراتژی پرایس اکشنی به عنوان یک الگوی بریک اوت در بازارهایی استفاده میشود که بر اساس خط روند حرکت میکنند اما اگر در یک سطح کلیدی از نمودار تشکیل شوند، میتوان از آنها به عنوان یک سیگنال معکوس شدگی هم استفاده کرد.
الگوی پین بار متشکل از یک کندل استیک است و نشان دهنده رد کردن قیمت و معکوس شدن بازار است. سیگنال پین بار برای بازاری که بر اساس روند حرکت میکند و بازارهایی با محدوده روند محدود مناسب است و میتوان با استفاده از آن بر اساس سطوح پشتیبانی یا مقاومت کلیدی هم بر خلاف روند معامله کرد. پین بار نشان میدهد که ممکن است قیمت بر خلاف جهتی که دنباله (tail) به آن اشاره دارد، شروع به حرکت کند چون همین دنباله است که رد شدن قیمت و معکوس شدن روند را مشخص میکند.
الگوی جعلی متشکل از بریک اوت کاذب یک الگوی اینساید بار است. به عبارت دیگر اگر الگوی اینساید بار یک شکستگی مختصر داشته باشد و بعد دوباره در محدوده میله مادر یا اینساید بار بسته شود، یک الگوی جعلی شکل گرفته است. به این دلیل به چنین الگویی جعلی گفته میشود که به نوعی تریدرها را فریب میدهند چون به نظر میرسد که بازار شروع به حرکت به یک سمت کرده اما بعد دوباره شروع به حرکت بر خلاف آن جهت میکند. استفاده از الگوی جعلی برای معامله بر اساس روند، بر خلاف جهت بر مبنای سطوح کلیدی و همچنین معامله در بازاری با حرکت افقی بسیار مناسب است.
معامله با الگوهای پرایس اکشن
در ادامه نگاهی به چند نمونه از معاملات واقعی بر اساس الگوهای پرایس اکشن داریم.
نمودار اول یک الگوی سیگنال فروش جعلی خرسی را نشان میدهد. در این مثال، روند کلی از قبل رو به پایین بوده چون این حرکت رو به پایین از گوشه سمت چپ بالای نمودار شروع شده است. بنابراین، این سیگنال فروش جعلی همسو با روند نزولی نمودار کلی روزانه بوده که وضعیت خوبی است. معامله بر اساس روند کلی بازار معمولاً شرایطی را در پرایس اکشن ایجاد میکند که احتمال موفقیت در صورت معامله بر اساس آنها بیشتر است.
نمودار زیر مثالی از یک پین بار جعلی گاوی در یک بازار رو به صعود را نشان میدهد. معمولاً وقتی بازاری یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کوتاه مدت دارد، یعنی معنی کندل تریگر چیست؟ اخیراً به شدت به یک سمت خاص حرکت کرده، تریدر پرایس اکشن سعی میکند بر اساس مومنتوم کوتاه مدت بازار عمل کند.
در این مثال، نگاهی به الگوی معاملاتی اینساید بار داریم. این نمودار یک سیگنال اینساید بار معمولی و همچنین اینساید پین بار کمبو دارد. اینساید پین بار کمبو، یک اینساید بار است که برای میله اینساید آن یک پین بار شکل گرفته است. این وضعیت در بازارهای دارای روند مثل آنچه در ادامه مشاهده میشود، خیلی خوب کار میکند.
آخرین نموداری که قرار است بررسی کنیم، نمونهای از الگوی پین بار است. به حرکات بزرگ رو به بالایی که پس از هر دوی این سیگنالهای خرید پین بار شکل گرفته توجه کنید. همچنین به دنباله طولانی هر دوی این پین بارها در مقایسه با بعضی دیگر از میلههای این نمودار دقت کنید که ممکن است آنها را به عنوان پین بار تشخیص داده باشید. پین بارهایی مثل این دو که دنبالههای طولانی داشته و از پرایس اکشن اطرافشان به شدت بیرون زده اند، اغلب شرایط خیلی خوبی برای معامله ایجاد میکنند.
اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن با تلاقی
معامله بر اساس سیگنالهای پرایس اکشن فقط مربوط به خود سیگنال نیستند بلکه محل شکل گیری سیگنال روی نمودار هم مهم است. همه پین بارها، اینساید بارها و غیره با هم برابر نیستند. بسته به محل شکل گیری یک سیگنال پرایس اکشن خاص در یک بازار، ممکن است تصمیم بگیرید بر اساس آن معامله نکنید یا اینکه بدون لحظهای درنگ از آن برای اجرای معامله استفاده کنید.
بهترین سیگنالهای پرایس اکشن آنهایی هستند که در نقاط تلاقی در بازار شکل میگیرند. Confluence یا تلاقی در لغت به معنای برخورد افراد یا اشیاء است. در معامله بر اساس پرایس اکشن ما به دنبال ناحیهای هستیم که در آن حداقل چند عنصر مختلف با سیگنال ورود پرایس اکشن همخوانی دارند. زمانی که چنین اتفاقی رخ میدهد میتوانیم بگوییم که سیگنال پرایس اکشن تلاقی دارد.
در نمودار زیر یک مثال خوب از تلاقی الگوی پین بار مشاهده میکنیم. تلاقی در اینجا از این نظر ایجاد شده که پین بار در جهت روند صعودی بازار معنی کندل تریگر چیست؟ شکل گرفته و در یک سطح پشتیبانی از این روند صعودی ایجاد شده است. بنابراین، ما تلاقی روند و سطح پشتیبانی را داریم که وجود آنها با هم باعث افزایش اهمیت سیگنال خرید میشود. هر چقدر یک سیگنال پرایس اکشن با فاکتورهای بیشتری تلاقی داشته باشد، احتمال درستی و قدرت آن بیشتر خواهد بود.
نتیجه گیری
امیدواریم که این راهنما برای شما مفید بوده باشد و حالا درک خوبی از پرایس اکشن و روشهای ترید کردن بر اساس آن کسب کرده باشید.
توصیه میشود که سعی کنید اطلاعات بیشتری نسبت به پرایس اکشن و شیوههای معامله بر اساس آن کسب کنید چون این مفهوم بسیار وسیع تر از چیزیست که در این مطلب توضیح دادیم.
پرایس اکشن چیست؟ بررسی انواع سبک های پرایس اکشن
امروزه استفاده از پرایس اکشن یکی از متداولترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی است. چه یک تریدر کوتاه مدت باشید یا بلند مدت تجزیه و تحلیل بر اساس گذشته بازار یکی از ساده ترین و قدرتمندترین راه ها برای موفقیت در مارکت است.
ترید در بازارهای مالی نیازمند تحلیل فاندامنتال و تکنیکال است. در تحلیل فاندامنتال شما به اخبار، رویدادهای اقتصادی و … توجه میکنید. در تحلیل تکنیکال شما با مجموعهای از سبک ها و استراتژی ها روبه رو هستید که پرایس اکشن یکی از این موارد است.
هر اندیکاتور و اسیلاتوری که در دنیای ترید استفاده میشود از قیمت مشتق گرفته شده است. بنابراین باید سعی کنید چارت و قیمت را درک کنید، از آن یاد بگیرید و آن را در معاملات خود به کار بگیرید.
با توجه به این که بهترین روش تحلیل در بازار مالی فارکس، Price action است در این مطلب از امیر تریدر قصد داریم به معرفی انواع سبک های پرایس اکشن بپردازیم این مطلب را از دست ندهید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
تاریخچه پرایس اکشن
Price action از گذشتههای دور تا به حال دچار تحولات زیادی شده است و داستان های زیادی از تاریخچه آن قابل ذکر است. بهتر است در ابتدا گریزی بزنیم به آغاز شناخت چارت که در قرن 17 میلادی توسط جوزف دی لاوگا انجام شد و نشانه ها و جوانه معنی کندل تریگر چیست؟ هایی از تحلیل تکنیکال را فراهم کرد.
در قرن 18 میلادی آقای مانهیسا هوما (Munehisa Homma) که به عنوان پدر علم پرایس اکشن شناخته میشود و برای اولین بار کندل استیک و پترنهای آن را اختراع کرد.
فرد بعدی که معتبرترین و علمی ترین بیان را از او داریم چارلز داو است که علم تکنیکال را معرفی کرد. بعد از آقای داو افراد زیادی در این زمینه کار کردند و Technical science را گسترش دادند.
به طور کلی پرایس اکشن کلاسیک دارای 3 اصل کلی است که عبارتست از:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند.
- تاریخ و گذشته بازار تکرار خواهد شد.
البرت گن، نلسون الیوت، آلن هال وودز و … افراد تاثیر گذاری برای گسترش علم تکنیکال بودند و هر کدام روش خود را در تحلیل کلاسیک مطرح کرده است.
در پایان بهتر است به ذکر نام ریچارد وایکوف که بنیان گذار و آغازگر پرایس اکشن کلاسیک است به این بخش پایان دهیم.
پرایس اکشن چست؟
پرایس اکشن اصطلاحی است که اغلب در تحلیل تکنیکال برای توصیف و تفسیر حرکت یک دارایی استفاده میشود. معامله گرانی که از این سبک استفاده میکنند معتقد هستند که قیمت یک دارایی مهم ترین موردی است که در تحلیل باید در نظر گرفته شود.
اکثر تصمیمات در این روش با استفاده از چارت قیمت و بدون هیچ ابزار خاصی گرفته میشود و همه تمرکز تریدر بر روی تاریخچه قیمت است. کسانی که به این روش معامله میکنند معتقدند که قیمت منعکس کننده همه متغیرهایی که رخ میدهند مانند رویدادهای خبری، دادههای اقتصادی و … است.
در تحلیل به این سبک که یک روش ساده و قدرتمند به حساب میآید هیچ اندیکاتور و اسیلاتوری بر روی چارت معامله گر اعمال نمیشود.
به نظر تریدرهای پرایس اکشن چیز جدیدی در بازار وجود ندارد و تاریخ دوباره تکرار خواهد شد. بنابراین آنها به دنبال تکرار الگوهای قیمت در نمودارهای خود هستند.
اگر بخواهیم به طور ساده و در یک خط به پرایس اکشن را توصیف کنیم به معنای نرخ کنش است، یعنی اقدام بر اساس رفتار قیمت. برای موفقیت در این روش باید درک درستی از روانشناسی حرکات کندل ها داشته باشید.
معرفی انواع سبک های پرایس اکشن
از تاریخ پیدایش Price action تاکنون سبکهای متفاوتی توسط معامله گران با حرفه ای ایجاد شده است، که در این میان 4 سبکی که در ادامه به آن ها میپردازیم محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند:
- البروکس (Al Brooks)
- لنس بگز (Lance Beggs)
- ار تی ام (RTM)
- سم سیدن (Sam seiden)
پرایس اکشن به سبک البروکس
البروکس به عنوان شناخته شده ترین فرد در بازارهای مالی مدرک پزشکی خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرده است. او که در 30 سالگی شغل اصلی خود یعنی چشم پزشکی را رها کرد و تصمیم گرفت به یک معامله گر تبدیل شود و در این راه موفقیت زیادی به دست آورد و دارای یک موسسه آموزشی در این حوزه در لس آنجلس است.
Al Brooks تا به حال دهها هزار کنفرانس در حوزه معامله گری برگزار کرده است و دارای چندین جلد کتاب است که اکثرا به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاند.
دیدگاه البروکس این است که آن چه که بر روی چارت دیده میشود چیزی نیست که که شما ظاهرا میبینید. او دیدگاه متفاوتی نسبت به تریدرها داشته و معتقد است کندل هایی که در طول روز ایجاد میشوند اهمیت زیادی در روند معاملات دارند. بنابراین هر تغییری که در قیمتها رخ میدهد اتفاقی نیست و به دلیل خاصی رخ میدهد.
پرایس اکشن به سبک لنس بگز
فرد دیگری که در بازار مالی شناخته شده است لنس بگز است که قبل از شروع به معامله گری خلبان هلیکوپتر بوده است.
معامله گری به سبک Lance Beggs یک روش جامع و مدون است که ستاپهای مشخص، تحلیل بر اساس قدرت و ضعف، تایم فریم و … دارد. اساس این روش استفاده از الگوها است. بگز 16 اصل تدوین کرده است که جهت حرکت قیمت را مشخص میکند و به شما کمک میکند تا حساب شده وارد معامله شوید، بسیار جامع و کاربردی است و برای همه مواردی که برای موفقیت در بازار نیاز است، قانون نوشته است.
به طور کلی 3 تایم فریم مشخص کرده است که شامل ساختار، تحلیل و تریگر است. در تایم ساختار چهار چوب، سقف و کف را مشخص میکنیم. در تایم فریم تحلیل خطوط روند، کندل ها و الگوها مشخص میشوند و بازه های زمانی کوچک که تریگر نامیده میشود برای تصمیم گیری نهایی ورود به معامله استفاده میشود.
قدرت و ضعف روندها بر اساس مومنتوم، عمق بازار و پروجکشنها سنجیده میشود.
زمانی میتوان گفت که یک سبک معاملاتی کامل است که روش مدیریت ریسک صحیح و اصولی داشته باشد. متد بگز شامل حجم معاملات، تعداد پوزیشن، استاپ لاس و … است. علاوه بر این شما باید در پایان روز، هفته و ماه ژورنال نویسی نیز انجام دهید.
پرایس اکشن به سبک ار تی ام (RTM)
شخصی به نام If Myante متوجه شد که موسسات و بانک ها برای به دست آوردن پول معامله گران خرد با دستکاری و ایجاد ترفندهایی بر روی نمودار، قصد فریب دادن معامله گران کوچک را دارند.
کلمه RTM از عبارات Read The Market و به معنای خواندن قیمت است. کندل شناسی، نواحی Sr مالتی تایم فریم، نفوذ و انگلف انواع ساختارها FL ،FTR ، PAZ و … مواردی هستند که در این سبک مورد بررسی قرار میگیرند.
پرایس اکشن به سبک سم سیدن
سم سیدن تجربه حضور 20 ساله خود در بازارهای مالی را در قالب یک استراتژی که با نام عرضه و تقاضا از آن یاد میشود ارائه داد.
او به توجه به گذشته بازار و حرکات قیمت تجمع سفارشات بر روی نمودارها را بررسی و مطابق با آنها وارد معامله میشود.
سخن پایانی
در این مقاله انواع سبک های پرایس اکشن را بررسی کردیم. دقت داشته باشید که برای موفقیت در بازار نیاز نیست که همه روش ها را به کار ببرید.
بهتر است تحقیقات لازم در مورد هر یک از این سبکها را انجام دهید و سپس با توجه به شناختی که از خود و شخصیتتان دارید متدی را انتخاب کنید که سنخیت بیشتری با شما داشته باشد.
منابع آموزشی رایگان و پولی زیادی برای یادگیری این سبکها وجود دارد. با توجه به این که مبتکر این سبکها افراد خارجی هستند، اکثر مدرسانی که در ایران این روشها را آموزش میدهند از روی دوره معنی کندل تریگر چیست؟ های این افراد تدریس میکنند.
با توجه به این که یوتیوب بزرگترین دانشگاه مجازی دنیا است میتوانید به راحتی دوره این افراد را پیدا کنید و از منابع اصلی برای یادگیری استفاده کنید.
اگر هم که یادگیری شما از طریق کتاب بهتر است، کتاب های زیادی در این مورد ترجمه شده است که میتوانید از آنها استفاده کنید.
یادتان باشد که در حین یادگیری حتما حتما آموخته هایتان را بر روی چارت پیاده سازی کنید و تمرین کنید تا به آن مسلط شوید زیرا معامله گری نیز مانند هر چیز دیگری نیاز به تمرین فراوان دارد.
شما چه سبک دیگری را میشناسید که به نظرتان میتواند کاربردی باشد؟ در بخش دیدگاهها منتظر معرفی شما هستیم.
اردر بلاک (order block) چیست و چگونه آنها را معامله کنیم؟
اردر بلاک Order Block
در چند سال گذشته مفهوم اردر بلاک که توسط یک معاملهگر یوتیوب توضیح داده شده بود، در بین معاملهگران بسیار مورد توجه قرارگرفتهاست. اما اردر بلاک یا بلوک سفارشات چیست؟ به طور خلاصه بلوکهای سفارشات، همان مناطق عرضه و تقاضا هستند، البته با کمی تفاوت ساختاری که در ادامه به آن میپردازیم.
اردر بلاک، رفتاری در بازار است که نشان از پر شدن سفارشات و روند حرکتی موسسات مالی و بانکهای بزرگ که بازیگران عمده بازار هستند را در خود جایدادهاست. حرکت این موسسات در بازار، عمدتا با نمایش الگوهای خاصی اتفاق میافتد و منجر به روندها و حرکات بزرگ میشود، بنابراین معاملهگران باید بدانند، این نهادها در بازار چطور به معامله میپردازند. هنگامی که اردر بلاک ایجاد میشود و قیمت در یک محدوده باریک نوسان میکند، سرمایهگذاران در حال پر کردن سفارشات خود در این مناطق هست و معاملات این بازیگران بازار، به صورت اردر بلاک به نمایش درمیآید. پس از اتمام سفارشات و انجام این خرید و فروشها، بازار مانند فنر رهاشده و حرکت سریعی به سمت بالا یا پایین انجام میدهد. در این مقاله قصد داریم تا این نواحی را شناسایی کنیم و بتوانیم به طور بهینه از آن استفاده کنیم.
اردر بلاک چیست و چگونه تشکیل میشود؟
اردر بلاکها نوع خاصی از مناطق عرضه و تقاضا هستند و زمانی تشکیل میشوند که یک سری سفارشات به صورت بلوکی در آنجا قرار گرفته است. این سفارشات میتواند از طرف بانکها یا سایر بازیگران بزرگ ایجاد شده باشد.
بانکها معمولا سفارشات بزرگی را در هر سری از معاملات خود انجام میدهند و اگر بخواهند این سفارشات را مستقیما و با تعداد کمی معامله وارد بازار کنند، حرکتهای بزرگی در قیمت ایجاد میشود و قیمتها، قبل از انجام سفارش به صورت کامل، به پرواز درمیآید و در نتیجه سود کمتری عاید آنها میشود. بنابراین آنها برای جلوگیری از این اتفاق سفارشات خود را به پوزیشنهای کوچک و قابل مدیریت تقسیم میکنند.
در ادامه با یک مثال، نحوه کار این روش معاملهگری را توضیح میدهیم
فرض کنید که جی پی مورگان میخواهد ۲۰۰ میلیون دلار جفت ارز EURUSD را در قیمتی مشخص خریداری کند. اگر حجم تمام سفارشات فروش معامله گران دیگر را اندازهگیری کنیم، تنها ۵۰ میلیون دلار از این جفت ارز، برای فروش حاضر میباشد. بدیهی است که این بانک نمی تواند تمام سفارش را به صورت کامل انجام دهد. چرا که فروشنده به اندازه کافی وجود ندارد. اگر آنها تمام ۲۰۰ میلیون دلار را خریداری کنند تنها ۵۰ میلیون دلار از سفارش آنها پر میشود و ۱۵۰ میلیون دلار دیگر باقی مانده و منجر به افزایش قیمت خواهدشد. اگر این بانک بخواهد تمام این پول را در معامله خرید وارد کند، مجبور است در قیمتهای بالاتری اقدام به خرید نماید که این موضوع سود کلی آنها را کاهش میدهد.
بنابراین تصمیم میگیرند از یک اردر بلاک استفاده کنند تا سفارش آنها به صورت قابل کنترل و با درصد موفقیت بالاتری پر بشود. با این کار میتوانند بدون نگرانی از افزایش بیش از حد قیمت، سفارش خود را تکمیل نمایند.
به عنوان مثال، آنها اولین حجم سفارش خود را ۲۰ میلیون دلار قرار میدهند که بسیار کمتر از حجم فروش ۵۰ میلیون دلار گفتهشده در مثال بالا میباشد. این موضوع باعث افزایش ناگهانی قیمت و جلب توجه سایر معاملهگران نمیشود. سپس منتظر میمانند تا به تعداد فروشندگان اضافه شود، زمانی که حجم فروش بالا رود و مجددا به ۵۰ میلیون دلار برسد، جی پی مورگان ۲۰ میلیون دلار دیگر از حجم معنی کندل تریگر چیست؟ خرید خود را، وارد بازار میکند و همین کار را به صورت مرحله به مرحله آنقدر ادامه میدهد تا تمام حجم خریدش وارد بازار شود. این روش باعث میشود که در نقطهای از نمودار قیمت، یک محدوده ایجاد شود که به آن محدوده عرضه و تقاضا یا اردر بلاک یا بلوک سفارشات گفته میشود.
تصویر بالا نشانهای از یک منطقه اردر بلاک است. احتمالا تا به حال نمونههای زیادی از این مناطق را دیدهاید .
اردر بلاکها از نظر ساختاری، با مناطق عرضه و تقاضای عادی شباهتهای بسیاری دارند، و زمانی که قیمت از محدوده باریک اردر بلاکها خارج میشود و با قدرت به سمت بالا یا پایین حرکت میکند، در برگشت قیمتی به آن محدوده، مجددا رفتار مشابهی از خود بروز میدهد و به همان سمت قبلی حرکت میکند. یعنی اگر نمودار قیمت، بعد از خروج از یک اردر بلاک، به سمت پایین نمودار، حرکت شارپی را انجام دهد، در اصلاح و حرکت رو به بالای بعدی، بعد از رسیدن به محدوده اردر بلاک، انتظار توقف و یک حرکت نزولی دیگر را داریم. این مدل حرکت در روند صعودی نیز اتفاق میافتد .
با این حال، هنگامی که قیمت در محدوده اردر بلاک قرار دارد، ما به طور دقیق نمیتوانیم تشخیص دهیم که حرکت بعدی قیمت پس از آن به کدام سمت خواهد بود و آنالیز آن، درصد خطای بالایی به همراه دارد. در ادامه، روش درست استفاده از اردر بلاک را در معاملاتتان به شما آموزش میدهیم تا به صورت بهینه از آن استفاده کنید .
تفاوت اردر بلاک با مناطق عادی عرضه و تقاضا
در واقع دو تفاوت اساسی بین مناطق عرضه و تقاضای عادی و اردر بلاکها وجود دارد. اول اینکه اردر بلاکها نسبت به مناطق عرضه و تقاضای عادی، احتمال بازگشت بالاتری دارند و این موضوع به اینکه در کجا و یا در چه زمانی این الگوها شکل گرفتهاند، بستگی ندارد. یعنی اگر این بلاکها حتی پس از یک افزایش یا کاهش طولانیمدت از لحاظ زمانی ظاهر شوند، احتمالا از همان منطقه، شاهد بازگشت قیمت خواهیم بود .
دلیل این اتفاق این است، که در این مناطق یا قیمت به کف رسیده است که بانکها میخواهند خرید انجام دهند و یا به سقف قیمتی رسیده که بانکها میخواهند دارایی خود را بهفروش برسانند. بنابراین به احتمال زیاد، این مناطق منجر به تغییر جهت قیمت میشوند، زیرا بانکها اقدام به گرفتن پوزیشنهای بزرگی نمیکنند مگر اینکه مطمئن باشند قیمت در مسیری که میخواهند، حرکت خواهد کرد .
تفاوت دیگر و عمده این اردر بلاک ها در شکل ظاهری آنها، با مناطق عرضه و تقاضا است. تصویر زیر را ببینید .
بر خلاف مناطق عادی عرضه و تقاضا، که تعداد معاملات و توقف قیمت در آن ناحیه باید کمتر از اردر بلاکها باشد و با چند کندل در همان تایم فریم، ناحیه بیس (Base) تشکیل شود، اردر بلاکها همیشه زمانی تشکیل میشوند که قیمت از یک محدوده قیمتی باریک دور شده است و حتی ممکن است، زمان بیشتری را هم در آن ناحیه سپری کند. این ساختار، زمانی شکل میگیرد که بانکها از سفارشات بلوکی برای پر کردن پوزیشنهای خود استفاده میکنند. در سفارشات بلوکی، ما شاهد ایجاد کف یا سقف در قیمت هستیم. بنابراین، برای تشخیص محدودههای نوسانی اردر بلاک، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به دنبال یک محدوده نوسانی باریک بگردید .
نحوه پیدا کردن و استفاده از اردر بلاکها در معاملات
بهترین راه برای استفاده از اردر بلاکها در معاملات، این است که در کنار استراتژی خود به دنبال پیدا کردن آنها نیز باشید. این مناطق زیاد تشکیل نمیشوند و شما نمیتوانید از آن به عنوان یک استراتژی مشخص استفاده کنید. به طور مثال اگر از روش پرایس اکشن که یک روش تحلیلی است استفاده میکنید، میتوانید از ترکیب موقعیتهای پرپتانسیل تحلیلی خود، که از تحلیل پرایس اکشن استخراج کردهاید با نواحی اردر بلاک استفاده کنید و ضریب موفقیت بهتری را در معاملات به خود دهید .
اما چگونه میتوانید از اردر بلاکها در معاملات خود استفاده کنید؟ از آنجا که اردر بلاکها همان محدودههای عرضه و تقاضا هستند، (البته از یک نوع بسیار نادر آنها) نحوه معامله به وسیله آنها نیز، مشابه همان معامله بر اساس محدودههای عرضه و تقاضا است .
شما ابتدا در چارت ساده قیمت به دنبال این مناطق هستید و آنها را علامتگذاری میکنید .
منتظر میمانید تا قیمت برای اولین بار، به محدودهی مشخص شده نزدیک شود. منتظر بمانید که نمودار قیمت به شما تریگر ورود مناسب و سیگنال معتبر دهد. این تریگر ورود میتواند یک الگوی کندلی، الگوی نموداری و یا حتی واگراییها باشد.
حال بعد از اینکه سیگنال موردنظر داده شد و به معامله ورود کردید، حد معنی کندل تریگر چیست؟ ضرر را در سمت دیگر منطقه با کمی فاصله قرار داده و منتظر باشید که نمودار قیمت، حرکت خود را انجام دهد و در این حال، معامله خود را مدیریت کنید.
به همین سادگی، شما در همین چند خط این سیستم معاملاتی را فرا گرفتید. اما اگرچه توضیح این نوع معامله ساده است، اما معامله بر اساس آن ممکن است کمی دشوار باشد. پیدا کردن مناطق درست و واقعی به این سادگی نخواهند بود و ممکن است به دفعات زیاد، شما را به اشتباه بیندازند، اما با کمی تمرین به این روش مسلط خواهید شد.
نکته کلیدی که در اینجا باید به خاطر بسپارید این است که، به دنبال مناطقی باشید که بسیار فشرده باشند. یعنی معنی کندل تریگر چیست؟ محدوده نوسانی، بسیار کوچک باشد (چیزی شبیه به همان مناطق عرضه و تقاضا)، زیرا هرچقدر محدوده فشردهتر باشد، احتمال اینکه سفارشات بزرگتری در آنجا باشد، بیشتر است.
در نمودارهای زیر، نمونههایی از این استراتژی قابل مشاهده میباشد.
در اینجا مشاهده میکنیم که نمودار قیمت بعد از خروج از این ناحیه، به بالا پرتاب شدهاست. قیمت در هنگام بازگشت به این ناحیه، دوباره مورد تقاضا قرارگرفتهاست و یک بلاک اردر را تشکیل داده است.
به میزان باریک بودن منطقه عرضه و تقاضا دقت کنید. این یک نوسان معمولی نیست. بلکه این نوسانات بسیار کوچک هستند و تقریبا در همان نقاط شروع، خاتمه مییابند. شما برای پیدا کردن بلاک اردرها باید به دنبال چنین نقاطی باشید.
در اینجا یک نمونه دیگر، در تایم فریم ۱۵ دقیقهای را میبینید. یک مستطیل بسیار کوچک با نوسانات جزئی. چیزی که فقط در زمانهایی مشاهده میکنیم که بانکها در حال پر کردن بلوکهای سفارش خود هستند. مجددا بعد از بازگشت به این ناحیه، پتانسیل زیادی برای ادامه روند نزولی وجود دارد و دیگر معاملهگران نیز به دنبال آن حرکت میکنند.
در بعضی موارد نادر، ناحیه اردر بلاک پس از یک حرکت سریع نزولی یا صعودی تشکیل میشود. این حالت چیزی شبیه به الگوهای رالی بیس رالی (Rally-Base-Rally) یا دراپ بیس دراپ (Drop-Base-Drop) در سیستم معاملاتی عرضه و تقاضا میباشد. وقتی چنین چیزی را در نمودار قیمت مشاهده کردید، منطقه اردر بلاک را بین بیشترین و کمترین سطح، که قیمت در آن نوسان کرده است، رسم کنید. این موضوع باعث میشود منطقه شما اعتبار بیشتری پیدا کند. این رخداد زمانی اتفاق میافتد که بانکها پوزیشنهای موردنظر خود را در محدوده مشخصی از قیمت گرفتهاند، اما به علت بزرگی حجم این سفارش خرید یا فروش، باعث جهش اولیه قیمت در همان جهت شدهاند. بانک معنی کندل تریگر چیست؟ مربوطه مجبور است ادامه سفارشات خود را در منطقهای دورتر (بالاتر یا پایینتر) نسبت به موقعیت فعلی به پایان برساند. لازم به ذکر است، دیگر بانکها و موسسات مالی نیز از این فرصت اولیه استفاده میکنند تا به این موج جدید حرکتی، در سطوح اولیه اضافه شوند.
سخن پایانی:
استراتژی اردر بلاک، در صورت استفاده درست از آن یکی از استراتژیهای مناسب برای معاملهگری است. این استراتژی اگر به درستی تشخیص داده شده باشد، در اکثر مواقع میتواند سودآور باشد. در این استراتژی، شما قابلیت این را دارید که از نسبت ریسک به ریوارد (R/R) بهتری برخوردار باشید ولی علاوه بر داشتن صبر در هنگام سودآوری، باید در تشخیص درست این نواحی هم، مهارت زیادی را کسب نمایید. با این حال گاهی پیش میآید که بازار شما را غافلگیر میکند و همه چیز در تضاد با تحلیل شما میباشد، بنابراین هرگز مدیریت سرمایه را فراموش نکنید.
با این حال، با توجه به درصد بالای موفقیت این مدل از تحلیل، میتوانید این نواحی را با استراتژی شخصی و سبک تحلیلی خود ترکیب معنی کندل تریگر چیست؟ کرده و در مواقعی که در نمودار قیمت، به نقاط و ناحیههای مشترکی رسیدید، حجم معامله خود را کمی افزایش دهید. اما توجه کنید که موقعیت معاملاتی بر اساس این استراتژی معمولا کم پیش میآید. بنابراین بهتر است که اردر بلاکها، به عنوان استراتژی اصلی شما نباشند بلکه به عنوان مکمل استراتژی شما یا یک استراتژی در کنار استراتژی اصلی شما به کار گرفته شوند.
عامل ورود به معامله (ماشه)
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نگاهی خواهیم داشت به دومین مورد ضروری از فهرست موارد ثبتی در یک دفترچه معاملاتی.
عامل ورود به معامله یا ماشه به شما می گوید که چه زمانی باید “آتش کنید!”
ماشه به شما می گوید که وقتی در ناحیه مستعد معاملاتی قرار گرفتید چه زمانی می توانید واقعا وارد معامله شوید.
تکنیک ورود به معامله مخصوص خود شماست.
حال که متوجه شدید در کجا باید به دنبال ورود به معامله باشید، باید تصمیم بگیرید که چگونه واقعا وارد معامله شوید.
آیا شما چشم بسته وارد معامله می شوید؟ برای مثال، وقتی می خواهید از خیابان رد شوید، آیا طوری که وسط پارک هستید از خیابان رد می شوید؟؟
مگر اینکه بخواهید ماشین از روی شما رد بشود که بحثش جداست. صد البته، ابتدا باید به هر دو طرف نگاه می کنید تا مطمئن شوید که رد شدن از خیابان “ایمن” باشد.
در معاملات نیز همینگونه است. شما باید مطمئن شوید که ورود به بازار “ایمن” است (یعنی احتمال موفقیت الگوی تکنیکالی معاملاتی که انتخاب کرده اید بالاست).
تکنیک ورود، از ورودِ شما به معاملاتی که آن طور که انتظار دارید رفتار نمی کنند، جلوگیری می کند.
فرض کنید که ناحیه مستعد معاملاتی شما جایی است که یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
آیا خودکار فروش می گیرید؟ یا ابتدا صبر می کنید تا قیمت نزدیک به یک سطح مقاومتی مهم معامله شود بعد پوزیشن خود را باز می کنید؟
شاید حتی بهتر باشد صبر کنید تا یک کندل برگشتی مانند شوتینگ استار شکل گیرد بعد وارد معامله شوید؟
اما به جای صبر کردن…در جا فروش می گیرید و سپس به تماشای بالا رفتن قیمت و کال مارجین شدن معنی کندل تریگر چیست؟ خود می نشینید!
تنها به این دلیل که یک ناحیه خوب برای معامله کردن پیدا کردید به این معنی نیست که باید درجا وارد معامله شوید.
یک تکنیک ورود خوب تکنیکی است که شواهد محکمی برای ورود به معامله فراهم آورده و شما را از هر گونه معامله زیانده دور نگه دارد.
دوباره، یک اسکرین شات از نمودار و محلی که بعنوان ماشه ورود به معامله نشانه گذاری کرده اید، بگیرید.
فراموش نکنید که باید یک عامل ورود به معامله را با یک ناحیه مستعد معاملاتی ترکیب کنید.
برای مثال کراس میانگین های متحرک می تواند یک تکنیک ورود به معامله باشد، اما اگر ناحیه ای که روی آن قصد ورود به معامله دارید را در نظر نگیرید، با مواردی همچون شادو یا اسپایک قیمتی حساب خود را به فنا خواهید داد!
اگر فقط و فقط از ماشه برای ورود به معامله استفاده کنید خود را برای فاجعه آماده ساخته اید.
اطمینان حاصل کنید که از “اطراف” و محیط خود نیز آگاه هستید. در جنگ هسته ای، از چاقو بعنوان اسلحه استفاده نکنید!
دیدگاه شما