نمودار شمعی ژاپنی یا کندل استیک چیست؟
نمودار شمعی ژاپنی Candlestick یک نمودار قیمت است که در واقع در بازارهای مالی و تحلیلهای تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. کندل استیک قیمتهای بالا، پائین و باز یا بسته بودن یک اوراق بهادار را در یک بازه زمانی نمایش می دهد. این نمودار معروفترین و پر کاربرد ترین نموداری است که در تحلیل های تکنیکال استفاده میشود و با توجه به شکلهای مختلفی که به خود میگیرد نامهای متفاوتی دارد که به آن شمعدان نیز گفته میشود. ما در آموزش پرایس اکشن به بررسی تمامی نمودارها می پردازیم.
در این مقاله در نظر داریم تاریخچه ای از کندل استیک،اجزاء تشکیل دهنده آن، کاربرد نمودار شمعی و تعدادی از الگوهای آن را مورد رررسی قرار دهیم.
تاریخچه ای کوتاه در مورد نمودارهای شمعی ژاپنی
Candlestick برای اولین بار در ژاپن برای فروشندگان برنج کاربرد داشت به طوری که آنها برای به دست آوردن قیمت های بازار و پیش بینی قیمت برنج نسبت به سالهای قبل در بازارهای جهانی از آن استفاده میکردند. Homma اولین تاجر ژاپنی بود که در قرن ۱۷ از این نمودار به عنوان یک ابزار ترسیمی استفاده کرد. ایدهها و نظریات هوما توسط تحلیلگران مورد استفاده قرار گرفت و پایه و اساس همان چیزی شد که امروزه به عنوان نمودار شمعی ژاپنی از آن استفاده میشود.
ارکان اساسی نمودار شمعی
- قیمت ابتدایی شروع کندل یا قیمت باز شدن(open)
- بیشترین قیمت معامله شده در یک کندل یا بالاترین قیمت(high)
- کمترین قیمت معامله شده در یک کندل یا پایین ترین قیمت(low)
- قیمت پایانی کندل یا قیمت بسته شدن(close)پایه و اساس نمودار کندل
اجزاء تشکیل دهنده کندل استیک
این نمودار به طور کلی از سه بخش تشکیل شده است، بدنه یا همان Real body که در این نمودار مثبت یا منفی بودن را نشان می دهد که مثبت یعنی زمانی که روند قیمت بازار افزایشی باشد و معمولا با رنگ سفید یا سبز نمایش داده میشود. در صورتی که روند قیمت بازارکاهشی باشد منفی تلقی شده و معمولا با رنگ قرمز یا مشکی مشخص میشود.
از دیگر اجزاء کندل استیک سایه بالایی هست که نشان دهنده فشار فروش و تقاضای پاسخ داده شده است و سایه پایینی که بیانگر فشار خرید و مانعی برای عرضه بیش از اندازه میباشد.
کاربرد نمودار شمعی ژاپنی در بورس
همه ی ما میدانیم که بورس بازار بسیار بزرگی است برای معاملات و خرید و فروش سهام که در ایران نیز محبوبیت بسیار زیادی بین مردم دارد. اکثریت مردم برای مشاهده قیمت ها و اطلاع از نوسانات بازار از جمله قیمت دلار در بورس از نمودار شمعی ژاپنی استفاده میکنند به این دلیل که کندل استیک به راحتی افزایش و کاهش قیمتها و باز و بسته بودن بازار را به نمایش میگذارد.
در کندل استیک هر کندل مربوط به یک ساعت است، یعنی باز، بسته، بالاترین و پایین ترین قیمتها در یک بازه زمانی در یک کندل قرار میگیرد. به این عملکرد تایم فریم یک ساعته نمودار گفته میشود. تایم فریم انواع مختلف دارد که مهمترین آنها غبارتند از :
تایم فریم روزانه،ماهیانه،هفتگی، تایم فریم چهار ساعته، یک ساعته، نیم ساعته، تایم فریم ۱۵ دقیقه ای، ۵دقیقه ای و…
چرا نمودار شمعی مورد توجه سرمایه گذاران است؟
دلیل محبوبیت کندل استیک ساختار بسیار ساده، صریح و شفاف آن و تشکیل الگوهای متفاوت برای پیشبینی بهتر قیمت در بازار است و به همین دلیل توجه سرمایه گذاران را در بورس به خود جلب کرده است.
البته باید متذکر شویم که برای استفاده از کندل استیک در بورس قوانین و شرایطی هم وجود دارد، یعنی اینکه افراد زمانی میتوانند از آن استفاده کنند که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولا از Candlestick در روند صعودی و نزولی استفاده میشود و الگوهای کندل استیک در قستهای حمایت و مقاومت سهم مورد توجه قرار میگیرد زیرا تعیین کننده روند بعدی بازار هستند.
انواع الگوهای Candlestick
در نمودار شمعی زاپنی الگوهای متنوعی وجود دارد، از جمله ابر تیره، تاسوکی رو به پایین، چکش معکوس، دارآویز، ستاره ثاقب، هارامی، دوجی، ماروبزو و خیلی موار دیگر که در ذیل در مورد تعدادی از آنها توضیحاتی خواهیم داد.
الگوی دوجی کندل استیک Doji Candlestick
در دوجی کندل استیک که از الگوهای شمع ژاپنی است قیمت باز و بسته شدن با یکدیگر برابر است یعنی زمانی که این الگو در کندل استیک شکل میگیرد در بازار تردید وجود دارد و قدرت خریدار و فروشنده با هم برابر است.
در واقع کندل استیک دوجی نشان دهنده ضعف در بازار هم از طرف خریدار و هم از طرف فروشنده است و چندین نوع داردکه عبارتند از : پای بلند، سنجاقک، صلیب، سنگ قبر و خنثی.
الگوی چکشی در Candlestick
در الگوهای چکشی در کندل استیک اندازه سایه معمولا دو یا سه برابر اندازه بدنه است و معمولا در پایان روند نزولی تشکیل می شود وخبر از پایان این روند می دهد. این الگو از دم بسیار بلند و یک بدنه که معمولا دم آن دو یا سه برابر بدنه است تشکیل شده و زمانی که این کندل استیک را داشته باشیم متوجه خواهیم شد که فروشندگان با عرضه فراوان خود قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال را رو به پایین کشده اند وبرنده این رقابت شده اند.
الگوی مارابوزو در نمودار شمعی ژاپنی
این الگو فقط از بدنه تشکیل شده و فاقد سایه بالایی و پایینی می باشد که نشان دهنده فشار خرید وفشار فروش در بازار است. در صورتی که الگوی مارابوزو به رنگ سبز باشد نشان دهنده قدرت خرید در بازار است و روند بازار به شکل صعودی در آمده است و در صورتی که الگو به رنگ قرمز باشد یعنی فشار فروش زیاد و روند نزولی است.
الگوهای دوتایی در کندل استیک
- کندل پوشاننده: صعودی و نزولی
- کندل انبرک: بالایی و پایینی
- الگوی پوشش در کندل استیک
در الگوی پوششی دو کندل استیک در خلاف جهت یکدیگر قرار میگیرند یعنی یک کندل استیک مثبت به رنگ سبز و کندل استیک دیگر منفی به رنگ قرمز دقیقا هم اندازه آن به وجود آمده و آن را پوشش داده است. این الگو در پایین ترین نقطه حمایتی تشکیل میشود.
الگوهای سه تایی در نمودار شمعی
جمع بندی
نمودارشمعی ژاپنی یک نمودار قیمت است که در بازارهای جهانی، بالا و پایین و یا باز و بسته بودن اوراق بهادار را نشان میدهد. این نمودار در قرن ۱۷ توسط تاجران ژاپنی برای به دست آوردن قیمت برنج مورد استفاده بوده است. اجزاء تشکیل دهنده آن بدنه، سایه بالایی و سایه پایینی میباشد. کندل استیک بسیار ساده و راحت بوده و برای عموم به سادگی قابل استفاده است و به همین دلیل محبوبیت بسیار زیادی برای سرمایه گذاران دارد. همچنین Candlestick الگوهای مختلفی دارد که در بالا به تعدادی از آنها اشاره کردیم.
درک نمودارهای شمعی اولیه
نمودار های شمعی با نمایش بصری مقدار حرکت قیمت با رنگ های مختلف احساسات معامله گران را نشان می دهند. معامله گران از کندل ها برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس الگوهای معمولی استفاده می کنند که به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت کمک می کند.
نمودارهای شمعی (Candlestick charts) بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میله ای و نقطه و شکل را ابداع کند در ژاپن ایجاد شد. در دهه 1700، یک مرد ژاپنی به نام هوما (Homma)، کشف کرد که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد، و بازار به شدت تحت تأثیر احساسات معامله گران است.
نمودار های شمعی با نمایش بصری مقدار حرکت قیمت با رنگ های مختلف این احساسات را نشان می دهند. معامله گران از کندل ها برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس الگوهای معمولی استفاده می کنند که به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت کمک می کند.
نکات کلیدی
- نمودارهای شمعی توسط معامله گران برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته استفاده می شود.
- استفاده از نمودارهای شمعی هنگام معامله مفید است زیرا چهار نقطه قیمت (قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی) را در طول مدت زمانی که معاملهگر تعیین میکند نشان میدهند.
- بسیاری از الگوریتم ها بر اساس همان اطلاعات قیمتی تشکیل می شوند که در نمودارهای شمعی نشان داده شده است.
- معامله اغلب بر اساس احساسات انجام می شود که می توان آن را در نمودارهای شمعی مشاهده کرد.
عوامل تشکیل دهنده نمودار شمعی
درست مانند نمودار میله ای، یک کندل روزانه قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی سهام بازار در روز را نشان می دهد. نمودار شمعی قسمت پهنی دارد که به آن «بدنه واقعی» می گویند.
این بدنه واقعی محدوده قیمتی قیمت اولیه و قیمت پایانی معاملات آن روز را نشان می دهد. وقتی بدنه واقعی پر یا سیاه می شود، به این معنی است که قیمت پایانی از قیمت اولیه کمتر بوده است. اگر بدنه واقعی خالی باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است.
معامله گران می توانند این رنگ ها را در پلتفرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، یک شمع پایینی اغلب سایه قرمز دارد و شمع های بالایی اغلب سایه سبز دارند.
مقایسه نمودار شمعی و نمودار میله ای
درست در بالا و پایین بدنه واقعی، «سایه ها» یا «فتیله ها» قرار دارند. سایه ها، سقف های قیمتی و کف های قیمتی معاملات آن روز را نشان می دهند. اگر سایه بالای شمع پایینی کوتاه باشد، نشان می دهد که قیمت اولیه نزدیک به سقف قیمتی آن روز بوده است.
سایه بالایی کوتاه در یک روند صعودی نشان می دهد که قیمت پایانی نزدیک به سقف قیمتی بوده است. رابطه بین قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی، ظاهر نمودار شمعی روزانه را تعیین می کند. بدنه واقعی می تواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. سایه ها نیز می توانند بلند یا کوتاه باشند.
نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی اطلاعات مشابهی را به روشی متفاوت نشان می دهند. نمودارهای شمعی بصری تر هستند، زیرا کد رنگی میله های قیمت و بدنه های واقعی ضخیم تر است، به همین دلیل بهتر می توانند تفاوت بین قیمت اولیه و قیمت پایانی را نشان دهند.
نمودار بالا همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در یک دوره زمانی مشابه نشان می دهد. در نمودار پایینی از میله های رنگی استفاده شده است، در حالی که در نمودار بالایی از شمع های رنگی استفاده شده است. برخی از معامله گران ترجیح می دهند ضخامت بدنه های واقعی را ببینند، در حالی که برخی دیگر ظاهر نمودارهای میله ای را ترجیح می دهند.
الگو های شمعی اولیه
الگوهای شمعی ( Candlestick Patterns)، با نوسانات قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این نوسانات قیمت گاهی تصادفی به نظر می رسند، اما در مواقع دیگر الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران از آنها برای تحلیل یا اهداف معاملاتی استفاده می کنند. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد. در ادامه نمونه ای از این الگو را مشاهده می کنید.
الگوها به دوسته صعودی و نزولی تقسیم می شوند. الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت هستند، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت هستند. هیچ الگویی همیشه دقیق نیست، زیرا الگوهای شمعی نشان دهنده تمایلات حرکت قیمت هستند، نه تضمین کننده آن.
الگوی پوشای نزولی ( Bearish Engulfing Pattern)
زمانی که تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی پوشای نزولی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو به صورت یک بدنه واقعی قرمز بلند، شکل می گیرد که یک بدنه واقعی سبز کوچک را در بر میگیرد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل را به دست گرفته اند و قیمت می تواند به افت خود ادامه دهد.
الگوی پوشای صعودی ( Bullish Engulfing Pattern)
زمانی که تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، یک الگوی پوشای در سمت صعودی بازار اتفاق می افتد و در نمودار به صورت یک بدنه واقعی سبز رنگ که یک بدنه واقعی قرمز کوچک را در بر می گیرد شکل می گیرد. از آنجایی که گاوها کنترل بازار را در دست دارند، قیمت می تواند افزایش یابد.
الگوی ستاره عصرگاهی نزولی
الگوی ستاره عصرگاهی (evening star) یک الگوی ممتاز است. این الگو با آخرین شمع الگو که در زیر بدنه واقعی کوچک روز قبل باز می شود شناسایی می شود. بدنه واقعی کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد. آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه واقعی شمع بسته می شود. این الگو نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل بازار توسط فروشندگان است. فروش می تواند افزایش پیدا کند.
الگوی هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی (bearish harami)، یک بدنه واقعی کوچک (قرمز رنگ) است که کاملاً درون بدن واقعی روز قبل قرار می گیرد. این الگو چندان کاربردی نیست که بتوان بر اساس آن پایه و اساس نمودار کندل عمل کرد و نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است. اگر قیمت پس از آن بالاتر رود، ممکن است همچنان روند صعودی باشد، اما اگر قیمت کاهش یابد نشان دهنده لغزش است.
الگوی هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی (bullish harami)، مخالف الگوی هارامی نزولی وارونه است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه پایه و اساس نمودار کندل پایه و اساس نمودار کندل واقعی کوچک (سبز) در داخل بدنه واقعی بزرگ (قرمز) روز قبل قرار دارد. این عمل نشان می دهد که روند در حال توقف است. اگر بازار یک روز دیگر نیز روند صعودی داشته باشد، ممکن است روند صعودی بیشتری در راه باشد.
الگوی هارامی کراس نزولی
الگوی هارامی کراس (bearish harami cross) نزولی در یک روند صعودی رخ می دهد، که در آن شمع بالایی توسط یک دوجی دنبال میشود (بازه زمانی که شمع تقریباً باز و بسته میشود). دوجی در بدنه واقعی بازه زمانی قبلی است. بقیه مفاهیم مانند همان الگوی هارامی نزولی است.
الگوی هارامی کراس صعودی
الگوی هارامی کراس صعودی (bullish harami cross) در یک روند نزولی رخ می دهد، که در آن یک شمع پایینی توسط یک دوجی دنبال می شود. دوجی در بدنه واقعی بازه زمانی قبلی است. بقیه مفاهیم مانند الگوی هارامی صعودی هستند.
چند الگوی سیاه و سفید دیگر را مشاهده کنید، که البته رنگ های رایجی برای نمودارهای شمعی هستند.
الگوی صعودی سه کندلی ( Bullish Rising Three)
این الگو با شمعی به نام «روز سفید بلند» شروع می شود. سپس در دومین، سومین و چهارمین بازه زمانی معاملاتی، بدنههای واقعی کوچک قیمت را پایینتر میآورند، اما همچنان در محدوده قیمتی روز سفید بلند (روز اول در الگو) باقی میمانند. پنجمین و آخرین روز الگو، یک شمع روز سفید بلند دیگر است.
اگرچه این الگو به ما نشان می دهد که قیمت برای سه روز متوالی در حال کاهش است، اما پایین ترین سطح جدیدی مشاهده نمی شود و معامله گران خود را برای حرکت صعودی بعدی آماده می کنند.
تغییر جزئی این الگو در هنگامی رخ می دهد که فاصله شمع روز دوم به دنبال شمع اول افزایش می یابد. بقیه موارد این الگو شبیه توضیحات قبلی است و تفاوت های جزئی دارد. هنگامی که این تغییر رخ می دهد، به آن «حفظ تشک صعودی» می گویند.
الگوی نزولی سه کندلی ( Bearish Falling Three)
این الگو با یک روز نزولی شروع می شود. به دنبال آن سه بدنه واقعی کوچک به سمت بالا شکل می گیرند، اما در محدوده اولین روز بزرگ نزولی باقی می مانند. این الگو زمانی تکمیل می شود که روز پنجم یک حرکت رو به پایین بزرگ دیگر انجام دهد. این نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل بازار را بدست گرفتند و قیمت ممکن است کاهش یابد.
سخن آخر
همانطور که تاجران برنج ژاپنی قرن ها پیش کشف کردند که احساسات سرمایه گذاران در مورد معامله یک دارایی، تأثیر عمده ای بر روند قیمت آن دارایی دارد. کندلها به معاملهگران کمک میکنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر داراییها را بسنجند و به آنها کمک میکند تا پیشبینیهای بهتری در مورد روند آن سهام داشته باشند.
پایه و اساس نمودار کندل
به عنوان یک تازهوارد به حوزه معاملهگری و یا سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و یا هر دارایی دیگر خواندن نمودارهای قیمت ممکن است کاری دشوار به نظر برسد. بسیاری از افراد بدون نگاه کردن به نمودار قیمت و بر اساس حسشان اقدام به سرمایهگذاری میکنند، در حالی که در فضای بازار صعودی این استراتژی ممکن است کار کند، اما در طولانی مدت احتمالا کار نخواهد کرد.
سرمایهگذاری و معاملهگری ذاتا بازی احتمالات و مدریت ریسک هستند، بنابراین توانایی خواندن نمودارهای قیمت یکی از مسایل اساسی برای هر شیوهی سرمایهگذاری میباشد. در این مقاله توضیح میدهیم که نمودارهای شمعی یا کندل استیک چیست و چگونه خوانده میشوند.
نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟
یک نمودار شمعی (Candlestick chart) یکی از انواع نمودارهای مالی است که به صورت تصویری حرکت قیمتِ یک دارایی را در بازهی زمانی مشخصی نمایش میدهد. همانطور که اسمش مشخص است این نمودار از تعدادی شمع یا کندل استیک تشکیل شده که هر کدام از آنها، واحد یکسانی از زمان را نمایش میدهد. هر شمع میتواند نمایانگر یک ثانیه تا یک سال باشد. بسته به اینکه کاربر چه واحد زمانی را بر روی نمودار انتخاب میکند.
استفاده از نمودارهای شمعی به قرن ۱۷ میلادی برمیگردد و اختراع آنها به عنوان یکی از انواع نمودارها به معاملهگر ژاپنی برنج به نام (Homma) نسبت داده میشود.از ایده او به عنوان اساس آنچه امروزه به آن نمودار شمعی مدرن گفته میشود، استفاده میشود. آنچه او یافته بود بعدها توسط بسیاری بخصوص چالز داو (Charles Dow) یکی از پدرهای تحلیل تکنیکال مدرن، بهینه شد.
گرچه از نمودارهای شمعی برای برای تحلیل انواع مختلفی از دادهها استفاده میشود اما غالبا در تحلیل بازارهای مالی از آنها استفاده میشود. درحقیقت آنها ابزارهایی هستند که معاملهگران با استفاده از آن احتمال حرکت قیمت در جهتهای مختلف را بررسی میکنند.
نمودارهای شمعی چگونه کار میکنند؟
نقاط قیمتی زیر برای ایجاد هر شمع نیاز است:
قیمت باز شدن (open) – قیمت اولین معاملهی صورت گرفته در داخل آن بازهی زمانی خاص.
بالاترین قیمت (high) – بالاترین قیمتِ معامله شده در داخل آن بازهي زمانی خاص.
پایینترین قیمت (low) – پایینترین قیمت معامله شده در داخل آن بازه زمانی خاص.
قیمت بسته شدن (close) – قیمت آخرین معامله ثبت شده در داخل آن بازه زمانی خاص.
به صورت تجمعی از مجموعه دادهای که در مورد آن صحبت شد به عنوان مقادیر OHLC یاد میشود. رابطهی بین قیمت آغازی (open)، بالاترین قیمت (high)، پایینترین قیمت (low) و قیمت بسته شدن (close) تعیین میکند که شکل شمعها چگونه باشد.
به فاصلهی بین قیمت بازشدن (اولین معامله) و قیمت بسته شدن (آخرین معامله) بدنهي شمع (body) گفته میشود در حالی که به فاصلهی بین بدنه و حداقل قیمت و یا حداکثر قیمت، فتیله (wick) و یا سایه (shadow) گفته میشود و نهایتا به فاصلهی بین حداقل و حداکثر قیمت، دامنه (range) گفته میشود.
چگونه نمودار شمعی را بخوانیم؟
بسیاری از معاملهگران معتقدن خواندن نمودار شمعی بسیار ساده تر از خواندن نمودارهای خطی و یا میلهای است، با آنکه اطلاعات مشابهی فراهم میکنند. نمودارهای شمعی این امکان را فراهم میکنند که معاملهگر بتواند با یک نگاه رفتار قیمت را بخواند.
در عمل یک نمودار شمعی نبرد میان خرسها (bears)یعنی کسانی که معتقدند که قیمت خواهد ریخت و گاوها (bulls) یعنی کسانی که معتقدند قیمت بالا خواهد رفت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. عموما هر چه بدنهی شمع بلندتر باشد فشار خرید و یا فروش در بازهی زمانی مشخص شده بیشتر بوده است. اگر سایههای شمع کوتاه باشند، این بدین معناست که بالاترین قیمت (یا پایینترین قیمت) در بازهی زمانی تعیین شده به قیمت بسته شدن (آخرین معامله در بازه زمانی) نزدیک بوده است.
رنگ شمع ها ممکن است در نرمافزارهای مختلف نمایش نمودار متفاوت باشد اما به صورت کلی اگر بدنه شمع سبز باشد این به این معناست که قیمت آخرین معاملهی (قیمت بسته شدن) بالاتر از قیمت اولین معامله (قیمت باز شدن) بوده است. قرمز نیز به این معناست که قیمت در طول بازه ی مورد نظر به سمت پایین حرکت کرده، یعنی قیمت اولین معامله (قیمت باز شدن) بالاتر از قیمت آخرین معامله (قیمت بسته شدن) بوده است.
برخی از تحلیلگران ترجیح میدهند که با نمودار سیاه و سفید کارکنند. که در این حالت به جای کندل (شمع) قرمز کندل مشکی یا توپر و به جای کندل (شمع) سبز، کندل سفید یا تو خالی داریم.
نمودارهای شمعی چه چیزی به شما نمیگویند؟
درحالی که نمودارهای شمعی برای دریافت ایدهای کلی در مورد رفتار قیمت مناسب هستند، اما هرآنچه که برای یک تحلیل جامع به آن نیاز دارید را در اختیار شما نمیگذارند. برای مثال نمودار شمعی نمیتواند نشان دهد که دقیقا بین بازهي اولین معامله و آخرین معامله چه اتفاقی افتاده است بلکه فقط فاصلهی این ۲ نقطه به همراه بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهد.
ویا علیرغم اینکه فتیله (wick) یک کندل به شما حداکثر و حداقل قیمت را نشان میدهند اما نمی گویند که کدام زودتر اتفاق افتاده است؟ البته شما با تغییر بازهی زمانی به بازههای کوچکتر میتوانید به پایه و اساس نمودار کندل این جزییات دسترسی پیدا کنید.
نمودارهای شمعی Heikin – Ashi
آنچه تا کنون در موردش صحبت کردیم نمودارهای شمعی ژاپنی نامیده میشود. اما شیوههای دیگری برای محاسبهی یک شمع وجود دارد. شیوهی Heikin-Ashi یکی از این شیوههاست.
Heikin-Ashi در زبان ژاپنی به معنای میانگین میله (average bar) میباشد. در این سبک شمع ها با استفاده از یک فرمول اصلاح شده، از میانگین دادههای قیمت ساخته میشوند. هدف این کار این است که داده ها نرم کنیم و نویز بازار (حرکات ریز و بیهدف) را نادیده بگیریم. با استفاده از کندلهای Heikin-Ashi راحتتر میتوان روندبازار، الگوهای قیمتی، و امکان برگشت قیمت را شناسایی کرد.
معاملهگران اغلب از نمودار شمعی Heikin-Ashi همراه با نمودار شمعی ژاپنی استفاده میکنند تا از سیگنالهای اشتباه اجتناب کنند و احتمال تشخیص روند بازار را بالا ببرند. شمعهای Heikin-Ashi سبز بدون فتیله پایینی (lower wick) عموما به معنای روند صعودی قوی است، در حالی که شمع قرمز بدون فتیله بالایی (upper wick) میتواند به معنای بازار نزولی باشد.
درحالی که شمعهای Heikin-Ashi میتوانند به عنوان یک ابزار تحلیلی قدرتمند باشند، مانند سایر شیوههای تحلیل تکنیکالِ ارزهای دیجیتال محدودیتهای خودش را دارد. از آنجا که این شمعها از قیمت میانگین استفاده میکنند، ممکن است الگوها روی آنها دیرتر دیده شود. همچنین گپهای قیمتی (price gap) برروی این نمودارها دیده نمیشوند.
سخن پایانی
نمودارهای شمعی یکی از ابزارهای پایهای و اساسی برای هر معاملهگر و سرمایهگذار میباشد. آنها نه تنها نمایشی تصویری از رفتار قیمت در بازه مورد نظر میباشند، بلکه این انعطاف را دارند تا در بازههای زمانی مختلف داده ها را نمایش دهند.
مطالعهی جامع الگوهای نمودارهای شمعی در ترکیب با ذهن تحلیلگری و تمرین کافی میتواند معاملهگران را به جایی برساند که بتوانند در تحلیل رفتار قیمت به برتری دست یابند. البته مهم است که در تحلیلهایتان از شیوههای دیگر تحلیلی مانند تحلیل بنیادی نیز استفاده کنید،.
پلتفرم معاملاتی تبدیل مکانی امن و مطمئن برای خرید و فروش آنلاین ارزهای دیجتال میباشد. تبدیل یک صرافی آنلاین برای خرید و فروش بیتکوین و تبادل سایر ارزهای دیجیتال به صورت تخصصی میباشد.
آموزش تحلیل نمودار بیت کوین (BTC) برای ترید
آموزش نمودار بیت کوین یکی از پرجستوجوترین موضوعات در فضای وب است. افراد زیادی به دنبال یادگیری روشهای تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ارزهای دیجیتال هستند. تسلط بر این علم میتواند سودآوری بسیار زیادی را برای تریدرها به ارمغان بیاورد. در این مطلب قصد داریم شما را با برخی از مباحث آموزش تحلیل نمودار بیت کوین آشنا کنیم.
چرا به آموزش نمودار بیت کوین نیاز داریم؟
اگر پیشتر بیت کوین خریداری کردهاید یا قصد خرید این رمزارز را دارید، باید ارزش واقعی این دارایی را بدانید. همه به دنبال افزایش ارزش سرمایه خود هستند و تمایل دارند که قیمت بیت کوین در روزها و ماههای آینده را بدانند. ممکن است بخواهید در آینده داراییهای خود را نقد کنید یا پایه و اساس نمودار کندل حجم رمزارزها را افزایش دهید. بنابراین باید از ارزش فعلی و احتمالی بیت کوین مطلع باشید.
تجزیه و تحلیل نمودار بیت کوین ممکن است کمی دلهرهآور و پیچیده باشد. شاید در بسیاری از مواقع عوامل خارجی و حرکات غیرقابل پیشبینی باعث بر هم زدن تحلیلها و نمودار شوند. با این حال همچنان آموزش تحلیل نمودار بیت کوین طرفداران زیادی دارد؛ زیرا میتواند تا حد زیادی حرکت نمودار در روزها و هفتههای آینده را تصویرسازی کند.
بررسی قیمت فعلی بیت کوین
بهترین بستر برای اطلاع از آخرین قیمت بیت کوین، صرافیهای رمزارزی معتبر یا وبسایتهای ارائهدهنده این خدمات هستند. Bitstamp ،kucoin،Binance جزو محبوبترین صرافیهای دنیای کریپتو و وبسایتهایی همچون کوین مارکت کپ و کوین گکو از معروفترین وبسایتهای بررسی قیمت رمزارزها محسوب میشوند. شما میتوانید تغییرات قیمت لحظهای رمزارزها را در اینها مشاهده کنید. در نتیجه، دسترسی به آخرین قیمت چندان مشکل نیست اما همه میخواهند از قیمت ساعتها و روزهای آینده مطلع باشند.
مبانی آموزش تحلیل نمودار بیت کوین
پیشبینی حرکت نمودارهای قیمت در بازارهای مختلف بسیار سخت و همراه با ریسک است. هیچ پایه و اساس نمودار کندل کس نمیتواند ادعا کند همیشه درست تصمیم میگیرد. بسیاری از معاملهگران بازارهای مالی، سرمایههای زیادی را در راه نوسانگیری و کسب سود از دست دادهاند. در برخی موارد سرمایهگذار به مرز ورشکستگی رسیده است.
دو رویکرد اصلی برای پیشبینی قیمت وجود دارد: تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال. تحلیل بنیادی نیروهای اساسی حوزه اقتصادی، پتانسیلهای شرکت یا ارزش پایه اوراق بهادار را بررسی میکند. در طرف مقابل تحلیل تکنیکال تلاش میکند که جهت قیمتها را بر اساس دادههای روزهای گذشته، قیمتها و حجم معاملات پیشبینی کند.
از چه منابعی برای مشاهده نمودارهای قیمت بیت کوین استفاده کنیم؟
برای انجام تحلیل تکنیکال دادههای روزهای گذشته قیمت و حجم معاملات بیت کوین، به نمودارهای قیمتی این رمزارز نیاز خواهید داشت. این نمودارها باید دادهها را به شیوهای خواناتر از جداول اعداد نمایش دهند. یکی از بسترهای مناسب برای شروع تحلیل تکنیکال وبسایت تریدینگ ویوو (Trading view) است. این صرافی نمودارهای متنوعی از روند قیمتی ارزهای دیجیتال، مخصوصاً بیت کوین را در اختیار کاربران قرار داده است.
چگونگی تحلیل قیمت بیت کوین
برای شروع آموزش تحلیل نمودار بیت کوین به تصویر زیر توجه کنید. ابتداییترین نمودارها قیمت BTC را به صورت خطی نمایش میدهند.
از قیمتهای بسته شدن معاملات در هر دوره زمانی معین (ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و …) برای ترسیم خط قیمت استفاده میشود. از این نمودارها میتوان برای دریافت یک دید کلی از جریانهای بازار و نوسانات ارزش دارایی استفاده کرد. با این حال معاملهگران حرفهای برای کسب سود و طراحی معاملاتی موفق، به دادههای بیشتری نیاز خواهند داشت.
نمودار کندل استیک، انتخاب تریدرهای حرفهای
بهترین ابزار برای تحلیل قیمت بیت کوین، نمودار کندلی قیمت است.
نمودارهای کندل استیک دادههای بیشتری را نسبت به نمودارهای خطی نشان میدهند. هر شمع یا کندل قیمت باز شدن، پایینترین و بالاترین نرخ در بازه زمانی معین و همچنین قیمت بسته شدن را نمایش میدهد.
علاوه بر این، رنگ بدنه شمع نشاندهنده صعود یا سقوط قیمت در بازه زمانی تعیینشده است. اگر رنگ کندل سبز باشد، به معنای افزایش قیمت خواهد بود و رنگ قرمز به معنای کاهش قیمت در بازه زمانی مشخص شده است.
نمودار کندل استیک از خانواده نمودارهای قیمت OHLC است. OHLC مخفف کلمات Open ،High ،Low و Close است. در کنار نمودارهای کندلی، انواع و سبکهای دیگری از نمودار نیز وجود دارد که دادهها و جزییات بیشتری را در اختیار تریدرها قرار میدهد.
یکی دیگر از چارتهای مهم برای آموزش تحلیل نمودار بیت کوین، محدوده غیرزمانی یا NBT نام دارد. درک این نمودار برای تازهکارهای کریپتو و تریدرهای آماتور ممکن است کمی سخت باشد.
نمودارهای کندلی یا شمعی حاوی اطلاعات مفیدی برای معاملهگران ماهر است. برای مثال طول بدنه شمع نشاندهنده میزان تفاوت قیمت در دوره زمانی تعیینشده است. همین موضوع میتواند میزان آرامش یا تلاطم بازار را تا حدی نشان دهد.
چرا نمودارها مهم هستند؟
به کمک الگوهایی که توسط کندلها ایجاد میشود، تریدرها محاسبات و الگوهای پیشبینی خود را ترسیم میکنند و دادههای حاصل از این نمودارها را مبنای تصمیمگیریها قرار میدهند. برخی از پلتفرمهای محبوب برای ترسیم الگو و انجام محاسبات پیشبینی بازار عبارتند از: Bitcoinity ،Bitcoin Wisdom ،Zeroblock ،Trading view و TradeBlock.
حالا که کمی با فرآیند تحلیل قیمت بیت کوین آشنا شدهاید، زمان خوبی است که به صورت جدی مراحل آموزش نمودار بیت کوین را به صورت روزانه شروع کنید. به مرور متوجه وجود نظمی خاص در نمودار قیمت BTC و سایر داراییها خواهید شد. با مطالعه رفتار نمودارها خیلی زود متوجه میشوید در چه نقاطی نمودار افتوخیز خواهد داشت و سپس میتوانید آینده را پیشبینی کنید.
سخن پایانی
پیدا کردن منابعی معتبر برای آموزش تحلیل نمودار بیت کوین و مطالعه گسترده در این زمینه به شما در یادگیری فرآیند پیشبینی و کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال کمک خواهد کرد. دقت داشته باشید که برای تخمین قیمت بیت کوین باید محاسبات گستردهای انجام دهید و الگوهای متنوعی رسم کنید. همچنین روند یادگیری و مطالعه دائماً باید ادامه داشته باشد. هیچ معاملهگری از ابتدا نمیتواند قیمتها را درست پیشبینی کند و هیچ تریدری همیشه پیشبینیهای دقیقی ندارد. بنابراین با دیدگاه منطقی و آگاهی کامل برای یادگیری تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اقدام کنید.
آموزش انواع تحلیل Technical در بورس و فارکس
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
نحوه معامله با انواع تحلیل Technical
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت حمایت و مقاومت و خطوط روند ؛ مطالب آموزشی « آموزش سطوح حمایت و مقاومت » و «تشخیص روند بازار» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی انواع تحلیل Technical
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای پایه و اساس نمودار کندل موجود در بازار را حذف کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها عموما با تاخیر ارسال می پایه و اساس نمودار کندل شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
دیدگاه شما