از این حیث، عامل غالب در بازار گاوی، حس طمع است و افراد زیادی به طمع و امید کسب سود وارد بازار میشوند و اتمسفر حاکم بر بازار، امید به کسب سود بیشتر و ورود افراد جدید به بازار است. در بازار گاوی همواره خبرهای مثبتی نیز برای دامن زدن و ترغیب خریداران به خرید بیشتر منتشر میشود.
سوئینگ تریدینگ چیست؟
سوئینگ تریدینگ یا Swing Trading چیست؟ و چه کاربردی دارد؟
سوئینگ تریدینگ یک استراتژی مهم و کاربردی در ترید و معامله ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین محسوب میشود. اما منظور از Swing Trading چیست؟
سوئینگ تریدینگ را به عنوان یک استراتژی معاملاتی مرسوم و ایدهآل برای تریدرهای مبتدی میشناسند. Swing Trading به خاطر وجود افق زمانی با قابلیت کنترل، روشی مناسب در بازار برای معاملهگران محسوب میشود؛ در این روش به نگاه بلند مدت به بازار نیازی نیست. سوئینگ تریدرها در اکثر بازارهای مالی از قبیل فارکس، سهام و کریپتوکارنسی به فعالیت میپردازند. اما آیا برای شما نیز Swing Trading یک استراتژی مناسب به شمار میرود؟ در چه زمانی باید به آن تکیه کنید؟ چه تفاوتی بیت سوئینگ تریدینگ و ترید روزانه وجود داشته و در صورت تازه وارد بودن در بازار، باید با کدام یک شروع کنید؟
نگاهی به مفهوم سوئینگ تریدینگ
در دل این استراتژی، تریدر در تلاش است طی یک بازه زمانی کوتاه یا متوسط، از نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال سود به دست آورد. هدف اصلی در Swing Trading گرفتن نوسانات بازار طی چند روز تا چند هفته است.
سوئینگ تریدینگ را میتوان در بازارهای دارای معاملات زیاد بهترین روش خطاب کرد. در صورتی که یک روند قوی در طول یک تایم فریم بالاتر وجود داشته باشد، فرصتهای Swing Trading متعددی بروز کرده و تریدرها قادر خواهند بود بیشترین بهره را از نوسانات قیمت به نفع خود ببرند. نباید فراموش کرد این روش در بازار خنثی کاربرد چندانی نداشته و مفید نخواهد بود، چرا که اگر بازار به صورت خنثی در حال حرکت باشد، تغییرات بزرگ قیمتی برای به دست آوردن سود، بروز نمیکنند.
کسب سود توسط سوئینگ تریدرها
همانطور که گفتیم هدف این افراد به دست آوردن سود از نوسان قیمت طی چند روز تا چند هفته است. به این ترتیب، سوئینگ تریدرها نسبت به معاملهگران روزانه بیشتر و در مقایسه با سرمایهگذاران بلند مدت، زمان کمتری در پوزیشن باقی خواهند ماند.
سوئینگ تریدرها معمولا از تحلیل تکنیکال برای ایجاد انواع استراتژیهای معاملاتی استفاده میکنند، البته این کار به اندازه معاملهگران روزانه زیاد نیست. اتفاقات بنیادی میتواند طی هفتهها رخ دهد، در نتیجه سوئینگ تریدرها ممکن است از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده کنند.
در سوئینگ تریدینگ افراد اغلب با تکیه بر تحلیل تکنیکال، انواع استراتژیهای معاملاتی ایجاد میکنند. البته این کار به اندازه معاملهگران روزانه زیاد نیست. رخدادهای بنیادی در طول چند هفته به وقوع میپیوندند، به همین دلیل احتمال بهره بردن سوئینگ تریدرها از تحلیل فاندامنتال نیز وجود دارد.
در این روش، تکنیکهای پرایس اکشن نظیر الگوهای کندل استیک و محدودههای حمایت – مقاومت و همچنین اندیکاتورها به منظور پیشبرد معاملات کاربرد زیادی پیدا میکنند. پرکاربردترین اندیکاتورها برای سوئینگ تریدرها اندیکاتور میانگین متحرک، اندیکاتور RSI، باندهای بولینگر و خطوط فیبوناچی محسوب میشوند.
تریدرهایی که از استراتژی مورد بحث برای پی بردن به بهترین زمان خرید و فروش ارزهای دیجیتال نظیر خرید بیت کوین و فروش آن در زمانی دیگر استفاده میکنند، اغلب با چارتهای تایم فریم متوسط یا بالا سر و کار دارند. یک روند قدرتمند نزولی یا صعودی در تایم فریم بالا مورد تایید قرار میگیرد، اما همچنان بعید نیست آنها به چارت تایم فریمهای پایینتر مثل یک ساعته، چهار ساعته یا دوازده ساعته به منظور تعیین نقاط ورود و خروج از معامله دقت کنند. به عنوان نمونه، پیدا کردن یک شکست یا پولبک در تایم فریمهای پایینتر، میتواند به عنوان سیگنالی مناسب برای ورود یا خروج از پوزیشن تلقی شود.
در سوئینگ تریدینگ همچنان چارت روزانه بااهمیت ترین تایم فریم به شمار میرود، اما استراتژی سرمایه گذاران و معاملهگران میتواند برای هر یک از آنها متفاوت باشد. فراموش نکنید مواردی که در اینجا مورد بررسی قرار میدهیم قوانینی قطعی نبوده و تاکید روی استفاده از مواردی با عمومیت بیشتر قرار دارد.
مقایسه سوئینگ تریدینگ و ترید روزانه
سوئینگ تریدرها در مقایسه با تریدرهای روزانه (Day Trader) تغییر بیشتر قیمتها در هر معامله را دنبال میکنند. واقعیت این است که معاملهگران روزانه معاملات بیشتری داشته و در نتیجه بسیار بیشتر بازار را رصد میکنند. این در حالی است که هدف دوستداران سوئینگ تریدینگ کسب سود از حرکات قیمتی است که مدت زیادتری به طول میانجامند. به خاطر بزرگ بودن این حرکتها، آنها قادر خواهند بود با وجود انجام معاملات کمتر، سود بیشتری به جیب بزنند.
یکی دیگر از تفاوتها این است که معاملهگران روزانه معمولا فقط به ابزار تکنیکال برای تحلیلهای خود تکیه میکنند، اما سوئینگ تریدرها اغلب از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، (با تاکید بیشتر بر تحلیل تکنیکال) بهره میبرند. در نقطه رو به رو، بعید نیست سرمایه گذاران تحلیل تکنیکال را کنار گذاشته و فقط بر اساس تحلیل فاندامنتال به سرمایه گذاری بپردازند.
برای پی بردن به گزین بهتر، از میان سوئینگ تریدینگ و معامله روزانه، باید به چند سوال پاسخ بدهید. کدام روش بهتری برای شما محسوب میشود؟ خودتان را در تایم فریمهای پایین تا بالا، تکنیکال یا بنیادی، کجا میبینید؟ به وسیله پاسخ به این سؤالات مناسبترین استراتژی معامله را با توجه به شخصیت، سبک معامله و اهداف سرمایه گذاری خود پیدا خواهید کرد.
یک روش این است که نقاط قوت خود را در نظر گرفته و روش معاملاتی را بر اساس آن مشخص کنید. در نتیجه این نقاط قوت را تقویت خواهید کرد. در آن سو افرادی تمایل دارند ورود و خروج به معامله را سریع انجام دهند، به همین دلیل هیچ نگرانی درباره معاملات باز هنگام خواب، نخواهند داشت! عدهای در صورت داشتن فرصت بیشتر برای در نظر گرفتن کلیه نتایج احتمالی و تفسیر برنامههای معاملاتی خود، تصمیمگیری بهتری خواهند داشت. به آنها سوئینگ تریدینگ پیشنهاد میشود.
توصیه میکنیم برای ارزیابی یک استراتژی معاملاتی متفاوت با توجه به ویژگیهای منحصربهفرد خود، با یک سرمایه اندک، آن را امتحان کرده و بر اساس بازخورد، ادامه استفاده از استراتژی یا کنار گذاشتن آن را مشخص کنید. همواره میتوانید قبل از اجرای استراتژیها در برنامه معاملاتی واقعی خود، روی کاغذ معاملات را انجام دهید.
اگر به تازگی ترید ارزهای دیجیتال را شروع کرده یا همچنان خود را تازه کار تصور میکنید، سوئینگ تریدینگ روش بهتری برای شما است. در اینجا قادر خواهید بود با توجه به افق زمانی طولانیتر (که البته چندان طولانی نبوده و به چند هفته ختم میشود)، با آرامش اقدام به تصمیمگیری کرده و کنترل کامل معاملات را در دست بگیرید.
نتیجهگیری
سوئینگ تریدینگ یک استراتژی معاملاتی مرسوم در بازار بورس سهام و ارزهای دیجیتال محسوب میشود. افرادی که این استراتژی را برای خرید و فروش داراییهایشان انتخاب کردهاند، معمولا برای چند روز تا چند هفته در پوزیشن خود باقی خواهند ماند.
به منظور یافتن بهترین استراتژی برای خود از بین سوئینگ تریدینگ و معامله روزانه، بهتر است هر دو را امتحان کرده و بر اساس بازخورد دریافتی، تصمیم نهایی را اتخاذ کنید. با توجه به ویژگیهای شخصیتی و سبک زندگی متفاوت هر فرد، نمیتوان نتیجهگیری ثابتی برای همه داشت، به همین دلیل انتخاب بهترین روش کاملا نسبی است.
راهنمای معامله در بازارهای پرنوسان
نوسانات در بازارهای مالی اجتناب ناپذیر است و معامله گران سؤالات بسیاری درباره آن می پرسند. با اینکه ممکن است در ابتدا انجام معاملات را دشوار سازد اما حرکت شدید قیمتها می تواند فرصت های خوبی را نیز فراهم کند. اگر قادر به کنترل احساساتی مانند طمع و ترس باشیم، لازم است که بتوانیم بر واکنش شدید قیمت نیز سرمایه گذاری کنیم.
روش های مختلفی برای تعیین زمان وقوع نوسانات بازار و استراتژی های بیشمار وجود دارد که می توانیم با استفاده از آنها سرمایه خود را حفظ کنیم یا از کاهش و افزایش نوسانات سود ببریم.
بهترین معامله گران که به مدت طولانی در بازار هستند، همیشه قوانین و استراتژی هایی دارند که با شروع غیرقابل پیش بینی واکنش قیمت، از آنها استفاده می نمایند.
معاملات بخصوص در زمان نوسانات ریسک دارد
به قسمت مورد علاقه خود بروید
نوسانات چیست؟
معامله گران باتجربه می دانند که ممکن است در هر نقطه و بخشی از بازارهای به هم پیوسته که ما معامله می کنیم، نوسان باشد. روند بازارهای هموار یا متراکم نیز می توانند در اثر شوک های شدید و نوسانات ناخواسته قطع شوند.
معنی "نوسان" چیست؟
نوسانات ، تمایل آماری یک بازار برای افزایش یا افت شدید در یک بازه زمانی خاص است و با انحراف استاندارد اندازه گیری می شود - یعنی اینکه مقدار یک قیمت چقدر از آنچه انتظار می رود، منحرف می شود که عموماً به معنی نوسان است.
دوره های نوسانات بازار به چه صورت است؟
وقتی نوسانات افزایش می یابد، باید شاهد تراکم گسترده ای از قیمت، حجم بالا و افزایش معاملات در یک جهت باشیم – بازار خنثی چیست؟ برای مثال، هنگام صعود بازار سفارشات خرید کاهش می یابد و هنگام نزول بازار سفارشات فروش کمتر می شود. در همین زمان، معامله گران تمایل کمتری به حفظ پوزیشن های خود دارند زیرا آنها می دانند که ممکن است قیمت ها به طرز چشمگیری تغییر کند - تبدیل برندگان به بازندگان.
تحلیل عمیق تر نوسانات بازار نشان می دهد که احتمال نزول بازار وقتی نوسانات زیاد باشد، بیشتر است و در بازارهای رو به رشد نوسانات اندک رایج تر است.
چرخه بازار و روانشناسی
عوامل بسیاری وجود دارد که باعث نوسانات بازارها می شود مانند اعلامیه های حیرت انگیز بانک مرکزی، اخبار شرکت و نتایج غیرمنتظره درآمدها. با این حال آنچه همه اینها را به هم پیوند می دهد این است که واکنش ها توسط نیروهای روانی ایجاد می شود که هر معامله گر در طی یک روز معاملاتی خود تحت تاثیر آن قرار می گیرد.
در نقاط اوج بازار، معامله گران از بازده خود احساس رضایت می کنند و باور می کنند که محیط مطلوب بازار برای مدت نامعینی ادامه خواهد داشت. گویی معامله گری بهترین شغل جهان است زیرا مدیریت ریسک و انتخاب برندگان آسان به نظر می رسد. به عبارت دیگر، خشنودی از خود در آن تعبیه شده است و هیچ پرچم قرمزی برای هشدار وجود ندارد.
مراحل احساسی روند نزولی مانند تلنگری به بازار است. حالت انکار می تواند به سرعت به اضطراب تبدیل شود. قبل از آنكه حس وحشتناک ناامیدی به تسلیم تبدیل شود، با از بین رفتن اطمینان، برنامه ها و استراتژی ها تغییر می كنند یا حتی فراموش می شوند زیرا ترس غالب می شود.
در این دوره اخیر، معامله گران به نقطه شکست خود می رسند. درد فقط با فشار دادن دکمه فروش تسکین می یابد و اغلب ناتوانی در تفکر منطقی وجود دارد. در این نقطه باید طبق گفته کلاسیک "وقتی دیگران حریص شده اند، بترس و وقتی دیگران می ترسند، حریص باش" رفتار نمود که یک جمله معروف ازسرمایه گذار افسانه ای "وارن بافت" است. دست های قوی در این مرحله مشغول انباشتن می شوند، در حالی که دستان ضعیف هنوز در حال نقد کردن قرار دارند.
ترس و طمع دو ماده اصلی هستند که نوسانات را تغذیه می کنند. آنها مبانی اصلی واکنش قیمتها هنگام افزایش نوسانات هستند و در هر بازه زمانی ممکن است رخ دهند. اسکالپرها و معامله گران روزانه و معامله گران نوسان گیر همه این دو حالت را تجربه می کنند.
فراز و نشیب احساسی در معاملات و سرمایه گذاری را هر معامله گر باید تحمل کند تا به ثبات برسد.
چگونه می توان نوسانات را اندازه گرفت؟
همانطور که می دانیم نوسانات، تغییرات کلی قیمت را در مدت زمان مشخصی اندازه گیری می کند. روش های متعددی وجود دارد که معامله گران می توانند این حرکات را اندازه گیری کنند. یکی از مشهورترین آنها شاخص نوسانات یا VIX است.
معنی "نوسان" چیست؟
شاخص VIX انتظارات بازار از نوسانات شاخص S&P 500 را در 30 روز آینده اندازه گیری می کند. با محاسبه قیمت ها در آپشن، افزایش VIX بیشتر شدن نوسانات بازار سهام را نشان می دهد، در حالی که کاهش آن نشان دهنده دوره کمتر شدن نوسانات است. به زبان ساده - وقتی VIX بالا می رود، شاخص S&P 500 سقوط می کند و این بدان معنی است که باید زمان خوبی برای خرید سهام باشد.
گفته می شود که رقم زیر 12 کم است، در حالی که سطح بالاتر از رقم 20، زیاد تلقی می شود. رکورد آن قله تاریخی 89.5 است که در سال 2008 رخ داد. مقایسه سطح واقعی VIX با مواردی که انتظار می رود می تواند در تشخیص اینکه آیا VIX "بالا" یا "پایین" است مفید باشد. همچنین می تواند نشانه های واضح تری از آنچه بازار در مورد نوسانات احتمالی آینده پیش بینی می کند، ارائه دهد.
شاخص های مشابه دیگری در بازار اوراق بهادار و ارز وجود دارد که در اندازه گیری نوسانات نیز بسیار مفید است.
شاخص ترس و طمع
VIX در یکی از فشارسنجهای دیگر که به طور گسترده دنبال می شود، گنجانده شده است که به عنوان شاخص ترس و طمع شناخته می شود. در اینجا CNN با در نظر گرفتن میانگین وزنی برابر از هفت عامل مختلف، احساسات سرمایه گذار را بررسی می کند.
این شاخص در مقیاس صفر تا 100 - ترس شدید و طمع شدید - اندازه گیری می شود و رقم 50 احساس خنثی تلقی می شود. این شاخص هنگامی که ترس در اوج خود قرار دارد، به زنگ خطر تبدیل می شود.
تاریخ نشان می دهد که این شاخص می تواند راهنمای موثقی برای یافتن نقاط عطف در بازار سهام باشد. به عنوان مثال در جریان سقوط برادران لمان طی GFC در سپتامبر 2008، این شاخص به قعر 12 نزول یافت. سه سال بعد به سطح 90 رسید زیرا بازارهای جهانی سهام پس از دور نهایی برنامه خرید دارایی فدرال - QE4 - به شدت صعود کردند.
نوسانات ضمنی
اگر بخواهیم بیشتر در مورد نوسانات خاص قیمت در مورد یک بازار خاص کاوش کنیم، ارزش آن را دارد که به نوسانات ضمنی و تحقق یافته توجه کنیم. نوسانات ضمنی نشان دهنده قیمت فعلی بازار بر اساس انتظار آن برای حرکت در طی یک دوره زمانی خاص است. این رقم آینده نگر به یک معامله گر اجازه می دهد تا میزان نوسانات آینده بازار را پیش بینی کند. به عنوان مثال حرکت ضمنی و تراکم یک جفت ارز با میزان قابل توجهی از اطمینان. این برای محاسبه مسافت حد ضرر و اندازه پوزیشن بسیار مفید است.
نوسانات تحقق یافته
حرکت واقعی قیمت ها که در طی یک دوره تاریخی مشخص اتفاق می افتد. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین دامنه واقعی (ATR) و نوارهای بولینگر می توانند در مشخص کردن آن به ما کمک کنند. ATR نشان می دهد که یک دارایی به طور متوسط طی یک بازه زمانی مشخص چقدر حرکت می کند.سیگنالهای نزول ATR، دامنه قیمت ها را نشان می دهد که یعنی نوسانات رو به کاهش است. افزایش ATR به رشد نوسانات اشاره دارد.
نوارهای بولینگر کاهش و افزایش نوسانات را نمایش می دهد و مانند سطوح ساپورت و مقاومت پویا عمل می کنند و می توانند سیگنال هایی را برای شرایط اشباع از خرید یا فروش نشان دهند. وقتی نوسانات زیاد می شود، نوارها پهن می شوند و هنگام کاهش نوسانات، باریک می شوند.
5 نکته عملی برای معامله در بازارهای پرنوسان
معامله گری یک شغل پرریسک است - در اصل شما می توانید ریسک خود را در هر پوزیشنی که دارید، به طور مداوم در طول روز کنترل کنید و یا خطر احتمالی پوزیشن های جدید را محاسبه کنید. بهتر است نگاهی به پنج اصل بیندازیم که یک معامله گر هنگام افزایش نوسانات باید از آنها استفاده کند:
1 مدیریت ریسک - ریسک هر معامله را درک کنید. اگر با دانستن همه نقاط ورودی و خروجی ممکن، بازده مورد انتظار هر معامله را بدانید، مجبور می شوید معاملات خود را بطور منظم تجسم و مقایسه کنید. معامله گر باید دائماً به یقین نسبت به ریسک احترام بگذارد. معنای عمومی آن این است که در مواقع افزایش نوسانات، لوریج و سایز پوزیشن خود را کاهش دهید.
2 انواع سفارش - همیشه از حد ضرر (stop loss) استفاده نمائید زیرا قبل از ورود به یک معامله، میزان دقیق ریسک آن را می دانید. به خاطر داشته باشید "این پولی نیست که شما را تبدیل به یک معامله گر برنده می کند. این پولی است که شما از دست نمی دهید." اگر از میانگین های متحرک برای تعیین سطوح استفاده می کنید، در نظر بگیرید که هنگام زیاد بودن نوسانات از میانگین های طولانی مدت استفاده کنید تا احتمال تریگر شدن سفارش شما با یک جهش ناگهانی کاهش یابد.
همچنین می توانید از سفارشات محدود (limit) استفاده کنید که با خرید کمی بالاتر از قیمت بازار، ریسک شما را کاهش می دهد. در واقع شما منتظر می شوید تا بازار کمی رشد کند، این بدان معناست که شما در جهت روند خرید می کنید نه خلاف جهت.
سفارشات حد سود (Take profit limit) نیز به همان اندازه مهم هستند - معامله گران موفق احتمال صعود و حد قیمتی را که از روند صعودی خارج خواهند شد را در معاملات خود می دانند. این امر احتمال معامله احساسی را از بین می برد که مهمتر از محدود کردن صعود شماست - در صورت دریافت سیگنال های جدید، همیشه می توانید دوباره وارد معامله شوید.
3 تعهد و پایبندی به اجرای به برنامه خود - شما باید یک استراتژی خوب و تعریف شده داشته باشید که در همه شرایط بازار آزمایش کرده اید. این بدان معناست که شما به صورت ناگهانی وارد بازارهای پرنوسان نخواهید شد و قوانین از پیش تعریف شده خود را بی درنگ نادیده نخواهید گرفت. همچنین یک معامله گر آگاه باید در مورد رویدادهای فاندامنتال پرریسک مانند جلسات بانک مرکزی و انتشار درآمدها که از لحاظ تاریخی حوادثی با نوسان بالا هستند، دستورالعمل هایی داشته باشد.
4 کنترل احساسات - بازارهای پرنوسان می توانند معامله گران را تحت تأثیر قرار دهند تا به سرعت برنامه ها و صبر خود را رها کنند. هرگز اجازه ندهید که آرزوها - که به عنوان تمایل به تأیید شناخته می شود - تفکر شما را از بین ببرید. شما باید این نظم را داشته باشید که شواهد را بپذیرید و واکنش ناگهانی نشان ندهید. به طور مشابه، معامله گران معمولاً هنگام تصمیم گیری های فوری، به بازده های اخیر نگاه می کنند – تمایل به تازه ها - که باعث می شود به طور بالقوه عملکرد خود را تعقیب کنند.
5 آموزش- مهم نیست که معامله گر ممکن است تا چه اندازه با تجربه باشد، همیشه جای پیشرفت وجود دارد. این بدان معناست که وقتی کار دشوار می شود و یا انجام معاملات آسان به نظر می رسد، تمرینات خود را به طور کامل انجام دهید. فرآیند بازنگری های شما نیز همیشگی است و چشم پوشی ممکن نیست.
رنج تریدینگ (Range Trading) چیست؟
طبق آمار، در بازارهای مالی تنها ۳۰ درصد اوقات بازارها روند مشخصی دارند. این موضوع، معضل بسیار بزرگی برای معاملهگرانی است که میخواهند از حرکتهای ادامهدار سود چشمگیری بگیرند. اما هفتاد درصد مواقع بازارها در محدوده رنج (Range) نوسان میکنند. اما معنی این جمله چیست؟
زمانی که بازار به طور مداوم بین دو سطح قیمتی حرکت میکند، گفته میشود بازار رِنج است یا روند خنثی (ساید Side) دارد. مانند معامله گری بر اساس روند که در تمام تایم فریمها (Time Frame) قابل استفاده است، شما میتوانید در هر تایم فریمی که بخواهید از پنج دقیقه تا روزانه، هفتگی یا ماهانه، بازارهای رنج را مشاهده کنید.
پتانسیل خرید و فروش در رنجها
برخلاف معاملهگری بر اساس روند که بهتر است تنها در یک سمت (خرید یا فروش) معامله صورت بگیرد، در رنج تریدینگ (Range Trading) معاملهگران میتوانند بسته به موقعیت قیمت در محدوده رنج، در هر دو طرف معامله کنند. معاملهگران روند سعی میکنند با روند کلی بازار پیش بروند. این معاملهگران در روندهای صعودی در کف میخرند و در روندهای نزولی در سقف فروشنده هستند.
چگونه در بازار رنج معامله کنیم؟
در مرحله اول معاملهگر باید منطقه رنجی که قصد معامله در آن را دارد، شناسایی کند. معمولا قیمت باید حداقل دوبار از یک منطقه حمایت (Support)، حمایت شود و حداقل دوبار از یک منطقه مقاومت (Resistance) برگردد تا رنجی تشکیل شود. در غیر این صورت ممکن است قیمت در حال تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی در روند صعودی یا کفی پایینتر از کف قبلی در روند نزولی باشد و به روند خود ادامه دهد.
در نمودار زیر یک محدوده رنج نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میکنید قیمت در دورهای بین دو سطح حمایت و مقاومت حرکت کرده است.
خطوط صافی که میبینید نشان دهنده منطقه رنج است. این دو خط به عنوان مناطق حمایت و مقاومت عمل کرده و معاملهگر میتواند از آنها به عنوان نقاط ورود، خروج، حد ضرر، حد سود و همچنین قرار دادن سفارشات لیمیت (Limit Orders) استفاده کند.
هنگامی که محدوده رنج مشخص شد، معاملهگر باید به دنبال پیدا کردن نقطه ورود باشد تا از این محدوده استفاده کند. وی میتواند به صورت دستی در زمانی که قیمت وارد محدوده حمایتی شد وارد معامله خرید شود و یا هنگامی که قیمت وارد محدوده مقاومتی شد، وارد معامله فروش شود.
استراتژیهای مختلف خرید و فروش بر اساس نواحی رنج
انواع معامله گری بر اساس نواحی رنج
رنج تریدینگ انواع مختلفی دارد. اگر قصد دارید یک معاملهگر موفق در این زمینه شوید باید درک کاملی از انواع مختلف رنجها داشته باشید. در اینجا چهار نوع متداول مناطق رنج یا ساید آورده شده است.
رنج مستطیل شکل (Rectangular Range)
در رنج مستطیل شکل (Rectangular Range)، قیمت بین دو خط حمایت و مقاومت در حال حرکت است. این الگو متداولترین الگو در اغلب شرایط بازار است. البته الگوهای رنج ادامه دهنده (Continuation Range) یا کانالهای رنجی (Channel Range) از الگوی مستطیل نیز متدوالتر هستند.
در نمودار زیر، به نحوه حرکت قیمت در محدوده حمایت و مقاومت نگاه کنید. این حرکت قیمت یک محدوده مستطیل شکل ایجاد کردهاست که فرصتهای مناسب برای ورود به معامله خرید در آن مشخص شده است.
مناطقی از ناحیه رنج که خرید در آن منطقی است
- رنج مستطیل شکل، یک دوره روند رنج یا ساید (Consolidation) را نشان میدهد. این نوع رنج معمولا نسبت به دیگر الگوها در تایم فریمهای پایینتر بیشتر شکل میگیرد و به همین دلیل فرصتهای معاملاتی سریعتری را فراهم میکند.
- این نوع رنجها میتوانند منجر به گمراه شدن معامله گرانی که به دنبال الگوهای بلندمدت هستند، شود. زیرا ممکن است که یک روند بزرگ را از دست دهند.
- حتی بدون استفاده از اندیکاتورها، تشخیص محدودههای رنج افقی قیمت باید کار سادهای باشد. شما میتوانید به وضوح محدودههای حمایت و مقاومت را در نمودارها مشاهده کنید. صاف شدن خطوط میانگینهای متحرکنیز، یکی از ابزارهای تشخیص ساید شدن روند است.
رنج اریب (Diagonal Range)
رنج اریب یکی از الگوهای رایج در بازار فارکس است و بسیاری از معامله گران علاقه خاصی به این الگو دارند. نمودار زیر یک رنج اریب نزولی را نشان میدهد. این نوع رنج از خطوط روند صعودی و نزولی تشکیل میشود که شیب آن تقریبا کم است و به شما برای شناسایی نقطه بریک اوت احتمالی کمک میکند.
نمونهای از رنج اریب
نکات مهم:
-
در رنجهای اریب، بریک اوت ها اغلب در جهت مخالف روند رخ میدهند. این موضوع به معامله گران کمک میکند تا بتوانند بریک اوتها را پیشبینی کنند و در دام فالس بریک اوتها گرفتار نشوند.
اگرچه بریکاوت در این نوع رنج اغلب بسیار سریع اتفاق میافتد اما برخی از بریک اوتها بسته به تایم فریم ناحیه رنج ممکن است ماهها یا حتی سالها به طول بیانجا مند. همین امر پیشبینی زمان بریک اوت را برای معامله گران سخت میکند.
الگوهای رنج ادامه دهنده (Continuation Range)
الگوی رنج ادامه دهنده معمولا در درون یک روند ظاهر میشود. از جمله این الگوها میتوان به الگوهای مثلث (triangle)، کنج یا مثلث جمعشونده (Wedge)، پرچم (flag)، پرچم سه گوش (Pennants) اشاره کرد. این نوع رنجها عموما به شکل اصلاحی و در بازار خنثی چیست؟ خلاف جهت روند غالب ایجاد میشوند. نمودار زیر یک الگوی مثلث را نشان میدهد که در روند فعلی بازار شکل گرفته است و منجر به تشکیل یک دوره روند ساید در دامنه کوچک قیمتی شده است.
نمونهای از رنج ادامهدهنده
- رنج ادامه دهنده را بسته به افق زمانیتان میتوانید به روشهای مختلفی معامله کنید. شما هم میتوانید محدوده رنج قیمت را معامله کنید و هم میتوانید منتظر بریک اوت بمانید. رنجهای صعودی، نزولی و ادامه دهنده در تمام تایم فریمها رخ میدهند.
- رنج ادامه دهنده اغلب در میان روندها یا الگوها رخ میدهد و چون معمولا منجر به بریک اوت میشود، این موضوع رضایت معاملهگرانی که قصد دارند سریع معاملهای را باز کرده و از آن کسب سود کنند را به همراه دارد.
- ارزیابی این نوع معاملات و در نظر گرفتن تمامی جوانب آن پیچیدگیهای خاص خود را دارد. به همین دلیل شناسایی این الگوها برای معاملهگران تازهکار ممکن است کمی دشوار باشد.
رنجهای نامنظم (Irregular Range)
همه رنجها الزاما الگوی مشخصی ندارند. یک رنج نامنظم معمولا در حوالی یک خط پیوت (Pivot)، حمایت یا مقاومت تشکیل میشود. به نمودار زیر توجه کنید، میبینید چگونه یک رنج اریب درون یک رنج مستطیل شکل بزرگتر قرار گرفته و خطوط جدیدی از حمایت و مقاومت را ایجاد کرده است.
نمونهای از رنج نامنظم
نکات مهم:
- رنجهای نامنظم میتوانند یک فرصت عالی معاملاتی برای معاملهگرانی که قادر به شناسایی خطوط مقاومت و حمایت که این رنجها را تشکیل میدهند، مهیا میکنند.
- پیچیدگی رنجهای نامظم اغلب باعث میشود معاملهگران نیاز داشته باشند از ابزارهای تحلیل اضافی برای شناسایی این رنجها و بریک اوتهای احتمالی استفاده کنند.
استفاده از حد ضرر در رنج تریدینگ
در تمام روشهای معاملهگری، مدیریت ریسک یکی از ضروریترین بخشها است. معاملهگری بر اساس نواحی رنج ریسکهای زیادی را به همراه دارد. هنگامی که بازار در یک رنج به خصوص نوسان میکند، بازار تمایل به جذب معاملهگران بیشتری دارد. همین امر منجر به افزایش نوسانات در حول و حوش نواحی حمایتی و مقاومتی میشود. حتی ممکن است قیمت از این نواحی فالس بریک اوت کرده و معامله گران را اسیر استاپ هانتینگ کند. از این رو استفاده از مدیریت ریسک در معاملهگری بر اساس نواحی رنج از اهمیتی دو چندانی برخوردار است. معاملهگر باید از قانون ۲ درصد پیروی کرده (معامله با حجم ۲ درصد سرمایه) و همیشه حد ضرر برای معامله قرار دهد.
مهم است که عرض دامنه نوسان را برای تعیین حد ضرر در نظر داشته باشید. اگر محدوده رنج خیلی کوچک باشد، ممکن است نسبت ریسک به ریوارد منطقی رعایت نشود.
اندیکاتورها در رنج تریدینگ
معتبرترین ابزاری که یک معاملهگر رنج میتواند از آن استفاده کند، خطوط حمایت و مقاومت هستند. اما برای تعیین این خطوط میتوانید از اندیکاتورهای تکنیکال نیز استفاده کنید. به عوان مثال اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی (RSI) میتواند برای تعیین شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش مورد استفاده قرار بگیرد.
اگر معامله گر بخواهد که با بریکاوت وارد معامله شود، میتواند از اندیکاتورها استفاده کند تا بتواند بهتر تشخیص دهد بریکاوت معتبر بوده یا خیر. افزایش حجم معاملات در زمان بریکاوت صعودی یا نزولی، میتواند یکی از راههای تشخیص باشد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
بازار گاوی و بازار خرسی چه مفهومی دارند؟
یکی از اصطلاحات رایج بین تریدرها و سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال، بازار خرسی (Bear Market) و بازار گاوی (Bull Market) است. اما منظور از بازار گاوی و بازار خرسی چیست؟ این اصطلاحات چه چیزی را به ما نشان میدهند و در هر کدام از مواقع چه باید کرد؟ بهتر است ابتدا تعریفی درست از «بازار» یا «مارکت» داشته باشیم.
بازار دقیقا به چه معنی است؟
اساس بازار بر خرید و فروش یا عرضه و تقاضای یک کالا یا یک دارایی استوار است و هر فضایی که در آن ارزشی بین دو گروه خریدار و فروشنده مبادله شود «بازار» نامیده میشود. بنابراین همیشه در یک بازار دو طرف باید وجود داشته باشند و الزاما هم در یک بازار سالم هیچ عاملی به جز خریدار و فروشنده نهایتا تعیینکننده نیست و این دو هستند که روی بهای ارزش یا دارایی مورد معامله تاثیر میگذارند.
در بازارهای مالی هم مسئله به همین صورت است و رقابتی بین خریدار و فروشنده وجود دارد. در واقع قیمت، فرزند و محصول رقابت خریدار و فروشنده است و از آن به نبرد یا جنگ خریدار و فروشنده هم تعبیر میشود. در این جنگ گاهی خریدارها پیروز میشوند و تعیین کننده هستند و دورههایی هم فروشندهها بازار را در دست میگیرند و قیمت دارایی مورد معامله را تعیین میکنند.
در این مبارزه تقاضای خریداران عامل افزایش قیمت و عرضه فروشندگان عامل کاهش قیمت است و در دورههای زمانی مختلف پیروز این نبرد یکی از این دو هستند.
از خریدارها به عنوان گاوها نیز نام میبرند و به فروشندهها لقب خرسها را میدهند. بازار، میدان نبرد گاوها با خرسهاست!
به بازاری که روند قیمت در آن نزولی است Bearish یا خرسی و به بازاری که روند قیمت در آن صعودی است Bullish یا گاوی میگوییم.
بازار گاوی چیست؟
گفتیم که وقتی بازار صعودی است، اصطلاح گاوی (Bullish) را به کار میبریم. این یعنی شرایط اقتصادی مطلوب است و حجم بازار در حال افزایش است. این نشان میدهد که سرمایهگذاران حس مثبتی دارند و امیدوارند که قیمتها افزایش پیدا کند.
افزایش مداوم در قیمت داراییها در بازار صعودی با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال همراه است. این امر هم در مورد بازارهای ارزهای دیجیتال و هم بازارهای سنتی صدق میکند.
بازار گاوی در کریپتو با افزایش ۴۰ درصدی قیمت طی یک تا دو روز سناریویی کاملا عادی است. این به این دلیل که بازارهای کریپتو نسبتا کوچکتر از بازارهای سنتی هستند و بنابراین، نوسانات بیشتری دارند.
بول ران چیست؟
به دوره یا بازه زمانیای که روند بازار صعودی است بول ران Bull run گفته میشود.
در بازار کریپتو، حالت گاوی مرحلهای صعودی برای ارزهای دیجیتال است. در اینجا، شاهد رشد ارزش ارزهای دیجیتال با شرایط اقتصادی مطلوب و سرمایهگذاران خوشبین هستیم که میخواهند از سبدهای رو به رشد کریپتوی خود نهایت استفاده را ببرند.
بازار صعودی تا زمانی ادامه دارد که عرضه بیش از تقاضا باشد. پس از مدتی گاوها به اصطلاح خسته میشوند و بازار تغییر میکند و به بازار خرسی (Bearish) تبدیل میشود!
چرا بازار گاوی میشود؟ علائم یک بازار گاوی کریپتو چیست؟
- افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار ؛
- تقاضای زیاد در مقابل عرضه کم؛
- افزایش اعتماد سرمایهگذاران به بازار؛
- افزایش ارزش پروژههای خاص؛
- درج صحبتهایی در مورد ارز دیجیتال در رسانههای مهم و همچنین شبکههای اجتماعی؛
- علاقه عمومی به ارزهای دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و سایر کسانی که ممکن است قبلا علاقهای به ارزهای دیجیتال نداشته باشند.
- افزایش شدید قیمتها در نتیجه اخبار مثبت؛
- کاهش اندک قیمتها در نتیجه انتشار اخبار منفی.
بازار خرسی (Bearish) چیست؟
در مقابل بازار گاوی، بازار خرسی وجود دارد. بازار خرسی به شرایطی در بازار میگوییم که در آن ارزش ارزهای دیجیتال حداقل ۲۰ درصد کاهش یافته است و به کاهش خود ادامه میدهد. یک مثال برای بازار خرسی سقوط معروف ارزهای دیجیتال در دسامبر ۲۰۱۷ است. این سقوط در نتیجه کاهش قیمت بیت کوین از ۲۰ هزار دلار به ۳۲۰۰ دلار طی چند روز بود!
مشخصه یک بازار نزولی، افت ۲۰ درصدی یا بیشتر در پی صعودهای قبلی است. به این ترتیب، قیمتها پایین است و به طور مداوم کاهش مییابد. روند نزولی نیز بر دیدگاه سرمایه گذاران تاثیر میگذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم میبخشد. این شرایط میتواند ناشی از سیاستهای اقتصادی ضعیف، بحرانهای ژئوپلیتیکی، ترکیدن حباب های بازار و حتی بلایای طبیعی باشد.
در بازار خرسی، امیدواری و خوشبینی وجود ندارد و اعتماد عمومی نسبت به افزایش قیمتها از بین رفته است بنابراین افراد شروع به بیرون کشیدن یا تبدیل سرمایه خود میکنند.
به طور معمول، هدف معاملهگران ارزهای دیجیتال، خرید داراییها در بازار نزولی، به ویژه در زمان سقوط (Crash) است. با این حال، دانستن اینکه دقیقا چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده دشوار است. حدس اینکه چه ارزی سقوط میکند و کی اوج میگیرد، بیشتر به یک قمار شبیه است!
قیمت ها معمولا لحظهای کاهش مییابد که اخبار مربوط به شرایط نامطلوب در مورد یک ارز دیجیتال یا سهام خاص منتشر میشود. مارپیچ نزولی باعث میشود افراد بیشتری از سرمایهگذاری خودداری کنند، زیرا این باور وجود دارد که اخبار بد بیشتری به زودی خواهد آمد و نیاز است خود را برای بدترینها آماده کنند.
برخی حتی دارایی های خود را به دلیل وحشت میفروشند و روند نزولی ایجاد میکنند. بازارهای نزولی در نهایت آرام می شوند و سرمایه گذاران به آرامی اعتماد به نفس پیدا میکنند و دوباره چرخه صعودی جدیدی آغاز میشود.
چرا بازار خرسی میشود؟ علائم بازار خرسی چیست؟
- حجم کم معاملات: این یعنی مردم به دلیل عدم اطمینان در بازار شروع به نگه داشتن ارهای دیجیتال خود کردهاند.
- احساسات منفی ناشی از امور مالی سنتی: نمونهای از این موارد زمانی بود که جیمی دیمون، مدیر عامل جی پی مورگان در سال ۲۰۱۷، بیت کوین را یک کلاهبرداری خواند. این درست چند ماه قبل از اینکه قیمت بیت کوین به ۲۰ هزار دلار در هر واحد برسد اتفاق افتاد!
- تقاطع مرگ (Death cross): شاخص فنی مربوط به عبور دارایی از میانگین متحرک ۵۰ روزه به میانگین متحرک ۲۰۰ روزه.
- پسرفت: زمانی که قیمت دارایی در بازار آتی کمتر از قیمت فعلی بازار باشد.
- تغییرات در نرخ وجوه فدرال: نرخی که بانکها با آن ذخایر اضافی خود را یک شبه وام میدهند یا قرض میگیرند.
- مداخله نهادهای نظارتی: نمونهای از آن محدودیتهای دولت چین در مورد استخراج بیت کوین است. چنین مداخلاتی باعث میشود که بسیاری از ماینرها آفلاین شوند و اعتماد به بازار کاهش یابد.
دلیل نامگذاری بازار گاوی و بازار خرسی چیست؟
در مورد علت نامگذاری، برخی معتقدند که گاوها در هنگام مبارزه، شاخهای خود را به سمت بالا میگیرند و برای همین خریداران اینطور نامیده شدهاند چون موجب صعودی شدن قیمت میشوند. در صورتی که خرس در زمان حمله پنجههایش را از بالا به پایین میکشد و روی طعمه خود میافتد و این هم دلیلی است برای اینکه از فروشندگان به عنوان خرسها یاد کنیم چون موجب افت قیمت بازار میشوند.
یک عامل دیگر که میتواند دستمایهای برای تحلیل بازار خرسی و بازار گاوی قرار گیرد «حجم معاملات» است. حجم معاملات باید همسو با روند اصلی بازار باشد. البته حجم معاملات یک عامل ثانویه است ولی باید روند را تصدیق کند. در بازار گاوی حجم معاملات با افزایش قیمت بالا میرود و در بازار خرسی حجم معاملات در نوسانات مثبت افزایش و در نوسانات نزولی کاهش مییابد.
از دیدگاه روانشناسی هم میتوان این تقسیمبندی را مورد تحلیل قرار داد. دو عامل روانکاوانه که در بازار با هم رقابت میکنند و حتی شاخصی هم برای آن وجود دارد ترس و طمع میباشد.
از این حیث، عامل غالب در بازار گاوی، حس طمع است و افراد زیادی به طمع و امید کسب سود وارد بازار میشوند و اتمسفر حاکم بر بازار، امید به کسب سود بیشتر و ورود افراد جدید به بازار است. در بازار گاوی همواره خبرهای مثبتی نیز برای دامن زدن و ترغیب خریداران به خرید بیشتر منتشر میشود.
در بازار خرسی حس غالب ترس است و روند نزولی قیمت و ترس از دست دادن سرمایه باعث هجوم فروشندگان برای نقد کردن دارایی و جلوگیری از ضرر بیشتر میشود. در این بازار برخلاف بازار گاوی اخبار منتشر شده از رسانهها منفی و در راستای کاهش قیمت است.
در این نوشته به طور کامل درباره شاخص ترس و طمع و تاثیر آنها بر روند بازار توضیح دادهایم که خواندنش را توصیه میکنیم: شاخص ترس و طمع چیست؟
انواع روندها در بازارهای مالی چه هستند؟
بر اساس نظریه داو بازار به طور کلی دارای سه روند است: روند صعودی، روند خنثی و روند نزولی.
روند صعودی بازار چیست؟
روند صعودی مجموعهای از نوسانات قیمت است که به افزایش قیمت میانجامد. در یک روند صعودی ممکن است قیمت بارها و بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی برآیند قیمت مثبت و رو به بالاست. هنگامی که روند غالب بازار صعودی باشد میگوییم بازار گاوی است و خریداران یا گاوها قدرت را در دست دارند. این یعنی خریداران بیشتر از فروشندگان هستند و تقاضا، بیشتر از عرضه است که منجر به افزایش قیمت میشود.
روند خنثی بازار چیست؟
روند خنثی مجموعهای از نوسانات بازار است که در طی آن قیمت در محدوده خاصی در حال تغییر است و میانگین قیمت تقریبا ثابت است و به اندازه عرضه، تقاضا وجود دارد.
روند نزولی بازار چیست؟
روند نزولی مجموعهای از نوسانات بازار است که قیمت در آن کاهش مییابد و برعکس روند صعودی به کاهش قیمت منجر میشود هنگامی که روند غالب بازار نزولی باشد بازار خرسی است و فروشندگان یا خرسها قدرت بازار را در دست گرفتهاند. در این حالت، فروشندگان بیشتر از خریداران هستند و عرضه، بیشتر از تقاضاست بنابراین قیمتها شروع به کاهش میکنند.
سخن پایانی
عوامل زیادی در خرسی یا گاوی بودن بازار دخیلاند. برای تشخیص اینکه چه تصمیمی در هر بازار بگیریم هم ابزارهای زیادی وجود دارد مانند رصد دامیننس بیت کوین، دامیننس اتریوم، دامیننس تتر، استفاده از اندیکاتورهای مختلف مثل شاخص ترس و طمع و… . تصمیم گیری را منوط کنید به خواندن اخبار، پیگیری جو روانی حاکم بر بازار، آپدیت نگه داشتن خودتان و تصمیم نگرفتن عجولانه.
شما در بازارهای خرسی و گاوی چه واکنشی نشان میدهید؟ میخرید یا میفروشید؟ نظرتان را برای سایر خوانندگان در کامنت منتشر کنید.
بازار رنج و رونددار؛ تشخیص درجا زدن بازار
احتمالا شما هم شنیدهاید که میگویند روند بازار صعودی است؛ یا روند بازار نزولی است. اما روند بازار را چگونه میتوان تشخیص داد؟ چیزی که میتواند در این تشخیص به ما کمک کند، تحلیل تکنیکال است. اما به طور کلی بازارها یا رونددار هستند و یا خنثی. بازارهای رونددار خود میتوانند نزولی یا صعودی باشند. البته معمولا حالت خنثی یا رنج نسبت به دو حالت دیگر بیشتر اتفاق میافتد. در ادامه با این سه وضعیت در بازار آشنا خواهیم شد تا بهتر متوجه شویم که تفاوت بازار رنج و رونددار چیست و هر یک چطور تعریف میشوند.
بیشتر بخوانید
بازار رونددار صعودی چیست؟
عرضه و تقاضا دو عامل مهم در معاملات بازار بورس هستند. زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، شاهد بالا رفتن سقفها و کفها خواهیم بود. به این ترتیب میتوان دریافت که روند بازار صعودی است. در چنین بازارهایی از آنجا که تقاضا بر عرضه پیشی گرفته است، مشخص است که قدرت خریداران در مقایسه با فروشندگان بیشتر است. زمانی که بازار روندی صعودی دارد، با اتصال کفهای موجود به همدیگر، خطی به وجود میآید که خط روند صعودی نام دارد.
بازار رونددار نزولی چیست؟
اما زمانی که شرایطی برعکس حالت قبلی باشد، بازار روندی نزولی به خود میگیرد. یعنی با پیشی گرفتن عرضه بر تقاضا، کفها و سقفها در قیمتهای پایینتری ایجاد میشوند. به این ترتیب روند نزولی بر بازار حکمفرما میشود. قدرت فروشندگان در این روندها بیشتر از خریداران است. با اتصال سقفهای بازار رونددار نزولی، خطی به دست میآید که خط روند نزولی نام دارد.
ارتباط میان خط روند و تایم فریم
روندها را میتوان در بازههای زمانی کوچک ترسیم کرد. اما این روندها خود قسمتی از یک روند دیگر در تایم فریمهای بالاتر هستند. مثلا یک روند نزولی در تایم فریم ساعتی، ممکن است یک اصلاح کوچک از یک روند صعودی در تایم فریم روزانه باشد. اما بر چه اساسی باید تایم فریمها را انتخاب کرد؟ در واقع شخص سرمایهگذار با توجه به استراتژی معاملاتی خود، باید بهترین بازه زمانی ممکن را برای تشخیص و ترسیم روند بازار در نظر بگیرد.
بیشتر بخوانید
اعتبار خط روندی که ترسیم شده است، در گرو دو عامل است. یکی از این عوامل شیب خط روند است. عامل دوم هم تعداد دفعاتی است که نمودار قیمت با خط روند برخورد میکند. هر چه میزان شیب خط روند کمتر باشد، این خط اعتبار بیشتری دارد. در سمت دیگر، تعداد برخوردهای نمودار به خط روند، نشاندهنده اعتبار و اعتماد بیشتر است؛ یعنی برخورد بیشتر مساوی است با اعتبار بیشتر.
بازار رنج یا خنثی چیست؟
برای درک تفاوت میان بازار رنج و رونددار، باید معنی بازار رنج را نیز بدانیم. در بازارهایی که خنثی هستند، عرضه و تقاضا فشار یکسانی دارند. به همین دلیل نمودار سهام در این بازارها، مدام در میان یک محدوده قیمت مشخص در حرکت است. بدیهی است که قدرت خریداران و فروشندگان نیز در این بازارها با هم برابر است. کانال در رنج خنثی با ترسیم دو خط افقی که کفها و سقفها را به هم متصل میکند، مشخص میشود. پس تشخیص بازار رنج با ترسیم این کانال ممکن خواهد بود.
در بازارهای رنج و نوسانی، قیمت هیچ سمت و سوی مشخصی ندارد. در این حالت، بازار در بلندمدت نه به سمت بالا و نه به سمت پایین حرکت نمیکند. بلکه تنها در بازه میان دو خط افقی و در محدوده نوسانهای مشخصی حرکت خواهد کرد.
تفسیر بازار رنج
حال که با بازار رنج و رونددار آشنا شدیم، میخواهیم بدانیم معنای بازار رنج چه اطلاعاتی را میتواند بازگو کند. این شرایط شک و تردید را در بازار نشان میدهد. در چنین موقعیتی، هنوز نقدینگی برای شروع یک حرکت پرقدرت به بازار تزریق نشده است. همچنین اخباری که در بازار به گوش میرسد متضاد و مبهم است و سهامداران سردرگم هستند. یکی از مهمترین تفاوتهای میان بازار رنج و رونددار این است که حجم معاملات در بازارهای رنج کمتر است.
در بازار رنج شرایط به گونهای است که باید به سودهای کم در محدوده ۱۰ تا ۲۰ درصد قانع بود. زمانیکه شاهد بازار رنج هستیم، چنانچه معاملهگر در پی سودهای بزرگ باشد، سودهای کوچک را نیز از دست خواهد داد. نکته دیگری که در این بازارها حائزاهمیت است، این است که باید حد ضرر خود را در بازار رنج بزرگتر از بازارهای رونددار در نظر بگیرید. بهتر است در بازارهای خنثی، حد ضرر کمی پایینتر از کف محدوده رنج باشد.
بیشتر بخوانید
درست است که در بازارهای خنثی، سقفها و کفها از نظم خاصی تبعیت نمیکنند، اما دو حالت ویژه در چنین بازاری وجود دارد. در این حالات، قلهها و درهها نظم مشخصی دارند که در قالب الگوهای اصلاحی میتوان آنها را بررسی کرد. این الگوها، الگوهای اصلاحی مثلث و کانال افقی (مستطیل) نام دارند.
معمولا در انتهای یک حرکت رونددار چنین الگوهایی آغاز میشوند. در نهایت یک حرکت پرشتاب دیگر به وجود میآید. به بیان دیگر، این الگوها نشان میدهند که بازار در میان دو حرکت رونددار استراحت میکند.
بیشتر بخوانید
معامله در بازارهای رنج چگونه است؟
نکته مهم دیگری، شرایط معامله در بازار رنج است. زمانی که بازار در محدوده رنج حرکت میکند، معاملهگرها آسیبها و زیانهای فراوانی میبینند. این افراد ممکن است در پی از دست دادن سودهایی که در روند به دست آوردهاند، خشمگین و عصبانی شوند. یعنی توقف بازار موجب ایجاد حرکات نوسانی میشود و این مسئله معاملهگران را متضرر خواهد کرد.
البته گمان نکنید که بازار رنج به درد ترید نمیخورد. برخی از بازارهای رنج برای معامله مناسب هستند و میتوان در آنها معامله کرد. شما به عنوان معاملهگر باید بدانید که در کدام بازار معامله کنید و در کدام بازار هیچ اقدامی انجام ندهید. بازار رنج و رونددار هر دو میتوانند شما را به سود برسانند یا متضرر کنند. تمام این مسئله به عملکرد و تحلیل شما از شرایط بازار بستگی دارد. در ادامه چهار نکته مهم را در این خصوص بیان میکنیم.
بررسی ارزش معامله بازار
اولین گام این است که ارزش معامله را در بازار فعلی مشخص کنید. زمانی که بازار رنج محدودهای نسبتا بزرگ داشته باشد، میتوان در آن معامله کرد. یعنی زمانی که کانال ترسیم میشود و فاصله میان سطح حمایت و مقاومت در محدوده مناسبی باشد، میتوان دست به معامله زد.
ابتدا تایم فریم روزانه را انتخاب کنید. سپس زوم چارت را کمی کمتر کنید تا بتوانید نمای کلی بازار را بهتر ببینید. اکنون میتوانید رفتار بازار را متوجه شوید. اگر بازار به شکلی مشخص در حال صعود یا نزول باشد، این مسئله نشاندهنده بازار رونددار است. در غیر اینصورت شما با یک بازار رنج روبهرو هستید.
پس از آن، باید ببینید که آیا بازار در یک محدوده قیمت مشخص حرکت میکند یا در حال نوسان در قیمتی نامشخص است. حرکت بازار در محدوده مشخص به این معناست که میتوان در این بازار معامله کرد. پس چه در بازار رنج و چه در بازار رونددار نخستین کار بررسی ارزش معامله در شرایط حاکم بر بازار است.
در این تصویر میتوانید فاصله مناسبی را که میان سطوح حمایت و مقاومت وجود دارد ببینید. نقاط برخورد نیز در این تصویر مشخص است. با توجه به سطوح حمایت و مقاومت میتوانید وارد سهم شوید. در این نمودار، نسبت ریسک به ریوارد نیز به شکل مطلوبی وجود دارد.
بیشتر بخوانید
بررسی نوسانی بودن بازار
به محض اینکه متوجه شدید بازار نوسانی است، دور معامله کردن را خط بکشید. بازار نوسانی خود یکی دیگر از بازار خنثی چیست؟ حالات بازار رنج است. در چنین شرایطی فاصله میان سطوح حمایت و مقاومت آنقدر نیست که نسبت ریسک به ریوارد مطلوبی را به دست دهد. مجددا تایم فریم روزانه را انتخاب کنید و کمی نمودار را دورتر کنید تا بتوانید وضعیت را بهتر مشاهده کنید. برای فهم بهتر، به تصویر زیر نگاهی بیندازید:
رنج فشرده قیمت در تصویر بالا به خوبی مشخص است. این بازار نوسانی و فشرده بستر مناسبی برای ترید کردن نیست.
استفاده از پرایس اکشن برای ورود به پوزیشن
اما زمانی که شرایط بازار برای ترید مناسب باشد، پای پرایس اکشن به ماجرا باز میشود. با استفاده از استراتژی های پرایس اکشن برای معامله در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، میتوان معامله را انجام داد. اما یکی از بهترین شیوهها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکستهای نامعتبر (Fake Breakout) انجام میشود. زمانی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما فراوان خواهد بود.
در بیشتر محدودههای رنج بازار، دستکم یک سیگنال با استفاده از Fake Breakout ایجاد میشود که سیگنالی قوی به حساب میآید. به این ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت خواهد کرد و به سمت دیگر محدوده رنج میرود.
بیشتر بخوانید
اکثر معاملهگران در پی آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج مشخص کنند. اما چنین معاملاتی معمولا به ضرر معاملهگر میانجامد. زمانی که شاهد یک شکست معتبر در محدوده رنج بازار هستیم، قیمت حداقل چند روز بیرون از محدوده رنج بسته خواهد شد. پس از آن شاهد یک پولبک خواهیم بود. اگر این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، میتوان چنین نتیجه گرفت که سطح موردنظر نگه داشته شده است.
این شرایط میتواند مهر تاییدی باشد بر شکست محدوده رنج. البته فراموش نکنید که برای پیشبینی شکست محدوده رنج، هیچ راهی وجود ندارد. باید منتظر بمانید تا شکست رخ دهد و پس از آن اقدامات مناسب را انجام دهید. تصویر زیر یک نمونه شکست نامعتبر را به خوبی نشان میدهد:
در تصویر بالا دو Pinbar مشخص است که بر روی سطح مقاومت شکل گرفته است. این دو پینبار موجب شدهاند که قیمت تا سطح حمایتی در سمت دیگر محدوده رنج افت کند. برای تاییدهای اضافی، بهترین کار آن است که از سیگنالهای پرایس اکشن (مانند پینبار) کمک بگیرید.
بیشتر بخوانید
تحت هر شرایطی معامله نکنید
زمانی که میبینید بازار در یک رنج نوسانی فشرده و کوچک در حرکت است، معامله نکنید. چرا که باید بتوانید در شرایطی که مطلوب به نظر نمیرسد، از سرمایه خود حفاظت کنید. این امر آرامش روحی شما را نیز در پی دارد؛ مسئلهای که در معاملهگری باید به آن بسیار توجه کنید.
در چنین شرایطی نگاهی به چارتهای دیگر داشته باشید. این احتمال وجود دارد که در این چارتها شرایطی مطلوبتر وجود داشته باشد و محدودههای رنج وسعت مناسبی داشته باشند تا شما بتوانید ترید کنید. مهمترین مسئله آن است که هرگز سعی نکنید چیزی را به بازار تحمیل کنید. این امر تنها موجب زیان شما خواهد شد و هیچ سودی با خود به همراه ندارد.
عملکرد معاملهگر در بازارهای رنج و خنثی
ما در زندگی روزمره خود همواره و به هر طریقی معاملاتی انجام میدهیم. مثلا در خرید مایحتاج روزانه نیز به نوعی معامله میکنیم. افراد صبر میکنند تا قیمتها کم شود و به کف نزدیک شود. سپس خرید را انجام میدهند. در بازار نیز معاملهگری در شرایط رنج چنین است. باید خریدهای خود را در نزدیکی کف بازار انجام دهید.
در این حالت معمولا خریدها در قیمتهای منفی و حتی در صف فروش انجام میشود. پس از آن زمانیکه قیمت به سقف محدوده رنج میرسد، میتوانید سهامی را که با قیمت پایین خریداری کردهاید، گرانتر بفروشید. در واقع میتوان گفت در این بازارها قاعده «خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا» حکمفرماست.
اما راز موفقیت در بازار رنج چیست؟ در بازار بورس ایران، در شرایطی که قیمت به کف محدوده رنج میرسد، شاهد آن هستیم که اخبار و شایعات منفی فراوانی در خصوص سهام شرکتها به گوش میرسد. در چنین مواقعی سهمها با صف فروش مواجه میشوند. فشار عرضه سنگین خواهد بود و قیمت به کف محدوده رنج میرسد. در این مواقع معامله کردن در فشار ترس و اضطراب موجود در بازار کار دشواری است. معاملهگران نمیتوانند به آسانی احساسات خود را کنترل کنند.
زمانی که معاملهگر بتواند خلاف جهت آب شنا کند، میتواند موفق شود. یک معاملهگر حرفهای باید در بازارهای رنج به صفهای فروش حمله کند. یعنی زمانی که معاملهگران از ریزش بازار میترسند و نگران از دست دادن سرمایهشان هستند، شما میتوانید خرید کنید. در این شرایط نگران تفاوت میان تحلیل خود و دیگران نباشید. چرا که در بازارهای مالی معمولا اکثر افراد اشتباه میکنند! این مسئله هم در بازار رنج و هم در بازار رونددار به وضوح مشخص است.
بر همین اساس زمانیکه بازار به سقف خود نزدیک میشود و تمام معاملهگران از سودهای به دست آمده رضایت دارند، شما باید بترسید و محافظهکار باشید. یعنی باید بتوانید سودهای کوچکی را که تا کنون به دست آوردهاید، سیو کنید. نمونه این اتفاقها را بارها در بورس ایران شاهده بودهایم. اگر هوشیارانه عمل کنید، میتوانید از این تجربیات استفاده کنید.
بیشتر بخوانید
خروج بازار از رنجهای طولانی
پس از بیان مطالب بازار خنثی چیست؟ لازم در مورد بازار رنج و رونددار، اکنون میخواهیم بدانیم شرایط خروج بازار از رنجهای طولانی چیست. زمانی که بازار برای مدتی طولانی در محدودههای تنگ و فشرده حرکت میکند، نهایتا با حرکت به سمت بالا یا پایین از این محدوده خارج خواهد شد. بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت حرکتی قدرتمند را شروع میکند.
اگر از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این اتفاق ایجاد میشود، ابعادی بزرگ خواهد داشت. مثلا به تصویر زیر نگاه کنید. میتوانید ببینید که چگونه بازار مدتی در محدوده رنج در حرکت بوده است. سرانجام این محدوده به سمت بالا شکسته و موجب ایجاد یک حرکت قدرتمند صعودی شده است.
گفتیم که هر چه زمان رنج زدن بازار طولانیتر باشد، حرکت بعدی نیز بزرگتر خواهد بود. با چشم خود نیز میتوانید این مسئله را درک کنید. کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا بتوانید حرکت عمودی قیمت را در گامهای بعدی مجسم کنید. قیمت یک حرکت عمودی را حداقل به اندازه این چرخش ۹۰ درجه، ثبت خواهد کرد.
جمعبندی
تشخیص بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مسائلی است که معاملهگران باید بر آن مسلط باشند. زمانی که قیمتها در یک بازه زمانی در محدوده ثابتی بالا و پایین میروند، بازار در شرایط رنج قرار دارد. اما زمانی که شاهد تشکیل کف و سقفهایی در قیمتهای بالاتر یا پایینتر هستیم، با بازاری رونددار مواجهیم که میتواند صعودی یا نزولی باشد.
برخلاف تصور برخی از معاملهگران که میگویند در بازار رنج نمیتوان معامله کرد، باید گفت این بازار نیز میتواند مانند بازارهای رونددار موجب سودآفرینی شود. اما معاملهگر باید بتواند شرایط را به درستی تشخیص دهد تا متضرر نشود. اگر از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این اتفاق ایجاد میشود، ابعادی بزرگ خواهد داشت. در چنین شرایطی کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا به میزان حرکت عمودی قیمت در گامهای بعدی پی ببرید.
دیدگاه شما