دیفای (DeFi) چیست؟ (بخش اول)
در این مقاله به تفاوت های موجود بین DeFi (امور مالی غیرمتمرکز) خیالی و دیفای (DeFi) واقعی خواهیم پرداخت و ۷ چالش مهمی که این صنعت باید قبل از برطرف کردن شکاف تعاریف فوق بر آنها غلبه کند را بیان میکنیم که به دلیل زیاد بودن مطالب، این مقاله را در ۲ قسمت در اختیار شما قرار می دهیم تا خارج از حوصله نباشد. این مقاله به تحلیل صرافی غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال و وام دهی غیرمتمرکز و مشتقات میپردازد.
گسترده ترین استفاده از فناوری بلاک چین در ایجاد ارزهای دیجیتال میباشد که برای پشتیبانی از تبادل این ارزها به توسعه بازارهای مالی نیاز است. هرچند این بازارهای مالی در وضعیت فعلی خود از دسترسی آزاد و عادلانه سایر افراد جلوگیری میکنند. به علاوه، زیرساختی که از بازارهای بر بستر بلاک چین پشتیبانی میکند در مقابل خطرات جعل و کلاهبرداری، سانسور، عدم شفافیت و دستکاری آسیب پذیرند زیرا بخش عمده ای از آن ها هم چنان متمرکز میباشند. زیرساخت های فعلی با کاهش اعتماد و پذیرش مواجه اند.
درست همانطور که اینترنت، ایجاد زیرساخت جدید اطلاعات را امکان پذیر کرده است، فناوری بلاک چین نیز ایجاد زیرساخت جدید مالی و توسعه بازارهای کاملا جدید را امکان پذیر میکند. جنبش DeFi به منظور ایجاد زیرساختی پدید آمده است که از بازارهای موجود بر بستر بلاک چین پشتیبانی کند.
دیفای (DeFi) خیالی
در یک سیستم مالی غیرمتمرکز فعال، اتصال به اینترنت تنها لازمه دسترسی به خدمات مالی میباشد و مکان جغرافیایی یا شرایط موجود تاثیری بر آن ندارد. کاهش متمرکزسازی سیستم هایی که زیرساخت های بازارهای مالی مورد نظر را تحت کنترل دارند منجر به افزایش شفافیت، کاهش هزینه ها و کاهش سانسور یا دستکاری میشود. افراد و سازمان هایی که دسترسی به بانک ندارند به خدمات مالی متصل خواهند شد. دیفای نه تنها بازارها را برای محصولات مالی غیرنقدی موجود تسهیل میکنند، بلکه ایجاد محصولات مالی جدید و بازارهایی که وجود نداشته اند را امکان پذیر میسازد. قابلیت آربیتراژ، قرض گرفتن، داد و ستد و دسترسی به نقدینگی موثرتر میتواند منجر به پیوستن سازمان های بیشتر بدون محدودیت استفاده از این محصولات و انحصارطلبی های بازار شود.
دیفای (DeFi) واقعی
اگرچه دیفای به امور مالی آزاد اشاره دارد و گاهی اوقات نیز بیانگر “بانکی برای افراد بدون بانک” میباشد، اما واقعیت آن است که هدف این محصولات، خرده سرمایه گذاران و صرفا افراد بدون بانک نمیباشد. فناوری معمولا عامل اصلی محدودیت دسترسی به خدمات مالی نیست. اغلب اوقات هویت و یا رژیم های خودکامه دلیل اصلی میباشند. غیرمنطقی است اگر فکر کنیم که خرده سرمایه گذاران معمولی خطرات ساده ترین محصولات دیفای را بشناسند و هنوز این بحث های مختلفی میشنویم که چه دلیلی دارد خرده سرمایه گذاران معمولی به مشتقات مالی خارجی نیاز داشته باشند. چالش های رابط کاربری فعلی نیز مانعی برای پذیرش این موضوع میباشد.
بازار محصولات برای اکثر سرمایه گذاران سازمانی نیز شفاف تر نمیباشد. اکثر پروژه های دیفای مناسب HFT (معاملات مستمر) نمیباشند زیرا سرعت عملکرد آنها محدود میباشد. هم چنین مناسب معاملات کلان نیستند و سازمان های مالی سنتی حتی ورود به تراکنش هایی که طرف مقابل آنها مشخص نیست را مد نظر قرار نمیدهند. در این شرایط، معامله کنندگان سازمانی تمایلی به انجام این معاملات ندارند زیرا حداقل میخواهند در بازار مورد نظر خود افراد خاصی را بشناسند.
در نتیجه، بازار محصولات در حال حاضر متشکل از کاربران کریپتو میباشد که با چالش های رابط کاربری و تجربه کاربری شبکه های کریپتو و دارایی های مبتنی بر بلاک چین مشکلی ندارند. برای افزایش پذیرش کاربران، معاملات دیفای در مقایسه با جایگزین های متمرکز نباید مزایای مالکیت، دسترسی و شفافیت را دست کم بگیرند. عدم وجود ابزارها و آموزش توسعه دهندگان نیز عامل بازدارنده دیگری در این صنعت است. ابزارسازی و خدمات باید بیش از پیش توسعه یابند و برترین محصولات ایجاد شوند تا کاربران مجبور نباشند با اکوسیستم چند پارچه ای که مسیرهای مختلف دارد تعامل داشته باشند. توسعه دهندگان، قانونگذاران، وکلا، سرمایه گذاران، معامله کنندگان حرفه ای و کاربران باید با یکدیگر همکاری کنند تا بر چالش های موجود غلبه کنند.
در نتیجه، حرکت به سمت سیستم مالی غیرمتمرکز بیشتر یک تکامل میباشد تا یک حرکت انقلابی. این موضوع، پتانسیل دیفای برای شکل دهی مسیری جدید که در آن، بازارها فعال هستند و کل دنیا در حال تعامل و تراکنش میباشند را نادیده نمیگیرد.
اگرچه جنبش دیفای پتانسیل ارائه مزایای بسیار خوب در مقایسه با جایگزین های متمرکز دارد، اما عملا چالش های بسیاری وجود دارد که صنعت دیفای در ابتدا باید بر آنها غلبه کند. میتوان پذیرش کاربران را بزرگترین مانع در مسیر توسعه این صنعت در نظر گرفت. هم چنین خطرات جدید موجود در سراسر پروتکل ها نیز بزرگترین تهدید برای پایداری دیفای میباشد. در ادامه این مقاله نگاه دقیق تری به ۷ چالش مهم در مسیر دیفای میاندازیم.
۱- هویت و اعتبار
اولین قدم برای ورود به تراکنش های مالی اغلب به تایید هویت طرفین تراکنش نیاز دارد. هرچند یکی از ویژگی های اصلی دیفای این است که کاربرانی که به خدمات مالی دسترسی دارند مجبور نیستند وابسته به جنبه های مختلف هویتی باشند. این موضوع میتواند مشکل آفرین باشد زیرا نقض قوانین تایید هویت و اقدامات ضد پولشویی نه تنها میتواند منجر به جریمه های سنگین شود بلکه اتهامات مجرمانه را نیز در پی دارد. اگر واسطه دیفای (نهادی که میزبان دفتر سفارش در پروتکل دیفای است) معامله ای بین طرفین ناشناس را برقرار سازد و طرفین معامله نیز هرکدام از قانون های اشاره شده را نقض کنند، عواقب آن بسیار جدی خواهد بود. به علاوه، بدون وجود روشی برای تایید هویت، اکثر پروپوزال های نظارت غیرمتمرکز این پروژه ها سریعا تبدیل به حکومت سرمایه داران (پلوتوکراسی) میشود.
اگرچه پروژه ها هم چنان فاصله زیادی با یک راهکار بی نقص دارند اما در حال تحقیق بر روی روش هایی هستند تا فارغ از متمرکزسازی، تایید هویت (KYC) را امکان پذیر سازند. برای مثال، واسطه ها در پلتفرم 0x میتوانند انتخاب کنند که استخر نقدینگی دارای مجوزی پیاده سازی کنند که تضمین میکند این استخر تنها در دسترس آدرس های مجاز اتریوم میباشد، آدرس هایی که مطابق با شرایط خاصی نظیر شرایط مورد نیاز سیاست های اقدامات ضدپولشویی (AML) و تایید هویت میباشند. هرچند این روش هم چنان بدون آنکه نیازی به استفاده از سیستم مالی سنتی و متمرکزسازی باشد، هویت محدودیتهای DeFi چیست؟ را به طوری که بتوان مورد اعتماد بودن طرف مقابل را شناخت، تضمین نمیکند. چندین نهاد، EIP هایی (پروپوزال بهبود اتریوم) را به منظور ارائه قوانین تایید هویت (KYC) و اقدامات ضدپولشویی (AML) را به توکن های ERC-20 صادر کرده اند. هرچند در بسیاری از موارد، این پروپوزال ها هم چنان به ارائه دهندگان سرویس برای همکاری با یکدیگر در خارج از زنجیره و از طریق کنسرسیوم نیاز دارند تا سیاست های KYC یکدیگر را بررسی کنند و این موضوع هم چنان مشخص نیست که این پروپوزال ها کاملا مطابق با پیش نیازهای قانونگذاری میباشند یا خیر.
ایجاد و به دست آوردن اعتبار در شبکه های بلاک چین نیز یکی دیگر از چالش های مهم است. این موضوع، یکی از موارد مورد توجه این صنعت است به طوری که در خصوص اعتبار داخل زنجیره، طیف وسیعی از محصولات وجود دارد. در حال حاضر دو روش اصلی برای ایجاد اعتبار در این شبکه ها وجود دارد:
- امکان پذیر ساختن تمام افراد برای ورود به این عرصه با فرض این موضوع که تمام شرکت کنندگان شبکه، عاملان خوب و درستکاری هستند. شرکت کنندگانی که غیرقابل اعتماد و نامعتبر بودن آنها ثابت شود، جریمه خواهند شد. بیمه گذاران شبکه دارما (Dharma) در این طبقه بندی جای میگیرند به طوری که به تدریج و از طریق ثبت دقت و رفتار مناسب اعتبار خود را به دست آوردند.
- انتقال (پورت کردن) اطلاعات اعتباری موجود به شبکه بلاک چین و از طریق اوراکل. این مورد، بهبود چشمگیری نسبت به سیستم مالی سنتی از لحاظ امکان پذیر ساختن دسترسی عادلانه میباشد.
عدم وجود روش کسب اعتبار داخل زنجیره که لزومی به ارائه اطلاعات در خصوص هویت شخصی از جانب کاربران ندارد بدان معنا است که اکثر پروژه های دیفای به جای آنکه در صدد اثبات قابل اطمینان بودن خود باشند به وثیقه گذاری نیاز دارند.
۲- ناکارآمد بودن سرمایه
وثیقه گذاری بیش از حد مورد نیاز پروژه های دیفای، ناکارآمد بودن سرمایه را میرساند. در پروژه میکر DAO، کاربران باید ۱.۵ برابر ارزش اتریوم واریز انجام دهند تا بدهی با وثیقه را ایجاد کنند. حتی در این صورت نیز اکثر افراد تصمیم میگیرند تا نسبت وام به ارزش خود را به میزان ۳۰۰ درصد حفظ کنند تا از جریمه های نقدی دو رقمی اجتناب کنند. بدین ترتیب، وام های ترکیبی به نسبت وثیقه گذاری ۲ برابری نیاز دارند که گفته شده است به تدریج کاهش خواهد یافت. هرچند بعضی از کاربران تمایل به وثیقه ۴ الی ۵ برابری را اذعان داشته اند.
تا زمانی که یک سیستم اعتباری غیرمتمرکز توسعه یابد کاربران انتخاب دیگری ندارند به جز اینکه سرمایه اضافی مسدود کنند. حتی اگر مسأله اعتبار حل شود، باز هم نوسان مورد نظر میتواند منجر به وثیقه گذاری بیش از حد شود.
۳- اوراکل ها
ناکارآمدی اوراکل های داخل زنجیره (مکانیزمی که اطلاعات واقعی را پیدا میکنند و در قرارداد هوشمند ثبت میکنند) نگرانی بزرگی برای این سیستم ها میباشد، زیرا در مواقعی که سطح وثیقه، کمتر از نسبت مشخص شده وام به ارزش میشود، نقدینگی به طور خودکار رخ میدهد. پروژه های مختلف دیفای رویکردهای اوراکل متفاوتی اتخاذ میکنند اما بسیاری از پروژه ها از اوراکل MakerDAO استفاده میکنند. اوراکل MakerDAO طوری طراحی شده است که در حال حاضر فقط از استیبل کوین دای به صورت تک وثیقه پشتیبانی میکند اما در آینده طراحی آن به گونه ای تغییر خواهد کرد که از دای چند وثیقه نیز پشتیبانی خواهد کرد. اوراکل MakerDAO اطلاعات را از ۱۶ منبع مختلف جمع آوری میکند. این منابع شامل آدرس های اتریوم هستند که دارندگان توکن MKR به آنها رای داده اند و سپس در قرارداد هوشمند مستقل ثبت شده اند. این اوراکل میانگین اطلاعات ثبت شده این ۱۶ منبع را انتخاب میکند. این سیستم مقاومت در برابر حمله ۵۱ درصد را امکان پذیر میسازد زیرا منابع خارجی که احتمالا توسط عوامل مخرب ثبت شده اند را کنار میگذارد.
نکته مهم آن است که MakerDAO هم چنین از ماژول امنیتی اوراکل بهره میبرد که در آن، لایه دوم پروتکل میتواند تعطیلی اضطراری را فعال کند. اگر دلیلی وجود داشته باشد که اوراکل در خطر است، این امر باعث مسدود سازی سیستم در وضعیت ایمن میشود. در صورت بروز این حالت، کاربران میتوانند دای خود را به مبلغ یک دلار به اتر تبدیل کنند.
اوراکل های دای یک وثیقه ای، هر بار که قیمت اتر به میزان یک درصد تغییر میکند به روزرسانی میشوند اما اوراکل های دای چند وثیقه ای (MCD) هر ساعت یکبار به روز رسانی خواهند شد. این موضوع باعث میشود که ورودی ۱۶ اوراکل برای یک ساعت قابل مشاهده باشد. هرچند با در نظر گرفتن نوسان دارایی های کریپتو، این زمان تاخیر طولانی ممکن است مناسب نباشد. این شرکت اذعان میکند که این تاخیر میتواند جبران شود. به علاوه، نقدینگی جایگاه های متمرکز از طریق مزایده با MCD اجرا خواهد شد، یعنی شش ساعت یا بیشتر طول میکشد تا وضعیت ها نقد شوند، زیرا پروتکل به تمام آربیتراژها و نقدینگی های سراسر بازار و اکوسیستم دسترسی دارد. تاثیر ۶ ساعت منتظر ماندن برای وضعیت ها در مواقع تنش یا ریزش بازار میتواند چشمگیر باشد.
رویکرد Compound با در اختیار داشتن اوراکل خود متفاوت است به طوری که قیمت ها را از مجموعه ای از صرافی ها جمع آوری میکند و میانگین آنها را به طور منظم داخل زنجیره منتشر میکند. این اطلاعات با نوسان یک درصدی قیمت، به روز رسانی میشود اما اطلاعات داخل زنجیره هر ۱۵ الی ۳۰ ثانیه مطابق با سرعت اتریوم به روز رسانی خواهد شد. با در نظر گرفتن اهمیت اوراکل ها در این سیستم ها، پروژه های دیفای شاید به این موضوع بیشتر ترغیب شوند که روش های مورد استفاده را دقیق تر بررسی کنند.
محدودیت های DeFi چیست؟
در این مقاله قصد داریم به محدودیت ها و مشکلاتی که باید در این پروژه ترمیم شود, بپردازیم.اکثر مسایل پیش رو مشابه مسایلی است که گسترش تکنولوژی بلاک چین و صنعت رمز ارزها با آن مواجه هستند.
مقیاس پذیری
اجرای پروتکل های DeFi بر روی شبکه های بلاک چین, به علت ایجاد حجم ترافیک بالا و پردازش فرآیند کارمزدها, معمولا خدماتی پران و کند محسوب می شوند.
ارتباط با جهان بیرونی(Oracles)
خدمات و محصولات مالی شرکت DeFi بسته به جزییات آن, نیازمند یک رابطه مستحکم با واقعیت جهان اقتصاد در خارج از شبکه بلاک چین است که این امر نیز مستلزم کیفیت بالای طراحی پروتکل ها است.
تمرکز
افزایش میزان تمرکز زدایی از اهداف پروژه DeFi است. اما همچنان بسیاری از پروژه های مبتنی بر تکنولوژی DeFi نتوانستند یک پروتکل کاملا غیرمتمرکز برای ارایه خدمات طراحی کنند.
امنیت
بسیاری از کاربران با ریسک استفاده از تکنولوژی DeFi آشنا نیستند. البته استانداردهای امنیتی مختلفی برای تایید قراردادها وجود دارد.ناظران پس از بررسی پروتکل, امنیت آن را تایید میکنند اما تایید امنیت یک پروتکل پس از آپدیت شدن آن فاقد اعتبار است.
نقدینگی
نقدینگی بازارها و استخرها در میان بلاک چین ها و پلتفرهای مختلف تقسیم شده است. علاوه بر این, تامین نقدینگی کافی ارزش سرمایه ها را حفظ می کند.
دیفای (DeFi) چیست ؟
دیفای (DeFi) مخفف کلمه Decentralized Finance و به معنای سیستم مالی غیرمتمرکز است، که شامل داراییهای دیجیتال، پروتکلها، قراردادهای هوشمند و نرمافزارهای غیرمتمرکز بر بستر بلاک چین است. با توجه به انعطافپذیری و مقدار پیشرفت و توسعه، اتریوم در حال حاضر بهترین گزینه برای پیاده سازی DeFi است. البته اتریوم تنها پلتفرم بلاک چین قادر به پیادهسازی DeFi نیست.
دیفای – DeFi را یک اکوسیستم مالی باز تصور کنید، که در آن میتوانید ابزار و سرویسهای مالی ریز و درشتی را به صورت غیرمتمرکز بر بستر بلاکچین توسعه دهید. از آنجایی که این برنامه بر بستر Blockchain است، شما به راحتی قادر به ترکیب، اصلاح و یکپارچه کردن این سرویسها خواهید بود، دقیقا مانند سر هم کردن یک لِگو! به عنوان مثال، در حال حاضر شبکه بلاکچین اتریوم برنامههای جذابی را مانند سیستم بانکی غیرمتمرکز، سیستم پرداختی غیرمتمرکز، سیستم وامدهی غیرمتمرکز و …. در خود جای داده و همه آنها به هم متصل هستند!
هر کجا برای توصیف هر کوینی کلمه دیفای را دیدید بدانید که برای غیر متمرکز سازی امور مالی در حال فعالیت است و هدف اصلی این کوین ها حذف بانک ها و واسطه هایی است که برای ارسال پول به سایر وجود دارد. دیفای یک کوین خاص نیست بلکه یک اکوسیستم از تمام کوین هایی است که هدف نهایی آن ها ارائه فعالیت های مالی غیر متمرکز است.
مزیتهای اصلی DeFi چیست ؟
سیستم مالی سنتی فعلی، نیازمند وجود نهادهای متمرکز مانند بانک است. اما پلتفرمهای حوزه دیفای به چنین واسطههایی نیاز ندارند. این پلتفرمها، کدهای کامپیوتری هستند که هرگونه اختلاف احتمالی را حل و فصل کرده و کنترل و نظارت بر دارایی را برای کاربران خود به ارمغان میآورند. این امر باعث میشود هزینهها و کارمزدهای استفاده از سرویسهای مالی کاهش یابد و ایجاد یک سیستم مالی بدون اصطکاک را ممکن سازد.
اما مزیت استفاده از بلاک چین در DeFi چیست؟ از آنجایی که دیفای بر بستر بلاک چین پیادهسازی میشود، بسیاری از مشکلات مربوط به امنیت دیگر معنا نخواهند داشت. تمام دادههای مربوط به این اکوسیستم روی Blockchain ثبت شده و برای هزاران گره شبکه ارسال میشوند. بنابراین، سانسور دستکاری و یا حتی خطر متوقف شدن سرویسهای این اکوسیستم دیگر وجود نخواهند داشت.
یکی دیگر از مزیتهای مهم اکوسیستم آزادی مانند دیفای، سهولت دسترسی به آن برای افرادی است که در حال حاضر به هر دلیلی (مانند تحریمها) برای دسترسی به سرویسهای مالی محدودیت دارند. از آنجایی که سیستم مالی سنتی فعلی، متکی به واسطههایی است که از این طریق کسب سود میکنند، خدمات آنها معمولا در مکانهای دارای قشر کمدرآمد، وجود ندارد. اما در مقابل، DeFi منجر به کاهش قابل توجه هزینهها میشود و دست واسطهها را کوتاه میکند. به همین دلیل، طیف گستردهای از مردم به راحتی میتوانند از خدمات این حوزه استفاده کنند.
دیفای ۲.۰ چیست و چرا اهمیت دارد؟
تقریبا دو سال از پیدایش و رشد چشمگیر حوزه دیفای میگذرد. از سال ۲۰۲۰ ما شاهد سرمایهگذاریهای بسیار موفقی مانند یونیسواپ، صرافیهای غیرمتمرکز، و همچنین راههای خلاقانهای برای افزایش علاقه و پذیرش به ارزهای دیجیتال در دیفای بودهایم. با این حال، دیفای نیز ماند بیتکوین مشکلاتی دارد که هنوز حل نشده است. دیفای ۲.۰ فناوری جدیدی است که از نسل نوین برنامههای غیرمتمرکز دیفای ایجاد شده است. در این مقاله قرار است به بررسی دیفای ۲.۰ بپردازیم و اهمیت آن برای مقابله با مشکلات حل نشده اکوسیستم دیفای را بررسی کنیم.
دیفای ۲.۰ چیست؟
دیفای DeFi 2.0 جنبشی با هدف بهبود و حل مشکلاتی است که اولین موج دیفای را درگیر کرده است. دیفای با هدف ارائه خدمات مالی غیرمتمرکز برای هر کسی که کیف پول دیجیتالی دارد، ایجاد شده است، اما هنوز نقصهایی دارد. بلاک چینهای نسل دوم مانند اتریوم (ETH) قبلاً این فرآیند را با عملکردی بهتر از بیت کوین نشان دادهاند. دیفای ۲.۰ همچنین باید به مقررات انطباق جدید، مانند KYC و AML که دولتها قصد اجرای آن را دارند، پایبند باشد.
سناریوی زیر را در نظر بگیرید. استخرهای نقدینگی (LPs) موفقیت قابل توجهی در دیفای داشتهاند، زیرا به ارائهدهندگان نقدینگی اجازه میدهند برای سپردهگذاری جفت توکن، کارمزد دریافت کنند. از سوی دیگر، ارائهدهندگان نقدینگی در صورت تغییر نسبت قیمت توکن (ضرر ناپایدار) در معرض خطر از دست دادن سرمایهیشان هستند. یک پروتکل دیفای ۲.۰ میتواند با پرداخت هزینهای، در مقابل این مشکل بیمه ارائه دهد. این راهحلها انگیزه سرمایهگذاری در LPها را افزایش میدهند و باعث میشوند کاربران، سهامداران و فضای دیفای به طور کلی از این راه حل سود ببرند.
محدودیتهای DeFi چیست؟
قبل از پرداختن به موارد استفاده از حوزه دیفای، بیایید مشکلاتی که دیفای ۲.۰ به دنبال رفع آن است را بررسی کنیم. بسیاری از مشکلات مطرح شده در اینجا مشابه مشکلاتی است که فناوری بلاک چین و به طور کلی ارزهای دیجیتال با آنها مواجه هستند:
پروتکل های دیفای معمولا با مشکلاتی همچون ترافیک سنگین و هزینه سوخت بالا، معمولا سرویسهای بسیار پرهزینه و کم سرعتی را ارائه میدهند. پردازشهای ساده محدودیتهای DeFi چیست؟ معمولا بسیار طولانی و ناکارآمد هستند.
محصولات مالی که به اطلاعات خارج از بلاکچین متکی هستند، به اوراکل های بهتری (منابع دادههای شخص ثالث) نیاز دارند.
با وجود اینکه در DeFi، هدف اصلی تمرکززدایی است، بسیاری از پروژهها هنوز فاقد اصول DAO هستند.
اکثر کاربران از خطرات ناشی از دیفای بیاطلاع هستند یا قادر به مدیریت آنها نیستند. آنها میلیونها دلار سرمایه را بدون درک کامل عملکرد آنها در قراردادهای هوشمند قرار میدهند. در حالی که صحت پروژهها معمولا توسط برخی از شرکتهای ممیزی تایید میشوند، اما با هر به روز رسانی، این تاییدیهها ارزش خود را از دست میدهند.
بازارها و استخرهای نقدینگی در بلاک چینها و پلتفرمهای مختلف توزیع شدهاند و نقدینگی را تقسیم میکنند. نقدینگی با قفل کردن پول و کل ارزش آنها تأمین میشود. توکنهای موجود در استخرهای نقدینگی به ندرت میتوانند در جاهای دیگر مورد استفاده قرار گیرند و در نتیجه کمبود نقدینگی اتفاق میافتد.
چرا DeFi 2.0 اهمیت دارد؟
حتی برای هودلرها و تریدرهای با تجربه ارزهای دیجیتال، درک حوزه دیفای ممکن است دشوار باشد. با این حال، دیفای در تلاش است تا موانع ورودی را از بین ببرد و فرصتهای درآمدی جدیدی را برای دارندگان ارزهای دیجیتال فراهم کند. کاربرانی که ممکن است نتوانند از یک بانک معمولی وام دریافت کنند، ممکن است با استفاده از دیفای این کار را انجام دهند.
دیفای ۲.۰ بسیار مهم است، زیرا پتانسیل دموکراتیک کردن بانکداری در عین حال به حداقل رساندن ریسک را دارد. دیفای ۲.۰ همچنین با هدف رسیدگی به مسائل مطرح شده در بخش قبل، تجربه کاربری بهتری را ارائه میدهد. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم و انگیزههای بیشتری بدهیم، همه سود خواهند برد.
موارد استفاده از دیفای ۲.۰
بسیاری از شبکهها، از جمله اتریوم، زنجیره هوشمند بایننس، سولانا و سایر بلاک چینهای فعال قرارداد هوشمند، در حال حاضر پروژههایی برای ارائه خدمات جدید دیفای دارند. ما در اینجا به چند مورد از رایجترین آنها اشاره خواهیم کرد:
استفاده از سرمایه استیک شده
اگر یک جفت توکن را در استخر نقدینگی سپردهگذاری کنید، در مقابل توکنهای LP را دریافت خواهید کرد. در دیفای ۱.۰، میتوانید با استفاده از ییلد فارمینگ، توکنهای LP را سپردهگذاری کنید و به سودهای بیشتری برسید. قبل از دیفای ۲.۰، این پایان زنجیره استخراج ارزش بود. صدها میلیون دلار برای تأمین نقدینگی در خزانهها قفل شدهاند، اما ارزش واقعی دارایی استیک شده باید بیشتر از این باشد.
توکنهای LP ییلد فارمها در دیفای ۲.۰ به عنوان وثیقه استفاده میشوند. این ممکن است برای وام رمزنگاری از یک پروتکل وام یا برای ضرب توکنها در یک روش به سبک MakerDAO (DAI) باشد. مکانیسم خاص در هر پروژه متفاوت است، اما مفهوم کلی این است که ارزش توکنهای LP شما باید بعلاوه کسب APY، فرصتها و کاربردهای بیشتری را ایجاد کنند.
بیمه قرارداد هوشمند
انجام بررسیهای دقیق قراردادهای هوشمند برای همه به جز توسعهدهندگان باتجربه، دشوار است. اگر این اطلاعات را نداشته باشید، فقط میتوانید پروژه را تا حدی ارزیابی کنید. سرمایهگذاری در پروژههای DeFi، میزان قابل توجهی از ریسک را به همراه دارد. اکنون امکان دریافت بیمه DeFi در قراردادهای هوشمند خاص با دیفای ۲.۰ وجود دارد.
تصور کنید از یک بهینه ساز بازده (yield optimizer) استفاده میکنید و توکنهای LP را در قراردادهای هوشمند سپردهگذاری کردهاید. اگر قرارداد هوشمند هک شود، ممکن است تمام پول خود را از دست بدهید. اما بیمه میتواند تضمینی برای دارایی شما در ییلد فارمینگ باشد. شایان ذکر است که این فقط برای یک قرارداد هوشمند اعمال میشود. اگر قرارداد استخر نقدینگی نقض شود، بعید است که پرداختی دریافت کنید. با این حال، اگر قرارداد ییلد فارمینگ آسیب ببیند اما بیمه آن را پوشش دهد، به احتمال زیاد شما مبلغی را دریافت خواهید کرد.
بیمه ضرر ناپایدار ( Impermanent loss )
اگر در یک استخر نقدینگی سرمایهگذاری کنید و استخراج نقدینگی را شروع کنید، هرگونه تغییر در نسبت قیمت دو توکنی که قفل کردهاید، میتواند منجر به ضرر مالی شود. به این فرآیند ضرر ناپایدار گفته میشود. پروتکلهای جدید DeFi 2.0 به دنبال راههای جدیدی برای کاهش این خطر هستند.
به عنوان مثال، تصور کنید یک توکن را به یک LP یک طرفه اضافه میکنید که در آن نیازی به اضافه کردن یک جفت نیست. سپس شما و پروتکل میتوانید کارمزدهای به دست آمده از مبادله در جفت مربوطه را جمعآوری کنید.
این پروتکل از هزینههای خود برای ایجاد یک صندوق بیمه جهت محافظت از سپرده شما در برابر عواقب ضرر ناپایدار در طول زمان استفاده میکند. اگر هزینهها برای پوشش ضرر کافی نباشد، پروتکل میتواند توکنهای جدیدی برای جبران ایجاد کند. توکنهایی زیادی ممکن است برای استفاده بعدی ذخیره شوند یا برای کاهش عرضه از بین بروند.
وامهای خود بازپرداخت
وام گرفتن معمولاً خطر لیکویید شدن دارایی و همچنین پرداخت سود را به همراه دارد. در دیفای ۲.۰ این مشکلات وجود ندارد. به عنوان مثال، یک وام ۱۰۰ دلاری از یک وام دهنده ارز دیجیتال را در نظر بگیرید. وام دهنده به شما ۱۰۰ دلار ارز دیجیتال در ازای ۵۰ دلار وثیقه، وام میدهد. هنگامی که شما سپردهگذاری میکنید، وام دهنده وثیقه را سرمایهگذاری میکند تا وام شما را با بهره پرداخت کند. پس از اینکه وام دهنده ۱۰۰ دلار با ارز رمزنگاری شده شما به اضافه یک حق بیمه به دست آورد، سپرده شما بازپرداخت میشود. از این رو،دیگر خبری از ریسک لیکویید شدن نیست.. اگر ارزش توکن وثیقه کاهش یابد، بازپرداخت وام بیشتر طول خواهد کشید.
پلتفرمهای مبتنی بر DeFi 2.0
هرچند که دیفای ۲.۰ لایه پیچیدهتری را به موارد استفاده دیفای اضافه میکند، اما همواره استفاده از آن را اسان میکند. این بدان معنی است که شما میتوانید کارهای بیشتر و راحتری با پول خود انجام دهید. اگر میخواهید کسب درآمد کنید، به دنبال پروتکلهای DeFi باشید که بتوانید به آنها اعتماد کنید و ویژگیهای مورد نیازتان را داشته باشند. پلتفرمها اغلب به عنوان برنامههای غیرمتمرکز (dApps) شناخته میشوند.
ییلد فارمینگ
ییلد فاریمنگ یک اصطلاح عموی بسیار مهم در فعالیتهای دیفای است که بازدهی (yield) را از نوعی وثیقه دارایی دیجیتال، معمولاً به صورت درصد بازده سالانه (APY) کسب میکنند. در هر ییلد فارمینگ، سرمایهگذاری مجدد بازده به طور گسترده به عنوان بخش مهمی از “فارم” در نظر گرفته میشود.
لندینگ (وام دادن)
اعطای وام یا لندینگ راهی برای مشارکت کاربران در فارم با ارائه وام در ازای پرداخت بهره است. وامهای خود بازپرداخت به وام گیرنده و وام دهنده آرامش بیشتری میدهد.
تأمین نقدینگی (LP)
کاربران در ازای دریافت کارمزد، ارزهای دیجیتال را به استخرهای نقدینگی میدهند تا سایر کاربران با آن معامله کنند. تأمین نقدینگی فرصتی دیگر برایییلد فارمینگ فراهم میکند که در آن کاربران ارزهای رمزنگاری شده را به استخرهای نقدینگی ارائه میکنند تا سایر کاربران در ازای کارمزد با آنها معامله کنند. اگر بازارها تغییر کنند، بیمه ضرر ناپایدار میتواند به محدود کردن ضرر کمک کند.
استیکینگ (سپردهگذاری)
روش استیکینگ Staking راهی دیگر برای کسب پاداش بلوک با تبدیل شدن به یک اعتبارسنجی برای یک بلاک چین اثبات سهام با قفل کردن رمز/ارز اعتبارسنجی زنجیره است.
مشارکت DAO
توکنهایی که اختیارات حاکمیتی برای DAOها را در بین دارندگان توکن توزیع میکند، میتوانند توسط کاربران خریداری (و فروخته شوند). مزایای پیوستن به DAO بر اساس هدف سازمان متفاوت است.
تریدینگ (DEX)
صرافیهای غیرمتمرکز به کاربران اجازه میدهند تا بدون نیاز به یک شخص ثالث متمرکز برای نظارت بر هر تراکنش، ارزهای دیجیتال را معامله کنند. آنها معمولاً کارمزدهای کمتری نسبت به صرافیهای متمرکز دریافت میکنند و خدماتی مانند معاملات حاشیهای را ارائه میدهند. مقررات بسته به کشور و ایالت متفاوت است.
گیمینگ
در حالی که بازیهای غیرمتمرکز یک تجارت جداگانه است، اما هر جا پای پول در میان است، دیفای ۲.۰ نیز وجود دارد. با بزرگتر شدن فضا، مراقب فرصتهای مدلهای بازی برای کسب درآمد و مالکیت مبتنی بر DeFi 2.0 باشید.
محبوبترین پروژههای DeFi
در اینجا خلاصهای از برخی از محبوبترین پروژههای DeFi امروزی آورده شده است:
- OlympusDAO ($OHM): یک ارز ذخیره غیرمتمرکز شامل اوراق قرضه، مشارکت محدود، سهام و موارد دیگر است.
- سیناپس ($SYN): پل زنجیرهای بدون اعتماد و بازارساز خودکار (AMM) است.
- واندرلند ($TIME): پروتکل ارز ذخیره مبتنی بر آوالانج با APY (در برخی اوقات بالای ۷۲۰۰۰٪ APY ).
- آوالانچ ($AVAX): پلتفرم قرارداد هوشمند قابل برنامهریزی سریع و کم هزینه که میتوان بر اساس آن DeFi 2.0 dApps ساخت.
- سولانا ($SOL): یکی از پلتفرمهای قرارداد هوشمند لایه ۱، رقیب اصلی اتریوم و آوالانچ است.
- یرن فایننس (YFI$): یک تجمیعکننده بازده و وام مبتنی بر اتریوم و ارائه دهنده بیمه است. شهروندان ایالات متحده نمیتوانند به این سرویس دسترسی داشته باشند.
- ریریبل ($RARI): حاکمیت DAO و تولید بازده بر اساس فروش NFT است.
- Abracadabra ($MIM): پروتکلی است که استیبل کوین Magic Internet Money (MIM) را به عنوان بازده روشهای مختلف وام تولید میکند.
- Alchemix ($ALCX) – یک پروتکل با تعمیر و نگهداری کم که هدف آن گسترش پاکت DeFi با وامهای خود بازپرداخت، بازدهی آتی و حاکمیت DAO است.
- میکردائو ($MKR، $DAI): DAO که مسئولیت تنظیم $DAI، استیبل کوین بومی که ۱:۱ با دلار آمریکا مرتبط است، را برعهده دارد توسط هولدرهای توکن MKR اداره میشود.
- آلگوراند ($ALGO): آلگورند یک فناوری قرارداد هوشمند است که بر مقیاسپذیری و قابلیت همکاری بلاک چین در سطوح لایه ۱ و لایه ۲ تمرکز دارد.
- Curve Finance (CRV) & Convex (CVX ): سه پروتکل برتر TVL برای DeFi هستند. Curve DAO، صرافی، LP، استیبل کوین و سایر ارزهای رمزپایه است که Convex، یک پلتفرم کشاورزی بازده، بر روی آنها ساخته شده است.
چه کسی دیفای ۲.۰ را کنترل میکند؟
با این همه ویژگی و خدمات گسترده، شناسایی شخصی که مسئول این فناوری است، اهمیت دارد. فناوری بلاکچین همیشه با ماهیت غیرمتمرکز بودن شناخته میشود. DeFi نیز از این قاعده مستثنی نیست. پروژه میکردائو (اولین پروژه دیفای ۱) استاندارد حاکمیت توسط جامعه را آغاز کرد.
از این رو، بسیاری از توکنهای پلتفرم نیز به عنوان توکنهای حاکمیتی عمل میکنند و به دارندگان امکان رای دادن میدهند. بنابراین دیفای ۲.۰ تمرکززدایی بیشتری را ایجاد میکند. از سوی دیگر، انطباق و مقررات دولتها روی دیفای بسیار مهم است.
دیفای ۲.۰ چه خطراتی دارد؟ چگونه میتوان از آنها پیشگیری کرد؟
بسیاری از خطرات مشابه در DeFi 2.0 در DeF i1.0 وجود دارد. در اینجا برخی از رایجترین آنها و همچنین کارهایی که میتوانید برای محافظت از خود انجام دهید آورده شده است.
- قراردادهای هوشمندی که محدودیتهای DeFi چیست؟ با آنها تعامل دارید ممکن است دارای نقص باشند یا هک شوند. ایمنی یک پروژه هرگز با حسابرسیها تضمین نمیشود. تا جایی که میتوانید در مورد پروژه تحقیق کنید و به خاطر داشته باشید که سرمایهگذاری همیشه پرخطر است.
- قانونگذاریها ممکن است بر سرمایهگذاری شما تاثیر بگذارد. اکوسیستم DeFi توجه دولتها و مقامات در سراسر جهان را به خود جلب کرده است. در حالی که مقررات و قوانین ممکن است به ارزهای دیجیتال کمک کند تا امنیت و ثبات را به دست آورند، قوانین جدید ممکن است برخی پروژهها را مجبور به تنظیم خدمات خود کند.
- ضرر ناپایدار. حتی با بیمه IL، هر کسی که علاقهمند به استخراج نقدینگی است با خطر قابل توجهی مواجه است. هیچ راهی برای جلوگیری از این خطر وجود ندارد.
- ممکن است دسترسی به وجوه برای شما دشوار باشد. اگر به دنبال رابط کاربری وب سایت پروژه DeFi هستید، باید به دنبال قرارداد هوشمند در یک کاوشگر بلاک چین نیز بگردید. در غیر این صورت، اگر وب سایت از کار بیفتد، نمیتوانید برداشت کنید. برای تعامل مستقیم با قرارداد هوشمند، به دانش فنی نیاز دارید.
کلام آخر
از آنجایی که موفقیت حوزه دیفای ۱.۰ بسیار زیاد بوده، پتانسیل رشد دیفای ۲.۰ هنوز نشان داده نشده است. اکثر مردم هنوز در مورد موضوع سردرگم هستند و هیچ کس نباید از مسائل مالی که کاملاً درک نمیکند استفاده کند. هنوز کارهای بیشتری برای ایجاد یک رویکرد کاربر پسندتر، به ویژه برای تازه واردان وجود دارد. ما شاهد تکنیکهای جدیدی برای کاهش ریسک و کسب موفقیت در APY بودهایم، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا DeFi 2.0 مطابق با هدف خود عمل خواهد کرد یا خیر.
دیفای (DEFI) چیست؟
مکانیزم بیتکوین و بسیاری دیگر از داراییها و توکن ارز دیجیتال با روشهای پرداخت قدیمی فرق دارند و همه واسطه ها را از معاملات حذف میکنند. وقتی شما با یک کارت اعتباری در یک کافه پول قهوه را پرداخت میکنید، یک موسسه مالی با کنترلی که بر معامله شما دارد، بین شما و کافه مستقر میشود و اختیار متوقف کردن یا مکث و حفظ آن را در دفاتر خصوصی خود دارد. با بیتکوین، این مؤسسات عملاً از سیستم حذف میشوند. در این مقاله قصد داریم شما را با شیوه جدیدی از معاملات آشنا کنیم. به معرفی اینکه سرمایه گذاری در دیفای چیست، اسمارت دیفای، انواع توکن های دیفای و ارزهای دیفای میپردازیم. و در پایان ارزها و پروژههای مناسب سرمایهگذاری در دیفای را معرفی میکنیم.
دیفای چیست؟
دیفای به معنای امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) است، اصطلاحی که به منظور کمرنگ کردن واسطه های مالی ایجادشده، بهکار میرود. دیفای منحصر به فرد است، زیرا کاربرد بلاکچین را از انتقال ارزش ساده به موارد استفاده مالی پیچیدهتر گسترش میدهد.
دیفای به چندین نهاد امکان میدهد تا نسخهای از تاریخچه معاملات را نگهدارند، به این معنی که تراکنش های دیگر توسط یک منبع مرکزی کنترل نمیشود. این موضوع مهمی است؛ زیرا سیستمهای متمرکز و مراکز کنترل انسانی میتوانند سرعت و پیچیدگی معاملات را محدود کنند. درحالیکه کاربران کنترل مستقیم کمتری بر پول خود دارند.
خرید مستقیم تنها نوع معامله یا قرارداد تحت نظارت شرکت های بزرگ نیست. برنامه های مالی مانند وام، بیمه، سرمایه گذاری جمعی، مشتقات، شرط بندی و موارد دیگر نیز در کنترل آنهاست. قطع واسطهها از انواع معاملات از مزایای اصلی دیفای است. اکثر برنامههای دیفای با اتریوم ساختهشدهاند. اتریوم دومین پلتفرم بزرگ ارز رمزنگاری شده در جهان است که از پلتفرم بیتکوین متمایز است. زیرا استفاده از آن برای ساخت انواع دیگر برنامه های غیرمتمرکزی که فراتر از معاملات ساده هستند، آسانتر است.
برنامه غیر متمرکز مالی قادر است پروتکلهای مالی و بانکی که امروز برای همه ما آشناست را کنار بگذارد و به صورت هوشمند روابط مالی میان دو طرف ایجاد کند. برای درک بهتر مفهوم دیفای چیست، ابتدا باید نقطه متناظر آن یعنی مفهوم سیستم امروزی پولی و مالی را مورد بررسی قرار دهیم. این بررسی میتواند نقاط ضعف این سیستم را مشخص کند، نقاطی که میتواند به ما نشان بدهد دیفای چیست.
سیستم پولی و مالی که امروز با آن سروکار داریم بهگونهای طراحی شده است که یک نهاد یا سازمان یا یک مرکز و حتی یک فرد باید به عنوان واسط میان هر رابطه مالی قرار بگیرد.
امروز هر رفتار پولی و مالی شما زیر نظر یک یا چند نهاد مالی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم قرار دارد. حتی با خرید و فروش به صورت مستقیم و با پول نقد نیز نقش ناظر قابل درک است. ناظر که یک بانک یا یک سیستم پولی و مالی است به عنوان تعریف کننده اصلی پروتکل های مختلف میان شما و طرف مقابل شماست.
دیدگاه شما