چه سهامی جذاب‌تر است؟


خوش‌اقبالی برای شرکت‌های دارای آمادگی تملیک

رهبران کسب و‌کار چه تغییرات خاصی باید انجام دهند تا برای سازمان‌شان و برای معاملات فردا آماده شوند؟ الزامات زیر بارها در صنایع و کسب‌وکارهای مختلف مورد اشاره قرار گرفته است.

سه ضرورت بسیار مهم

پیش از اینکه معامله تحقق یابد، کاملا آماده باشید.

آمادگی‌ اولیه ضروری است. پیش‌بینی اینکه چه زمانی فرصت فراهم می‌شود، دشوار است. توانایی به‌چنگ‌آوردن موقعیت دلخواه به تشخیص و غربالگری اهداف از پیش بستگی دارد به این ترتیب شرکت می‌تواند آماده باشد تا وقتی قیمت‌ها برای اهداف جذاب رو به کاهش می‌گذارد، وارد عمل شود. شرکت‌های باهوش مطمئنند که تفکیک روشنی از سهم نسبی رشد ذاتی و غیر ذاتی در اهداف کسب‌و‌کار بلندمدتشان دارند. آنها از ارزش ادامه‌دادن هدف تملیک دیگر شرکت‌ها در صنایع نزدیک به هم و نیز در صنعت خودشان آگاهند. آنها نقش‌ها و مسئولیت‌های کاملا مشخصی برای انجام معامله دارند و نیز وظیفۀ تشخیص اهداف احتمالی به‌طور گسترده میان همه مدیران ارشد به اشتراک گذاشته شده است. برخی از شرکت‌هایی که آمادگی بالایی دارند، حتی جلسات تمرین برگزار می‌کنند و دربارۀ معاملات به تمرین می‌پردازند.

در زمان مناسب اقدام کنید.

زمان‌بندی بسیار حیاتی است. در واقع، زمان‌بندی اکنون نسبت به همیشه مهمتر به‌حساب می‌آید. امروزه، پنجره‌های فرصت باریکترند، اوضاع مالی سریع‌تر تغییر می‌کند، به‌دلیل شدت رقابت تلاش بیشتری صورت می‌گیرد، و فرایندهای معامله‌کردن بیش‌ از پیش حرفه‌ای شده‌اند. زمان مناسب برای تملیک دیگر شرکت‌ها درست در زمان شروع بهبود در اقتصاد جهانی است. پیش‌بینی نقطۀ عطف اقتصاد در آینده دشوار است. البته، نشانه‌هایی در هر صنعتی هست. شرکت‌ها همچنین می‌توانند ارزش‌ والاتری از ادغام وتملیک در صنعت‌شان خلق کنند. در هر دو حالت، مزیت شرکت پیشگام ناشی از این است که از سوی دیگر شرکت‌کنندگان با رقابت کمتری مواجه است. به علاوه ارزیابی هنوز صورت نگرفته است.

به‌طورفعال شرکت‌های خصوصی یا شرکت‌های تابعه را هدف بگیرید.

دستیابی به به‌روزرسانی‌های منظم و ارزیابی این بروزرسانی‌ها و نیز ارزیابی فرصت‌های بالقوه (شرکت‌های خصوصی یا شرکت‌های تابعه و نیز شرکت‌های دولتی) برای رهبران کسب‌وکار از اهمیت به‌سزایی برخوردارست. شرکت‌های عمومی و سهامی عام که شرکت‌های خصوصی یا تابعه را می‌خرند نسبت به آنهایی که به خرید دیگر شرکت‌های عمومی و سهامی عام می‌پردازند، بهرۀ بیشتری می‌برند. در بسیاری از موارد، اهداف خصوصی جذاب‌تر هستند، زیرا کمبود معمول نقدینگی در آنها به این معناست که اغلب با تخفیف به فروش می‌رسند.

دربارۀ تفاوت میان معاملات خارجی و داخلی شفاف عمل کنید.

سرمایه گذاران برای هدف قرار دادن شرکت‌های سهامی عام معاملات برون مرزی را ترجیح می‌دهند و برای هدف خصوصی معاملات داخلی را. چرا؟ شرکت بی‌سی‌جی در این رابطه معتقد است اگر فهرستی برای سرمایه‌گذاران وجود داشته باشد، آنها راحت‌تر می‌توانند ارزش هدف خارجی را ارزیابی کنند (چرا که آنها معاملات برون‌مرزی را پیچیده‌تر از معاملات داخلی می‌دانند). وقتی هدف شرکت خصوصی یا تابعۀ یکی از شرکت‌های درون فهرست باشد، معاملات داخلی بازده کوتاه‌مدت بیشتری نسبت به خرید‌های خارجی در بر دارد. ارزیابی ارزش یک شرکت خصوصی یا یک شرکت تابعۀ واگذارشده در یک کشور دیگر برای سرمایه‌گذاربسیار دشوارترست. آنچه سرمایه‌گذاران به‌دنبال آن هستند رشد ظرفیت‌های خریدهای خارجی است، به‌ویژه وقتی شرکت‌ها به بازارهای درحال‌ ظهور قوی راه یابند. اما به دلیل پیچیدگی‌های فرهنگی و تدارکاتی راه‌اندازی عملیات خارجی جدید، معاملات برون‌مرزی پرمخاطره‌تر است.

باید بررسی کنید که کدام معاملات به پول نقد و کدام یک به سهام نیازمند است. برای هدف قرار دادن شرکت‌های سهامی عام، پرداخت نقد ارجح است زیرا وجوه اختیاری مدیریت را کاهش می‌دهد و باوری قوی را به معامله القا می‌کند. اما در خرید شرکت خصوصی، معمولا سهام بهترین انتخاب است: مالک پیشین در جایگاه سهام‌دار اصلی قرار می‌گیرد، زیرا برای نظارت بر سرمایه‌گذاری بسیار باانگیزه است و مدیریت را به استانداردهای بالایی می‌رساند. شرکت‌هایی که امروزه برای افزایش ناگهانی روند ادغام و تملیک‌های جهانی آماده شده‌اند قادر خواهند بود در موقع مناسب وارد عمل شوند. آنها دانش، منابع و فرایندهای معامله‌ای را در دست دارند تا هوشمندانه و به‌سرعت وارد عمل شوند. این دستورالعمل ارائۀ ارزش تحت هر نوع شرایط بازار است.

۱۱ فیلتر نوسان گیری بورس

قبل از شروع یادآوری می کنیم که برای استفاده از کدهای این مقاله و یادگیری مفهوم فیلترنویسی در بورس ابتدا مقاله ی فیلترنویسی ما را مطالعه فرمایید.

اگر هم قبلا این مقاله را مطالعه کرده اید پس وارد سایت سازمان بورس شده و فیلترهای امتحان کنید!

فیلتر بورسی اول

فیلتر رنج مثبت و منفی:

این فیلتر نوسانگیری سهم هایی را نشان می دهد که اختلاف قیمتی تابلو و قیمت پایانی آنها خیلی زیاد باشد. به این فیلتر، فیلتر رنج مثبت و منفی نیز می گویند.

(pl)>1.01*(pf) && (tno)>10 && (pf)>1.01*(py) && (pl)!=(tmax)

استراتژی استفاده از فیلتر رنج مثبت و منفی:

سهامی که فیلتر نشان می دهد را بررسی کند. در بین این سهام، سهم هایی که حجم خوبی خورده اند یا پول داغ وارد آن ها می شود و قدرت دست خریداران است، می تواند برای نوسان گیری، مناسب باشد.

فیلتر بورسی دوم

فیلتر سهامی که در در قیمت های مثبت، تقاضای بالایی دارند.

این سهام را می توانید بصورت تکنیکالی بررسی کنید و در صورتی که در کف معتبری، قرار داشته باشند، اقدام به همراهی با خریداران کنید. جستجوی پول داغ نیز می تواند در این سهام نشانه مثبت دیگری باشد تا با ریسک کمتر وارد سهام این فیلتر شوید.

استراتژی استفاده از فیلتر رنج مثبت و منفی:

سهامی که فیلتر نشان می دهد را بررسی کند. در بین این سهام، سهم هایی که حجم خوبی خورده اند یا پول داغ وارد آن ها می شود و قدرت دست خریداران است، می تواند برای نوسان گیری، مناسب باشد.

فیلتر بورسی سوم

فیلتر صف خرید:

حتما شما هم گاهی اوقات برای یک معامله بهتر مایل هستید ببینید در یک زمان خاص چه نمادهایی در بازار بورس ایران صف خرید می باشند. با استفاده از فیلتر زیر در دیده بان بازار میتوانید تمام صف های خرید نمادهای بورسی ایران را فیلتر کنید و همه را با هم ببینید توصیه ما به شما این است که هرگز در هیچ صف خریدی وارد نشوید بلکه در روزهای منفی سهام مد نظر خود را شکار کنید. خرید کردن در صف خرید تنها در نزدیکی کف حمایتی منطقی است و می توانید زمانی که سهم یک حرکت جدید را از نقطه ی حمایت جدید خود آغاز می کند با رعایت اصول مدیریت سرمایه، خرید خود را انجام بدهید، حتی اگر سهم در صف خرید قفل باشد!

استراتژی استفاده از فیلتر صف خرید

استراتژی اول:

طبق استراتژی باید نمودار سهم را بررسی کنیم، در صورتی که سهم در نقطه حمایتی قوی قرار داشت، سهم را می توانیم در صورت عرضه خریداری کنیم. در این حالت معامله ریسک پایینی دارد و می توانیم از سهم انتظار رشد منطقی را داشته باشیم.

استراتژی دوم:

چنانچه با بررسی سهم متوجه شدیم که سهم درگیر مقاومت قیمتی است، چندروز منتظر می مانیم و درصورتی که مقاومت سهم شکسته شد وارد سهم می شویم. در این صورت معامله ریسک بسیار پایین تری خواهد داشت و مدیریت سرمایه اجازه ورود ما به سهم را می دهد.

فیلتر بورس چهارم

فیلتر صف فروش:

استراتژی استفاده از فیلتر صف فروش

استراتژی اول:

هدف ما انتخاب سهم ارزنده در قیمت مناسب است تا با خرید آن ها سودی کسب کنیم. طبق استراتژی موردنظر نمودار سهام را بررسی می کنیم. درصورتی که سهام در کف حمایتی مناسب قرار داشته باشد می توان در صف فروش با رعایت مدیریت سرمایه و بصورت پله ای وارد سهم شد.

استراتژی دوم:

تعداد سهام در صف فروش می تواند مسیر پیش روی بازار را در کوتاه مدت به ما نشان دهد. همچنین با افزایش تعداد سهام در صف فروش به روند احساسی بازار پی ببریم.

بررسی کنیم که بازار احساسی است یا منطقی؟

در صورتی که سهام صف فروش کم شود می توان از برگشت بازار از حالت احساسی به حالت منطقی اطمینان یافت و بازار را با منطق بیشتری بررسی کرد.

فیلتر بورسی پنجم

نماد های در حال صف خرید:

این فیلتر نمادهایی را به شما نمایش میدهد که در آستانه صف خرید هستند .به شما توصیه میکنیم در صف خرید هیچ نمادی نروید اما چنانچه مایل به اینکار باشید این فیلتر به شما در انتخابتان کمک خواهد کرد. دستور زیر را کپی کنید و در دیده بان بازار قرار دهید.

(یک راه و روش معاملاتی با استفاده از این فیلتر سهام را که پیدا کردید حجم معاملات را بررسی کنید در صورتی که حجم معاملات سهم از ۲ برابر حجم ماهانه بیشتر بود احتمال ورود پول هوشمند به سهم زیاد است و میتوان به دید نوسان ۱۰ درصدی سهم را خرید کرد .)

جدی‌ترین مرز احتیاطی بورس‌بازان/آیا سهامداران خرد هنوز با بورس آشتی نکرده‌اند؟

جدی‌ترین مرز احتیاطی بورس‌بازان/آیا سهامداران خرد هنوز با بورس آشتی نکرده‌اند؟

شاخص‌کل بورس تهران برای پنجمین هفته متوالی به صعود ادامه داد و آخرین هفته کامل اردیبهشت‌ماه را با رشد ۲‌درصدی به پایان رساند، با این‌حال حقیقی‌ها اشتیاق چندانی برای حضور در زمین خرید سهام نشان ندادند و برای چهارمین هفته پیاپی شاهد خروج سرمایه‌های خرد از گردونه معاملات بازار سهام بودیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ شاخص‌کل بورس تهران برای پنجمین هفته متوالی به صعود ادامه داد و آخرین هفته کامل اردیبهشت‌ماه را با رشد ۲‌درصدی به پایان رساند، با این‌حال حقیقی‌ها اشتیاق چندانی برای حضور در زمین خرید سهام نشان ندادند و برای چهارمین هفته پیاپی شاهد خروج سرمایه‌های خرد از گردونه معاملات بازار سهام بودیم. هرچند به‌نظر می‌رسد حقیقی‌ها نسبت به گذشته با اطمینان بیشتری به دادوستد سهام می‌پردازند و این بازار نیز برای بورس‌بازان جذاب‌تر شده است اما نوسان دماسنج اصلی تالار شیشه‌ای در مرز ۶/ ۱‌میلیون واحد سبب افزایش تردید بورس‌بازان شده تا با احتیاط بیشتری به معامله سهام در این سطح حساس که برای نخستین‌بار از آغاز نزول قیمت‌ها در مرداد ۹۹ تاکنون در موج‌های صعودی تجربه‌شده، بپردازند.

همگام با صنایع بورسی

بورس تهران در هفته منتهی به ۲۸اردیبهشت‌ماه شاهد انتقال سهامی به ارزش ۷۴۵‌میلیارد و ۳۱۹‌میلیون‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود که بیشترین میزان خروج سرمایه‌های خرد در پنج هفته اخیر بود. آنگونه که آمارها نشان می‌دهد از ۳۹ صنعت فعال بورسی، ۲۹گروه با خالص فروش مثبت حقیقی‌ها مواجه شدند که در صدر این لیست خروج، زیرمجموعه‌های گروه فرآورده‌های نفتی خودنمایی می‌کردند.

این صنعت در هفته‌ای که گذشت شاهد انتقال سهامی به ارزش ۱۴۳‌میلیارد و ۹۲۶‌میلیون‌ تومان از سبد سهام حقیقی‌ها به پرتفوی معامله‌گران عمده بورس تهران بود. پالایشی‌ها چند هفته‌ای بود به دلیل جذابیت کرک‌اسپرد که ناشی از رشد بهای جهانی نفت‌خام بود، در کانون توجه سرمایه‌گذاران قرار دارند اما پس از اصلاح گزارش ماهانه یکی از این پالایشگاه‌ها و تغییر برخی از برآوردها از کرک‌اسپرد اسفندماه، شاهد جو منفی در این گروه و افزایش تعداد فروشندگان بودیم؛ به‌طوری که شاخص این صنعت در هفته‌ گذشته ۵/ ۳درصد کاهش ارتفاع داد.

شرکت‌های چندرشته‌ای صنعتی دیگر گروهی بودند که هفته چهارم اردیبهشت‌ماه را با خالص فروش مثبت حقیقی‌ها به پایان رساندند. این گروه هفته گذشته شاهد انتقال سهامی به ارزش ۱۴۱‌میلیارد و ۸۲۳‌میلیون ‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود، پس از آن نوبت به بانکی‌ها رسید ‌تا با خروج سرمایه‌های خرد به میزان ۱۲۹‌میلیارد و ۴۴۱‌میلیون‌تومان مواجه شوند.

در آن‌سوی بازار اما پتروشیمی‌ها برخلاف دیگر صنعت نفتی بورس تهران خوش‌اقبال بودند و با ورود سرمایه‌های حقیقی همراه شدند. این صنعت در دادوستدهای هفته منتهی به ۲۸ اردیبهشت‌ماه شاهد خالص خرید ۹۰‌میلیارد و ۷۲۶‌میلیون ‌تومانی سهامداران خرد بود. گروه کانه‌های فلزی نیز شرایط مشابهی را تجربه کردند و در هفته‌ای که گذشت با جابه‌جایی سهامی به ارزش ۱۹‌میلیارد و ۸۱۶‌میلیون‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی همراه شدند. فلزی‌ها نیز معامله‌ هفتگی خود را با خالص خرید ۱۸میلیاردتومانی حقیقی‌ها پشت‌سر گذاشتند.

عملکرد بورس‌بازان در روزهای هفته

شنبه: معاملات هفتگی بورس با رشد ۸۹/ ۰‌درصدی نماگر اصلی بازار سهام استارت خورد و شاخص‌کل سهام توانست پس از تقلای چندروزه خود را به سقف تجربه‌شده در سال‌۱۴۰۰ برساند و پس از آن قله ۱۹‌ماهه را فتح کند. نماگر هم‌وزن نیز در این روز ۴۲/ ۱‌درصد صعود کرد. همزمان با این جو خوش‌بینانه، سهامداران خرد به جرگه خریداران پیوستند و در مجموع دادوستدهای روز شنبه، خالص خرید ۶۱‌میلیارد و ۱۳۶‌میلیون‌تومانی را رقم زدند. در این روز از ۳۹ صنعت فعال بورسی، ۱۷گروه موردتوجه حقیقی‌ها واقع شدند اما در مقابل شاهد خالص خروج مثبت این دسته از بورس‌بازان از ۲۲ صنعت بورسی بودیم.

پتروشیمی‌ها روز شنبه در صدر لیست خرید حقیقی‌ها جای گرفتند و شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش چه سهامی جذاب‌تر است؟ ۵۴‌میلیارد و ۸۷۶‌میلیون ‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودند، پس از آن بیشترین خالص خرید این دسته از معامله‌گران به زیرمجموعه‌های گروه مواد و محصولات دارویی اختصاص پیدا کرد. این صنعت در نخستین روز کاری هفته گذشته، میزبان ۵۲‌میلیارد و ۷۹۸‌میلیون ‌تومان سرمایه جدید حقیقی بود.

سیمانی‌ها نیز شرایط مشابهی را تجربه کردند و شاهد انتقال سهامی به ارزش ۴۲‌میلیارد و ۳۱۳‌میلیون‌تومان از پرتفوی سهامداران نهادی به سبد سهام حقیقی‌ها بودند. گروه زراعت که بخش عمده آن را شرکت‌های تولیدکننده کالاهای اساسی تشکیل می‌دهد، روز شنبه با خالص خرید ۲۹‌میلیارد و ۴۵۱‌میلیون‌تومانی حقیقی‌ها همراه شد. در آنسوی بازار اما خودروسازان بیشترین خروج سرمایه‌های خرد را تجربه کردند و شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۵۸‌میلیارد و ۲۸۷‌میلیون‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بودند، پس از آن نیز بانکی‌ها با خالص فروش ۲۸‌میلیارد و ۵۹۷‌میلیون‌ تومانی این دسته از معامله‌گران مواجه شدند.

یکشنبه: در دومین روز کاری هفته گذشته نماگر هم‌وزن توانست به صعود ادامه داده و هر چند کم‌مقدار اما ۰۷/ ۰‌درصد افزایش ارتفاع دهد، شاخص‌کل ولی مغلوب فشار عرضه‌ها شد و افتی ۳۴/ ۰‌درصد را نشان داد. حقیقی‌ها نیز روز یکشنبه مجددا تصمیم به فروش و ذخیره سودهای شناسایی‌شده در روزهای پیشین گرفتند و مالکیت سهامی به ارزش چه سهامی جذاب‌تر است؟ ۲۸۹‌میلیارد و ۸۲۴‌میلیون‌تومان را به سهامداران نهادی بورس تهران واگذار کردند. در این روز شرکت‌های تولیدکننده کالاهای اساسی جایگاه خود در صدر لیست ورود حقیقی‌ها را حفظ کردند؛ به‌طوری‌که بیشترین خالص خرید سهامداران خرد به میزان ۳۴‌میلیارد و ۸۴۸‌میلیون‌تومان از آن زیرمجموعه‌های گروه محصولات غذایی بود.

زراعی‌ها نیز در روندی مشابه اما با اختلاف زیاد، شاهد ورود ۸‌میلیارد و ۴۶۳‌میلیون‌تومان سرمایه خرد بودند. در مجموع دادوستدهای این روز تنها ۱۱ گروه با اقبال سرمایه‌گذاران حقیقی همراه شدند و در مقابل ۲۸ صنعت، مورد حمایت سرمایه‌های عمده قرارگرفتند. در صدر این لیست حمایتی، گروه فرآورده‌های نفتی با جابه‌جایی سهامی به ارزش ۸۳‌میلیارد و ۷۵۳‌میلیون‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی قرار داشت. بانکی‌ها نیز در روند مشابه با خالص فروش ۳۴‌میلیارد و ۵۴۶‌میلیون‌ تومانی سهامداران خرد مواجه شدند. سه گروه کامودیتی‌محور بورس تهران شامل فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و شرکت‌های چندرشته‌ای صنعتی نیز در مجموع شاهد انتقال سهامی به ارزش ۹۵‌میلیارد و ۶۸۷‌میلیون ‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بودند.

دوشنبه: در میانه هفته، الاکلنگ بورس مجددا اوج گرفت و شاخص‌کل بازار سهام ۶۹/ ۰‌درصد رشد کرد. نماگر هم‌وزن نیز مجددا با سبقت از شاخص وزنی این بازار، حدود یک‌درصد افزایش ارتفاع داد. این روند افزایشی سبب شد تا حقیقی‌ها به زمین خرید سهام بازگردند و خالص ورود ۹۲میلیاردتومانی را ثبت کنند. در این روز فلزی‌ها وارد لیست خرید حقیقی‌ها شدند و شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۱۴۳‌میلیارد و ۵۴۵‌میلیون‌ تومان از پرتفوی معامله‌گران عمده به سبد سهامداران خرد تالار شیشه‌ای بودند. زیرمجموعه‌های انبوه‌ساز بورس تهران نیز در روندی مشابه با خالص خرید ۲۷‌میلیارد و ۴۰۱‌میلیون‌تومانی حقیقی‌ها همراه شدند.

سیمانی‌ها نیز شاهد انتقال سهامی به ارزش ۲۳‌میلیارد و ۳۱۴‌میلیون‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودند. در مجموع روز دوشنبه، حقیقی‌ها در ۱۶ صنعت خریدار بودند و در مقابل ۲۲ گروه را در لیست فروش خود قرار دادند. پالایشی‌ها بیشترین خروج سرمایه‌های خرد را در این روز تجربه کردند تا حقیقی‌ها مالکیت ۳۷‌میلیارد و ۲۳۹‌میلیون‌تومان از سهام این گروه را به معامله‌گران نهادی بورس تهران واگذار کنند. شرکت‌های چندرشته‌ای صنعتی نیز در این روز، با خروج سرمایه‌های خرد مواجه شدند و خالص فروش ۲۷ میلیاردتومانی این دسته از بورس‌بازان را تجربه کردند. در ادامه نیز نام دو گروه محصولات غذایی و قند و شکر در لیست فروش سهامداران حقیقی به چشم‌ می‌خورد که در مجموع دادوستدهای این روز، با خالص خروج ۲۸میلیاردتومانی سرمایه‌های خرد مواجه شدند.

سه‌شنبه: روز سه‌شنبه آرایش بورسی‌ها تغییر کرد و با فروکش تب خرید گروه‌های تولیدکننده کالاهای اساسی شاهد توجه این دسته از معامله‌گران به صنایع دلاری و کامودیتی‌محور بودیم که یکی از دلایل آن، باقی‌ماندن نرخ دلار در سطوح بالاتر از ۳۰‌هزارتومان بود. این شرایط سبب شد تا در مقابل رشد ۴/ ۱‌درصدی شاخص‌کل، نماگر هم‌وزن ۳۱/ ۰‌درصد نزول کند.

نماگر هم‌وزن در این روز پس از حدود ۲۰‌ماه وارد ابرکانال ۶/ ۱‌میلیون واحد شد؛ حقیقی‌ها اما خالص فروش ۲۸۴‌میلیارد و ۶۲۹‌میلیون ‌تومانی را رقم زدند. لیست خرید سهامداران خرد در این روز به ۷ صنعت محدود شد که البته گروه‌های کامودیتی‌محور را دربر می‌گرفت. در صدر انتخاب حقیقی‌ها برای خرید، زیرمجموعه‌های گروه محصولات شیمیایی با خالص خرید ۵۸‌میلیارد و ۳۷۶‌میلیون ‌تومانی خودنمایی می‌کرد و پس از آن نیز نوبت به معدنی‌ها رسید ‌تا شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۴۷‌میلیارد و ۹۹۳‌میلیون‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی باشند.

فلزی‌ها نیز روز سه‌شنبه برای خریداران حقیقی جذاب بودند و انتقال سهامی به ارزش ۱۳‌میلیارد و ۷۹۰‌میلیون ‌تومان از پرتفوی سهامداران عمده به سبد سهام حقیقی‌ها را تجربه کردند. در آنسوی‌ بازار ۲۹ صنعت با خروج سهامداران خرد مواجه شدند. همان‌طور که اشاره شد با فروکش تب تقاضا در سهام گروه‌های وابسته به دلار ۴۲۰۰‌تومانی، این صنایع با خروج سرمایه‌های خرد همراه شدند. به این ترتیب در صدر لیست خروج حقیقی‌ها شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۸۷میلیاردتومان از صنعت زراعت در مسیر حقیقی به حقوقی بودیم، پس از آن اما شرکت‌های چندرشته‌ای صنعتی بودند که با خروج سرمایه‌های خرد به میزان ۶۶۹‌میلیارد و ۴۷۷‌میلیون‌تومان مواجه شدند.

چهارشنبه: در روز پایانی هفته، فشار عرضه‌ها در تالار شیشه‌ای تشدید شد و همزمان با افت ۶۹/ ۰‌درصدی شاخص‌کل و عقب‌نشینی مجدد به زیر سطح ۶/ ۱‌میلیون واحد، شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۳۲۴ میلیاردتومان در مسیر حقیقی به حقوقی بودیم. سهامداران خرد روز چهارشنبه فقط در دو گروه محصولات شیمیایی و خودرو خالص خرید مثبتی را رقم زدند.

پتروشیمی‌ها در این روز با خالص خرید ۲۰‌میلیارد و ۳۹۹‌میلیون‌تومان حقیقی‌ها همراه شدند و در میان سهام خودرویی نیز شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۹‌میلیارد و ۲۴۲‌میلیون‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودیم. در آنسوی بازار اما ۳۳ صنعت با خروج سرمایه‌های خرد مواجه شدند. گروه‌های بزرگ دلاری و غیردلاری در صدر این لیست خروجی قرار داشتند. فلزی‌ها خالص فروش ۸۲‌میلیارد و ۸۸۸‌میلیون‌تومانی سرمایه‌گذاران خرد در دادوستدهای روز چهارشنبه را تجربه کردند و پس از آن معدنی‌ها بودند که شاهد انتقال سهامی به ارزش ۳۳‌میلیارد و ۴۹۱‌میلیون‌تومان از سبد سهامداران خرد به پرتفوی حقوقی‌ها بودند. در ادامه نیز حقیقی‌ها روز چهارشنبه مالکیت ۳۲میلیاردتومان از سهام بانکی خود را به معامله‌گران نهادی بورس تهران واگذار کردند.

هجوم تقاضاي سوداگرانه به بورس

شرق: فضاي رکود و پرش بر معاملات سهام سيطره دارد؛ سود‌هايي که رقم‌هايشان به‌قدري وصله ناجور تاريخ بورس و لحظه حال اقتصاد است که خيلي‌ها آن را نامتعارف و عجيب مي‌دانند. برخي نمادهاي بورسي که عمدتا جزء نمادهاي کوچک بازار هستند، هر روز ارزششان بيشتر مي‌شود و خلاصه کلام اين است که بورس امروز يکه‌تاز اقتصاد رکودي تورمي ايران شده. اتفاقي نيز در کنار رکوردزني نزديک به‌ سه‌ماهه بورس از ابتداي هفته جاري رخ داده است. شاخص بورس که وارد کانال يک‌ ميليوني شده بود، در اين هفته اندکي ريزش داشته و دليل آن هم صف فروش سهامي است که گويا سود آنها به آستانه رسيده و سهامدار با احتمال اينکه ممکن است ريزش کند، دست به فروش برده و در عوض تقاضا براي ارز و سکه افزايش يافته و قيمت اين بازارها در اين هفته افزايشي بوده است. براي فهم وضعيت کنوني بورس و تحليل آن به‌عنوان جزئي از کل اقتصاد سراغ «علي ماجدي» رفته‌ايم و چشم‌انداز آتي وضعيت بورس را جويا شديم. آيا بورس همچنان جهشي خواهد بود؟ اصلا چرا بورس تا اين حد رشد کرد؟ بازارهاي ديگر چه واکنشي نشان دادند و در نهايت آيا مي‌توان به وضعيت آتي بازار پولي خوش‌بين بود. علي ماجدي، سفير سابق ايران در آلمان و ژاپن، مشاور اقتصادي و معاون کل وزارت امور اقتصادي و دارايي اسبق، در صحبت‌هايشان به چند فاکتور مهم در بازار پولي اشاره مي‌کند و وضعيت فعلي را حول يک اصل توضيح مي‌دهد: تقاضاي سوداگرانه. او که در مقطعي هم معاون اقتصادي وزارت خارجه بوده ‌است (۱۳۸3-۱۳۸4) و از طرف وزير صنايع و معادن اسحاق جهانگيري عضو کارگروه مذاکره‌کنندگان هسته‌اي ايران در زمينه اقتصادي بوده ‌است، از تجربه‌هاي جهاني مثال مي‌زند. ماجدي مي‌گويد دولت ترکيه هم زماني براي پوشش کسري بودجه خود بازار پولي را به سمت بورس هدايت کرد و براي رفع تنگناي مالي دست به فروش دارايي‌هاي عمومي زد. او معتقد است هدايت به سمت بازار سرمايه في‌نفسه ابزار خوبي است، اما به شرط آنکه با سودسازي و ارز‌ش‌سازي بادکنک جهش را به آسمان نفرستاده باشيم. او در اين زمينه هشدار مي‌دهد اگر دولت نتواند وضعيت دارايي‌ها و ارزش‌گذاري شرکت‌ها را درست کنترل کند، بايد منتظر ريزش بورس و فشارهاي اجتماعي ناشي از آن باشيم و به مردم توصيه مي‌کند تمام تخم‌مرغ‌هايتان را در سبد بورس نگذارند. او تأکيد مي‌کند: «امروز ما شاهد هجوم تقاضاي سوداگرانه به بورس هستيم که بستر و زمينه لازم آن را سياست‌هاي پولي و جذابی اين بازار براي دولت فراهم کرده است. وضعيت امروز بورس نتيجه جابه‌جايي نقدينگي‌ای است که برخي نامش را سرگردان مي‌گذارند. بازار پولي بانک‌محور با کاهش سود براي بازيگرانش مواجه شده و تقاضاي پول را به سمت بورس هدايت کرده است و افسار آن هم در دست دولت است؛ حالا اينکه دولت تصميم به هدايت به سمت بازار سرمايه گرفته مي‌توانست مثبت باشد، اگر دارايي شرکت‌ها به قيمت روز ارزش‌گذاري شده باشد».

از او‌اخر اسفند تا به اين لحظه در کنار رکود تورمي، اقتصاد ايران با تکانه شيوع ويروس کرونا مواجه شد. تمامي بخش‌هاي اقتصاد همگام با اقتصاد جهاني در يک وضعيت تعليق فرورفت و این ضربه بزرگي براي اقتصاد بود؛ اما در همين دوره به‌طور ناگهاني بازار بورس با جهش بي‌نظيري همراه شد که همچنان نيز ادامه دارد. چه اتفاقي افتاده که درحالي‌که اقتصاد ايران با تنگنا و رکود و بحران مواجه است، با‌زار سرمايه يکه‌تاز چنين اقتصادي مي‌شود؟ پاسخ به پرسش شما يک تحليل تکنيکي و فني نیاز دارد که آن هم به تقاضاي پول در ايران بازمي‌گردد. تقاضاي پول به شکل تئوريک تابع دو عامل است؛ يکي تقاضاي معاملات و احتياطي پول است که چه سهامی جذاب‌تر است؟ مردم در زندگي روزمره خود انجام مي‌دهند. عامل ديگر که در اينجا مورد بحث ماست، تقاضاي سوداگرانه پول است که هم به سطح درآمدها و هم حجم نقدينگي وابسته است. اين بخش همواره به‌دنبال پول بيشتر است، معاملات پولي روزمره خود را دارد اما به‌دنبال پول بيشتر در هر لحظه است. تمامي تئوري‌هاي پولي به اين موضوع پرداخته‌اند. در بازارهاي جهاني سه فاکتور اساسي وجود دارد؛ يکي از آنها بازار پول است که خود تابع نرخ سود بانکي است يا در جهان تابع نرخ بهره است. در کشور ما مستقيما نرخ سود بانکي را جابه‌جا مي‌کنيم. از ابتداي ارديبهشت از ۱۸ درصد به ۱۵ درصد تبديل شد و عامل تعيين‌کننده براي مختصات بازار پول فعلي بود. دوم اينکه اين بازار نامش بازار کوتاه‌مدت است. سود حاصل از بازار پولي همان سود بانکي است که مي‌پردازيم. بازار بعدي بازار سرمايه به‌عنوان بازار بلندمدت است که تابع ارزش و سود سهام است. هميشه دست برتر در آن با ارزش سهام است. در اقتصادهاي سازمان‌يافته اين دو بازار توسط مقامات اقتصادي با تغيير ابزارهاي مالي در دست، با يکديگر همخوان است. به اين معنا که اگر شما با بازارهاي مالي در ايران سود بانکي را کاهش داديد، عملا تقاضاي سوداگرانه را به بازار سرمايه منتقل مي‌کنيد تا از ارزش و سود سهام استفاده کنند. يک فاکتور ديگر دارايي‌هاست که در تمام دنيا بازار آن بلندمدت‌تر از بازار سرمايه است و به آن اصطلاحا بازار دير نقدشو گفته مي‌شود؛ مانند بازار مسکن. اين بازار معمولا در جهان در بازار سوداگرانه کم‌رنگ‌تر است؛ اما در ايران دارايي‌هايي داريم که در تقاضاي سوداگرانه بسيار نقش پررنگي دارند و دارايي‌هاي زود نقدشو هستند. مانند ارز و طلا. در بازارهاي سرمايه‌داري مانند انگلستان و آمريکا اين بازار عملا نقشي ندارد، ولي در اقتصاد ما نقش دارد. دارايي‌ نقدشو ديگري هم در اقتصاد ما وجود دارد و آن بازار خودرو است که ديديم همين روزها سلطان آن هم پيدا شد. ما بايد پاسخ‌های علمي پيدا کنيم. علاوه بر بازار سرمايه، بازار دارايي‌هاي آني نقدشو مانند ارز و طلا هم دارد نقش سوداگرانه را ايفا مي‌کند. دارايي‌هايی مانند خودرو که نقدشو است ولي آني نيست هم باز اين نقش را دارد. سياست‌گذار پولي امسال خواسته است اين تقاضا را از بازارهاي ديگر به سمت بازار سرمايه هدايت کند و افزايش نرخ‌هاي بورس تقاضاي سوداگرانه را جذاب کرده و مابقي اين تقاضا هم به سمت ارز و طلا و خودرو مي‌رود. مسکن درحال‌حاضر بسيار کم‌رنگ شده است. زماني که ترازنامه شرکت‌ها ثبت مي‌شود، آنجاست که تغييرات صورت مي‌گيرد. آنچه الان شاهد هستيم به‌دليل کاهش حداقلي سه‌ درصد و پنج درصدي حداکثري سود بانکي، بسياري از تقاضاي سوداگرانه متوجه فاکتورهاي ديگر مي‌شود. بازار بورس حالا جايي است که محل مکش اين تقاضا شده. دولت هم سعي کرده براي پوشش کسري بودجه و رهايي از تنگناهاي مالي اين بازار را جذاب‌تر کند و سودده باشد. اينکه بازار بورس اين روزها حبابي است يا غيرحبابي بسيار مورد بحث است. آيا از نظر شما جهش بورس يک حباب است؟ دارايي‌هاي شرکت‌ها اگر به‌روز تقديم شود، املاک و ماشين‌آلات آنها با قيمت روز‌ به‌روز و ارزش‌شناسي شود و به تعداد سهام تقسيم شود، ارزش سهام هم بالا مي‌رود؛ اما سؤال اساسي اينجاست که آيا شرکت‌ها امروز سهام خود را به ارزش قيمت روز دارايي‌هاي خود در بورس تقسيم کرده‌اند؟ اگر اين اتفاق افتاده باشد بخشي از افزايش شاخص بورس حقيقي است ولي اين هم در ترازنامه شرکت‌ها سقف دارد و از يک حدي نمي‌تواند بالاتر برود؛ اما اگر دارايي شرکت‌ها به‌روز تقديم نشده باشد، مي‌توانيم بگوييم افزايش ارزش سهام در بورس حبابي است. با توجه به حجم نقدينگي ما به‌هرحال اين واقعيت است که تقاضاي سوداگرانه يا وارد سيستم بانکي مي‌شود يا وارد بازار ارز و سکه و بورس. امروز ما شاهد هجوم تقاضاي سوداگرانه به بورس هستيم که بستر و زمينه لازم آن را سياست‌هاي پولي و جذابي اين بازار براي دولت فراهم کرده است. وضعيت امروز بورس نتيجه جابه‌جايي نقدينگي‌ای است که برخي نامش را سرگردان مي‌گذارند. بازار پولي بانک‌محور با کاهش سود براي بازيگرانش مواجه شده و تقاضاي پول را به سمت بورس هدايت کرده و افسار آن هم به دست دولت است. حالا اينکه دولت تصميم به هدايت به سمت بازار سرمايه گرفته مي‌توانست مثبت باشد، اگر دارايي شرکت‌ها به قيمت روز ارزش‌گذاري شده باشد. گفته مي‌شود تجديد ارزيابي دارايي‌ها به يک ترفند براي برخي شرکت‌ها تبديل شده تا براي عرضه سهام بتوانند خود را سودده نشان دهند. واقعيت اين است که در ترازنامه شرکت‌ها باید ارزش روز دارايي‌ها منعکس شود، حالا اگر شرکتي دست به معامله صوري بزند اما ارزش دارايي واقعي و به‌روز خود را وارد ترازنامه نکند، يعني سهام خود را با ارزش غيرواقعي دارد مي‌فروشد. به‌ نظر شما هدف اصلي از تقويت بازار سرمايه و گرايش آن به سمت روند صعودي در شرايط فعلي اقتصاد ايران چيست؟ افزايش حجم معاملات بورس و فروش حجم زيادي از دارايي‌هاي دولت، اتفاقي نيست که فقط در ايران افتاده باشد. در دولت‌هايي مانند ترکيه هم چنين تجربه‌اي وجود دارد. دولت ايران هم براي پوشش کسري بودجه خود که رقم کمي هم نيست، بهترين گزينه را فروش دارايي و عرضه آن در بورس مي‌بيند. اصلا ترديدي در آن وجود ندارد. بورس مجموعه‌اي از شرکت‌هاي واگذارشده دولت و غير از آن است. اگر افزايش شاخص بورس ميانگين موزون ارزش سهام باشد، مي‌توان به آينده آن خوش‌بين بود؛ اما اگر ارزش دارايي‌ها به‌روز‌نشده و بدون به‌روزرساني قيمت ارزش سهام جابه‌جا شود، دميدن در حباب است و سود حاصل از آن هم سرابي است که خيلي‌ها را زمين خواهد زد. زماني که افزايش دارايي انجام شود و يک‌دفعه ارزش دارايي چند برابر مي‌شود، سال آينده استهلاک آن هم چند برابر خواهد شد. يعني به‌صورت اتوماتيک زماني که استهلاک را مي‌خواهيد لحاظ کنيد، به ميزان ارزش دارايي بايد آن را تعيين کنيد. اينجاست که ميزان توليد مولد شرکت‌ها اهميت پيدا مي‌کند. اگر شرکت نتوانسته باشد سرمايه‌گذاري لازم را انجام دهد، ميزان استهلاک آن بيشتر از ميزان تشکيل سرمايه و ميزان دارايي آن خواهد بود؛ بنابراين اگر نتوانيم ظرفيت توليد را افزايش داده و ميزان ارزش افزوده شرکت‌ها را با ميزان ارزش تعيين‌شده آنها در بورس هماهنگ کنيم، به‌ناچار سهام در بلندمدت افت خواهد کرد و بورس با ريزش مواجه خواهد شد. اگر توليد واقعي افزايش پيدا نکند يا سرمايه‌گذاري جديدي اتفاق نيفتد، ميزان بدهي‌هاي شرکت‌ها بيشتر از ميزان ارزش دارايي‌ها و سهامشان خواهد بود. صعود بازار بورس چه تبعاتي روي ديگر بازارها خواهد داشت؟ به‌ شکل طبيعي همواره قيمت هر بازار روي قيمت بازارهاي ديگر تأثير مي‌گذارد. همين الان هم ارز و سکه با وقفه خيلي کمي اثر افزايش قيمتي بورس را نشان دادند و روند صعودي به خود گرفتند. دولت مجبور است تقاضاي سوداگرانه را ميان اين بازارها به نوعي تقسيم کند. اين آخرين ترکش تقاضاي پولي است و بعد معلوم نيست کدام ابزار قرار است به نجات اقتصاد ايران بيايد. آن زمان ممکن است بحراني حول افزايش افسارگسيخته قيمت‌ها در اقتصاد رخ دهد و فشارهاي اجتماعي از ناحيه متضرران را مي‌توان پيش‌بيني کرد. چه چشم‌اندازي را براي بازار بورس و آينده آن متصور هستيد؟ در بازار بورس به‌درستي از آن استفاده مي‌شود، اما ما نبايد ساير فاکتورهاي اقتصادي را فراموش کنيم يا باعث مرگ کوتاه‌مدت برخي بازارها مانند مسکن شويم. بخشي از سهام اين روزها در بازار بورس قيمت‌گذاري مي‌شود و ارزش آن بالا مي‌رود، درحالي‌که ارزش واقعي آن قيمتي است که در تابلوی تالار بورس مشاهده مي‌کنيم. حضور در اين بازار حتما بايد با متخصص انجام شود، سبد پرتفوي بايد متنوع باشد. دولت شايد بتواند يک ‌بار با عرضه شرکت‌ها و دارايي‌ها يا سياست‌گذاري، وضعيت بورس را به سمت صعود پيش ببرد اما اين شايد 10 سال يک‌ بار آن هم بسيار بعيد است بتواند به کار بيايد يا اساسا دولت‌ها بتوانند از آن استفاده کنند. اين آخرين ابزاري است که براي تحريک تقاضا استفاده شده و اتفاقا فقط در اقتصاد تورمي امکان آن وجود دارد. زيان‌هاي هنگفتي ممکن است در بالارفتن بادکنکي ارزش سهام نصيب افراد جامعه شود. هشدارهايي که اقتصاددانان مي‌دهند کاملا درست است. اگر کسي مي‌خواهد وارد بازار سرمايه شود بايد با مطالعه و آگاهي باشد و بخشي از دارايي و پس‌انداز خود را وارد بورس کند نه همه آن را. نبايد تمام تخم‌مرغ‌ها را در يک سبد گذاشت.

چطور بدون دانش و تجربه در بورس سرمایه‌گذاری کنیم؟

چطور بدون دانش و تجربه در بورس سرمایه‌گذاری کنیم؟

افراد زیادی به‌دلیل ناآشنایی با بورس، فرصت سرمایه‌گذاری در این بازار را از دست می‌دهند. راه‌کارهای متعددی از جمله سبدگردانی در بورس و صندوق‌های سهامی و درآمد ثابت روش‌های جذابی هستند که هر کسی بدون صرف وقت و دانش می‌تواند از طریق آن‌ها در بورس سرمایه‌گذاری کند.

به گزارش برنا، سرمایه‌ گذاری در بورس برای خیلی از افرادی که آشنایی چندان زیادی با بازار سهام ندارند، کار ساده‌ای نیست. با وجود اینکه بازدهی و رشد این بازار در بلندمدت از سرمایه‌گذاری در طلا، مسکن و ارز بیشتر است، اما کماکان افراد زیادی به‌دلیل ناآشنایی با بورس، فرصت سرمایه‌گذاری در این بازار را از دست می‌دهند. راه‌کارهای متعددی از جمله سبدگردانی در بورس و صندوق‌های سهامی و درآمد ثابت روش‌های جذابی هستند که هر کسی بدون صرف وقت و دانش می‌تواند از طریق آن‌ها در بورس سرمایه‌گذاری کند.

سرمایه‌گذاری به دو روش مستقیم و غیرمستقیم در بورس

سرمایه‌گذاری در بورس به دو روش سرمایه‌گذاری مستقیم و سرمایه‌گذاری غیرمستقیم انجام می‌شود. در سرمایه‌گذاری مستقیم، همه فعالیت‌های مربوط به سرمایه‌گذاری مانند تحلیل و بررسی بازار تا خرید و فروش سهام مورد نظر باید توسط سرمایه‌گذار صورت گیرد. بنابراین سرمایه‌گذار باید علاوه بر داشتن وقت کافی برای تجزیه و تحلیل بازار از دانش کافی برای سرمایه‌گذاری در بورس نیز برخوردار باشد. اما در روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم همه فعالیت‌های سرمایه‌گذاری توسط شرکت‌هایی انجام می‌شود که دانش و تخصص کافی در زمینه مدیریت دارایی افراد را دارند. روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم با توجه به نیاز سرمایه‌گذار و درجه ریسک‌پذیری آن به دو دسته صندوق سرمایه‌گذاری و سبدگردانی اختصاصی تقسیم می‌شود.

به طور کلی می‌توان گفت صندوق‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌هایی هستند که مدیریت دارایی‌های خرد افراد را برعهده دارند. این صندوق‌ها برای مدیریت درست دارایی‌ها، از افراد حرفه‌ای و تحلیلگران خبره بازار بهره می‌گیرند. اما سبدگردانی اختصاصی نوع دیگری از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم است که در آن مدیریت دارایی افراد به صورت کاملا اختصاصی صورت می‌گیرد. در این روش برای هر فرد متناسب با درجه ریسک‌پذیری آن، سبد سهام اختصاصی تشکیل می‌شود.

سرمایه‌گذاری بدون ریسک با صندوق درآمد ثابت

صندوق درآمد ثابت را می‌توان کم‌ریسک‌ترین روش سرمایه‌گذاری در بورس دانست. بیشتر دارایی این صندوق‌ها در سپرده بانکی و اوراق بهادار درآمد ثابت مانند اسناد خزانه اسلامی و اوراق مشارکت و اجاره سرمایه‌گذاری می‌شود. این صندوق‌ها به سرمایه‌گذاران خود سود ثابت و معمولا بالاتر از سود بانکی می‌دهند.

مزیت جذاب سود صندوق درآمد ثابت نسبت به سود بانکی، پرداخت سود روزشمار است. سود روزشمار این صندوق‌ها به صورت دوره‌ای - یعنی به‌طور ماهانه - به حساب بانکی شما واریز می‌شود. به این ترتیب می‌توان صندوق درآمد ثابت را جایگزین مناسب برای کسانی دانست که به‌دنبال سود ثابت بانکی هستند. این صندوق بهترین گزینه سرمایه‌گذاری غیرمستقیم برای افرادی است که ریسک‌پذیری کمی دارند و به دنبال کسب سود بدون ریسک و بالاتر از نرخ سود بانکی هستند.

صندوق سهامی، بازدهی متناسب با نوسان بورس

سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی را می‌توان گزینه بعدی سرمایه‌گذاری غیرمستقیم دانست. این روش سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذارن ریسک‌پذیری مناسب است که قصد کسب بازدهی متناسب با رشد بازار سهام را دارند. صندوق‌های سهامی همانطور که از نامشان پیداست بیشتر داراییی خود را در سهام شرکت‌های بورسی سرمایه‌گذاری می‌کنند.

به طور کلی می‌توان گفت هدف اصلی این صندوق‌ها، جمع‌آوری سرمایه‌های خرد افراد و سرمایه‌گذاری آن‌ها در سهام و سایر اوراق بهادار است. این صندوق‌ها برای مدیریت درست دارایی‌ها از تحلیلگران و افراد خبره و حرفه‌ای بازار استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سهامی نیاز به داشتن دانش یا صرف وقت ندارد و سرمایه‌گذاران می‌توانند با حداقل سرمایه، حتی یک میلیون تومان نیز در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری کرده و بازدهی متناسب با رشد بازار سرمایه کسب کنند.

توجه داشته باشید برخلاف صندوق‌های درآمد ثابت، سود صندوق‌های سهامی به صورت دوره‌ای و مشخص نیست. سود این صندوق‌ها از مابه‌التفاوت قیمت صدور و ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری آن‌ها بدست می‌آید. به عبارتی می‌توان گفت در صورتی که قیمت فروش یا ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها، از قیمت خرید یا صدور واحدها بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری منجر به سود خواهد شد و در صورتی که قیمت ابطال واحد از قیمت صدور واحد کمتر باشد، سرمایه‌گذاری منجر به ضرر می‌شود؛ هرچند در بلندمدت سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی با بازدهی خوبی خواهد داشت.

سبدگردانی، سرمایه‌گذاری کاملا اختصاصی

اختصاصی‌ترین روش سرمایه‌گذاری در بورس، سبدگردانی است. در این روش مدیریت دارایی فرد به صورت کاملا اختصاصی توسط گروهی از تحلیلگران خبره بازار انجام می‌شود. در این روش متناسب با درجه ریسک‌پذیری افراد و میزان دارایی‌شان، سبد متنوعی از اوراق بهادار تشکیل می‌شود.

سرمایه‌گذاری در این روش، الزامات خاص خود را دارد. یکی از مهمترین این الزامات در سبدگردانی حداقل دارایی است. معمولا شرکت‌های سبدگردان برای شروع سرمایه‌گذاری، حداقل‌هایی را برای سرمایه اولیه در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال حداقل میزان سرمایه در اکثر شرکت‌های سبدگردان، یک میلیارد تومان است.

با توجه به اینکه مدیریت دارایی در این روش توسط تیم حرفه‌ای و با دانش بالا انجام می‌شود، عموماً هزینه‌های جاری شرکت‌های سبدگردان سالانه رقم قابل‌توجهی می‌شود. بنابراین برای این شرکت‌ها، سبدگردانی با مبالغ پایین‌ چندان صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل حداقل میزان سرمایه جهت سبدگردانی را لحاظ می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت روش سبدگردانی برای مبالغ بالا مناسب بوده و اگر قصد سرمایه‌گذاری با مبالغ کمتر دارید، باید از روش سرمایه‌گذاری مستقیم یا از صندوق‌های سرمایه‌گذاری نظیر صندوق سهامی فارابی استفاده کنید.

در صورتی که تمایل به دریافت مشاوره رایگان سرمایه‌گذاری یا کسب اطلاعات بیشتر درباره صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا سبدگردانی اختصاصی دارید، می‌توانید به سایت شرکت سبدگردان فارابی مراجعه کنید یا با شماره 1561 داخلی 3 تماس بگیرید.

چطور بدون دانش و تجربه در بورس سرمایه‌گذاری کنیم؟

سرمایه‌ گذاری در بورس برای خیلی از افرادی که آشنایی چندان زیادی با بازار سهام ندارند، کار ساده‌ای نیست. با وجود اینکه بازدهی و رشد این بازار در بلندمدت از سرمایه‌گذاری در طلا، مسکن و ارز بیشتر است، اما کماکان افراد زیادی به‌دلیل ناآشنایی با بورس، فرصت سرمایه‌گذاری در این بازار را از دست می‌دهند. راه‌کارهای متعددی از جمله سبدگردانی در بورس و صندوق‌های سهامی و درآمد ثابت روش‌های جذابی هستند که هر کسی بدون صرف وقت و دانش می‌تواند از طریق آن‌ها در بورس سرمایه‌گذاری کند.

سرمایه‌گذاری به دو روش مستقیم و غیرمستقیم در بورس

سرمایه‌گذاری در بورس به دو روش سرمایه‌گذاری مستقیم و سرمایه‌گذاری غیرمستقیم انجام می‌شود. در سرمایه‌گذاری مستقیم، همه فعالیت‌های مربوط به سرمایه‌گذاری مانند تحلیل و بررسی بازار تا خرید و فروش سهام مورد نظر باید توسط سرمایه‌گذار صورت گیرد. بنابراین سرمایه‌گذار باید علاوه بر داشتن وقت کافی برای تجزیه و تحلیل بازار از دانش کافی برای سرمایه‌گذاری در بورس نیز برخوردار باشد. اما در روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم همه فعالیت‌های سرمایه‌گذاری توسط شرکت‌هایی انجام می‌شود که دانش و تخصص کافی در زمینه مدیریت دارایی افراد را دارند. روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم با توجه به نیاز سرمایه‌گذار و درجه ریسک‌پذیری آن به دو دسته صندوق سرمایه‌گذاری و سبدگردانی اختصاصی تقسیم می‌شود.

به طور کلی می‌توان گفت صندوق‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌هایی هستند که مدیریت دارایی‌های خرد افراد را برعهده دارند. این صندوق‌ها برای مدیریت درست دارایی‌ها، از افراد حرفه‌ای و تحلیلگران خبره بازار بهره می‌گیرند. اما سبدگردانی اختصاصی نوع دیگری از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم است که در آن مدیریت دارایی افراد به صورت کاملا اختصاصی صورت می‌گیرد. در این روش برای هر فرد متناسب با درجه ریسک‌پذیری آن، سبد سهام اختصاصی تشکیل می‌شود.

سرمایه‌گذاری بدون ریسک با صندوق درآمد ثابت

صندوق درآمد ثابت را می‌توان کم‌ریسک‌ترین روش سرمایه‌گذاری در بورس دانست. بیشتر دارایی این صندوق‌ها در سپرده بانکی و اوراق بهادار درآمد ثابت مانند اسناد خزانه اسلامی و اوراق مشارکت و اجاره سرمایه‌گذاری می‌شود. این صندوق‌ها به سرمایه‌گذاران خود سود ثابت و معمولا بالاتر از سود بانکی می‌دهند.

مزیت جذاب سود صندوق درآمد ثابت نسبت به سود بانکی، پرداخت سود روزشمار است. سود روزشمار این صندوق‌ها به صورت دوره‌ای - یعنی به‌طور ماهانه - به حساب بانکی شما واریز می‌شود. به این ترتیب می‌توان صندوق درآمد ثابت را جایگزین مناسب چه سهامی جذاب‌تر است؟ برای کسانی دانست که به‌دنبال سود ثابت بانکی هستند. این صندوق بهترین گزینه سرمایه‌گذاری غیرمستقیم برای افرادی است که ریسک‌پذیری کمی دارند و به دنبال کسب سود بدون ریسک و بالاتر از نرخ سود بانکی هستند.

صندوق سهامی، بازدهی متناسب با نوسان بورس

سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی را می‌توان گزینه بعدی سرمایه‌گذاری غیرمستقیم دانست. این روش سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذارن ریسک‌پذیری مناسب است که قصد کسب بازدهی متناسب با رشد بازار سهام را دارند. صندوق‌های سهامی همانطور که از نامشان پیداست بیشتر داراییی خود را در سهام شرکت‌های بورسی سرمایه‌گذاری می‌کنند.

به طور کلی می‌توان گفت هدف اصلی این صندوق‌ها، جمع‌آوری سرمایه‌های خرد افراد و سرمایه‌گذاری آن‌ها در سهام و سایر اوراق بهادار است. این صندوق‌ها برای مدیریت درست دارایی‌ها از تحلیلگران و افراد خبره و حرفه‌ای بازار استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سهامی نیاز به داشتن دانش یا صرف وقت ندارد و سرمایه‌گذاران می‌توانند با حداقل سرمایه، حتی یک میلیون تومان نیز در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری کرده و بازدهی متناسب با رشد بازار سرمایه کسب کنند.

توجه داشته باشید برخلاف صندوق‌های درآمد ثابت، سود صندوق‌های سهامی به صورت دوره‌ای و مشخص نیست. سود این صندوق‌ها از مابه‌التفاوت قیمت صدور و ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری آن‌ها بدست می‌آید. به عبارتی می‌توان گفت در صورتی که قیمت فروش یا ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها، از قیمت خرید یا صدور واحدها بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری منجر به سود خواهد شد و در صورتی که قیمت ابطال واحد از قیمت صدور واحد کمتر باشد، سرمایه‌گذاری منجر به ضرر می‌شود؛ هرچند در بلندمدت سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی با بازدهی خوبی خواهد داشت.

سبدگردانی، سرمایه‌گذاری کاملا اختصاصی

اختصاصی‌ترین روش سرمایه‌گذاری در بورس، سبدگردانی است. در این روش مدیریت دارایی فرد به صورت کاملا اختصاصی توسط گروهی از تحلیلگران خبره بازار انجام می‌شود. در این روش متناسب با درجه ریسک‌پذیری افراد و میزان دارایی‌شان، سبد متنوعی از اوراق بهادار تشکیل می‌شود.

سرمایه‌گذاری در این روش، الزامات خاص خود را دارد. یکی از مهمترین این الزامات در سبدگردانی حداقل دارایی است. معمولا شرکت‌های سبدگردان برای شروع سرمایه‌گذاری، حداقل‌هایی را برای سرمایه اولیه در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال حداقل میزان سرمایه در اکثر شرکت‌های سبدگردان، یک میلیارد تومان است.

با توجه به اینکه مدیریت دارایی در این روش توسط تیم حرفه‌ای و با دانش بالا انجام می‌شود، عموماً هزینه‌های جاری شرکت‌های سبدگردان سالانه رقم قابل‌توجهی می‌شود. بنابراین برای این شرکت‌ها، سبدگردانی با مبالغ پایین‌ چندان صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل حداقل میزان سرمایه جهت سبدگردانی را لحاظ می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت روش سبدگردانی برای مبالغ بالا مناسب بوده و اگر قصد سرمایه‌گذاری با مبالغ کمتر دارید، باید از روش سرمایه‌گذاری مستقیم یا از صندوق‌های سرمایه‌گذاری نظیر صندوق سهامی فارابی استفاده کنید.

در صورتی که تمایل به دریافت مشاوره رایگان سرمایه‌گذاری یا کسب اطلاعات بیشتر درباره صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا سبدگردانی اختصاصی دارید، می‌توانید به سایت شرکت سبدگردان فارابی مراجعه کنید یا با شماره 1561 داخلی 3 تماس بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.