خواندن نمودار سهام
پرایس اکشن (Price Action)
یکی از استراتژیهای برتر معامله در بازارهای مالی است که درک و توانایی خواندن آن میتواند نحوهی ترید و مسیر زندگی شما را تغییر دهد. در پرایس اکشن خبری از اندیکاتورهای پیچیده تحلیل تکنیکال نیست و همه تصمیمها براساس نمودارهای قیمتی گرفته میشود.
خود کلمهی پرایس اکشن را میتوان در زبان فارسی به معنای «حرکت قیمت» در نظر گرفت. این یعنی برای پیشبینی حرکت بعدی قیمت یک دارایی تنها کافی است به نحوهی حرکت آن در گذشته و حال نگاه کرد. استراتژی پرایس اکشن و طرفداران آن معتقد هستند بهترین و در عین حال سادهترین روش برای پیشبینی قیمت هر چیز همین استفاده از الگوها و رفتارهای حرکتی قیمت روی چارت است. در واقع کسانی که پرایس اکشن بلد هستند با یک نگاه به نمودار قیمت یک دارایی مثل بیت کوین یا سهام یک شرکت بلافاصله میتوانند در مورد حرکت بعدی قیمت آن حدسهایی بزنند. با کمی تحلیل بیشتر و استفاده از تجربیات بزرگان پرایس اکشن این حدسها رفتهرفته دقیقتر میشوند و کار به جایی میکشد که خودتان هم از معجزهي پرایس اکشن به وجد میآیید.
ال بروکس، مدرس این دوره معتقد است هر تغییری که در نمودار قیمتی یک دارایی صورت میگیرد از اهمیت بالایی برخوردار است. هیچ کدام از کندلهای ثبت شده تصادفی و شانسی نیستند. وقتی شما نمودار قیمتی یک دارایی را باز میکنید، فرقی نمیکند که روی کدام بازهي زمانی قرار گرفته باشد، کندل به کندل آن دارای اطلاعات بسیار مهمی است. در حقیقت اگر این نمودارهای قیمتی را یک پازل در نظر بگیریم سرمایهگذاران موفق با بسیاری از تکههای آن آشنا هستند. در واقع برای کسب سود از بازارهای مالی لازم نیست که تمام تکههای پازل را در دید خود داشته باشیم. اما نکتهی مهم اینجاست که هرچقدر یک تریدر بتواند تکههای بیشتری را ببیند، به همان نسبت فرصتهای بیشتری هم برای کسب سود در اختیار خواهد داشت.
برای همین ال بروکس تمام تلاش خود را کرده تا در این دوره نکاتی را به شما آموزش دهد که دیدتان بازتر شود. بدین ترتیب شما هم خواهید توانست تکههای بیشتری از این پازل جذاب را مشاهده کرده و به موفقیت برسید. حاصل یک عمر تجربهی این سرمایهگذار و تریدر موفق در زمینهی روشهای برتر کسب سود از راه ترید در بازارهای مالی در قالب این دوره گردآوری شده است که آن را به شما تقدیم میکنیم.
آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال
در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.
معاملهگران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
الگوی دارآویز
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
الگوی هارامی
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای خواندن نمودار سهام سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.
نمودار لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با مقیاس خطی دارد؟
دو نوع اصلی مقیاس قیمت در تحلیل تکنیکال استفاده می شود، مقیاس قیمت لگاریتمی و خطی. بیشتر معاملهگران احتمالاً از مقیاس قیمت خطی استفاده میکنند، زیرا در بسیاری از پلتفرم هایی که نمودار قیمت ارائه می کنند به طور پیشفرض انتخاب می شود. با این حال، مواردی وجود دارد که در آن مقیاس لگاریتمی قیمت تجزیه و تحلیل نمودار را آسانتر میکند. برای آشنایی بیشتر با مقیاس لگاریتمی و مقیاس خطی با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله :
نمودار لگاریتمی (logarithmic scale) در تحلیل تکنیکال
مقیاسهای قیمت لگاریتمی نوعی مقیاس قیمت هستند که در خواندن نمودار استفاده میشوند در حالی که دو تغییر قیمت معادل با تغییر عمودی یکسان در مقیاس نشان داده میشوند. به مقیاس قیمتی “مقیاس ورود” نیز می گویند. اساساً با افزایش قیمت دارایی، فاصله بین اعداد در مقیاس لگاریتمی قیمت کاهش می یابد.
دو دلیل اصلی وجود دارد که ممکن است بخواهید هنگام تجزیه و تحلیل بازار از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده کنید. اولاً، اگر بازار نوسان داشته باشد، در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه شاهد نوسانات عظیم بازار خواهید بود. تجزیه و تحلیل این نوسانات سریع در نمودار خطی دشوار است. به عنوان مثال، اگر بیت کوین در مدت زمان کوتاهی شروع به تصحیح ۵۰۰۰ واحدی کند، حرکت ۵۰۰۰ واحدی در بیتکوین با فرض اینکه بیتکوین نزدیک به ۶۰۰۰۰ دلار معامله میشود، تاثیری مشابه زمانی ندارد که نزدیک به ۱۰۰۰۰ دلار در هر سکه معامله میشد.
دلیل دوم برای استفاده از نمودار لگاریتمی زمانی است که شما در حال تجزیه و تحلیل یک دوره تاریخی طولانی هستید. به عنوان مثال، اگر بخواهید نمودار قیمت ۱۰ ساله سهام فیس بوک را تجزیه و تحلیل کنید، افزایش قیمت آنقدر چشمگیر بوده است که صرفاً منطقی است که به آن در مقیاس لگاریتمی نگاه کنید. نمودار لگاریتمی اندازه حرکات را در حرکات بزرگ قیمت و افقهای زمانی بزرگ استاندارد میکند تا بتوانید پیشرفتها و اصلاحات را به راحتی مقایسه کنید.
نمودار حسابی (arithmetic scale) یا خطی (linear scale) در تحلیل تکنیکال
بسته به نوع مقیاس قیمتی که هنگام مشاهده داده ها استفاده می شود، تفسیر نمودار سهام می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد. اکثر نرم افزارهای آنلاین و کارگزاری ها می توانند سبک های مختلفی از نمودارها را نمایش دهند. دو نوع متداول مقیاس قیمت که برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت استفاده می شود عبارتند از:
مقیاس قیمت لگاریتمی که به آن log نیز گفته می شود و نشان دهنده فاصله قیمت در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییر در قیمت دارایی پایه است. این مقیاس معمولاً سبک نمودار پیش فرض است.
مقیاس قیمت خطی که به آن حسابی نیز گفته می شود و قیمت را در محور y با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده نشان می دهد. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نمایش می دهند. نمودار مقیاس خطی قیمت، حرکات را در رابطه با درصد تغییر آنها نشان نمیدهد. مقیاس خطی قیمت تغییرات سطح قیمت را با هر تغییر واحد مربوط به مقدار واحد ثابت ترسیم می کند. از آنجایی که هر تغییر مقدار در شبکه ثابت است، مقیاس های قیمت خطی را می توان به راحتی به صورت دستی ترسیم کرد.
مواقعی وجود دارد که استفاده از نمودار خطی یا معمولی مفید است. اولین مثال برای معامله گران روزانه خواهد بود. معامله گران روزانه در حال بررسی بازه های زمانی کوتاه تر نمودار هستند و بنابراین فقط روندهای اخیر را در چند روز گذشته ارزیابی می کنند. در نتیجه، مقیاس حسابی به خوبی کار خواهد کرد زیرا تغییر قیمت آنقدرها چشمگیر نخواهد بود. علاوه بر این، مقیاس حسابی هنگام تجزیه و تحلیل نمودارهای فارکس مفید است زیرا جریان های تجاری که هنوز با ارزهای فیات مبادله می شوند، ارزش نسبی آن ارزها سال به سال تغییر چشمگیری نمی کند.
نمودار مقیاس قیمت خطی و لگاریتمی ظاهر بصری یکسانی در بدنه نمودار خواهند داشت. با این حال، نمودار لگاریتمی دارای یک محور عمودی y قابل تنظیم است که می تواند سطوح شکست را که در آن قیمت درصد زیادی حرکت کرده است را به وضوح نشان دهد. اگر تغییرات قیمت در درصدهای پایینی رخ می دهد، نمودار قیمت لگاریتمی نیز آن را با سطوح قیمت متمرکز بر محور y به جای فضاهای بزرگ نشان داده شده بین قیمت ها نشان می دهد.
مقایسهی نمودار خطی با لگاریتمی
در نمودار خطی، با هر تغییر واحد قیمت دقیقاً یکسان رفتار می شود. تغییر از ۱ دلار به ۲ دلار از ۱۰ دلار به ۱۱ دلار یکسان به نظر می رسد. در نمودار لگاریتمی، هر درصد تغییر یکسان است. نمودارهای خطی زمانی مفید می شوند که بخواهید تغییرات قیمت خالص را با محاسبات مقیاس بندی مشاهده کنید. معامله گران روزانه اغلب نمودارهای خطی را ترجیح می دهند. نمودارهای لگاریتمی هنگام مشاهده نمودارهای بلند مدت مفید هستند. در بلندمدت، تغییرات قیمت زیادی ایجاد میشود که نمودار خطی میتواند آنها را مخدوش کند. نمودارهای لگاریتمی همچنین در زمینه رشد تصاعدی مهم هستند.
به طور خلاصه، نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به صورت خطی نشان می دهند. اندازه خط در نمودار لگاریتمی زمانی که همان سهم در همان نمودار از ۱ دلار به ۲ دلار میرسد، مانند زمانی است که از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار میرسد. درصد تغییرات بدون توجه به قیمت به طور مساوی نشان داده می شود. نمودارهای لگاریتمی هنگام تحلیل رشد نمایی مفید هستند. بیایید نگاهی به یک مثال در یک سهام با روند انفجاری، (Shopify (SHOP بیندازیم.
سهام Shopify از زمان عرضه اولیه سهام در سال ۲۰۱۵ که با قیمت ۲۸ دلار به ازای هر سهم افتتاح شد، تقریباً به طور مستقیم افزایش یافته است. در قیمت امروزی با مقدار بیش از ۱۰۰۰ دلار، مشاهده نمودار خطی می تواند به شدت عملکرد اخیر قیمت را نامناسب نشان دهد. همانطور که می بینید، در نمودار خطی (بالا)، حرکت قیمت از ۵۰۰ دلار به ۱۰۰۰ دلار حتی اگر اولی فقط ۱۰۰٪ افزایش داشته باشد، در مقایسه با افزایش ۵۰۰٪ دومی یعنی حرکت از ۱۰۰ دلار به ۵۰۰ دلار مهم تر به نظر می رسد.
برای آشنایی بیشتر با نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک این مقاله را از دست ندهید.
مثالی از مقیاس لگاریتمی برای نمایش قیمت
خط روند یکی از محبوب ترین ابزارهای نموداری است که در تحلیل تکنیکال مدرن و خواندن نمودار سهام کلاسیک استفاده می شود. با این حال، آنها نیز می توانند با مقیاس بندی نمودار تحریف شوند. آیا این کارکرد خطوط روند را زیر سوال می برد؟ لزوماً نه، اما خوب است از اینکه مقیاس بندی چگونه نمودار شما را شکل می دهد، آگاه باشید. دانستن تفاوت بین مقیاس بندی خطی و لگاریتمی و تأثیری که تغییر بین این دو بر تجزیه و تحلیل نمودار دارد، مهم است. تغییر بین مقیاسبندی قیمت خطی و لگاریتمی، ناسازگاریهایی را در هر پوشش فنی هندسی ایجاد میکند. این شامل خطوط روند، کانال ها، مثلث ها، گوه ها، پرچم ها و هر الگوی نمودار دیگری است.
خط روند با اتصال دو قله از سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ و پیش بینی به جلو ساخته شده است. خط روند در سال ۲۰۱۱ قبل از اینکه قیمت از خط روند برای چند ماه پرنوسان شکسته شود، به عنوان مقاومت جزئی استفاده شد، اما به پایین تر از آن سقوط کرد. سپس، در سال ۲۰۱۲، قیمت به خط روند بازگشت و یک بار دیگر از آن به عنوان یک مقاومت قوی استفاده کرد.
همان خط روند با اتصال همان دو قله ترسیم می شود. همانطور که می بینید، در نمودار مقیاس لگاریتمی قیمت دیگر هرگز به خط روند نمی رسد. هنگام استفاده از هر نشانگر هندسی ساخته شده، حفظ ثبات در نوع مقیاس بندی مهم است. نشانگر هندسی ساخته شده هر شاخصی است که به زوایای صعود یا فرود اشاره دارد (دارای یک جزء مورب). این زوایا هنگام جابجایی بین نمودارهای لگاریتمی و خطی دچار تغییر می شوند.
این مثال اهمیت ثابت بودن در نمودارها را روشن می کند. شما باید یک پروتکل برای مقیاس نمودار خود داشته باشید. شما باید اغلب یا از نمودار لگاریتمی و یا از نمودار خطی استفاده کنید در حالی که از ایرادات ذاتی هر سبک آگاه هستید. میتوانید از لگاریتمی برای نمودارهای روزانه و از نمودار خطی برای زمان های کمتر از یک روز استفاده کنید. اما ثابت قدم باشید وگرنه با مشکل مواجه خواهید شد. خطوط روند به ما ایده ای در مورد نرخ تغییر یک روند می دهند. تمام کاری که ما هنگام اتصال خط روند انجام می دهیم، فقط اتصال نقاط محوری قابل توجه است. بنابراین خطوط روند دقیق چندان اهمیتی ندارند زیرا ابزاری کیفی هستند.
ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی
ابزار فیبوناچی شامل ۲۴ سطح مختلف فیبوناچی شامل سطوح ۰% و ۱۰۰% است که توسط دو انتهای خط روند که در ابتدا ترسیم شده است تعریف می شوند. مقادیر بین ۰ و ۱ سطوح اصلاح داخلی هستند. مقادیر بیشتر از ۱ سطوح اصلاحی خارجی هستند، در حالی که مقادیر کمتر از ۰ پسوند هستند. در پلتفرم های تریدینگ یک چک باکس برای هر سطح تعریف شده در دسترس است که اجازه می دهد آن سطح برای اهداف نمایش روشن یا خاموش شود.
کاربرد اصلی این سطوح این است که وقتی قیمت از یک افزایش یا کاهش اولیه دور می شود، به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل میکنند. این ها سطوح کلیدی هستند که باید هنگام اصلاح قیمت یا تجربه یک جهش متضاد روند، به آنها توجه داشت. ایده این است که پس از یک حرکت اولیه (اعم از کاهش یا پیشرفت)، قیمت اغلب به سمت مسیری که از آن آمده است، باز می گردد. نواحی یا سطوح تعریف شده توسط مقادیر اصلاحی می تواند به تحلیلگر ایده بهتری در مورد تغییرات قیمت در آینده بدهد. به یاد داشته باشید که با حرکت قیمت، سطوحی که زمانی به عنوان مقاومت در نظر گرفته می شدند، می توانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند. برعکس این مورد هم درست است.
گزینه Fib levels based on log scale هنگامی که مقیاس لگاریتمی روشن است، محاسبه سطوح فیبوناچی را به مقیاس لگاریتمی تغییر می دهد. این گزینه زمانی در دسترس است که مقیاس لگاریتمی در نمودار فعال باشد.
جمع بندی
مقیاس بندی نمودار می تواند درک شما را از موقعیت های معاملاتی خاص تحریف کند. به عنوان مثال، نمودارهای خطی میتوانند درک شما را در مورد سهام پرطرفدار به هم بزنند. در این شرایط میتواند روند را نسبتاً قوی به نظر برساند. از طرف دیگر، نمودار لگاریتمی می تواند همین کار را انجام دهد. همانطور که در مثال اولیه در حباب بیت کوین مشاهده کردید، آنها می توانند از نظر ادراکی چیزی را که در واقع یک حرکت انفجاری قیمت است، نادیده بگیرند. راه حل این است که بدانید نمودارهای شما چگونه محاسبه می شوند و بدانید که چرا از یک روش مقیاس بندی خاص استفاده می کنید.
آموزش تحلیل تکنیکال
درصدی از درآمد هر ماه فروشگاه 118فایل به موسسه خیریه محک اهدا میشود. شما هم در این امر خیر سهیم باشید.
مشاوره و گفتگو پیش از خرید
آموزش تحلیل تکنیکال (صفر تا صد)
آموزش تحلیل تکنیکال 118فایل دارای بیش از 35 ساعت ویدئوی آموزشی است. به طور کلی بازار بورس به سه دسته بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار تقسیم میشود. در بورس اوراق بهادار دارایی هایی مانند سهام، اوراق مشارکت و… معامله میشوند. سرمایهگذاری در بورس یکی از کم ریسکترین و پرسودترین روشهای سرمایهگذاری میباشد. شما برای ورود به بازار بورس سهام نیازمند دانش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال هستید.
در این مجموعه ما به شما خواندن نمودار سهام معرفی بازار سهام، نحوه سرمایه گذاری درست، نحوه مدیریت ریسک، نحوه انتخاب صحیح یک شرکت برای سرمایهگذاری و… را از صفر تا صد آموزش دادهایم. همچنین در ادامه توضیحات باید افزود که در این مجموعه به معرفی تحلیل تکنیکال، نحوه استفاده از تحلیلتکنیکال و… پرداخته شده است. آشنایی با انواع نمودار قیمت، نحوه خواندن نمودار، آشنایی با الگوهای نموداری، معرفی انواع الگوهای نموداری و نحوه معامله روی این الگوها، آشنایی با کندلها و… از دیگر موضوعات ارائه شده در آموزش تحلیل تکنیکال می باشد.
تضمین کیفیت آموزش
آموزشگاه کسب و کار 118فایل، تلاش نموده در زمینه تحلیل تکنیکال تمامی موارد مورد نیاز و با اهمیت بالا را برای شروع آموزش تحلیل تکنیکال و متخصص شدن در این زمینه را به صورت جامع و صفر تا صد خدمت شما عزیزان و علاقمندان این حرفهی پرسود آموزش دهد.
خلاصهای از محتویات آموزش تحلیل تکنیکال!
- نحوه انتخاب سهم برای سرمایه گذاری
- نحوه تجزیه تحلیل سهام (تحلیل تکنیکال)
- نحوه تجزیه تحلیل سهام (تحلیل بنیادی)
- الگو نموداری مثلثی صعودی و نزولی
- کارآمد یا ناکارآمد بودن تحلیل تکنیکال
- چگونگی ارزش گذاری یک شرکت
- اصطلاحات بازارسهام
- خرید و فروش سهام
- چهار الگوی نموداری
- توضیح نسبت PE
- تعریف سهام
- استراتژی معاملات کندل استیک
- نکاتی درباره خطوط معاملاتی
- ترکیب اندیکاتور و سایر نکات
- چهار الگوی نموداری معکوس
- الگوی Shooting Star
- آشنایی با فیبوناچی
- میانگین متحرک
- الگوی پیرسینگ
- الگوی Bearish
- الگوی چکش
- باند بولینگر
دریافت گواهینامه بینالمللی
هنرجویان عزیز شما پس از پایان این آموزش به تمام مباحث تحلیل تکنیکال آشنا و مسلط خواهید بود و در صورت تمایل برای دریافت گواهینامه می توانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
چرا آموزش تحلیل تکنیکال را فرا بگیریم؟
برای سرمایه گذاری در بورس سهام و بازار ارز دیجیتال شما باید با تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال آشنا باشید. دانش تحلیل تکنیکال و بنیادی به شما کمک میکنند که سرمایهگذاری در کدام شرکت مناسب اهداف شماست و زمان مناسب برای ورود یا خروج از سرمایهگذاری در آن شرکت را بدانید.
از این رو ما در مجموعه آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی که شامل: آشنایی با انواع الگوهای نموداری، نحوه معامله روی این الگوها، آشنایی با کندل استیک، معرفی و آشنایی با سطوح حمایت و مقاومت، تنظیم حد ضرر و حد سود است را به صورت کامل و جامع آموزش دادهایم تا بتوانید در بازارهای مالی و ارز دیجیتال با دانش کامل سرمایه گذاری کنید و معاملات پرسودتری داشته باشید.
معرفی کامل نمودار تیک (Tick Chart) و مزیتهای استفاده از آن!
تریدرها از نمودارهای متنوعی برای تحلیل بازارها استفاده میکنند. با این حال، بیشتر نمودارها مبتنی بر زمان هستند و تریدرها از چهارچوب زمانی مختلف برای تطابق با استراتژی خاص یا ترجیحی خود استفاده میکنند. تریدرها که در بازه زمانی بزرگی به ترید میپردازند معمولا از نمودارهای روزانه برای دید کلی بازار استفاده میکنند و در همان زمان از نمودارهای ساعتی برای لحظه ورود و خروج از بازار استفاده میکنند. در حالی که تریدرها دیگر ممکن است از نمودارهای ۱ دقیقهای برای ترید خود استفاده کنند.
اما اگر شما بخواهید در کوچکترین بازه زمانی ممکن ترید کنید چه باید بکنید؟ اگر ترید شما در بازه زمانی نباشد و تنها در حد لحظه تغییر قیمت یک معامله باشد چطور؟ اگر قصد دارید این نوع ترید را استفاده کنید، ممکن است بخواهید از نمودار تیک (Tick Chart) برای ترید کردن بهره ببرید.
نمودار تیک (Tick Chart) چیست؟
برای درک نمودار تیک، اولا باید ایده “تیک” را بفهمید و ثانیا شما باید این ایده را رها کنید که نمودارها به زمان محدود میشوند.
در نمودار تیک، نمودار هر بار که تعداد معینی از معاملات انجام می شود، نوار جدیدی ایجاد میکند که این برخلاف نمودار مبتنی بر زمان است که نوار جدیدی را بر اساس فاصله زمانی ثابت ایجاد میکند. بسیاری از تریدرها این نمودارها را راهی مؤثر برای کاهش اشتباه در بازار میدانند، زیرا هر نوار آن به صورت یکسان ایجاد میشود. به عنوان مثال، هر ۱۰۰۰ نوار ایجاد شده توسط تیک چارت نشان دهنده ۱۰۰۰ معامله با اندازههای مختلف است. یک تیک میتواند ترید فقط یک قرارداد (سهم ) یا ۱۰۰۰۰ سهم باشد. بنابراین ترکیب استفاده از تیک چارت و حجم بسیار مهم است.
طرفدارانی که استفاده از این نوع نمودارها را بهتر از نمودارهای مبتنی بر زمان میدانند استدلال میکنند که زمان یک پارامتر ثابت است و ارتباط چندانی با نحوه حرکت بازار ندارد. دیدن چند نوار ایجاد شده در مدت زمان کوتاه در نمودار تیک برای آنها بسیار مهمتر است، زیرا نشان میدهد که حجم قابل توجهی وارد سهام میشود. این نوع نمودارها معمولا در قراردادهای آتی مورد استفاده هستند. پس در اینجا به بررسی قرارداهای آتی در S&P 500 و داو جونز (Dow Jones) میپردازیم.
- معاملات آتی در ES (S&P 500) با ربع چهارم یا ۰.۲۵ افزایش مییابد. بنابراین اگر ES در ۲۹۵۰.۰۰ معامله شود، تیک بالا ۲۹۵۰.۲۵ خواهد بود و تیک زیر می تواند ۲۹۴۵.۷۵ باشد. توجه داشته باشید که یک امتیاز کامل در ES برابر با چهار تیک است.
- از طرف دیگر YM (معاملات آتی شاخص داو جونز) با یک دلار کامل افزایش مییابد. بنابراین یک امتیاز در YM برابر یک دلار است. بنابراین اگر YM در ۲۶۶۰۰ ترید شود، یک تیک بالا ۲۶۶۰۱ خواهد بود و یک تیک زیر ۲۶۵۹۹ است.
نمودار تیک میتواند پیشرفت هر تیک یا گروهی از آن را به شما نشان دهد.
در حالی که نمودارهای مبتنی بر زمان حرکت قیمت را در یک افزایش معین از زمان (مانند دقیقه، ساعت، روز) اندازه میگیرند، نمودار تیک فقط زمانی حرکت میکند که قیمت بالا یا پایین رود. تصور کنید اگر در ES، در ۲۹۵۰.۰۰ معاملهای صورت گیرد و خواندن نمودار سهام تا یک ساعت بعد هیچ معامله دیگری در آن رخ ندهد، در چنین حالتی، نمودار تیک تا زمان انجام معاملات بعدی هیچ حرکتی نخواهد داشت. توجه کنید که در بالا ذکر کردیم که نمودارهای تیک میتوانند یک یا گروهی از تیکها را نشان دهند. اما این کار چه فرقی میکند؟
در بازارهایی که سرعت حرکت در آنها بسیار زیاد و نویز بسیاری وجود دارد، در مواقع نوسان تیکهای ایجاد شده میتوانند بسیار سریع بوده و باعث اشتباه کردن تریدرها شوند و اگر به ازای هر ترکنش یک تیک ایجاد شود، نمیتوان بهره زیادی از آن نمودار تیک برد اما با گروهبندی تیکها به عنوان مثال ۱۰، ۲۵، ۵۰ و یا هر اندازه که میخواهید، شکل کلی نمودار تغییرات قیمت دارای نویز کمتر و در کل بامعناتر میشود. به همین دلیل بسیاری از تریدرها تصمیم میگیرند که برای استفاده از این نمودار، به شکل گروهی از آن استفاده کنند.
نحوه خواندن نمودار تیک
خواندن نمودار تیک شبیه به خواندن نمودارهای دیگر است. اغلب به دنبال نقاط حمایت و مقاومت، شکست قیمت و روند آن خواهید بود. از آنجا که شما با اندازهگیری میزان تراکنشها سروکار دارید، به احتمال زیاد به دنبال الگوهای نمودارهای معنادار (مانند سر و شانه، کندل و غیره) نیستید که منعکسکننده الگوهای ناشی از تحلیلهای فاندامنتال طراحی شده باشند. پس هنگام خواندن نمودارهای تیک باید از اینگونه روشها بشدت دوری کنید.
از آنجا که هنگام مشاهده نمودارهای تیک با نویزهای زیادی برخورد خواهید کرد، ممکن است بخواهید به شدت روی نقاط حمایت و مقاومت، شکست قیمتها و روندهای کوتاه مدت ترید کردن متمرکز شوید. به طور خلاصه، نمودار را به حداقل برسانید و تمرکز خود را روی عملکرد قیمت بگذارید. با همین اشاره ، شما همچنین ممکن است بخواهید از مقادیر کلیدی قیمت در مقیاس وسیع تری آگاه باشید.
به تصویر بالا نگاه کنید و توجه داشته باشید که نقاط حمایت و مقاومت، شکستها و روندهای خرد مشابه آنچه در نمودارهای دیگر پیدا می کنید، ظاهر میشوند.
اما به یاد داشته باشید که برای اینکه بدانید چطور نمودارهای تیک در زمان واقعی کار می کنند و مهمتر از همه، برای درک نحوه تجارت با آنها، باید تجارت با استفاده از این نمودارها را در یک بازار زنده تجربه کنید. فقط در این صورت میتوانید درک کنید که حرکت قیمت به چه صورت است، چگونه نقدینگی بر عملکرد قیمت تأثیر میگذارد و چگونه می توان از کاهش یا لغزش قیمت استفاده کرد.
استراتژی معاملات با نمودار تیک
در یک نمودار روزانه معمولی، الگوها اغلب به صورت فاندامنتال و در مقیاس بزرگ ظاهر میشوند. به عنوان مثال نمودار زیر که با استفاده از الگوی فنجان با دسته (Cup with Handle) درست شده را مشاهده کنید
در مقیاس روزانه ، این الگوی برخی اطلاعات معنیدار را به ما میدهد:
- قیمت به بالاترین حد خود رسیده است
- با ورود خریداران جدید، قیمت اصلاح میشود تا مانع از پایین آمدن قیمت کمتر از قیمت قبلی خود شود
- با افزایش خریداران نسبت به فروشندگان، فعالیت فروش کند میشود
- قیمتها به سمت قیمت جدید افزایش پیدا میکنند
اگر این اتفاق در نمودار تیک رخ دهد، دشوار است كه بگوییم استراتژیهایی كه این الگوی را در نمودار “روزانه” ایجاد كردهاند در نمودار تیك نیز يكسان باشند. به عبارت دیگر ، الگوها در آن احتمالاً تصادفی هستند نه به صورت معنی دار که در بالا آمده است. به طور خلاصه، به جای استفاده از الگوهای معمولی به این چهار نکته توجه کنید: حمایت، مقاومت، نقطه شکست و روند حرکت. به نمودار تیک زیر که به صورت فرضی در نظر گرفته شده است دقت کنید.
چگونه ممکن است شما با استفاده از چیزی شبیه به این، ترید کنید؟
با توجه به مقاومت در ۲۹۴۵.۵۰، ممکن است شما شروع به ترید در بریک اوت بالاتر از این قیمت کنید (قرار دادن نقطه خرید). همچنین با توجه به مقاومت دوباره در ۲۹۵۰.۲۵ ، ممکن است انتظار دارید مقاومت قبلی را پشت سر بگذارید. شاید شما میتوانید حد مجاز خرید را در ۲۹۴۹.۷۵ یا توقف خرید در ۲۹۵۰.۲۵ قرار دهید. روند هرچند کوچک باشد، ممکن است نوسان دیگری به سمت بالا را بتوانید پیشبینی کنید.
به طور خلاصه، اطلاعات زیادی برای شناسایی نقاط حمایت، مقاومت، شکست و روند حرکت وجود دارد. همچنین ممکن است مشاهده فریمهای زمانی بزرگتر برای شناسایی جهت حرکت قیمت کمک کند. به عنوان مثال، اگر ۲۹۵۱.۰۰ به عنوان یک سطح مقاومت قوی در نمودار یک ساعته ظاهر شود، چه میشود؟ اگر چنین باشد، ممکن است بخواهید برای چند تیک یا امتیاز کوتاه دیگر اقدام کنید.
از آنجا که هنگام معامله نمودار تیک با مجموعهای از اشکال سر و کار دارید، ممکن است استفاده از چند اندیکاتور برای تکمیل تجزیه و تحلیل نمودار تیک شما، به ویژه آنهایی که حجم (نقدینگی) را اندازه میگیرند، مفید باشد. برای اینکار میتوانید از اندیکاتورهای حجم، RSI و Momentum کمک بگیرید. به یاد داشته باشید، در این سطح از معاملات، شما با نویز بازار نیز سروکار دارید.
مزایای استفاده از نمودارهای تیک
حالا که با مفهوم و طرز استفاده از نمودار تیک کمی آشنا شدید، به بررسی اینکه چرا از نمودارهای تیک استفاده میشود و مزایای کاربرد آن در بازارهای مالی مختلف میپردازیم. پس با ۵ مزیت ویژه این نمودارها آشنا شوید.
نمودارهای تیک به شما امکان میدهد تا حرفه ایها را دنبال کنید
Emini یک وسیله معاملاتی تجاری مناسب است زیرا تعداد قراردادها را در هر تجارت شخصی را مشخص میکند. بنابراین در نمودار تیک هنگامی که حجم نقشه را ترسیم میکنیم ، تعداد کل قراردادهای معامله شده (به عنوان مثال ۱۰۰ معامله آخر) تجارت را میبینیم. اندازه نسبی نمودار حجم، میزان تریدها را به ما نشان میدهد. بیایید مثالی بزنیم: اگر در طی ۱۰۰ معامله آخر میانگین تعداد قراردادها در هر تجارت شخصی ۲ بوده باشد، نمودار حجم مقدار ۲۰۰ را نشان میدهد. اما اگر در طی ۱۰۰ معامله آخر میانگین تعداد قراردادها در هر تجارت شخصی ۲۵ باشد، آنگاه نمودار حجم ۲۵۰۰ نشان میدهد. بنابراین اگر نمودار حجم کم باشد، ما شاهد معاملات افراد مبتدی هستیم و اگر نمودار حجم آن زیاد باشد، یعنی حرفهایها در حال معامله هستند. در نمودار تیک زیر شما شاهد نقاط خرید و فروش افراد حرفهای هستید که همگی در آن نقاط حجم معاملات بسیار بیشتر از نقاط دیگر است.
نمودار تیک به شما امکان نادیده گرفتن آماتورها را میدهد
به همین ترتیب، جستجوی نوارهای کم ارزش به شما امکان می دهد که متوجه شوید که آماتورها چه کاری انجام میدهند. نمودار تیک که در پایین آمده است دقیقا همان نمودار قبلی است با این تفاوت که اینبار نحوه حرکات تریدهای مبتدی در آن مشخص شده است. همانطور که در تصویر مشخص است شما میتوانید از این طریق تریدهایی که افراد مبتدی در حال انجام آن هستند را نادیده بگیرید.
امکان مطلع شدن از بریک اوتها قبل از دیگران
اگر منتظر بسته شدن یک نوار برای ورود به یک معامله هستید، یعنی یک بریک اوت، نمودار تیک شما را زودتر از بقیه مطلع میکند. در نمودار معاملات امینی که در پایین است، این نکته نمایش داده میشود. با استفاده از یک نمودار تیک می توانید فعالیت خود را ببینید و در نزدیکی نوار وارد شوید، در این نمودار عدد ۷۷۹ است. در حالی که در نمودار ۳ دقیقهای زمان بریک اوت را در حدود عدد ۷۸۴ نشان میدهد که ۵ واحد از نمودار تیک دیرتر است.
امکان مشاهده اطلاعات چرخهای بیشتر
نمودار تیک به شما امکان میدهد تا اطلاعات بیشتری در مورد معاملات را نیز رصد کنید و به خصوص تجزیه و تحلیل چرخه معاملات را به درستی انجام دهید. در مثال شکل پایین، ابزار تحلیلی چرخه Better Sine Wave، قادر به انتخاب نقطه ورود در ۲۰۹۷ با استفاده از نمودار تیک است. در حالی که با استفاده از نمودار ۳ دقیقهای این نقطه کاملا از بین رفته است.
نمودارهای تیک دوره کمفعالیت را فشرده میکنند
در آخر اینکه، یک نمودار تیک دوره های کم فعالیت مانند زمان ناهار و معاملات شبانه را فشرده میکند. این امر باعث کاهش خطا و امکان تجزیه و تحلیل مداوم بیشتر بین روزها میشود، که در تنظیمات استفاده از نمودار تیک میتوان آن را اعمال کرد. این امر همچنین سبب اشتباه فرض کردن بریکاوت در زمان ناهار نیز میشود.
تفاوت بین نمودار تیک و نمودار رنکو (Renko)
نحوه کار هر دو خواندن نمودار سهام نمودار تیک و رنکو بر اساس حرکت قیمت است نه زمان یا حجم، اما این دو تفاوتهای اساسی دارند.
نمودارهای رنکو بر جهت قیمت تمرکز دارد. آنها یک نوار برای یک حرکت مشخص قیمت به سمت بالا یا پایین ایجاد میکنند. به عنوان مثال، شما ممکن است برنامه ریزی نمودار خود را برای ایجاد یک نوار رنکو جدید برای هر بار که بازار ۱۰ امتیاز به بالا یا پایین حرکت میکند، تنظیم کنید. ولی نمودار تیک جهتدار نیست و فقط با انجام فعالیت معاملاتی درست میشود، نمودار تیک بدون در نظر گرفتن جهت، و فقط در صورت انجام مقداری مشخص از معاملات یک نوار جدید تولید میکند.
تفاوت بین نمودار تیک و نمودار حجم
نمودار تیک و نمودار حجم کاملا مشابه هستند. هر دوی آنها براساس فعالیت حجم بوده و بر خلاف فعالیت قیمت در مورد رنکو و فعالیت زمانی در دیگر نمودارها، نوارهای جدید ایجاد میکنند.
تفاوت آنها در این است که نمودارهای حجم، براساس تعداد کل سهامهای معامله شده، نوار جدید ایجاد میکنند. یک نمودار حجم که بر روی ۱۰۰۰ تنظیم شده، زمانی که ۱۰۰۰ سهم مبادله شود یک نوار جدید تولید میکند و توجهی به اینکه این تعداد در یک یا ۵۰۰ معامله مختلف باشد ندارد. اما اساس کار نمودار تیک برخلاف این است. در نمودار تیک که بر روی ۱۰۰۰ تنظیم شده، زمانی که ۱۰۰۰ معامله انجام شود یک نوار جدید تولید میشود و به میزان سهامهای مبادله شده در آن معاملات توجهی ندارد.
کلام آخر
در نهایت، نمودارهای تیک راهی متفاوت برای نمایش دادههای بازار است که شما در نمودار، حجم، رنکو و نمودارهای مبتنی بر زمان مشاهده میکنید. اولویت شما برای انتخاب هرکدام از این نمودارها بستگی به استراتژی و نوع تکنیک ترید شما دارد. به نظر میرسد که یک نمودار تیک برای اسکالپرها مناسبتر باشد زیرا سبب از بین بردن نویز در کوتاهمدت میشود. هر نمودار دارای جوانب مثبت و منفی است. در زمان شلوغی زیاد بازار، نمودار تیک شما ممکن است خیلی سریع برای واکنش شما حرکت کند؛ در حالی که یک نمودار مبتنی بر زمان ممکن است یک جریان قابل پیشبینی از نوار جدید را ارائه میدهد.
نمودارهای تیک یک ابزار مفید برای خواندن نمودار سهام همه تریدرها میتواند باشد؛ حتی اگر شما با نوسانات بازار ترید میکنید. بسیاری از تریدرهای روزانه و نواسانگیر، اعتراف میکنند که استفاده از نمودار تیک در بازه زمانی کوتاه، نقاط ورودی مناسبی را برای آنها فراهم میکند.
و در آخر اینکه، شاید یکی از بزرگترین مزایای استفاده از نمودارهای تیک این باشد که بسیاری از تریدرها از آنها استفاده نمیکنند؛ بنابراین ممکن است فضای نمودار توسط استراتژیهای رقیب اشباع نشود.
دیدگاه شما